پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


حقوق مرد در خانواده


حقوق مرد در خانواده
ابتدا لازم است اشاره شود قانون مشخصی در ارتباط با حقوق خانواده در كشور وجود ندارد و شاید مشكل اصلی همین بی قانونی باشد .مباحث خاصی در قانون حمایت خانواده وجود دارد كه مربوط به قبل از انقلاب میشود ، در عین حال تمام سعی قانون مذكور جلوگیری از ازدیاد طلاق و سختتر كردن مقررات آن بوده است ولی حمایتهای این قانون عموماً ضمانتهای اجرائی ندارد و در واقع یك قانون ناقص است .
در حالی كه برای موارد مختلف بعد از انقلاب تلاشهای مختلف شده تا قانون مدون وجود داشته باشد اما در حیطه خانواده این سعی و تلاشها بسیار ناچیز و اندك بوده است .
متاسفانه باید اشاره كنم اگر تلاشهای انجمنهای بانوان سعی داشته كه به حقوق زنان توجه شود و همین تلاشها بهمراه همراهی گروهها و تشكلهای دیگر منجر به تصویب قوانینی مثل حق حضانت و یا مهریه به نرخ روز و اصلاح مقررات طلاق و . . . . شده در مقابل كمترین اهمیتی به حقوق خانواده داده نشده است .در این سالها سعی گروههای خاص عموماً در جهت توجه به حقوق زنان بوده و هرگز به حقوق قسمت خیلی مهم جامعه انسانی ایران با عنوان حقوق خانواده توجه نشده است ( بعنوان نمونه ).
ما در كشورمان برای دادرسی اعضای خانواده و در محدوده حقوق خانواده آئین دادرسی خاصی نداریم و آئین دادرسی مدنی بر این امر حاكم است، دادگاههای عمومی در این خصوص فعالیت میكنند و قوانین محدود مربوط به حقوق خانواده را كه در قانون مدنی وجود دارد مورد توجه قرار میدهند .
قوانینی كه در این رابطه مراجعین دادگاهها را به دادگاهها راهنمائی میكنند حقوقی مثل مهریه و نفقه و طلاق و حضانت میباشد كه بصورت دست و پا شكسته كشتی قضاوت قضات را به پیش میبرد . و میتوان گفت دادگاهها اصلاً مجالی برای اصلاح خانواده ها و حل مشكل آنها ندارند .
بعضی از دوستان در سوالات خود میپرسند برای ممانعت از ترك منزل و عدم تمكین زوجه چه كاری میتوان انجام داد و جوابی ندارم كه بدهم چون در قانون ضمانت اجرائی برای الزام به تمكین وجود ندارد ، اما از طرف دیگر برای عدم پرداخت نفقه ضمانتهای اجرائی حقوقی و كیفری مشخصی در قانون در نظر گرفته شده است به این ترتیب كه از محكومیت مالی تا مجازات كیفری زندان برای این مساله در نظر گرفته شده است و این در حالیست كه نفقه و تمكین حقوق متقابل زوجین نسبت به یكدیگر میباشد ، یكطرف اینقدر سختگیر و سمت دیگر رها شده است .
بدیهیست مردان جامعه ما برای مراجعه به قانون در موارد اختلاف خانوادگی اقبالی نشان نمیدهند و سعی میكنند خوشان قانون باشند و بی عدالتیها و ظلمهایی كه به زنان میشود گاهی ریشه در همین قوانین ناقص دارد .
مردان زیادی را دیدم كه اندكی بعد از عقد و ازدواج بخاطر درخواست مهریه از طرف زوجه آماده روانه شدن به زندان شده اند ، این در شرایطی است كه طبق قانون مدنی ریاست خانواده در حیطه خانواده از خصائص مرد است و یا در ماده قانونی دیگری از قانون مدنی آمده است زن باید در خانه ای كه مرد تهیه میكند سكنی گزیند (آیا با توجه به اینكه زن شوهرش را روانه زندان میكند و محل سكونت مرد زندان است مرد میتواند نسبت به حقوق قانونی خود ادعایی داشته باشد ، بدیهیست با این اتفاق تمام حقوق قانونی خود را نسبت به همسرش از دست میدهد ) .تمام این اتفاقات فقط به دلایل ساده اتفاق می افتد و یكی از آنها مهریه غیر متعارف و سنگین و خارج از توانائی مالی مرد میباشد .
سابق اختیار كردن همسر برای مرد امكانات و وجهه خاصی ایجاد میكرد و یكی از این موارد تمكین و فرمانبرداری زن از شوهر بود تا جائی كه با دیدن بعضی از فیلمهای قدیمی نسبت به وجود آن روابط و اقتدار مرد در خانواده و مظلومیت زنان در خانواده دچار شك و تردید میشویم .
اما آیا دختران و زنان آماده ازدواج امروز جامعه ما هم بسان زنان سابق جامعه ما هستند ؟ .پس چرا مهریه ها اینقدر زیاد شده است؟
البته بایدانصاف داشت و باید توجه داشت كه پسرهای جوان جامعه ما نیز در حال حاضر گاهاً بلحاظ بعضی از رفتار وضعیت بهتری از دختران جامعه ندارند .با این تفاوت كه اصولا ارگان یا گروه و تشكل خاصی از حقوقشان حمایت نمی كند چون آنها مردان! جامعه ما هستند .
چیزی كه مرا در مواجهه با تضییع حقوق مردان آزار میداده سكوت و تحمل زائد الوصف و غرور بعضی از آنها میباشد .وقتی مردی را مشاهده میكنی كه بخاطر عدم تمكن مالی برای پرداخت مهریه و یا بخاطر اقساط و پیش قسط سنگین باید به زندان برود فقط در او سكوت و غرور مشاهده میشود و سعی میكند در آینده نزدیك این صدمه حیثیتی و اجتماعی را به زوجه پاسخگو شود در حالی كه گاهاً بعضی از زنها بخاطر اینكه از طرف همسرشان مورد آزار و اذیت واقع شده اند دادگاه را سعی میكنند بر سر قاضی خراب كنند .
البته من اصلا وارد بحث حق حبس و تقاضای مهریه نمیشوم كه آن خود دیوانی هزار صفحه ایست .
اما در پشت همین سكوت مغرورانه مرد،(در حالی كه اگر نداشته باشد خبری از پرداخت مهریه هم نیست) مقابله به مثل و آزارهای متقابل او نهفته است و حتی بر اساس تجربه زنانی كه بعد از این اتفاق و احیاناً طلاق با او مواجه میشوند دیگر با مرد ساده ای روبرو نبوده و تعدادی از زنهایی كه با او مواجه میشوند اسیر بدبینی این مرد شده و آسیبهای جدی میبینند در حالی كه ممكن است آن زنها از سنخ زنهای صدر الذكر نباشند .
بصورت خیلی ساده اگر از اجرای مهریه یك مرد دچار مشكلات شود این موضوع در بین افراد فامیل و بعضی از افراد دیگر در همسایگی و محل كار و . . . . مورد قضاوت قرار میگیرد و اگر بصورت متوسط افرادی كه بصورت مستقیم و غیر مستقیم با این موضوع درگیر شده اند بین حداقل ۵۰ نفر و حداكثر در یك جمع اجتماعی و خانوادگی بزرگتر ۲۰۰ نفر باشند و با شیوع این مشكلات ناشی سالانه ۱۰۰۰ نفر درگیر مشكل اجرای مهریه و تهدید به زندان بشوند سالانه بین پنجاه هزار تا دویست هزار نفر از اقدام به ازدواج دلسردتر میشوند چون مستقیماً نتایج قبول ازدواجهای با مهریه سنگین را مشاهده میكنند و در عین حال خانواده ها از توقعات خود كم نمی كنند و هر روز بدتر میشود .در یك بر آورد طولانی مدت تر و در طی ۵ سال این تعداد به رقمی بین ۲۵۰ هزار نفر تا یك میلیون نفر میرسد و این مقدمات بدبینی به ازدواج را فراهم كرده و گرایش جوانان به انحرافات اخلاقی و فساد را تشدید میكند .
هم اكنون خیلی از دختران جامعه ما كه با مهریه ۵۰۰ سكه ای كه خواسته خانواده ها و یا خودشان است بزور حاضرند پای سفره عقد بنشینند بدون حتی یك سكه با پسرهای جوان ارتباط برقرار میكنند ، ارتباطهائی كه برای آنها هیچ حقوقی در پی ندارد و این قسمتی از وقایع مربوط به بالارفتن سن ازدواج است .
دختر و پسری كه نیازهایشان جدیست ولی میدانند تا ۵ و یا ۱۰ سال دیگر خبری از ازدواج نیست چه باید بكنند؟ و عملاً چه میكنند .
لذا بنظر من مهریه سنگین و شرایط سخت ازدواج در یك جامعه نشان دادن چراغ سبز به پرورش جوانان بی قید و بند و بی مسولیت است .
حال با این تفاسیر فكر میكنید بالا بودن مقدار مهریه خیانت به حقوق مردان است یا زنان؟! .
مساله سكوت در مورد حقوق و مسائل خانواده فقط به قانون و دادگاه خلاصه نمیشود همین مساله در عرصه جامعه و اینتر نت هم مشهود است و عموم مردان ایرانی حاضر نیستند مسائل و مشكلات خانوادگی خود را كه از قانون ناشی شده مورد نقد و انتقاد قرار دهند و به قوانین ناقص اعتراض كنند .
علت اصلی تغییر نكردن مقررات مربوط به خانواده و اصلاح بعضی از قوانین هم همین سكوت طولانی مدت كارشناسان و افرادیست كه حقوقشان در حیطه خانواده دستخوش بی عدالتی بوده است .
از مدتی قبل با دیدن این مشكلات وبلاگ حقوق خانواده و قانون را شروع كردم و با اسم انصاف قانون شروع به نوشتن كردم چون اصولاً در حال حاضر احترامی به حقوق خانواده گذاشته نمیشود و هر كدام از اعضاء اصلی خانواده با اندك لجبازی میتوانند بنای خانواده را بر باد دهند و جالب اینجاست كه قانون هم در بعضی موارد ایشان را یاری میكند .در حالی كه اگر حقوقی برای خانواده قائل باشیم چیزی فراتر از حقوق زن و مرد باید مورد توجه ما باشد اما در حال حاضر به خود این موارد هم بدرستی رسیدگی نمیشود.
عنوان حقوق خانواده در دفاع از حقوق تضییع شده این ارگان اجتماعی بوده كه كمترین توجهی به آن نشده است و قانونی برای حمایت از آن نیست و عنوان انصاف قانون برای این بوده كه یاد آور شوم قانون بدون انصاف هیچ كار آئی مثبتی در حیطه خانواده ندارد و در هر جای جامعه نیاز به انصاف باشد، خانواده از اولویت بالاتری برای این منظور بر خوردار است ولی متاسفانه كمتر دلسوز داشته است .
منبع : سایر منابع