دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

زندگی، خارج از محدوده


زندگی، خارج از محدوده
از دوران کودکی به عنوان دورانی شاد و بی‌دغدغه، فاقد نگرانی‌ها و مسئولیت‌ها و سرشار از خاطرات شیرین و لذت بخش یاد می‌کنیم. در حالی که این یک نگرش و اسطوره غلط است که باید اصلاح شود. کودکان نیز افسرده می‌شوند اما نه مثل ما، مثل خودشان. والدین باید از رفتار، خوراک و خواب، عملکرد تحصیلی و ازعلایق و بازی‌های آنها و ...متوجه شوند که کودک در چه حالت هیجانی قرار دارد.
حتی نوزادان هم افسرده می‌شوند. برخلاف نظریات قبلی بچه‌های خیلی کوچک هم افسرده می‌شوند. دوری از مادر، از کسی که کودک به او دلبستگی پیدا کرده است، باعث بی‌قراری، گریه کردن، مشکلات خواب و خوراک در کودک می‌شود و اینها همه نشانه‌ آن است که کودک از این دوری در رنج است ولی هنوز قدرت کلامی لازم را برای بیان احساساتش ندارد.
در بچه‌‌های پیش‌دبستانی افسرده، ما ظاهر غمگین، ارتباط کلامی محدود، رشد کم، وزن نگرفتن، گریه کردن و ... را می‌بینیم.
در سنین مدرسه کودک بهتر می‌تواند راجع به خلق غمگین خود سخن بگوید، گریه می‌کند، تحریک‌پذیر و عصبانی است، مشکل توجه، تمرکز و انگیزه پیدا می‌کند و این منجر به افت عملکردش در مدرسه می‌شود. از شکایت‌های جسمانی مثل سردرد و دل‌درد می‌نالد. ممکن است از افکار منفی رنج ببرد که والدین از آن آگاه نیستند.
اکثر بچه‌ها تا سن هفت سالگی خیلی خوب نمی‌توانند از طریق کلام و زبان احساسات درونی خود را بگویند. در نتیجه قبل از این سن تشخیص افسردگی مشکل است ولی با وجود این، توجه به تظاهرات غیرکلامی (مثل حالت نگاه کودک، حالت ظاهری و صورت او، وضعیت بدن) و رفتارهای او (مثل انزوا و گوشه‌گیری)، بازی نکردن با همسالان، کاهش علاقه‌مندی به فعالیت‌هایی که قبلاً آنها را دوست داشته و انجام می‌داده و وضعیت اشتها و خواب کودک می‌تواند نکات مهمی را در اختیار ما قرار ‌دهد.
پس از آنکه کودکان وارد مدرسه می‌شوند مهارت‌های کلامی و زبانی آنها گسترش پیدا می‌کند و راحت‌تر می‌توانند راجع به احساسات و حالات درونی خود حرف بزنند. از طرفی مدرسه یک مکان مهم برای ارزیابی عملکرد کودک است.
مشکلات توجه و تمرکز، بی‌انگیزگی و خلق پائین بر تحصیل کودک اثر منفی گذاشته و باعث می‌شود نمرات او افت پیدا کند. باید توجه کرد والدین بیشتر در پی علائم و رفتارهای بیرونی کودکان متمرکز شده و آنها را بهتر می‌توانند توصیف کنند مثل پرخاشگری، دعوا، دروغگویی و ...
ولی علائم درونی را باید بیشتر از خود کودک و نوجوان چک کرد مثل اضطراب، افسردگی، افکار ناراحت کننده منفی، افکار وسواسی، احساس بی‌ارزشی و بی‌کفایتی، احساس گناه، اعتماد به نفس پائین و ...
پس در بررسی هم نیاز داریم با خود کودک و نوجوان صحبت کنیم و هم اطلاعات از اطرافیان مثل والدین و معلمین بگیریم.
● علائم افسردگی
خواب و اشتهای مختل، تغییر وزن بدن یا نرسیدن به وزن مورد انتظار، افکار مرگ، مردن و خودکشی، کاهش توجه و تمرکز، بی‌قراری یا کندی زیاد، احساس خستگی و بی‌انرژی بودن، احساس نومیدی، احساس بی‌ارزشی و گناه، اعتماد به نفس پائین، احساسات منفی نسبت به ظاهر و فیزیک خود داشتن، حساس و زودرنج بودن، زود گریه کردن، شکایات جسمی مکرر مثل دل‌درد، سردرد و ...، احساس غمگینی، لذت نبردن از علاقه‌مندی‌ها و فعالیت‌ها مانند گذشته، حساسیت شدید نسبت به طرد شدن یا شکست، گوشه‌گیری و انزوا، تحریک‌پذیری و خشم و عصبانیت، افت عملکرد در مدرسه یا غیبت مکرر از مدرسه علائم افسردگی در کودکان و نوجوانان است. البته این بدان معنا نیست که کودک یا نوجوان افسرده لزوماً همه علائم فوق را داشته باشد تا تشخیص افسردگی انجام بگیرد.
بچه‌های افسرده معمولاً از خودشان به صورت منفی صحبت می‌کنند: من زشت هستم، من به درد نمی‌خورم، دختر بدی هستم، هیچ کس منو دوست نداره، من احمق هستم و ...
● شیوع افسردگی
یک درصد از بچه‌هایی که در سنین قبل از مدرسه قرار دارند، دچار افسردگی هستند. شیوع کلی افسردگی اساسی در دو درصد کودکان و نوجوانان دیده می‌شود. ولی شیوع در کودکانی که به علت بیماری‌های جسمی در بیمارستان‌ها بستری هستند یا بچه‌هایی که با علامت سردرد به درمانگاه‌های نورولوژی (مغز و اعصاب) مراجعه می‌کنند بیشتر است. به هر حال آمارهایی نیز وجود دارد که ۵/۲ تا پنج درصد کودکان زیر ۱۸ سال افسرده هستند.
بعضی‌ها معتقدند افسردگی کمتر از آنچه که واقعاً هست تشخیص داده می‌شود و تقریباً از هر چهار بچه یکی قبل از ۱۸ سالگی افسردگی را تجربه کرده است.
● علل ژنتیکی و عوامل خانوادگی
▪ افسردگی والدین روی بچه‌ها تأثیر می‌گذارد، هم از طریق بار ژنتیکی هم از طریق یادگیری و مدل قرار دادن. یعنی کودک الگو‌های شناختی والد افسرده را مدل خود می‌کند و با آنها همانندسازی می‌کند. افسردگی بخصوص در مادر باعث افسردگی کودک می‌شود.
▪ سایر بیماری‌های روانپزشکی در والدین مثل سوء‌مصرف مواد، پرخاشگری و... در افسردگی کودکان دخیل است.
▪ فقدان انسجام خانوادگی و فقدان رابطه مناسب بین والد و کودک.
▪ غفلت، بدرفتاری و سوء‌رفتار با کودک: در مواردی که کودک مورد غفلت و بی توجهی قرار می‌گیرد مثل مادری که خود نوجوان است و مراقبت از بچه را بلد نیست یا مادری که مسائل و مشکلاتش زیاد است، بیمار است، مواد مخدر مصرف می‌کند و فرصت رسیدگی به کودک خود را ندارد، کودک را در ریسک افسردگی قرار می‌دهد.
▪ کودک‌آزاری نه تنها باعث افسردگی می‌شود بلکه باعث اضطراب، خودکشی، سوء‌مصرف مواد، رفتارهای تخریبی و ایذایی در کودکان و نوجوانان می‌شود.
▪ سوگ، فقدان و از دست دادن: از دست دادن والد، خواهر، برادر و دوستان به خصوص در دوران کودکی رابطه‌ای مستقیم با افسردگی دارد به خصوص اگر تاریخچه مثبت خانوادگی وجود داشته باشد.
● عوامل روانشناختی
بچه‌هایی که کلاً دید منفی نسبت به پیرامون خود دارند، مدام بهانه‌گیری می‌کنند، به آینده بدبین هستند و... این بیشتر با کوچکترین استرسی در زندگی دچار افسردگی می‌شوند.
● عوامل محیطی
▪ مانند زندگی در محیط‌های پراسترس، پر از ناکامی و فشار، فقر، بیکاری و اعتیاد.
▪ اهمیت تشخیص و درمان افسردگی در کودکان و نوجوانان
▪ افسردگی در کودکان و نوجوانان معمولاً یک ‌بیماری تنها نیست و اکثراً با موارد دیگری چون اضطراب، رفتارهای مشکل‌ساز، بیماری‌های فیزیکی و ... همراه است.
▪ در مواردی کودکان و نوجوانان افسرده تلاش برای فرار از خانه می‌کنند که این خود برای کسی که مهارت‌های لازم را برای مواجهه با مسائل و مشکلات مختلف به دست نیاورده است، با پیامدهای منفی متعددی همراه است.
▪ افسردگی کودکان و نوجوانان با خطر رفتارهای خودتخریبی و خودکشی همراه است. به خصوص در پسران نوجوان ریسک خودکشی را افزایش می‌دهد.
▪ افت عملکرد ناشی از بیماری‌ها از جمله افسردگی در کودکان و نوجوانان بیشتر از بزرگسالان است و باعث افت تحصیلی، افت روابط بین فردی و ارتباط مناسب با همسالان می‌شود که اینها همه برای رشد کودک ضروری و حیاتی است.
● چه کودکانی بیشتر در ریسک افسردگی هستند؟
▪ کسانی که تاریخچه خانوادگی مثبت از افسردگی به خصوص در مادر آنها وجود دارد.
▪ کودکانی که تحت استرس و فشارهای روانی هستند.
▪ آنهایی که تجربه مرگ و از دست دادن عزیزان را دارند.
▪ کودکانی که مشکلات یادگیری و توجه و تمرکز دارند.
● درمان
شامل درمان‌های دارویی، مداخله در خانواده، بهبود روابط بین فردی و شناخت درمانی است که بر اساس نظر پزشک معالج در مورد هر بیمار تصمیم‌گیری می‌شود.
دکتر فریبا عربگل
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید