پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

اعتراف مادرانه


اعتراف مادرانه
بچه‌ها معمولا در این سن، ‌(۸ ماهگی) خیلی شیرین هستند و گل سرسبد هر محفلی می‌شوند. شاید کوچولوی شما چند دندان در آرواره پایین خود درآورده باشد و هر چیزی که گیرش می‌آید را در دهان بگذارد. شاید نیروی تعادل او تا حدی کامل شده باشد که بتواند بدون کمک و یا قرار دادن چند بالش در اطرافش بنشیند. بعضی از بچه‌ها کلمه‌هایی مثل «دد-دا» و یا «مام – مام» یا اصواتی شبیه آوازخواندن هم ادا می‌کنند...
غریزه چنگ زدن و گرفتن اشیا تقریبا در آنها تکامل می‌یابد و هر آنچه در دست دارد با میل خود رها می‌کند. قبل از هر چیز به همه شما مادران عزیز توصیه می‌کنم بچه‌های خودتان را از لحاظ توانایی انجام کارها و مهارت‌های مختلف با دیگران مقایسه نکنید. اینکه دایم نگران باشید و غصه بخورید چرا بچه فلانی می‌نشیند یا قادر است با انگشت خود به اشیا ضربه بزند یا آن را هل بدهد اما کودک من که دقیقا هم سن اوست چنین توانایی را ندارد کاملا بی‌مورد است. بچه‌‌ها از نظر کسب مهارت و تکامل حواس خود با هم تفاوت دارند و این نشانه بیماری یا عقب افتادن آنها نیست. من کم‌کم تلاش می‌کنم حساسیت‌های بی‌مورد را در مورد آرین کاهش دهم. همه این رویدادها بسیار شیرین هستند و به جای نگرانی، باید از آنها بهره و لذت ببریم. روزی چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم کوچولوی دیروزمان،‌ می‌دود و بازی می‌کند و ما هرگز لذت لازم را از دوران شیرخواری او نبردیم. آرین دو دندان پایین‌اش کمی فاصله‌دار روئیده است و من از این موضوع بی‌جهت نگران شدم ـ هر چند تلاش می‌کنم اما تا موفقیت کامل فاصله دارم ـ با یک متخصص دندان کودکان صحبت کردم و ایشان گفتند تا سه سالگی که همه ۲۰ دندان شیری او درمی‌آید فاصله دندان‌هایش از بین خواهند رفت و نباید نگران بود. یک موضوع دیگر هم که ما تازه مادران باید بیاموزیم این است که شرایط لازم را برای کنکاش و رشد همه‌ جانبه بچه‌ها فراهم کنیم.
آرین تا چند وقت دیگر می‌تواند به آرامی دستش را به جایی بگیرد و بلند شود. برای همین محیط خانه را امن کردم. تغییر دکوراسیون دادم. اشیا شکننده را برداشتم و هر کاری لازم بوده انجام دادم. شاید حالا زمان آن رسیده باشد که رازی را با شما در میان بگذارم. اعتراف می‌کنم از وقتی آرین به دنیا آمده از همسرم دور شدم و کمتر به او ابراز محبت می‌کنم. درگیر کارهای آرین هستم و نگرانی‌های بی‌مورد هم مزید بر علت است. مادرم می‌گفت نباید این راز را از همسرت مخفی کنی.
به او بگو چقدر بهش علاقه‌داری و حس می‌کنی رابطه‌تان نیازمند برنامه‌ریزی است. کارها را تقسیم کنید و حالا که آرین غذای کمکی هم می‌خورد، می‌توانی او را به من بسپاری و یکی دو ساعت با همسرت به سینما و گردش بروی و یا برنامه مهمانی یا گپی صمیمانه ترتیب دهید. خلاصه اینکه شاید شما هم مثل من نیازمند این تجدید نظر در رابطه‌تان باشید. نگذارید غبار زمان، رنگ عشق و صمیمت شما را بکاهد.

الهه رضاییان
منبع : روزنامه سلامت