سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

«سه‌زن» و رابطه‌های فراموش شده


«سه‌زن» و رابطه‌های فراموش شده
یکی از مهم‌ترین ارکان زندگی سالم، بهره‌مند بودن از رابطه‌های کارآمد با انسان‌هایی است که پیرامون ما زندگی می‌کنند. «رابطه» در روان شناسی انسان یک نیاز به شمار می‌آید که توان اثرگذاری بر سایر شئونات روان تنی را نیز دارد. آغاز بسیاری از ناهنجاری‌های روانی، چه به‌صورت فردی و چه در برون رفت‌های اجتماعی، گسست در رابطه‌هاست. در قالبی سلسله‌وار، هر کسی می‌تواند واجد نقشی حمایتی برای کس دیگری باشد. فیلم «سه زن» ساخته منیژه حکمت، اثری موفق در واکاوی چنین ضرورتی است. سه زن به مثابه نمایندگانی از سه نسل در کنار هم‌اند و در عین حال امکان هم کناری ذهنی یا عاطفی ندارند؛ باوجود آن که عاطفی‌ترین رابطه سببی (مادر و فرزندی) را هم با دارند. فیلم می‌تواند در بستر نمایش انفکاک عمیق میان این سه آدم، به گسست نسل‌ها از هویت شان نیز برسد...
مینو (نیکی کریمی) باوجود تلاش تحسین برانگیزش برای حفظ فرشی تاریخی(هویت)، در زندگی متراکم کاری گم شده است و نه می‌تواند با مادر پیر خود ارتباط درستی برقرار کند و نه با دختر جوانش. خود نیز با همسر سابقش متارکه کرده و توان رابطه با مرد دیگری هم ندارد که در زندگی اوست (رضا کیانیان) و می‌کوشد تا برایش اهمیت سلامت روح را برای رسیدن به سایر اهداف زندگی تبیین کند. او خودش و آدم‌های پیرامونش را گم کرده است و در نهایت فرش را هم گم می‌کند – که این همه برای نگاه داشتن‌اش تقلا می‌کرد- مادر پیرش تا آخر فیلم لب نمی‌گشاید و در سکوتی عمیق – و چه بسا اعتراضی _ فرو رفته است. مبتلا به فراموشی است و فرش را برمی‌دارد و روانه گذشته می‌شود. شاید برای رجوع به روزگاری که امکان رابطه با دیگران را داشت.
طب سالمندان به‌طور مکرر بر نقش حمایتی اطرافیان برای حفظ سلامت روح و جسم آنان تاکید کرده است و مهم‌ترین دلیل افسردگی در این گروه سنی را فقدان معاشرت‌های موثر و پویا می‌داند. شاید سکوت مادر را بتوان در قالبی نمادین و هویت مدار تفسیر کرده اما در شخصیت پردازی مبتنی بر واقعیت نیز به شایع‌ترین رنج روانی سالمندی پرداخته است. دختر جوان (پگاه آهنگرانی) نیز به شکلی دیگر حاصل سستی در رابطه است. گریز او به بیابانی ناشناخته و تلاش برای همکلامی ‌با آدمی ‌ناشناخته، کوششی است برای التیام روحی که مجروح روابط از هم پاشیده است. جز این، ولع ارتباطی او در فصل‌های متعدد دیگری نیز آشکار است؛ چه در مواجهه با پیرزن روستایی و چه در برخورد با بقال روستا. موبایل یک وسیله ارتباطی است اما او همراهش را خاموش می‌کند تا به کسی پاسخگو نباشد چون این وسیله را دیگر برای «رابطه» نمی‌داند. «سه زن» در باره آدم‌هایی است که انگار بیمار شده‌اند و خود و هویت خود و آرامش خود را گم کرده‌اند. هر سه زن، در نهایت می‌فهمند که باید دنبال گمشده‌ای باشند که در دستان خود آنهاست. شاید فرشی قدیمی ‌که در نهایت به دست همه آن‌ها می‌رسد، بهانه‌ای باشد برای ترمیم رابطه‌ها... و روان ناآرامی‌که در پی‌سلامت است.

دکتر مصطفی جلالی‌فخر
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید