پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا


«دوشیزه‌ و مرگ‌»


«دوشیزه‌ و مرگ‌»
از كارهای‌ قبلی‌ گروه‌ شایا می‌توان‌ به‌ نمایش‌های‌: گمسار (شهرام‌ كرمی‌ ۱۳۷۳)، روزگار طولانی‌ تنهایی‌ (شهرام‌ كرمی‌ جشنواره‌ فجر ۱۳۷۵)، خانه‌ كاغذی‌ (شهرام‌ كرمی‌ ۱۳۷۷)، وعده‌گاه‌ نهنگها (حمیدرضا رفیعی‌ ۱۳۷۸)، زمانی‌ برای‌ گفتن‌ (آرش‌ دادگر ۱۳۷۸)، شهر آدم‌، شهر حیوان‌ (شهرام‌ كرمی‌ ۱۳۷۸)، من‌ و هزار تو (آرش‌ دادگر ۱۳۷۹) اجرا در تئاتر روهر( آلمان‌ ۱۳۸۰)، دختری‌ با شنل‌ ارغوانی‌ (حمیدرضا نعیمی‌ ۱۳۷۹)، آژاكس‌ (آرش‌ دادگر ۱۳۸۱) داستانهای‌ كارور حمیدرضا نعیمی‌، (آرش‌ دادگر ۱۳۸۳)، خاكستری‌ (شهرام‌ كرمی‌ ۱۳۸۴)، الفبای‌ ضربه‌ (آرش‌ دادگر ۱۳۸۴) اشاره‌ كرد.
هر چقدر پول‌ بدهی‌آش‌ می‌خوری‌!
محمد حیدری‌، كارگردان‌ نمایش‌ دوشیزه‌ و مرگ‌ گفت‌: من‌ چند سالی‌ در بخش‌ اجرایی‌ تئاتر فعالیت‌ داشتم‌، در بخش‌ مدیریتی‌. در این‌ پنج‌،شش‌ سال‌ بار وضعیت‌ تئاترمان‌ آشنایی‌ كامل‌ دارم‌. چه‌ در تهران‌ و چه‌ در شهرستان‌، در شهرستان‌ها چند سالی‌ به‌ عنوان‌ بازبین‌ حضور داشتم‌ و در شورا، نمایشهای‌ تهران‌ را می‌دیدم‌. به‌ هرحال‌ من‌ شرایط‌ تئاتر امروز را خوب‌ می‌دانم‌. آقای‌ حمیدرضا نعیمی‌ این‌ متن‌ را دراماتیزه‌ كرده‌ و طی‌ چند جلسه‌ با توجه‌ به‌ اینكه‌ فكر و اندیشه‌ من‌ از این‌ نمایشنامه‌ با فكر آقای‌ نعیمی‌ نزدیك‌ بود ما این‌ متن‌ را آماده‌ كردیم‌ و تمرینات‌ آغاز شد. حدود یك‌ ماه‌ و نیم‌ تمرین‌ مفید داشتیم‌. هر روز دو ساعت‌ تا دو ساعت‌ و نیم‌ تمرین‌ كردیم‌. باتوجه‌ به‌ وضعیت‌ سالن‌ نمایش‌ كه‌ تالار نو بود. نمایش‌ را طراحی‌ و زمان‌بندی‌ كردیم‌. چیزی‌ كه‌ الان‌ برای‌ اجرا آماده‌ شده‌ در حدود ۵۰ دقیقه‌ است‌. در مورد نتیجه‌ كار باید صادقانه‌ بگویم‌ كه‌ توانایی‌ ما همین‌ قدر است‌ كه‌ می‌بینید.
این‌ نمایش‌ بهتر از اینها می‌تواند باشد و هیچكس‌ نمی‌تواند بگوید كه‌ چیزی‌ كه‌ من‌ كار می‌ كنم‌ بهترین‌ است‌. هنر تئاتر به‌گونه‌یی‌ است‌ كه‌ هیچ‌ وقت‌ نمی‌توان‌ در موردش‌ بیانیه‌ صادر كرد كه‌ آن‌ چیزی‌ كه‌ من‌ فكر و طراحی‌ و اجرا كردم‌ همان‌ چیزی‌ است‌ كه‌ قطعا در مورد این‌ نمایشنامه‌ وجود دارد. نظریه‌ قطعی‌ نمی‌شود داد. نظر من‌ این‌ است‌ كه‌ مخاطب‌ باید كار را ببیند و قضاوت‌ كند. صرفا این‌ فكر و اندیشه‌ من‌ بوده‌ كه‌ در اجرا دیده‌ خواهد شد. همه‌ چیز در قالب‌ یك‌ ظرف‌ و ظرفیت‌ اتفاق‌ می‌افتد. این‌ ظرف‌ گنجایش‌اش‌ همین‌ قدر بوده‌ است‌. ما تمام‌ تلاشمان‌ را كردیم‌ تا اشتباهاتی‌ كه‌ در كارهای‌ دیگر می‌بینیم‌ در این‌ كار دیده‌ نشود.به‌ هرحال‌ من‌ به‌ نظر مخاطب‌ بسیار اهمیت‌ می‌دهم‌ و احترام‌ قائلم‌. هركسی‌ طبق‌ سلیقه‌ خود متن‌ را انتخاب‌ می‌كند، طرح‌ می‌زند و كارگردانی‌ می‌كند. ولی‌ در شرایط‌ تئاتر امروزمان‌ زیاد نمی‌شود به‌ ایده‌آلها پرداخت‌ و نزدیك‌ شد. هرچقدر پول‌ داشته‌ باشی‌ همانقدر آش‌ می‌خوری‌، وضعیت‌ تئاتر ما از لحاظ‌ مالی‌ در مضیقه‌ است‌. یك‌ گروه‌ می‌آید سه‌ ماه‌ وقت‌ می‌گذارد و به‌ حداقل‌ چیزی‌ كه‌ از نظر مالی‌ وجود دارد دست‌ پیدا نمی‌كند. پس‌ من‌ نمی‌توانم‌ بیش‌ از این‌ فشار به‌ گروهم‌ و بازیگرم‌ بیاورم‌ و بگویم‌ كه‌ آرمان‌ تئاتر ما چیز دیگری‌ است‌ و این‌ نیست‌. درست‌ است‌ كه‌ تئاتر امروز كشور ما با تئاتر جهان‌ قابل‌ مقایسه‌ نیست‌. ما چیزی‌ به‌ لحاظ‌ توانایی‌ و اندیشه‌ كم‌ نداریم‌ ولی‌ حقیقت‌ ماجرا چیز دیگری‌ است‌. در آنجا با یك‌ فراغت‌ بال‌ تئاتر كار می‌كنند و به‌ عنوان‌ یك‌ شغل‌ نسبت‌ به‌ تئاتر برخورد می‌شود. آنجا تئاتری‌ها تامین‌اند و برای‌ هنرپیشه‌ فرق‌ نمی‌كند كه‌ بیاید نقش‌ كوتاه‌ كار كند یا بلند. من‌ برای‌ انجام‌ دو ساعت‌ تمرین‌ در روز باید از خیلی‌ چیزها بگذرم‌، از زندگی‌ شخصی‌ و كاری‌ام‌ و... بازیگران‌ و سایر عوامل‌ هم‌ همینطور. وقتی‌ من‌ می‌بینم‌ بازیگرم‌ از یك‌ جای‌ دیگر با سرعت‌ و خسته‌ و عرق‌ كرده‌ سر تمرین‌ می‌آید نمی‌توانم‌
از او انتظار معجزه‌ داشته‌ باشم‌. یقینا می‌دانم‌ كه‌ ایده‌آل‌ تئاتر آن‌ چیزی‌ نیست‌ كه‌ ما انجام‌ می‌دهیم‌ ولی‌ متاسفانه‌ واقعیت‌ چیزی‌ است‌ كه‌ وجود دارد. خیلی‌ها می‌گویند كه‌ تئاتر ربطی‌ به‌ امكانات‌ ندارد و همه‌ جا می‌شود تئاتر اجرا كرد ولی‌ واقعیت‌ امر این‌ است‌ كه‌ خیلی‌ چیزها دست‌ به‌ دست‌ هم‌ می‌دهند تا تئاتر شكل‌ بگیرد. مخاطب‌ هم‌ مهم‌ است‌. این‌ مخاطب‌ وقتش‌ را به‌ زور می‌تواند تنظیم‌ كند كه‌ در یك‌ روزی‌ یك‌ ساعت‌ بیاید و تئاتر ببیند. پس‌ من‌ نمی‌توانم‌ بگویم‌ كه‌ من‌ این‌ تئاتر را به‌ نوع‌ خاص‌ خودم‌ كار كرده‌ام‌ و مخاطب‌ باید خودش‌ را با من‌ وفق‌ بدهد. نه‌، مخاطب‌ مثل‌ تئاتر من‌ خاص‌ نیست‌. مثل‌ هنرپیشه‌ خاص‌ نیست‌. این‌ هم‌ از جامعه‌ ما بر می‌آید. متاسفانه‌ تئاتر هنوز به‌ عنوان‌ یك‌ ارزش‌ شناخته‌ نشده‌ است‌. فرهنگ‌ جامعه‌مان‌ جور دیگری‌ شكل‌ گرفته‌ و اگر هم‌ بخواهیم‌ به‌ این‌ سمت‌ برویم‌ سالیان‌ سال‌ طول‌ می‌كشد تا به‌ وضعیت‌ آرمانی‌ برسیم‌. به‌ هر حال‌ از ظرف‌ موجود استفاده‌یی‌ كه‌ می‌شود كرد همین‌ است‌. بروز خلاقیت‌ و ایده‌، شرایط‌ خاصی‌ می‌طلبد كه‌ به‌ نظر من‌ این‌ شرایط‌ وجود ندارد. وقتی‌ ما از بیرون‌ كاری‌ را می‌بینیم‌ خیلی‌ راحت‌ آن‌ را نقد می‌كنیم‌ و گاهی‌ هم‌ به‌ كار حمله‌ می‌كنیم‌ وقتی‌ داخل‌ گود قرار می‌گیریم‌ می‌بینیم‌ كه‌ یك‌ تئاتر چه‌ پروسه‌یی‌ را باید طی‌ بكند تا به‌ مرحله‌ اجرا برسد.
متن‌ بدقلق
‌حمیدرضا نعیمی‌ دراماتورژه‌ این‌ نمایش‌ می‌گوید: چند سالی‌ است‌ كار تئاتر می‌كنم‌. نویسندگی‌ می‌كنم‌ و گاه‌ گاهی‌ هم‌ در گروه‌ خودمان‌ «تئاتر شایا» نقش‌های‌ كوچكی‌ هم‌ بازی‌ می‌كنم‌. اما بیشتر به‌ سمت‌ نوشتن‌ گرایش‌ دارم‌. برای‌ این‌ نمایشنامه‌ پیشنهاد كار از طرف‌ آقای‌ حیدری‌ بود كه‌ می‌خواست‌ متن‌ دوشیزه‌ و مرگ‌ یك‌ مقداری‌ دست‌كاری‌ شود. دست‌ كاری‌ البته‌ به‌ معنای‌ این‌ نبود كه‌ ما صرفا خواسته‌ باشیم‌ متن‌ را كوتاه‌ بكنیم‌. نیاز داشتیم‌ كه‌ در كار، جابجایی‌هایی‌ اتفاق‌ بیفتد كه‌ هم‌ تماشاگر از قصه‌ باز نماند و هم‌ تم‌ و موضوعیتی‌ كه‌ خود متن‌ دارد بخوبی‌ به‌ تماشاگر منتقل‌ شود. كار سختی‌ بود. چون‌ متن‌ را وقتی‌ می‌خوانید خیلی‌ لذت‌ می‌برید ولی‌ برای‌ اجرا واقعا از آن‌ كارهایی‌ است‌ كه‌ اصطلاحا می‌گویم‌ بدقلق‌ است‌. ما باید این‌ كار را انجام‌ می‌دادیم‌. كار سختی‌ بود. به‌ هر حال‌ یك‌ بخش‌ از كار در تمرین‌ها دوباره‌ اصلاح‌ شد. جابجایی‌ها اتفاق‌ افتاد و این‌ نیاز داشت‌ كه‌ من‌ حتما سرتمرینات‌ باشم‌ و از نزدیك‌ شاهد تمام‌ این‌ اتفاقات‌أ در همان‌ لحظه‌ اگر بشود یكسری‌ كارها را انجام‌ دهم‌ و در منزل‌ هم‌ یكسری‌ كارهای‌ دیگر را روی‌ متن‌ انجام‌ دهم‌ و در جلسه‌ بعد به‌ گروه‌ منتقل‌ كنم‌. این‌ كاری‌ بود كه‌ انجام‌ شد. امیدواریم‌ هم‌ گرو
ه‌ اجرایی‌ احساس‌ رضایت‌ داشته‌ باشد و هم‌ تماشاگران‌.
صدای‌ زندانبان‌ برای‌ زندانی‌ سیاسی‌
بهناز نازی‌ فارغ‌التحصیل‌ رشته‌ طراحی‌ صحنه‌ از دانشكده‌ هنر و معماری‌ دانشگاه‌ آزاد در نمایش‌ «مرگ‌ و دوشیزه‌» نقش‌ «پائولینا» را بازی‌ می‌كند. او در كارنامه‌ هنری‌ خود سابقه‌ طراحی‌ صحنه‌ و بازیگری‌ در سینما و تلویزیون‌ و تئاتر را دارد. نازی‌ می‌گوید: از سال‌ ۷۴ بطور جدی‌ كارم‌ را شروع‌ كردم‌ و از همین‌ سال‌ با گروه‌ شایا كار می‌كنم‌ كه‌ حاصلش‌ چند نمایشنامه‌ است‌ كه‌ یا بازی‌ كرده‌ام‌ یا طراحی‌ صحنه‌ آن‌ را به‌ عهده‌ داشته‌ام‌. قصه‌ این‌ نمایش‌ در مورد زنی‌ است‌ كه‌ ۱۵ سال‌ زندانی‌ سیاسی‌ بوده‌ و مورد آزار و اذیت‌ و شكنجه‌ قرار گرفته‌ و شبی‌ كه‌ قصه‌ در آن‌ شب‌ اتفاق‌ می‌افتد، مردی‌ به‌ منزل‌ این‌ زن‌ و شوهر آمده‌ كه‌ بنا به‌ اتفاقاتی‌ كه‌ پیش‌ آمده‌، زن‌ وقتی‌ صدای‌ این‌ مرد را می‌ شنود احساس‌ می‌كند كه‌ این‌ مرد همان‌ كسی‌ است‌ كه‌ او را در زندان‌ مورد شكنجه‌ قرار داده‌ است‌ و...
اتفاق‌ عجیب‌ آن‌ صبح‌
«سعید داخ‌» بازیگر نمایش‌ «دوشیزه‌ و مرگ‌» تئاتر را از سال‌ ۶۹ آغاز كرده‌:«اولین‌ كار من‌ نمایش‌ قصه‌های‌ مبارك‌ بود كه‌ در همان‌ سال‌ در تالار هنر اجرا شد و آخرین‌ كارم‌ نمایش‌ «غزل‌ كفر» بود كه‌ در تالار وحدت‌ روی‌ صحنه‌ رفت‌. در این‌ ۱۵ سال‌ تقریبا چیزی‌ حدود ۳۰ نمایشنامه‌ بازی‌ كرده‌ام‌. داخ‌ می‌گوید «تخصصم‌ در حركت‌ و بدن‌ است‌». در بسیاری‌ از این‌ نمایش‌ها كار طراحی‌ حركت‌ را نیز انجام‌ داده‌ است‌. داخ‌ در ۱۳ سریال‌ تلویزیونی‌ بازی‌ كرده‌ و از شاخاهایش‌ می‌توان‌ سریال‌ «حكایت‌ میرزا یحیی‌»، «با من‌ بمان‌» و همینطور یك‌ فیلم‌ نود دقیقه‌یی‌ با نام‌ «پیدا و پنهان‌» كه‌ اخیرا پخش‌ شد و هر سه‌ كار آقای‌ حمید لبخنده‌ است‌، «قصه‌ لیلی‌» از مسعود فروتن‌ «تعاون‌» از مسعود نوابی‌ «مسافر» از جواد اردكانی‌ و سریال‌ «مزرعه‌ كوچك‌» از سیروس‌ مقدم‌ )در حال‌ پخش‌( و فیلم‌ سینمایی‌ «هبوط‌» را نام‌ برد. پنج‌ سال‌ هم‌ در واحد نمایش‌ صدا در رادیو در قسمت‌ قصه‌های‌ شب‌ و قصه‌های‌ آددینه‌ كار كردم‌ و الان‌ بنا به‌ دلایلی‌ با رادیو همكاری‌ ندارم‌. داخ‌ درباره‌ نقش‌ خود در نمایش‌ دوشیزه‌ و مرگ‌ می‌گوید: من‌ نقش‌ «روبرتو» را در این‌ نمایش‌ بازی‌ می‌كنم‌. «روبرتو میراندا» دكتری‌ است‌ كه‌ شب‌ با شوهر این‌ زن‌ در جاده‌ برخورد می‌كند و شب‌ به‌
همراه‌ شوهر به‌ خانه‌ آنها می‌آید و صبح‌ با اتفاق‌ عجیبی‌ روبرو می‌شود. زن‌ تصورش‌ این‌ است‌ كه‌ «روبرتو» كسی‌ است‌ كه‌ پانزده‌ سال‌ پیش‌ او را در زندان‌ شكنجه‌ می‌كرده‌ است‌ و...
این‌ متن‌ جزو متن‌هایی‌ است‌ كه‌ دوست‌ داشتم‌ در آن‌ بازی‌ كنم‌. «شازده‌ كوچولو» كه‌ سال‌ ۷۲ در سالن‌ شماره‌ ۲ اجرا شد و در آن‌ نقش‌ خلبان‌ را داشتم‌. داخ‌ درباره‌ گروه‌ «شایا» می‌گوید: گروه‌ خیلی‌ خوبی‌ داریم‌. چندین‌ سال‌ است‌ كه‌ با هم‌ كار می‌كنیم‌ و به‌ نتایج‌ خیلی‌ خوبی‌ هم‌ رسیده‌ ایم‌. رفته‌ رفته‌ خوشبختانه‌ به‌ اندوخته‌هایمان‌ اضافه‌ می‌شود. خیلی‌ خوشحالم‌ از اینكه‌ این‌ گروه‌ هنوز این‌ توان‌ را دارد كه‌ كار بكند. انشاءالله‌ كارهای‌ بهتر و پخته‌تر و عالی‌تر از این‌.مهران‌ امام‌ بخش‌ دیگر بازیگر نمایش‌ دوشیزه‌ و مرگ‌ فارغ‌التحصیل‌ كارشناسی‌ ارشد تئاتر از دانشگاه‌ هنر و عضو هیات‌ علمی‌ دانشگاه‌ آزاد اراك‌ است‌. او تئاتر را از ۱۵ سال‌ پیش‌ شروع‌ و طی‌ این‌ مدت‌ در ۱۷ نمایش‌ شركت‌ كرد. از كارهای‌ قبلی‌ او «داستان‌های‌ كارور»، «چهار حكایت‌ از چندین‌ حكایت‌ رحمان‌»، «عروسك‌ فرانسوی‌» ، «سراب‌» ، «هذیان‌»، «فرود سیاوشان‌»، «هفت‌ كردار» و... را می‌توان‌ نام‌ برد. امام‌ بخش‌ در نمایش‌ دوشیزه‌ و مرگ‌ نقش‌ «ژراردو» را بازی‌ می‌كند.
منبع : روزنامه اعتماد