دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

رفاه‏اقتصادی و معیشتی در عصر ظهور


رفاه‏اقتصادی و معیشتی در عصر ظهور
از برنامه‏ها و اقدامهای امام مهدی (ع)، پدید آوردن رفاه در كل جامعه بشری است. در آن دوران طبق ترسیم آیات و احادیث، جامعه بشری واحدی تشكیل می‏گردد كه مانند خانواده‏ای زندگی می‏كنند، و مساله ناهنجار جوامع پیشرفته و ابرقدرت، و جامعه‏های در حال رشد، و جامعه‏های عقب‏مانده و محروم از میان می‏رود (۱) و بشریت‏به طور كلی به رفاه اقتصادی و بی‏نیازی دست می‏یابد، و همین چگونگی زمینه اساسی رشد و تعالی معنوی و فكری انسان را می‏سازد.
طبق تحقیقات كارشناسان و متخصصان، (۲) بخش عظیم و مهمی از مسائل عقب‏ماندگی و وابستگی و كمبود مواد غذایی و معیشتی (اگر نگوییم تمام آن) به دو عامل بستگی دارد، و این هر دو عامل با هم در ارتباط‏اند:
۱- نظام اقتصادی حاكم بر جهان.
۲- نظام سیاسی حاكم بر جامعه.
۱- «نظام اقتصادی حاكم بر جهان‏»، یعنی نظام و سیستمی كه قدرتهای اقتصادی جهان در كشورهای استعمارگر پدید آورده‏اند، و هدف و آرمان آنها دستیابی به قدرت اقتصادی روزافزون و سلطه بر منابع ثروت جهان است. این قدرتهای سلطه‏گر، با برنامه‏ریزیهای دقیق خود، مانع هرگونه استقلال، خودكفایی و رشد تولید و پیشرفت اقتصادی در كشورهای عقب نگهداشته شده‏اند. این قدرتها از راههای گوناگون و شیوه‏های تبلیغی و برنامه‏ریزیهای گسترده و عمیق، در سایه سلطه نظامی و سیاسی و فرهنگی، آزادی فكر و عمل را از آحاد مردم در جهان سوم می‏گیرند، و روشها و شیوه‏هایی در همه مسائل زندگی از جمله در تولید و مصرف و تكنولوژی و فرهنگ و راههای معیشت، بر آنان تحمیل می‏كنند كه به سود سرمایه‏داران بزرگ و سلطه بیشتر جهان پیشرفته است. در سایه این سلب فكر و سلب شخصیت و سلب آزادی و آزادفكری، پدیده عقب‏ماندگی ویی و خودیابی و اعتماد به نفس می‏میرد، و وابستگی روز به روز در اعماق اجتماعات عقب‏مانده گسترش می‏یابد. از این رو، صاحب‏نظران مسائل اقتصادی - اجتماعی می‏گویند: كمك به كشورهای عقب‏مانده (۳) تنها در این است كه آنها را به خودشان واگذارند. (۴)
۲- «نظام سیاسی حاكم بر كشورها» نیز نوعا عامل و دست‏نشانده قدرتهای جهانی هستند، و همواره به زیان ملتهای خود گام برمی‏دارند، و برای سلب هرگونه فكر و اندیشه از مردم و نفی حس خودشناسی و خودیابی در مردم خویش می‏كوشند، و جریانهای فكری و فنی فرمایشی را در میان ملت‏خویش نشر می‏دهند، و با رسانه‏ها و ابزارهای تبلیغاتی هرگونه استقلال فرهنگی و اقتصادی را از جامعه سلب می‏كنند، و توده‏ها را برده‏وار به اسارت و پیروی كوركورانه این دو جریان مسلط و حاكم - یكی بیگانه و دیگری خودی - نخستین موضوعی كه صدمه می‏بیند و یا بكلی نفی می‏گردد، اصالت فكر و فرهنگ خودی و حس اعتماد به نفس و بازیابی و بازشناسایی نیروهای نهفته در درون خود و جامعه خودی است.
در رستاخیز ظهور امام منجی (ع)، این بندها و دامها از سر راه برداشته می‏شود، و عوامل سلطه بر فكر و فرهنگ و اقتصاد و سیاست جهان و كشورها نابود می‏گردد، و انسانها آزاد می‏شوند، و با هدایت آن امام به خود می‏آیند و دیگر بار خویشتن خویش را بازمی‏یابند و بازمی‏شناسند و آزادانه فكر می‏كنند، و راههای تحمیلی و تبلیغی را از راه اصلی و درست جدا می‏سازند. و این است آزادی و آزادگی واقعی، آزادیی كه در سراسر دنیای كنونی تنها واژه آن وجود دارد و از محتوا و مفهوم آن خبری نیست.
در دنیایی كه تقسیم‏بندی جهانی با معیارهای ظالمانه صورت می‏گیرد، و امتهای ضعیف، به حال خود گذارده نمی‏شوند، و از راههای مریی و نامریی در شبكه‏های پیچیده نظامهای سلطه و سرمایه‏داری جهان گرفتار می‏آیند، سخن از آزادی واقعی و آزادفكری، بازی با كلمات است. و گفتگو بر سر استقلال اقتصادی و انتخاب شیوه و راه زندگی و معیشت و دستیابی به رفاه بیهوده است. زیرا در چنین شرایطی، بخشهای عظیمی از بشریت مواد لازم زندگی را در اختیار ندارند و دچار كمبود و فقرند، و بخشهای دیگر نیز طبق الگوها و معیارهایی كه سرمایه‏داران و تولیدكنندگان بزرگ بر جامعه تحمیل می‏كنند باید زندگی كنند، و از مواد و كالاها بهره گیرند، و خود قدرت اختیار و انتخاب ندارند.
از این رو در رستاخیز امام مهدی (ع)، انسان در آغوش آزادی به معنای واقعی كلمه می‏آرامد، و در پرتو این آزادی همه بندها و زنجیرهایی را كه بر پایش نهاده‏اند می‏گسلد، ورا به دو بخش پیشرفته و عقب‏مانده تقسیم كرده‏اند از میان می‏رود، و پدیده شوم فقر و نیاز نیز نفی می‏گردد، و رفاه اقتصادی در پرتو چنین معیارهایی به جامعه و افراد داده می‏شود. تردیدی نیست كه بدترین و ناهنجارترین اسارت برای بشریت، فقر و نیاز روزانه به غذا، لباس، مسكن، دارو و دیگر لوازم زندگی است. این اسارت برای انسان لحظه‏ای آسایش و فراغت‏باقی نمی‏گذارد، و زمینه‏های رشد و تكامل معنوی و مادی او را نابود می‏سازد، و همواره انسان را در اندیشه سیر كردن شكم و پوشاندن بدن و دست‏یابی به سایبان و بهبودی از درد و بیماری و... فرو می‏برد، و فرصتی باقی نمی‏گذارد تابه مفاهیم بالا و برتر زندگی بیندیشد، و پایگاه انسانی خود را درك كند، و از عروج و تكامل نوع انسان سخن بگوید.
در دوران رفاه اقتصادی و رفع همه نیازها، آدمی از این بردگی و اسارت هستی‏سوز رهایی می‏یابد، و از بند مشكلات آن آزاد می‏گردد، و به مسائل متعالی و برتر و تكامل و رشد و صعود می‏اندیشد و در آن راستا گام برمی‏دارد.
احادیث‏بسیاری درباره رفاه اقتصادی دوران ظهور وجود دارد و شاید از جمله مسائلی باشد كه بیشترین تاكید بر آن شده است. و این اهمیت موضوع و نقش آن را در ساختن جامعه سالم قرآنی می‏رساند، و شاید پس از اصل عدالت دومین موضوعی باشد كه در آن دوران در جامعه‏ها پدید می‏آید. و این هر دو با یكدیگر پیوندی ناگسستنی دارند، زیرا كه اجرای دقیق عدالت‏برای از میان بردن روابط ظالمانه و غاصبانه آكل و ماكولی است تا اقویا حق ضعیفان را نخورند و آنان را محروم نسازند. بنابراین، رفاه اقتصادی برای همه، با اجرای اصل عدالت اجتماعی و برپایی قسط قرآنی امكان‏پذیر است، بلكه رفاه و بی‏نیازی از میوه‏های درخت تناور عدل است، و امام با تحقق بخشیدن به اصول دادگری و عدالت اجتماعی، همگان را به زندگیی درست و سامان‏یافته می‏رساند.
امام صادق (ع):
...ان‏الناس یستغنون اذا عدل بینهم... (۵)
- ... مردمان بی‏نیاز می‏گردند آنگاه كه عدالت میانشان حاكم باشد...
ن‏الله لم یترك شیئا من صنوف‏الاموال الا و قد قسمه، واعطی كل ذی حق حقه، الخاصهٔ والعامهٔ والفقراء والمساكین، و كل صنف من صنوف‏الناس... فقال: لو عدل فی‏الناس لاستتغنوا... (۶)
- خداوند همه ثروتها را (از همه منابع درآمد) میان مردم تقسیم كرده است، و به هر كس حقش را داده است: كارگزاران و توده مردم و بینوایان و تهیدستان و هر گروهی از گروههای مردم. سپس امام گفت: اگر عدالت اجتماعی برقرار شده بود همه مردم بی‏نیاز شده بودند...
بنابراین در سایه عدالت است كه به رفاه اقتصادی و بی‏نیازی مادی می‏توان دست‏یافت.
همچنین از نظر تعالیم اسلامی، حاكمیت اگر درست و اسلامی باشد و برنامه‏ها و مجریانی قرآنی و اسلامی به كار گمارده شوند، محرومیت و نیازمندی در جامعه باقی نمی‏ماند، زیرا كه اصول عدل و حق اجرا می‏گردد، و در پرتو آن اجرای اصول، همه مردم به رفاه و بی‏نیازی می‏رسند.
امام علی (ع):
اما والذی فلق‏الحبهٔ، و برا النسمهٔ، لو اقتبستم‏العلم من معدنه، و ادخرتم‏الخیر من موضعه و اخذتم‏الطریق من وضحه، و سلكتم من‏الحق نهجه، لنهجت‏بكم‏السبل، وبدت لكم‏الاعلام، و اضاء لكم‏الاسلام، و اكلتم رغدا، و ما عال فیكم عائل، و لا ظلم منكم مسلم و لامعاهد... (۷)
- سوگند به خدایی كه دانه را (در دل خاك) بشكافت، و آدمیان را آفرید، اگر علم را از معدن آن اقتباس كرده بودید، و خیر را از جایگاه آن خواستار شده بودید و از میان راه به رفتن پرداخته بودید، و راه حق را از طریق روشن آن پیموده بودید، راههای شما هموار می‏گشت، و نشانه‏های هدایتگر پدید می‏آمد، و فروغ اسلام شما را فرا می‏گرفت، و به فراوانی غذا می‏خوردید، و دیگر هیچ عائله‏مندی بی‏هزینه نمی‏ماند، و بر هیچ مسلمان و غیر مسلمانی ستم نمی‏رفت.
در پرتو حاكمیت قرآنی و محمدی (ص) و علوی (ع) امام مهدی (ع)، و با اجرای اصل عدالت اجتماعی كه سیره انكارناپذیر آن امام‏سامان می‏یابد، و نیازها برآورده می‏گردد، و رفاه اقتصادی و آسایش معیشتی بر تمام بخشها و زوایای زنگی خانواده بشری پرتو می‏افكند.
با اینكه موضوع رفاه اقتصادی از شاخ و برگهای عدالت اجتماعی است، در احادیث جداگانه مطرح گردیده است. و این اهمیت موضوع را آشكار می‏سازد.
پیامبر اكرم (ص):
یكون فی امتی‏المهدی... یتعنم امتی فی زمانه نعیما لم یتنعموا مثله قط، البر والفاجر، یرسل‏السماء علیهم مدرارا، ولا تدخرالارض شیئا من نباتها. (۸)
- در امت من مهدی قیام كند... و در زمان او مردم به نعمتهایی دست می‏یابند كه در هیچ زمانی دست نیافته باشند. (همه) نیكوكار و بدكار. آسمان بر آنان ببارد و زمین چیزی از روییدنیهای خود را پنهان ندارد.
پیامبر اكرم (ص):
یكون فی امتی‏المهدی ... والمال یومئذ كدوس، یقوم‏الرجل فیقول: یا مهدی اعطنی، فیقول: خذ (۹)
- در زمان مهدی (ع)... مال همی خرمن شود. هر كس نزد مهدی آید و گوید: «به من مالی ده! مهدی بیدرنگ بگوید: «بگیر.»
امام علی (ع):
... و اعملوا انكم ان اتبعتم طالع‏المشرق سلك بكم منهاج‏الرسول ... و كفیتم مؤونهٔ‏الطلب والتعسف، و نبذتم‏الثقل الفادح عن‏الاعناق... (۱۰)
- بدانید اگر شما از قیامگر مشرق (امام مهدی «ع‏») پیروی كنید، شما را به آیین پیامبر درآورد... تا از رنج طلب و ظلم (در راه دستیابی به امور زندگی) آسوده شوید، و بار سنگین (زندگی) را از شانه‏هایتان بر زمین نهید...
رفاه تا این پایه و تامین سطح زندگی تا این سطح، آرمانی است الهی كه به دست مبشر راستین عدالت و انصاف و سعادت و آسایش، امام مهدی (ع) تحقق می‏یابد.
امام علی (ع):
ثم یقبل الی‏الكوفهٔ فیكون منزله بها، فلا یترك عبدا مسلما الا اشتراه و اعتقه، ولا غارما الا قضی دینه، و لا مظلمهٔ لاحد من‏الناس الا ردها، ولا یقتل منهم عبد الا ادی ثمنه، دیهٔ مسلمهٔ الی اهلها، و لا یقتل قتیل الا قضی عنه دینه والحق عیاله فی‏العطاء، حتی یملاالارض قسطا و عدلا... (۱۱)
- ... سپس (امام مهدی «ع‏») به كوفه، درآید، و در آنجا مسكن گزیند، و هر برده مسلمانی را (در صورتی كه باقیمانده باشد) بخرد و آزاد كند و دین بدهكاران را بپردازد، و مظلمه‏ها و حقهایی كه بر گردن كسان است (به صاحبان حق) بازگرداند، كسی كشته نشود مگر این كه بهای آن را (كه دیه است) به صاحبانش تسلیم كند، و آن كس كه كشته شد بدهیش را بپردازد، و (زندگی) خانواده او را تامین كند، تا سراسر زمین را از عدل و داد بیآكند...
تامین زندگی و رفاه تا این پایه است كه اگر از مسلمانان كسی هنوز در بردگی مانده بود به دست امام خریده می‏شود و آزاد می‏گردد. اگر كسی بدهكاری داشت‏بدهی او پرداخت می‏شود. هر كس حقی و حقوقی از دیگران بری قصاص شد دیه او به صاحبش پرداخت می‏گردد. هر كس به دلیل جرمی به اعدام محكوم شد بدهكاریهای او پرداخت می‏شود، و پس از اعدام وی زندگی خانواده‏اش همسان و هم‏سطح دیگر مردم تامین می‏گردد. و اینها همه برای اجرای عدالت دقیق در سراسر آبادیهای زمین است. یعنی عدالت در آن دوران چنین مفهومی عمیق و گسترده و انسانی دارد، كه هر مشكل و ناهنجاری و گرفتاری را برطرف می‏سازد.
امام باقر (ع):
و یعطی‏الناس عطایا مرتین فی‏السنهٔ و یرزقهم فی‏الشهر رزقین... حتی لاتری محتاجا الی الزكاهٔ و یجیی‏ء اصحاب‏الزكاهٔ بزكاتهم الی‏المحاویج من شیعته فلا یقبلونها، فیصرونها و یدورون فی دورهم، فیخرجون الیهم، فیقولون: لا حاجهٔ لنا فی دراهمكم ... فیعطی عطاء لم یعطه احد قبله. (۱۲)
- (امام مهدی «ع‏»)، در سال دو بار به مردم مال ببخشد و در ماه دو بار امور معیشت‏بدانان دهد... تا نیازمندی به زكات باقی نماند. و صاحبان زكات، زكاتشان را نزد محتاجان آورند، و ایشان نپذیرند. پس آنان زكات خویش در كیسه‏هایی نهند و در اطراف خانه‏ها بگردند (برای دستیابی به محتاجی)، و مردم بیرون آیند و گویند:
ما را نیازی به پول شما نیست... پس دست‏به بخشایش گشاید، چنانكه تا آن روز كسی آنچنان بخشش اموال نكرده باشد.
امام صادق (ع):
ان قائمنا اذا قام اشرقت‏الارض بنور ربها... و یطلب‏الرجل منكم من یصله بماله و یاخذ منه زكاته، فلا یجد احدا یقبل منه ذلك و استغنی‏الناس بما رزقهم‏الله من فضله. (۱۳)۳- با بررسی استعداد خلاق و هوش مبتكر انسانی، روشن می‏شود كه انسانها می‏توانند در پرتو پیشرفت دانشها، به فورمولها و اصول تازه‏ای دست‏یابند كه معاش آنان بهتر تامین شود، و نیازها و خواسته‏ها بیشتر برآورده گردد، و رفاه و آسایشی عمومی و همگانی پدید آید. با توجه به این سه محور، امكان پدید آمدن دوران رفاه مطلق و تامین زندگی در سطحی متعالی برای همه مردم روی زمین، روشن می‏گردد. در این بخش از این رساله، به بررسی برخی از علل و عواملی می‏پردازیم كه ممكن است در رستاخیز قیام و انقلاب امام مهدی (ع) به كار گرفته شود، و با تكیه بر آنها بودجه و مواد و منابع عظیم و كلان برای چنین اقدامی عظیم تامین گردد، و در فروغ آن زندگی بشریت‏سامانی درخور یابد:
۱- برقراری عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی به معنای تعادل و توازن در كلیه جریانهای اقتصادی جامعه است، و نظام تولید و توزیع مصرف را در بر می‏گیرد. عدالت‏به این معنا، اگر گستره‏ای جهانی یابد و دقیق و بی‏استثنا حدود آن مشخص شود و درست اجرا گردد. تعادل و توازنی در كل جامعه بشری پدید می‏آورد كه آرمان همه عدالتخواهان الهی و بشری بوده است. در پرتو چنین عدالتی، فاصله‏های اقتصادی به معنای اسراف و تكاثر در بخشهایی و كمبود و محرومیت در بخشهای فراوان دیگر ریشه‏كن می‏گردد. و چنانكه در بخش نخست (۱۵) دیدیم،مگان است.
۲- اجرای اصل مساوات
رعایت قاطع اصل مساوات نیز موجب تعدیل ثروتها و برابری در توزیع كالاها و مواد مورد نیاز همه مردم است، و از تراكم و ذخیره‏سازی كنز و اسرافكاری نزد طبقات و گروههایی مانع می‏گردد، و زمینه‏های اصلی كمبود و نیازمندی را برطرف می‏سازد.
در فصل بعد روشن خواهد شد كه با اجرای اصل مساوات نیازها برآورده می‏گردد، و محتاج و تهیدستی باقی نمی‏ماند. در این باره به چنین تعالیمی برمی‏خوریم: «و یسوی بین‏الناس حتی لاتری محتاجا الی‏الزكاهٔ: (۱۶) (امام مهدی‏«ع‏») میان مردم (در تقسیم اموال) به مساوات رفتار می‏كند به طوری كه دیگر نیازمند و محتاجی یافت نمی‏شود.» و این همان سطح متعالی زندگی و رفاه عمومی است كه زكات مورد مصرف نداشته باشد، و همه چیز به همه مردم برسد. این موضوع در اصل «مساوات‏» روشن خواهد گشت.
۳- عمران و آبادی زمین
عمران و آبادی زمین، و بهره‏برداری از امكانات آن تا سر حد امكان، از دیگر اقدامات امام است. این كار، در دوران پیش از ظهور با همه پیشرفت علوم و تكنولوژی در همه زمینه‏ها بطور كامل انجام نشده است. طبق نظر متخصصان، بسیاری از زمینها قابل عمران و آبادی و كشاورزی و تولید است، بسیاری از آبها دارای استعداد ذخیره شدن و بهره‏برداری است، و بسیاری از مناطق زمین متروك و رها شده مانده است، و بسیاری از مناطق به علت نفوذ سیاستهای استعماری و ایجاد وابستگی و محرومیت‏بطور كامل از آنها بهره‏برداری نمی‏شود، و سیستمهای تولید وكه به سود طبقات محروم نیست، بلكه برای كشورهای سلطه‏طلب سودمند است.
این موضوع نیز از نظر متخصصان و آمارگیران ثابت است كه زمین استعداد اداره و تامین چند برابر جمعیت كنونی را دارد به سه شرط:
الف - از همه امكانات بهره‏برداری شود.
ب - از اسرافكاری و شادخواری و كامروایی فزون از حد گروههایی اندك ممانعت‏به عمل می‏آید.
ج - تكنیكهای دقیق علمی و فنی و متناسب با محیطها و سرزمین‏ها به كار رود.
۴- پیشرفت فنون
چنانكه در فصل «تكامل علم و عقل‏» در دوران ظهور خواهیم گفت، علم و دانش بشر در رستاخیز امام مهدی (ع) به تكامل نهایی می‏رسد، و امام با برنامه‏ریزیهای دقیق كه از دانش بی‏كران الهی او برخاسته است، همه مناطق زمین را آباد می‏كند، و برای تامین زندگی و ایجاد رفاه همگانی راه و روشهایی را عرضه می‏كند كه تا آن روز برای بشر ناشناخته بوده است. با توجه به اینكه راه اصلی رشد تولید و خودكفایی، بهره‏برداری از علوم و فنون و تخصصهای ویژه و طرحها و برنامه‏های ماهرانه است. علوم و فنون بشری در رستاخیز ظهور با علوم و فنون در دوران پیش از ظهور قابل مقایسه نیست، از این رو، پیشرفتها و رشد تولید و سرمایه در آن دوران با هیچ دوره دیگر همانند نیست. امام مهدی (ع) در همه زمینه‏ها به دانش بشر تكامل می‏بخشد. و چنانكه در علوم الهی و ماورای طبیعی همه اشتباهات و جهلهای بشری را برطرف می‏سازد و معیارهای درست در شناخت مبدا و معاد را به انسان می‏دهد، در علوم مادی و تكنیكهای رشد اقتصادی و سامانیابی زیست‏ور به انسان عرضه می‏كند، و با شیوه‏های بسیار دقیق، نظام تولید و بهره‏برداری از منابع طبیعی را رشدی توصیف‏ناپذیر می‏بخشد و بدینگونه مشكل كمبودها و نارساییها را بكلی برطرف می‏كند.
فاصله پیشرفت علمی و عقلانی و وضع دانش انسان در آن دوره با وضع كنونی، بسی افزونتر است از فاصله دانش امروز بشری با دورانهای گذشته تاریخ.
۵ - بارانهای مفید و پیاپی
از علل و عوامل مهم و اساسی رشد تولید، بویژه در بخش كشاورزی - كه مادر تولید در بخشهای دیگر است - نزولات آسمانی و بارانهای مناسب و بموقع است. طبق تعالیم قرآن و احادیث پارسایی و نیكوكاری و احسان و بخصوص دادگری موجب نزول رحمتهای الهی و وفور نزولات آسمانی است (۱۷) ، و گناه بویژه ظلم در روابط انسانی موجب خشكسالی و محرومیت از رحمت الهی و قلت نزولات است. در دوران ظهور چون نیكی و احسان و عدل و انصاف بر سراسر گیتی پرتو می‏افكند، و روابط انسانی بر اصل عدل و انصاف استوار می‏گردد، و مردمان همه به نیكی و نیكوكاری و پارسایی می‏گرایند، و ظلم و ستم را یك سو می‏نهند، از این رو، شایسته فضل و رحمت‏بیشتر می‏گردند، و بارش بارانهای مناسب و بموقع سبب رشدی وصف‏ناپذیر در تولید خواهد گشت و بسیاری از مشكلات و كمبودها و نیازمندیها را برطرف خواهد ساخت.
پیامبر اكرم (ص):
یتنعم امتی فی زمن‏المهدی (ع) نعمهٔ لم یتنعموا قبلها قط یرسل‏السماء علیهم مدرارا ولا تدع‏الارض شیئا من نباتها الا اخرجته... (۱۸)
- ... امت من در زمان (رستاخیز) مهدی (ع) به نعمتهایی دست‏یابند كه پیش از آن و در هیچ دوره‏ای دست نیافته بودند. در آن روزگار، آسمان باران فراوان دهد، و زمین هیچ روییدنی را در دل خود نگاه ندارد...
چون مردمان به تقوا و پارسایی روی می‏آورند، خداوند بركات و بارانها را فرو می‏فرستد و خشكی و كم‏آبی در مناطق بسیاری برطرف می‏شود; و این وعده الهی كه درباره جامه تقواپیشگان مژده داده است آشكار می‏گردد:
م انه كان غفارا. یرسل‏السماء علیكم مدرارا و یمددكم باموال و بنین و یجعل لكم جنات و یجعل لكم انهارا: (۱۹) سپس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید كه او آمرزنده است. تا از آسمان برایتان پی‏درپی باران فرستد. و شما را به اموال و فرزندان مدد كند. و برایتان بستانها و نهرها بیافریند.»
امام علی (ع):
... و لو قد قام قائمنا لانزلت‏السماء قطرها، و لاخرجت‏الارض نباتها... حتی تمشی‏المراهٔ بین‏العراق الی‏الشام لاتضع قدمیها الا علی‏النبات... (۲۰)
- ... چون قائم قیام كند، آسمان - چنانكه باید - باران بارد و زمین گیاه رویاند ... به گونه‏ای كه زن، از عراق درآید و تا شام برود و جز بر زمینهای سرسبز گندم ننهد...
۶ - برنامه‏ریزی درست و از یك نقطه
چنانكه در آغاز این فصل یادآور شدیم عامل محرومیت و عقب‏ماندگی اكثریت كشورها و اجتماعات بشری، كشورهای قدرتمند و سلطه‏طلب است. اگر سلطه‏طلبان از میان بروند و تقسیم جامعه بشری به دو یا سه طبقه: پیشرفته و در حال رشد و عقب‏مانده، نفی شود و همه برنامه‏ریزیها و فكر و تخصصها و سرمایه‏ها و مدیریتها تا سر حد امكان بطور یكسان در همه مناطق زمین، تقسیم گردد و تبعیض و تفاوتی در كار نباشد، و جهان دارای مركزیتی یگانه و واحد شود كه بر اساس عدل و مساوات به همه انسانها یكسان بنگرد، و تقسیم‏بندیهای ظالمانه جامعه بشری را محو سازد، و همه امكانات طبق نیازها به مناطق عالم گسیل گردد، و هیچ نقطه‏ای متروك و رها شده باقی نماند، بطور طبیعی مشكلات و نابسامانیهای زندگی انسانها برطرف می‏شود و رفاه و آسایش بر سراسر زمین سایه می‏افكند.
امام باقر (ع):
... القائم منا... تطوی له‏الارض... فلا یبقی فی‏الارض خراب الا عمر... (۲۱)
- ... زمین برای قائم ما در هم پیچیده می‏شود (و به لحظه‏ای از هر نقطه به نقطه دیگر می‏رسد)... و در زمین جای ناآبادی باقی نمی‏ماند...
۷ - بهره‏برداری از معادن و منابع زیرزمینی
برای دستیابی به خودكفایی و رفاه درو منابع زیرزمینی و استخراج و بهره‏برداری از آنها كاری ضروری است، و چاره‏ای جز این نیست كه از همه امكانات وطن انسان یعنی زمین بهره‏برداری شود. بسیاری از ثروتها و مواد لازم برای زندگی، از معادن به دست می‏آید. این معادن و مواد دیگری كه برای بشر امروز شناخته شده نیست، در دوران ظهور مورد بهره‏برداری قرار می‏گیرد.
پیامبر اكرم (ص):
... و یظهرالله له كنوزالارض و معادنها... (۲۲)
- ... خداوند برای قائم (ع) گنجها و معادن زمین را آشكار می‏سازد...
امام علی (ع):
و تخرج له‏الارض افالیذ كبدها و تلقی الیه سلما مقالیدها... (۲۳)
- ... زمین آنچه را در اعماق خویش دارد برای وی بیرون دهد، و همه امكانات و بركات خویش را در اختیار او گذارد...
امام باقر (ع):
... و تظهر له (القائم «ع‏») الكنوز... (۲۴)
- ... برای قائم ما گنجها آشكار می‏گردد...
در دوران پیش از ظهور بسیاری از معادن شناخته شده است و بشر كنونی و آینده بسرعت آنها را استخراج می‏كند و در زندگی به كار می‏گیرد. بنابراین از تاكید فراوان احادیث‏بر موضوع معادن و آشكار شدن آنها برای امام قائم (ع)، می‏توان حدس زد كه آنچه شناخته شده و قابل اكتشاف برای بشر كنونی است (به علت محدودیت دانش بشری نسبت‏به دوران ظهور و تكامل علم و عقل انسان با راهنمایی و تعلیم معلم بزرگ الهی حضرت مهدی (ع) بسیار ناچیز است، و در دوران آن رستاخیز عظیم مواد و معادنی شناخته و اكتشاف می‏شود كه چهره زندگیها را بكی دگرگون می‏سازد. و باید چنین باشد زیرا كه ایجاد رفاه برای كل جامعه بشری كاری ساده نیست، و سرمایه‏های كلان و عظیمی لازم دارد. یكی از منابع تامین این سرمایه‏ها معادن است و باید از آنها كاملا استفاده شود. با توجه به بیكرانی و فراوانی منابع و معادن زیرزمینی - بویژه نسبت‏به بخشهای ناشناخته آن برای بشر امروز - روشن می‏گردد كه این بخش از منابع درآمد دولت مهدی (ع)، سرمایه‏ای درخور و كارآمد دارد. و از این راه اگر همه مشكلات بشری حل نشود بخشهای عمده‏ای از آن به در دنیایی كه تقسیم‏بندی جهانی با معیارهای ظالمانه صورت می‏گیرد و امتهای ضعیف، به حال خود گذارده نمی‏شوند، و از راههای مریی و نامریی در شبكه‏های پیچیده نظامهای سلطه و سرمایه‏داری جهان گرفتار می‏آیند، سخن از آزادی واقعی و آزاد فكری، بازی با كلمات است.
سامانی درخور و شایسته می‏رسد.
منابع عظیم اكثریت اجتماعات بشری امروز نبود شناخت و دانش كافی است، یا برنامه‏ریزیهای حساب نشده و نادرست است و دوران ظهور، دوران سراسر آگاهی و شناختهای ناب و خالص است، كه همه زوایای زندگی انسان را روشن می‏سازد و در برنامه‏ریزیهای فرهنگی، تربیتی، هنری، فنی، اجتماعی، اقتصادی و... نقطه ابهام و عقب‏ماندگی باقی نمی‏ماند، و شیوه‏ها و روشهای اصولی و درست و مقرون به صرفه و به سود انسان ارائه می‏شود، و زندگی در همه جای زمین چهره‏ای زیبا و انسانی و سرشار از رفاه بخود می‏گیرد.
۸ - بازپس‏گیری ثروتهای غصب شده
امام مهدی (ع) از راه دیگری كه از اهمیت فراوانی برخوردار است نیز سرمایه‏های بزرگ و كلانی به دست می‏آورد، و از آن راه بودجه هنگفت‏سامان بخشیدن به جامعه انسانی و ایجاد رفاه عمومی را تامین می‏كند. امام با از میان برداشتن جباران و طاغوتان و سرمایه‏داران مانع اجرای عدالت، پولها و سرمایه‏ها و همه امكانات آنها را كه از راههای نامشروع، استثمار، غصب، احتكار، ظلم، تعدی و تجاوز، تصاحب به ناحق اموال عمومی و انفال، گرانفروشی، ارزان خریدن مواد خام و كار و كالای مردمان محروم و... به دست آورده بودند، باز پس می‏گیرد و در اختیار توده‏های محروم بشری قرار می‏دهد.امروزه در كشورهای دنیا، شیوه‏های درآمد - با اكثریت قاطع - نامشروع و ظالمانه است. بیشتر درآمدهای پولی با شیوه‏های ربوی است، بسیاری از زمینها غصب شده است. بسیاری از مبادلات بازرگانی با سودهای زیاد و غیرمنصفانه انجام می‏گیرد، و یا با انحصارگراییها و اعمال اجبارها و اضطرارهایی است كه همه مستلزم ظلم است، و سود حاصل از آن غصب و حق محرومان است. شركتهای بزرگ با شیوه‏های انحصاراتی و براساس «بخس‏» و كم بها دادن به كار و كالای مردم، پولهایی به دست می‏آورند كه حق دیگران است. تبانیها و قراردادهایی پنهانی صورت می‏گیرد و حقوق كارگر و كشاورز و مردم پایین‏دست‏بسیار كمتر از حقشان پرداخت می‏شود. كالاهایی تولید می‏شود و از آن درآمدهایی تحصیل می‏گردد كه به زیان جامعه و مردم است. و اینها نیز درآمدهای بزرگ و ظالمانه‏ای است كه رایج است. و بدینسان است دیگر اموالی كه هر كدام به نوعی ظلم و استثمار و غصب است. و در دوران ظهور، اینها همه به خزانه دولت‏حق و عدل بازمی‏گردد و به مصرف اصلی می‏رسد.
۹- استفاده از همه اموال (اموال عمومی، خصوصی)
امام مهدی (ع) برای پیشبرد اهداف انقلاب - طبق تعبیر برخی از احادیث - از همه اموال خصوصی و عمومی بهره می‏گیرد.
در احادیثی آمده است كه همه اموال دنیا نزد امام مهدی (ع) گرد می‏آید، و امام آنها را میان مردمان طبق قانون عدل و بر اساس نیاز و رسیدن به رفاه و بی‏نیازی تقسیم می‏كند:
امام باقر (ع)
... و تجمع الیه (القائم) اموال‏الدنیا من بطن‏الارض و ظهرها، فیقول للناس: تعالوا الی ما قطعتم فیه‏الارحام و سفكتم فیه‏الدماءالح-رام، و ركبتم فیه ما حرم‏الله - عزوجل - ... (۲۸)
د مهدی (ع) گرد آید، آنچه در دل زمین است و آنچه بر روی زمین، آنگاه مهدی به مردمان بگوید: «بیایید! و این اموال را بگیرید! اینها همان چیزهایی است كه برای به دست آوردن آنها قطع رحم كردید و خویشان خود را رنجاندید، خونهای بناحق ریختید، و مرتكب گناهان شدید، بیایید و بگیرید!. (۲۹)
در این حدیث كه نمونه‏های دیگری نیز دارد، اموال به طور مطلق آمده است و این اموال عمومی، چون انفال و ثروتهای طبیعی و مالیاتهای اسلامی و بیت‏المال را شامل می‏شود و با اطلاق و كلیتی كه دارد ممكن است اموال شخصی و فردی بر اساس مالكیتهای خصوصی را نیز در بر گیرد، یعنی همه اموال از هر كس و هر راه باشد نزد حضرت گرد می‏آید و از آن مركز، عادلانه و برادرانه میان همه افراد انسانی توزیع می‏شود. شاید اینگونه تعالیم به اصلی نظر دارد كه در تعالیم ما رسیده است كه امام مالك همه اموال است و مالكان خصوصی امانتدارانی بیش نیستند. «... مناسب است كه نظریه كوبنده‏ای را در اموال در اینجا بیاوریم كه هر نوع مالكیتی را رد می‏كند چه رسد به مالكیتهای كلان. شیخ بزرگوار ثقهٔ‏الاسلام محمد بن یعقوب كلینی، صاحب «كافی‏» مالكیت‏شخصی را از هر كسی نفی می‏كند در هر چیز ... و این رای در كافی جلد ۱/۴۰۷ و ۵۳۸، آمده است...» (۳۰) در مورد مالكیت زمین احادیث زیادی رسیده است كه زمین ملك امام است.
امام صادق (ع):
... كان امیرالمؤمنین (ع) یقول: من احیی ارضا من‏المؤمنین فهی له و علیه طسقها یؤدیه الی الامام فی حال‏الهدنهٔ فاذا ظهرالقائم فلیوطن نفسه علی ان توخذ منه. (۳۱)
- ... امیر مؤمنان چنین گفت: هر كس زمینی را آباد كند آن زمین مال اوست و باید مالیاتی را به امام بدهد در دوران صلح (و آرامش پیش از ظهور)، و آنگاه كه رستاخیز قائم بیآغازد مطمئن باشد كه زمین از او گرفته می‏شود.
اینها نمونه‏ای از تعالیم ما درباره مالكیت زمین در دوران پیش از ظهور و پس از ظهور بود كه نظریه مالكیت امام (۳۲) را تثبیت می‏كند. در تعالیم دیگری از مالكیت اموال - بویژه دریری بیشتری سخن رفته است:
امام باقر (ع):
- فی قوله تعالی: فلما احسوا باسنا اذاهم منها یركضون لا تركضوا و ارجعوا الی ما اترفتم فیه...» (۳۳) یعنی الكنوزالتی كنتم تكنزون. (۳۴)
- درباره این آیه قرآن: «چون عذاب ما را حس می‏كردند به ناگاه از آنجا می‏گریختند. مگریزید. به ناز و كاموریهای خود و .. . بازگردید...»
منظور گنجهایی است كه ذخیره كردند.
این آیه در حدیث امام باقر «ع‏»، به ویژگیهای دوران ظهور تفسیر شده است.
امام صادق (ع):
موسع علی شیعتنا ان ینفقوا مما فی ایدیهم بالمعروف، فاذا قام قائمنا حرم علی كل ذی كنز كنزه حتی یاتیه فیستعین به علی عدوه و ذلك قول‏الله: «الذین یكنزون‏الذهب والفضهٔ ولا ینفقونها فی سبیل‏الله فبشرهم بعذاب الیم (۳۵) » (۳۶)
- شیعیان ما اجازه دارند از اموالشان در راه كار نیك انفاق كنند، لیكن هر گاه قائم ما قیام كند هر كس مالی گنج و ذخیره كرده است‏بر او حرام می‏گردد، تا اموالش را به امام قائم دهد، و امام آنها را در راه سركوب دشمنان (دین حق) بكار برد. و این معنای قول خداست: «كسانی را كه زر و سیم می‏اندوزند و در راه خدا انفاق نمی‏كنند، به عذابی دردآور بشارت ده.»
مساله «كنز» در قرآن مطرح گشته و با لحنی قاطع و كوبنده ممنوع اعلام شده است، (۳۷) لیكن در اثر بدآموزی و نفوذ اشرافیگری در حوزه اسلام، این اصل مورد توجه و عملكرد قرار نگرفته است. در رستاخیز ظهور كه دوران عرضه اسلام ناب و خالص و بی‏پیرایه است این اصل اجرا می‏شود، و همه اموال كنز شده جامعه، خود از جمله بودجه و سرمایه انقلاب جهانی مهدوی می‏گردد، و امام از آنها برای ساختن جامعه آرمانی اسلامی و ایجاد رفاه و بی‏نیازی عمومی و سركوب دشمنان دین خدا - طبق تعبیر حدیث - بهره می‏گیرد. (۳۸)
۱۰- كنترل و نظارت دقیق مركزی
از جمله عوامل بسیار مهمی كه امام مهدی (ع) در پرتو آن نابسامانیهای اقتصادی و ویرانی امور معاش را برطرف می‏سازد،ی جهانی اسلامی است‏بر جریان اقتصادی و معیشتی تمام جماعات بشری. امام با مركزیت واحد و ایدئولوژی واحد كه ترتیب می‏دهد، كل منابع ثروت و درآمد را بدون حیف و میل و تبعیض و امتیاز، در اختیار كل جامعه بشری می‏گذارد، و همه امكانات را به تساوی تقسیم می‏كند، همه سرمایه‏گذاریها به تساوی و عادلانه انجام می‏گیرد. و از این رهگذر حركت‏خودسرانه و آزمندانه گروهی مال‏پرست در بخشهای خصوصی و اطرافیان حكومتها و مراكز قدرت، كه با چپاول ثروتها و تصاحب سرمایه‏ها به مكیدن خون محرومان می‏پردازند، كنترل دقیق می‏شود، و عوامل اصلی فقر و كمبود - كه سرمایه‏داران و زراندوزانند - از میان می‏رود. (۳۹)
در پایان این بخش، تذكر این نكته نیز لازم است: آنچه درباره انقلاب حضرت مهدی (ع) گفته می‏شود یا به قلم می‏آید، نسبت‏به آنچه خواهد شد و مسائل و طرحها و برنامه‏هایی كه در آن دوران سراسر عدل و داد و شناخت و آگاهی و نظم و حق و حقوق و علم و فن و دانش و ایمان عرضه خواهد گشت، قطره‏ای است از دریا، و البته «روشن است كه آگاهی كامل از تمام آن مسائل - كه پس از ظهور رخ می‏دهد - در دوران پیش از ظهور دشوار است‏برای هر كس در هر درجه از آگاهی و اندیشمندی. آری (در این راستا) مهم شناخت‏برخی از این روشهاست كه قوانین عمومی اسلامی آن را روشن می‏سازد و احادیث ویژه‏ای است كه در این باره رسیده است.» (۴۰)
پاورقیها:
۱- طبق برآوردهای دقیق آماری و فنی، عامل اصلی عقب‏ماندگی بخشهای عظیمی از جامعه بشری، كشورهای پیشرفته و ثروتمند است، زیرا كه اگر عقب‏ماندگی، عقب‏ماندگی فرهنگی است این كشورهای پیشرفته‏اند كه مانع پیشرفت فكر و فن و فرهنگ در اجتماعات عقب‏مانده‏اند، زیرا كه رشد فرهنگ و تكنولوژی را در میان اجتماعات عقب‏افتاده مانع سلطه سیاسی و نظامی و اقتصادی خود می‏دانند. علت عقب‏افتادگی اقتصادی در كشورهای عقب‏مانده نیز كشورهای پیشرفته است، زیرا نیاز به واردات صنعتی كشورهای پیشرفته اگر از میان برود، تولیدات این كشورها بدون مشتری و بازار می‏ماند. عقب‏افتادگی نظامی نیز وضعش روشن است و چون پدیده شوم عقب‏افتادگی در همه بخشها به هم مربوط است، بنابراین درمان درد بزرگ عقب‏ماندگی و حذف عنوان جهان‏ارد جز از میان برداشتن عامل اصلی آن یعنی متلاشی كردن مراكز قدرت و سلطه، این آرمان بزرگ و الهی در آن دورات سعادت‏آفرین تحقق می‏یابد، و مراكز سلطه و قدرت و زور و سرمایه‏داری در عالم متلاشی می‏گردد، و توده‏های انسانی از یوغ فشار و سلطه‏جویی كامروایان تاریخ آسوده می‏گردند.
۲. به كتابهای دیكتاتوری كارتلها، ترجمه و اقتباس دكتر همایون الهی،۱۳۶۳ امیركبیر و «جهان مسلح، جهان گرسنه‏»، ویلبرانت، ترجمه همایون‏پور، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی چاپ اول ۱۳۶۵ و «چگونه نیمی دیگر می‏میرند»، سوزان جرج، ترجمه مهدی قراچه‏داغی، پژمان،۱۳۶۳. و «امپریالیسم و عقب‏ماندگی‏»، دكتر همایون الهی، شركت آموزش فرهنگی اندیشه،۱۳۶۷. و «اقتصاد سیاسی سرمایه‏داری‏» و... مراجعه شود.
۳. كمكهای جهانی و مؤسسات بین‏المللی سازمانهای خواربار و دیگر سازمانهای جهانی تنها برای ایجاد وابستگی و بازار مصرف و سلطه اقتصادی بیشتر است. برای توضیح بیشتر به كتابهای: «چگونه نیمی دیگر می‏میرند» و «امپریالیسم و عقب‏ماندگی‏» و «سیطره جهانی‏» و بخصوص «دیكتاتوری كارتلها» و دیگر كتابها در این زمینه مراجعه شود.
۴. «...پاسخ این سؤال كه مسندنشینهای غرب چه اقدامی برای از میان بردن گرسنگی می‏توانند انجام دهند؟ تنها یك چیز است و آن اینكه ... فقرا را به حال خودشان بگذارند...» «چگونه نیمی دیگر می‏میرند»،۲۱۳. «وقتی امروزه از كمیابی سخن می‏گوییم باید آن را در متن سیاست مللی جستجو كنیم كه عرضه فعلی غذایی جهان را كنترل می‏كنند و شركتهای عظیمی كه بر تجارت غذا مسلط هستند... (و به این نتیجه می‏رسیم كه) تنها انسان خالق «كمیابی‏» است، مدرك سابق، ۱۷۵ -۱۷۶.
«مصرف‏كنندگان بازیچه غولهای كشاورزی تجارتی هستند»، مدرك سابق،۲۱۳.
«در حقیقت صاحبان این كارتلهای چند ملیتی هستند كه سرنوشت اقتصاد و در نتیجه سیاست كشورهای جهان را در دست دارند... تسلط كارتلها... بر جهان جز ازدیاد فقر علمی و اقتصادی برای ملتها و حتی مردم كشورهای صنعتی حاصلی به بار نمی‏آورد...»، «دیكتاتوری كارتلها»،۱۹ . ۶۸.
۵. «كافی‏»۳/۵۶۸.
۶. «كافی‏» ۱/۵۴۲.
۷. «كافی‏» ۸/۳۲; «مستدرك نهج‏البلاغه‏»/ ۳۱; «الحیاهٔ‏» ۲/۴۹۳.
۸ . «بحار» ۵۱/۷۸.
۹. «بحار» ۵۱/۸۸.
۱۰. «بحار» ۵۱/۱۲۳.
۱۱.«تفسیر عیاشی‏» ۱/۶۶; «بحار» ۵۲/۲۲۴.
۱۲.«بحار»۵۲/۳۹۰; «غیبت نعمانی‏»/۲۳۷، با اندك اختلاف.
۱۳. «بحار» ۵۲/۳۳۷.
۱۴. مطالعه آمار و ارقام منتشره از طرف سازمانهای خواروبار و تولید و مصرف جهانی و آمارهای اقتصادی كشورها، این موضوع را ثابت می‏كند، كه تنها از اضافه غذایی كه در برخی كشورهای سرمایه‏داری در ظرفهای زباله می‏ریزند یا مصرفی افزون از حد دارند و مواهب طبیعی را اسراف می‏كنند می‏توان برخی كشورهای پر جمعیت جهان را به خوبی تغذیه كرد. در اینجا به چند نمونه آماری اشاره می‏شود:
«... تفاوت مصرف غذایی در جهان قابل توجه است. در تئوری می‏توان مطرح كرد كه مصرف عظیم غیر ضروری كشورهای غنی ممكن است‏به كشورهای فقیر انتقال یابد، اما حتی اگر چنین انتقالی امكان‏پذیر یا قابل قبول باشد فقط باعث‏بهبود سطح تغذیه كشورهای فقیر تا حد رضایت‏بخش‏اندگی‏»، ۲۵. بی. پی. كول. ترجمه ذوالفقارپور و محمود ریاضی امیركبیر ۱۳۶۵
«در جهان امروز تمام منابع عملی و مهارتهای فنی لازم را برای تغذیه كره زمین و حتی جمعیتی بیشتر را در اختیار دارد. اما مشكل گرسنگی و فقر از این ناشی می‏شود كه در هر جامعه ابتدا اغنیا تغذیه می‏كنند و مقدار نامتناسبی از غذای موجود را مصرف می‏كنند.»
«چگونه نیمی دیگر می‏میرند»،۸ و ۱۰.
«در سالهای اخیر دنیا، سالانه حدود ۲۵۰ میلیون تن غله و دانه‏های غذایی تولید كرده و كشورهای توسعه‏یافته با داشتن فقط ربع جمعیت جهان، نیمی از این تولیدات را مصرف می‏كنند. حیوانات آنها یك چهارم تمامی غله دنیا را می‏خورند كه معادل است‏با غذای مصرفی‏۳/۱ میلیارد مردم چین و هند.»
چگونه نیمی دیگر می‏میرند»،۸ و ۱۰.
« در ... آمریكا سالانه به تنهایی برای سرسبز نگاهداشتن زمینهای گلف، چمنها و قبرستانها بیش از ۲ میلیون تن كود شیمیایی از بین می‏رود و این مقدار معادل است‏با كمبود كود مصرفی در كشورهای عقب نگهداشته شده. اگر این مقدار كود در كشورهای جهان سوم مصرف می‏شد می‏توانست اضافه تولیدی برابر ۱۵ تا ۲۰ میلیون تن غله داشته باشند.»
«دیكتاتوری كارتلها»، ۲۲۴.
نمونه دیگر: مصرفهای اضافی و اسرافی هزینه‏های سرسام‏آور نظامی است: «اكنون همه كارشناسان سرشناس، و حتی كارشناسان محافظه‏كار، به این نتیجه رسیده‏اند كه تنها راه چیرگی بر بحران مالی جهان، جابه‏جا كردن اعتباراتی است كه به هزینه‏های نظامی اختصاص یافته است... بر باد دادن بی‏حساب اعتبارات دولتی در راه سیاستهای تسلیحاتی از عوامل مهم برانگیزنده مشكلات كنونی اقتصاد جهان است این حرف را حتی می‏توان به شكل صریحتری بیان كرد: مسابقه تسلیحاتی راه را بر بهبود و رشد اقتصادی جهان می‏بندد.»
«... با هزینه تولید یك هواپیمای جنگی می‏توان حدود ۰۰۰/۴۰ داروخانه روستایی برپا كرد... هزینه تولید زیردریایی هسته‏ای مساوی است‏با مجموعه بودجه‏های آموزشی‏۲۳ كشور رو به رشد با ۱۶۰ میلیون كودك كه در سنین مدرسه رفتن هستند.»
«جهان مسلح، جهان گرسنه‏»،۵۶ و ۹۲.
موضوع مهم دیگری كه در این ارتباط قابل دقت است گرسنگیها و كمبودها و قحطیهای مصنوعی است كه توسط سرمایه‏داران و كارتلها و تراستها پدید می‏آید. این نیز نقش مهمی در كمبودها دارد زیرا كه «در زمینه بحران گرسنگی جهانی «شركتهای كشاورزی تجارتی‏» نقش مهمی ایفا می‏كنند این شركتها از زمین و نیروی كار كشور میزبان برای تولید غذا... جهت صدور به كشورهای توسعه‏یافته‏ای كه بیشترین بها را برای محصول می‏پردازند، استفاده می‏كنند و بدینگونه در قحطی عمدی آن كشورها بنحو مؤثری مشاركت دارند.»
«چگونه نیمی دیگر می‏میرند»۷ ۲۰۵.
۱۵. عدالت اجتماعی ص‏۲۳ -۵۷.
۱۶. «بحار» ۵۲/۳۹۰.
۱۷. و لو ان اهل‏القری امنوا واتقوا لفتحنا علیهم بركات من‏السماء والارض‏»: اگر مردم آبادیها ایمان آورده و تقوا پیشه ساخته بودند،ویشان می‏گشودیم...» اعراف‏۷/۹۶.
۱۸. «بحار» ۵۱/۸۳.
۱۹. سوره نوح (۷۱): ۱۰ - ۱۲.
۲۰. «بحار» ۱۰/۱۰۴.
۲۱. «كمال‏الدین‏» ۱/۲۳۱.
۲۲. «موسوعهٔ‏الامام‏المهدی‏»، (الكتاب الثالث)، ۷۸۰، به نقل از اعلام‏الوری/۴۱۳.
۲۳. «نهج‏البلاغه‏»/ ۴۲۵.
۲۴. «كمال‏الدین‏» ۱/۳۳۱.
۲۵. به كتاب دیكتاتوری كارتلها×» و «امپریالیسم و عقب‏ماندگی‏» و «چگونه نیمی از دیگر می‏میرند» و «جهان مسلح، جهان گرسنه‏» و... رجوع شود تا معلوم گردد كه چگونه سرمایه‏ها و كالاها و همه منافع و منابع انسانهای مظلوم در سراسر جهان به جیب عده‏ای بسیار اندك (در مقایسه با افراد جامعه بشری) روانه می‏گردد.
تنها در اینجا به یك اعتراف اشاره می‏شود: « از نتایج‏بارز پیشرفت علم و توسعه اقتصادی در جهان كنونی، حاكمیت‏یك گروه كوچك بر زندگی مادی جهان از یك سو و از سوی دیگر فقر، گرسنگی و عقب‏افتادگی بیش از سه چهارم از انسانهای روی زمین است... یكی از علل توسعه این بی‏عدالتیهای اجتماعی را می‏توان در وجود كارتلهای چند ملیتی جستجو كرد.» «دیكتاتوری كارتلها»،۱۹.
۲۶. «خورشید مغرب‏»/ ۳۱، به نقل از «المهدی الموعودالمنتظر» ۱/۲۷۹.
۲۷. «بحار» ۵۲/۳۰۹; «در فجر ساحل‏»/۳۹.
۲۸. «غیبت نعمانی‏»/۲۳۷.
۲۹.«خورشید مغرب‏»/۳۳.
۳۰. «الحیاهٔ‏» ۴/۱۸۶.
۳۱. «وسائل‏»۶/۳۸۲.
۳۲. مالكیت امام به عنوان منصب است‏یعنی مالكیت دولت اسلامی، از این رو مالكیت در اسلام از اشكال مالكیت عمومی و اجتماعی شمرده می‏شود، زیرا كه امام و دولت اسلامی، اموال را در راه سالم‏سازی اقتصاد جامعه و ایجاد تعادل و توازن اقتصادی و رفع نیازهای عمومی، صرف می‏كند. برای توضیح بیشتر به «الحیاهٔ‏» ج‏۶ ص ۲۲ و ج ۲ ص ۴۸۴ -۴۹. مراجعه شود و همچنین «اقتصادنا» بخش: «نظریهٔ توزیع ما قبل‏الانتایج: نظریه توزیع قبل از تولید» ص‏۴۳۳ به بعد و بخش: «مسؤولیهٔ الدولهٔ فی‏الاقتصادالاسلامی: مسؤولیت دولت در اقتصاد اسلامی‏» ص‏۶۹۷ به بعد، دیده می‏شود.
۳۳. سوره انبیاء (۲۱): ۱۲ و۱۳.
۳۴- «تفسیر عیاشی‏» ۲/۶۰; «آیات‏الباهرهٔ‏»،۹۷.
۳۵. سوره توبه (۹): ۳۴.
۳۶. «تفسیر عیاشی‏» ۲/۸۷; «وسائل‏»۶/۳۸۱ و ۳۸۲ با اندكی اختلاف.
۳۷. برای روشن شدن این موضوع به «الحیاهٔ‏» ج ۴ ص ۱۶۰ به بعد رجوع شود.
۳۸. در بخش «مساوات‏» این موضوع به مناسبتی مشروحتر آمده است.
۳۹. اقتصاددانان چنین می‏گویند: «... باید درباره مكانیزمهایی به سازگاری رسید كه ایجاد و توزیع یك پول بین‏المللی جهت تسویه حساب بانكهای مركزی را ممكن كند. این پول، به عنوان ذخیره اعتباری اصلی بین‏المللی، جایگزین پولهای ملی خواهد شد...»، «دنیا نمی‏تواند امیدی به كامیابی اقدامات بلندمدت داشته باشد، مگر آنكه به انجام یك برنامه عمل فوری تن در دهد... در این برنامه اضطراری باید به چهار زمینه اصلی و گسترده توجه داشت... چهارم: انجام اصطلاحات بنیادی در نظام اقتصادی بین‏المللی ... برپایی یك نظام كارآمد مالی و پولی بین‏المللی به صورتی كه تمام كشورها بتوانند با حقوقی برابر در آن مشاركت داشته باشند...» «جهان مسلح، جهان گرسنه‏»/ ۱۸۵ و ۳۵۱ و ۳۵۲.
۴۰. «موسوعهٔ‏الامام‏المهدی‏»، الكتاب الثالث، ۷۷۰. محمد الصدر، مكتبهٔ‏الامام امیرالمؤمنین‏العامه، اصفهان.
منبع:ماهنامه موعود ، شماره ۱
منبع : خبرگزاری فارس