دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

طفل معصوم غمگین


طفل معصوم غمگین
احساس غم و افسردگی بخش طبیعی زندگی روزانه کودک است، بویژه اگر حادثه یا اتفاقی او را مستعد افسردگی کرده باشد. بیشتر اوقات کودکان بسرعت کنترل خود را باز می‌یابند و راههایی پیدا می‌کنند، تا حال خود را بهبود بخشند. آنها با بیان احساسشان و سرگرم شدن به فعالیت‌های دیگر به طور موقتی افکار مزاحم غم را از خود دور می‌کنند. برخی نیز از تخیل خود بهره می‌گیرند که گویی اوضاع بهتر شده است، تا این که واقعا بهبود یابند. با گذشت زمان، افکار غم انگیز کودک رفته رفته کمتر می‌شود. بنابراین حافظه آنها کمتر تحت فشار روزانه فرار می‌گیرد.
هنگامی که کودک نمی‌تواند احساسات غم انگیزش را کنترل کند، یا تمام مهارت او برای برطرف کردن غم و اندوه بی‌اثر می‌شود، یا وقتی نمی‌تواند فکر خود را به چیز دیگری مشغول کند یا هنگامی که تمام مدت بدون هیچ علتی غمگین است، چه اتفاقی می‌افتد؟ این هنگامی است که او در حال عبور از مرز بین افسردگی ساده و حالت افسردگی واقعی است.
یافتن نشانه‌های افسردگی و بهترین راههای کمک به فرزندتان در چنین موقعیتی اهمیتی غیر قابل انکار می‌یابد.
▪ نشانه‌ها: تفاوت نشانه‌ها به سن، شخصیت و موقعیت خانوادگی افراد بستگی دارد. از آنجا که این علایم به مشکلات جسمی شباهت بیشتری دارد، برای تشخیص آنها باید از پزشک اطفال کمک گرفت. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، این است که اگر والدین به افسرده بودن یا نبودن کودک مشکوکند، بهتر است به این نشانه توجه کنند.
▪ رفتار عمومی: کودک در این موقعیت اغلب اوقات حواس پرتی و اختلال در تمرکز و تغییرات عاطفی ناپایدار دارد؛ مثل تبدیل ملایمت به خشم یا به گریه افتادن فوری. بیشتر اوقات غمگین به نظر می‌رسد و بسختی می‌تواند به فعالیتش دست یابد که باعث خوشحالی‌اش شود و اغلب درباره افکار و خاطرات غم انگیز صحبت می‌کند.
▪ نحوه تغذیه‌: از غذا خوردن امتناع می‌کند، یا اشتها ندارد، یا این که به نوعی پرخوری وسواسی. اجباری . دچار می‌شود و اضافه وزن یا کاهش وزن چشمگیر دارد.
▪ نحوه خوابیدن: هنگام خوابیدن برای جلب توجه رفتارهایی از خود نشان می‌دهد. از شب تا صبح چندین بار از خواب بیدار می‌شود و اختلالات خواب او افزایش یافته، کابوس نیز می‌بیند. صبح به سختی از جا بلند می‌شود و بدون این که نیاز به خواب اضافه داشته باشد، طی روز می‌خوابد.
نحوه روابط با همسالان: علاقه‌ای به همراهی با دوستان ندارد، یا این طور به نظر می‌رسد. همچنین علاقه‌ای به فعالیت‌های دوستانش ناشن نمی‌دهد و به علت موضوع بی‌اهمیتی با دوستانش درگیر می‌شود.
● یک مورد خاص
دکتر جفری براون متخصص روان پزشکی اصفال یکی از مشاهدات خود درباره افسردگی کودکان را این طور تعریف می‌کند: جاناتان دبلیو کسی بود که او را به علت کمی خواب و خوراک نزد من آوردند. در ضمن او از مشکلات جسمی چون سردرد، خستگی می‌تواند فعالیتی پیدا کند که او را خوشحال کند. چرا که براحتی حواسش پرت می‌شود نمی‌خواهد به مدرسه برود و بندرت به دیدن دوستانش می‌رود. همچنین به نظر می‌آید دمدمی باشد و به هر دلیل کوچکی گریه را سر می‌دهد.
جاناتان به مادرش گفته است که فکر می‌کند دیگر هیچ کس او را دوست ندارد از آن گذشته او خودش را هم خیلی دوست ندارد بعد از این که هیچ علامتی از بیماری در آزمایش او پیدا نکردم و همه آزمایش‌ها طبیعی بود. یک جلسه خانوادگی ترتیب دادم. تا به این بحث بپردازیم که به احتمال قوی ناراحتی جاناتان به دلیل حالت ذهنی اوست. نه یک بیماری جسمی.
▪ نحوه رفتار در مدرسه: ضمن این که از مدرسه‌ ترس دارد، علاقه‌ای به فعالیت‌های مدرسه و تکالیف خانه‌ نشان نمی‌دهد.
▪ نحوه زندگی در خانواده: علاقه‌اش را به شرکت در مکالمات و فعالیت‌های خانه از دست می‌دهد. هرگز توجه پدر و مادر را طلب نمی‌کند یا بی‌نهایت کم توجه می‌شود و رابطه‌اش با خواهر، برادر و نیز بقیه افراد خانواده تغییر می‌کند.
● علت‌ها
برخی علتها افسردگی کودکان آشکار است، اما برخی دیگر نه. بیماری‌های مزمن، زندگی نابسامان خانوادگی، مشکل شرایط اجتماعی سخت، ترس از شکست واقعی یا مجازی و نگرانی از آسیب جسمی یا عاطفی، از علتهای رایج افسردگی کودکان به شمار می‌روند. همچنین داشتن سابقه افسردگی در نزدیکان کودک، خطری ابتلای او را بیشتر می‌کند. گاهی موقعیت‌ها و حالتهایی چون کمبود خواب به صورت مشکلات روان شناختی تظاهر می‌کنند. بچه‌های بزرگتر و نوجوانانی که خیلی کم از رایانه استفاده می‌کنند، با تلفن صحبت می‌کنند، یا تکالیف مدرسه را انجام می‌دهند، قربانی نشانه‌های شبیه افسردگی می‌شوند. مادرانی که به علت عادت بدخوابی و بیماری‌های مکرر کودکانشان، دچار بی‌خوابی مزمن شده‌اند، نیز می‌توانند به اشتباه حس کنند دچار افسردگی شده‌اند.
● چه زمانی به کمک نیاز دارید؟
معمولا برای این که بدرستی درک شود چه زمانی کودک به کمک نیاز دارد، بینش و شم والدین مهم است. شیوه خوبی برای ارزیابی شدت موقعیت، تقسیم زمان روزانه کودک به ۳ قسمت: زندگی در خانه و تعامل با اعضای خانواده، میزان مطالعه و نمره‌های درسی و برخوردهای اجتماعی با دوستان و همسالان اوست.
هنگامی که مشکل فقط در یک قسمت باشد، معمولا بخوبی ‌می‌تواند آن را کنترل کرد و استفاده از مشاوره اختیاری می‌شود، اما اگر مشکل در ۲ قسمت باشد ، به این معناست که فرد توانایی مقابله با آنها را ندارد. در این موقعیت به طور جدی توصیه می‌شود از کمکهای حرفه‌ای استفاده شود. هنگامی که ۳ قسمت زندگی کودک تحت تاثیر قرار گرفته باشد، باید به جایی پناه برد و این جاست که استفاده از مشاوره تخصصی را الزامی مگر این که از آمادگی کودک مطمئن باشید. شاید شما یک شیوه مقابله با افسردگی را که قبلا امتحان کرده‌اید جایگزین کنید، اما فرزند شما احساس بهتری نداشته باشد. دلیل این که استرس کودک در یک نوع شدیدتر بالا می‌رود، به معنای وخیم‌تر شدن اوضاع نیست.
● شیوه‌های موثر
روش‌های دیگر درمان این وضعیت عبارتند از سعی در تغییر دیدگاه کودک نسبت به آینده، کمک به او در به دست آوردن درک بهتر از گذشته و کم کردن احساس گناه در وی. یک درمانگر خوب، می‌تواند با انجام آزمایش، می‌تواند با انجام آزمایش، ترسهای خیالی را از واقعیت متمایز کند. همچنین یافتن راه حل‌های عملی برای مشکلاتی که ظاهرا دشوارند، پرورش عزت نفس و ارائه جایگاه امن از دنیای متخاصم بیرونی از اهداف دیگر به شمار می‌آیند.
● داروی ضد افسردگی
مطالعات نشان می‌دهند که داروهای ضد افسردگی مانند prozac, Zoloff، در درمان افسردگی کودکان می‌توانند بسیار موثر باشند. از هنگامی که منع و پیش داوری درباره اینگونه داروها از بین رفته، استفاده از اینها و داروهای دیگر بچه‌های غمگین را خوشحال نمی‌کنند. در عوض آنها تعادل نداشتن شیمیایی را. که موجب پیدایش وسوسه فکری درباره افکار غم انگیز می‌شود . کاهش می‌دهند. به طور مثال یک کودک با چنین موقعیت خاص، با مصرف دارو می‌تواند از مخمصه فکری که در ذهنش پدید آمده رها شود و افکار دیگری را که آسیب کمتری دارند جایگزین کند. اکنون او می‌تواند به فعالیت‌های عادی برگردد و گفتگوی معنی داری با یک درمانگر داشته باشد. تعجب آور نیست که والدین نگران اعتیاد احتمالی و تغییر شخصیت فرزندشان باشند. این نگرانی‌ها خیلی اغراق آمیزند. اما هر جا این گونه داروها تجویز شوند همیشه درباره عوارض جانبی آن سوال و آنها را با خطرات احتمالی مقایسه کنید.
● یک راه حل
مهمتر از همه این است که از وضعیت افسردگی فرزندتان دست پاچه نشوید. افسردگی در خانواده می تواند گمراه کننده باشد و دیگر اعضا را آلوده سازد. بحران های روانشناختی بسیار شبیه بحران‌هایی است که هنگام بیماری جسمی فرزندتان رخ می‌دهد. بر آن کارهایی که می‌توانید انجام دهید تمرکز کنید و نگران آنچه خارج از کنترل شماست، نباشید. اینکه موضوعی خاص چقدر غم‌افزاست، مهم نیست، ولی به خاطر داشته باشید همیشه راهی برای بهبود آن وجود دارد.
نرگس بیگوند
منبع : بنياد انديشه اسلامي