شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


کوتاه‌ترین راه، بهترین راه نیست


کوتاه‌ترین راه، بهترین راه نیست
مبارزه با فقر و بهبود وضعیت زندگی را باید یك ضرورت اخلاقی دانست.
گسترش دایره رفاه، موجب توسعه می‌شود. معتقد نبودن به تعریف علمی خط فقر، در عمل ارزیابی کیفیت زندگی را از برنامه‌ریزی توسعه محور‌، حذف می‌کند. خط بقا اهمیتی برای مسکن‌های بی‌دوام، تجهیزات فرسوده‌،خدمات ناکافی و آب غیر بهداشتی قائل نیست. در این تعریف، رابطۀ بدیهی درآمد پایین با بهداشت کم و تغذیه ناسالم و سوادآموزی، در مناطق کمتر توسعه‌یافته روستایی یا دورافتاده، نادیده انگاشته می‌شود. آیا با تغییر واژه‌ها، می‌توان فقر را ریشه‌کن کرد؟
مفهوم توانمندسازی مبتنی بر اجتماع، حکایت از بسیج همه امکانات و تجهیزات جامعه برای حمایت از کم توانان دارد. با توجه به این باید نگران بود که تنها زندگی حداقلی ، سرلوحه برنامه‌های توسعه‌ای قرار گیرد و بس!
اظهار نظرهایی كه این روزها درباره محاسبه میزان خط فقر از سوی برخی دولتمردان مطرح می‌شود به طور عمده به این باز می‌گردد كه ملاك تعیین خط فقر ، توانایی افراد در تأمین نیازهای اولیه زندگی است و در این بین كیفیت زندگی و شاخص‌های دیگری چون امید به زندگی، برخورداری از بهداشت مناسب، دسترسی به امكانات ورزشی، مسافرت و حق استراحت در بررسی كیفیت زندگی ظاهراً به دست فراموشی سپرده شده است.
در زندگی حداقلی، فرد امكان تأمین اغلب نیازهایش را ندارد. از آنجا كه نسبت سهم درآمد اختصاص داده شده به مواد خوراكی، یك سوم هزینه‌ها‌ست، برای محاسبه خط فقر میزان هزینه مورد نیاز برای تأمین ۲هزار كالری را به دست آورده، سپس آن را سه برابر می‌كنند. كسانی كه زیر خط مطلق فقر قرار دارند، در واقع ممكن است سیری شكمی هم داشته باشند، اما به هر حال نمی‌توانند نیازهای اساسی خود را كه بهداشت، پوشاک، آموزش و مسكن را در بر می‌گیرد، تأمین كنند.
برآورد می‌شود ۱۸ درصد جمعیت كشور در این تقسیم‌بندی قرار گیرند.در اینجا با پدیده فقر نسبی سروكار داریم. فقر نسبی نابرابری را در جامعه توضیح می‌دهد. فقر نسبی، آن بخش از جامعه‌ را در برمی‌گیرد كه درآمدشان كمتر از میانگین جامعه است. پس در واقع جمعیتی كه نصف یا دو سوم میانگین درآمد جامعه را ندارد، زیرخط فقر نسبی قرار دارند. در تمام این موارد، فقر درآمدی یا نابرابری درآمدی را مورد نظر قرار‌ می‌دهند.
امروز فقر در شهرها سریعتر ازگذشته رشد می‌كند. یك‌میلیارد نفر در محله‌های فقرنشین زندگی می‌كنند كه ۹۰ درصد آنان در شهرهای بزرگ كشورهای‌ توسعه‌نیافته هستند.افراد فقیر، زندگی ناسالمی را می‌گذرانند. محله‌های فقیرنشین، هوایی برای تنفس ندارند و اغلب در محیط‌های آلوده و خطرناكی قرار دارند كه فاقد آب سالم و سیستم فاضلاب است. زندگی در چنین شرایطی سبب افزایش پریشانی روانی و بروز خشونت می‌شود.فقرا كه در یك بازار آشفته و بی‌رحم‌ رها شده‌اند تا نانی در آورده و از خود دفاع كنند، زمین‌های در دسترس را اشغال كرده و هر نوع سرپناهی را كه بتوانند برای خود می‌سازند.
مهاجران حاشیه‌نشین برای رهایی از فقر نیاز به حمایت و همكاری و كمك برای رشد اقتصاد شهری و روستایی دارند. بهبود وضعیت مسكن در شهرها می‌تواند تأثیر شگرفی بر فقر و رفاه جامعه داشته باشد.هرچند این راه حلی ساده یا كامل نیست. چنین راه‌حلی مستلزم برخوردی پیش‌بینانه با مسایل نظارت شهری است.
با امكان دسترسی به خدمات اولیه، افراد سالم بهتر می‌توانند در فعالیت‌های اقتصادی سازنده شركت كنند. كاهش پیوسته فقر می‌تواند با شكستن چرخه ناامیدی و یاس كه عامل بی‌ثباتی اجتماعی است، موجب بهبود امنیت نیز شود.
بنیامین صدر
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید