جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اشکی که مقدس می شود


اشکی که مقدس می شود
باید در فرهنگ لغات، به دنبال کاربردهای عزاداری گشت. عزا به معنای صبر و شکیبایی در ماتم و به معنای سوگ و مصیبت آمده است.(۱) عزّی از باب تفعیل است و تعزیه الرجل به مفهوم تسلّی دادن و توصیه به صبر کردن است. عزّی بعضهم بعضاً، یعنی یکدیگر را توصیه به صبر کردند و احسن الله عزاک، یعنی خداوند به تو صبر و نیکی عطاکند.(۲)
همانگونه که از لغت به دست می آید، عزاداری، در اصل برای تسلّی دادن به داغدیده است. برای آرامش بخشیدن به داغدیده از عوامل متعددی می توان سود جست، از جمله:
۱)بیان هنجارهای اجتماعی و اظهارهمدردی.
۲) همسان سازی با بزرگان دینی و تاریخی مورد علاقه مردم.
۳) تفکر منطقی و ذکر این نکته که باید به زندگی عادی بازگردیم و نمی توان آن را تعطیل کرد.
۴) گریه کردن و برون ریزی غم و اندوه.
۵) بیان غم و غصه ها با دیگران.
۶) خواندن اشعار غمناک و معنی دار.
۷) یادآوری معاد.
نکته جالب توجه این که همه عوامل هفتگانه، در ضمن مراسم عزاداری و با کمک دیگران، برای فرد داغدیده، حاصل می شود. به بیان دیگر، دید و بازدیدها، اظهار همدردی ها، شرکت در مراسم و ادای احترام به متوفّی و بازماندگان، مدح بزرگان دینی و ذکر مصایب آنان، خواندن آیات مناسب و تسلی بخش، و نیز اجرای سخنرانی های مناسب با موقعیت و شرایط، اینها همه در ضمن مراسم عزاداری حاصل می شود. ضمن این که بسیاری از موارد یاد شده، اختصاص به مراسم جمعی دارد و در تنهایی و نشست های خانوادگی حاصل نمی شود.
● پیشینه عزاداری
در جوامع مختلف، شیوه های نسبتاً مشابهی برای این مراسم وجود داشته و دارد. مراسم عزاداری و ختم در سه روز اول، هفتم، چهلم و گاه سالگرد (در جامعه ما)، به سازگاری داغدیده با شرایط جدید کمک می کند. بابرگزاری مراسم سالگرد، به بازماندگان کمک می شود که ضمن گرامیداشت یاد متوفی، آن را به خاطراتی عزیز و تکرار نشدنی تبدیل کنند. به طور کلی دو عامل «فراموشی» و «گذشت زمان» از جمله عوامل سازگاری است.
در سایر ادیان نیز چنین هنجارها و مراسمی وجود دارد. مثل مراسم یادآوری از مصلوب شدن حضرت عیسی(ع) در دین مسیحیت. در فرهنگ ایرانیِ قبل از اسلام نیز «خون سیاوش» و «مرگ سهراب»، اگر چه به نوعی افسانه می ماند، ولی در کاهش غم و غصه های داغداران ایفای نقش می کرده است. تیشه بر سر زدن فرهاد، بیابانگردی مجنون، ناکامی زلیخا، و صبر یعقوب(ع) در غم فرزندش یوسف(ع)، همه و همه، عناصری نمادین از غم و اندوه برای درک این معنی و سازگاری با غم است.
● حکم عزاداری در قرآن
به نظر می رسد در قرآن، آیاتی که به طور صریح و مستقیم، بیانگر حکم عزاداری باشد، وجود ندارد؛ اما آنچه اکنون تحت عنوان مراسم عزاداری انجام می شود، دست تأیید چند گروه از آیات را بالای سر خود دارد:
الف) آیاتی که به فریاد کشیدن بر ضد ظلم، امر می کنند یا مجوز می دهند.(۳) ب) آیاتی که تحکیم ولایت راهدف خود قرار داده اند.(۴) ج) آیاتی که موّدت اهل بیت(ع) را تأکید کرده اند.(۵) د) آیاتی که دلالت بر سوگواری بعضی از انبیا یا دیگر اولیای الهی داشته اند، مثل سوگواری حضرت یعقوب(ع) در فراق حضرت یوسف(ع).(۶) و آیاتی که بزرگداشت شعائر الهی را تأکید می کنند.(۷)
آیات بسیاری از قرآن نیز وجود دارد که در پرتو روایات معصومین(ع)، به نوعی، با امام حسین(ع) مرتبط شده اند؛ اما از آنجا که مرتبط با بحث عزاداری نیستند، به طور اجمال به آنها می پردازیم، از جمله: آیه مباهله،(۸)که آن حضرت یکی از مصادیق آن هستند، یا آیه نفس مطمئنه(۹) که به امام حسین(ع) تفسیر می شود؛ یا آیه ای که خداوند از بندگانش، راجع به خونریزی پیمان می گیرد،(۱۰) در تفسیر برهان ذیل این آیه آمده است که به هنگام نزول آیه، پیامبر(ص) فرمود: «یهود، عهد خدا را نقض و رسولان او را تکذیب کردند و اولیای الهی را کشتند، آیابه شما خبر بدهم به مشابه آنها از یهود این امت گفتند: بله یا رسول الله! حضرت رسول(ص) فرمود: قومی از امت من که خود را از اهل ملت من می دانند، افاضل ذریه مرا می کشند، شریعت و سنت مرا عوض می کنند، فرزندانم حسن و حسین را می کشند، همانطور که یهود، زکریا و یحیی را کشتند.»(۱۱)
● عزاداری در روایات
روایات زیادی نیز در این باره وجود دارد که دلالت بر جواز گریه و عزاداری می کنند؛ امام صادق(ع) می فرماید: «بانوان در مصیبت ها، نیاز به نوحه سرایی و شیون و زاری دارند و باید اشکهایشان جاری شود، اما نباید سخنان باطل و بیهوده بگویند... .» (۱۲) آن حضرت در جای دیگر می فرمایند: «گریه کنندگان پنج نفر بودند: آدم(ع)، یعقوب (ع)، یوسف(ع)، فاطمه بنت محمد(ع) و علی بن الحسین(ع) گریه آدم به خاطر اخراج از بهشت،یعقوب(ع) در فراق یوسف(ع)، یوسف(ع) به جهت دوری پدر، حضرت زهرا(ع) برای پدرش و امام سجاد(ع) نیز برای شهادت پدر خویش گریه می کردند.»(۱۳) همچنین روایت است که امام صادق(ع) به فرزندش سفارش می کند که برایش مجالس عزاداری برگزار نماید.(۱۴) روایاتی از این نوع، بسیار فراوان است و مهم ترین اهدافش مبارزه با ظلم وستم بنی امیه و بنی عباس بوده است.(۱۵)
البته بعضی از احادیث اهل سنت با عزاداری مخالفت کرده اند و برخی دیگر، آن را تأیید و به آن سفارش نموده اند. در پاسخ به این تناقض می توان گفت که این روایات قابل جمع هستند و وجه جمع آنها به این است که روایات مخالف، برای نفی بعضی از کارهای ناصحیح که در عزاداری انجام می شود، آمده است، مثل داد وفریاد کردن، گریبان دریدن و سخن باطل گفتن، اما احادیث موافق، نظر به اصل عزاداری دارند.(۱۶)
● عزاداری در سیره معصومین(ع)
در سیره معصومین(ع) و سیره مسلمانان نیز عزاداری، دارای سابقه بوده است. مسلمانان در جنگ احد۷۰ شهید دادند. در مدینه، هر کسی برای بستگان شهید خود گریه می کرد. از این رو، چشمان مبارک پیامبر(ص) بادیدن این صحنه پر از اشک شد و فرمودند: «... اما عمویم حمزه گریه کننده ندارد.»(۱۷) ابن مسعود می گوید: پیامبر(ص) در سوگ حمزه بسیار گریه کرد، جنازه حمزه را رو به قبله نهاد و ایستاد و با صدای بلند گریه کرد و صفات خوب حمزه را برشمرد.(۱۸) اسماء، همسر جعفر ابن ابیطالب که از زن های با ایمان و فداکار صدر اسلام بوده است، می گوید: جعفر در جنگ موته به شهادت رسید. بر رسول خدا(ص) وارد شدم، ایشان فرمودند: ای اسماء، فرزندان جعفر کجا هستند آنان را پیش آن حضرت آوردم، آنها را در آغوش کشید و گریه کرد و گفت جعفر امروز به شهادت رسید.(۱۹)
پیامبر(ص) در موارد بسیاری به سوگ یاران خود نشستند و گریه کردند، از جمله: در عیادت آخر و بیماری احتضار سعد بن عباده، رئیس قبیله خزرج، در کنار مزار دختر خود در مدینه، در سوگ فرزندش ابراهیم با بیان اینکه «قلبم از شدت اندوه می سوزد، اما سخنی بر خلاف رضای حق نمی گویم.» در سوگ عثمان بن مظعون در مدینه، در کنار مزار مادرشان در ابواء پس از گذشت سالیان دراز و مبعوث شدن آن حضرت به نبوت، به هنگام یادآوری شهادت امام علی(ع) و امام حسین(ع) حتی در هنگام ولادت امام حسین(ع) و در مکانهای مختلف مثل منزلهای عایشه، ام سلمه، زینب در خانه امام علی(ع) پس ازپیامبر(ص) نیز، صحابه عزاداری می کردند و علاوه بر گریه مستمر حضرت زهرا(س) کسان دیگری مثل بلال، قیس، ام ایمن نیز در سوگ پیامبر گریه کردند.(۲۰)
زنان بنی هاشم در شهادت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) عزاداری و گریه نمودند. ام سلمه که در عالم رؤیا از شهادت امام حسین(ع) با خبر می شود و پس از بیداری به عزاداری می پردازد و زنان هاشمی را نیز به عزاداری بر حسین دعوت می کند. جابر بن عبدالله انصاری پس از غسل در فرات و پوشیدن لباس تمیز پابرهنه و اندوهگین به سوی مزار امام حسین(ع) می رود و گریه فراوان می کند. انس ابن مالک و زید ابن ارقم از یاران پیامبر(ص) در سوگ امام حسین(ع) گریه نمودند. مختار ثقفی در عزای امام حسین(ع) گریه کرد و قسم خورد که انتقام آن را بگیرد.توابین با شعار خونخواهی امام حسین (ع)، به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی، برای انتقام جمع می شوند و بر مزار امام حسین(ع) رفته و گریه و ناله می کنند. مردم کوفه و شام و مدینه، پس از شهادت امام حسین(ع) عزاداری می کنند و شعرا و سرایندگان عرب، اشعار فراوانی در سوگواری سروده اند.
گفتنی است بعضی از مواردی که از سیره معصومین(ع) و مسلمانان ذکر شد، ناظر به مراسم عزاداری نیست، بلکه بیانگر سوگ و داغدیدگی واقعی بوده و موارد متعددی هم بوده است که نشانگر سوگ واقعی نبوده است، بلکه مراسم عزاداری بوده و با هدف تبلیغی و سیاسی انجام می شده است. تمامی امامان پس از امام حسین(ع)برای آن حضرت عزاداری کرده اند و مصیبت آن حضرت را تازه نگه داشته اند، به ویژه امام صادق(ع) که مجلس می گرفت و افراد جمع می شدند و ذکر مصیبت می شد و گریه می کردند.(۲۱)
● عزاداری در گذر تاریخ
پس از زمان ائمه(ع) نیز عزاداری امام حسین(ع) توسط شیعیان انجام می شد، اما تا پیش از قرن چهارم به صورت پنهان بود؛ همانطور که جشن و سرور در روز عید غدیر (۱۸ ذیحجه) نیز پنهان بود و از آن پس آشکارشد. معزّالدوله دیلمی یکی از سلاطین بزرگ و مقتدر آل بویه بود در آشکار ساختن شعائر شیعه، نقش اساسی داشت و مردم بغداد را به عزاداری امام حسین(ع) تشویق می کرد. در سالهای بین ۳۵۲ تا اواسط قرن پنجم، مراسم عاشورا، مهم تلقی و اجرا می شد. در همین سال ها، فاطمیه و اسماعیلیه، مصر را به تصرف در آوردند و شهرقاهره را بنا نهادند و مراسم عاشورا در مصر نیز برگزار می شد. مراسم عزاداری، به سایر کشورهای اسلامی، شمال آفریقا، ایران و برخی کشورهای عربی رسوخ کرد و در ایران از قرن اول و دوم که در آن تعزیه خوانی امری رایج بود، گسترش بیشتری یافت.
اکنون نیز نه تنها شیعیان، بلکه حتی بسیاری از غیر شیعیان و غیر مسلمانان نیز، امام حسین(ع) و مراسم عزاداری حسینی را به خوبی می شناسند و برای آن احترام قائل اند. امروزه به برکت جمهوری اسلامی ایران، مراسم عزاداری، به همان شیوه های مرسوم در ایران (سخنرانی، روضه خوانی، مداحی، سینه زنی و تشکیل دادن دسته های عزاداری) به زبانهای مختلف دیگری مثل انگلیسی، آلمانی، چینی، اردو، هندی و ژاپنی نیز رواج یافته است.
ملت های دیگر، حضور و اثرگذاری این مراسم را در پدیده های اجتماعی و سیاسی شیعیان مشاهده کرده اند.هر کسی اندک تأملی کرده باشد، نقش حسین(ع) و عزاداری حسینی را در دفاع مقدس، به خوبی می شناسد. اگرنگاه خود را گسترش دهیم، اذعان خواهیم کرد که حسین(ع) در انحصار شیعیان نیست؛ چنانکه رهبر فقید هند، گاندی، از حسین(ع) بهره گرفته و نهضت هایی چون: بوسنی و هرزگوین، لبنان و فلسطین از مکتب حسین(ع) بهره مند شده اند.
کسانی می توانند به خوبی، مراسم عزاداری را درک کنند که اولاً شناخت لازم راجع به آن را داشته باشند وثانیاً در آن شرکت کرده و آثار عاطفی آن را تجربه نموده باشند؛ چرا که برای شناخت این پدیده، علم حصولی وتحلیل عقلی، لازم اما ناکافی است.
● آسیب شناسی مراسم عزاداری
با توجه به اهمیت مراسم عزاداری، بایسته است که از آن همانند یک گوهر گرانبها محافظت به عمل آید.فریادهای بعضی از علمای دینی، مثل شهید مطهری که در کتاب «حماسه حسینی و تحریف های عاشورا» گردآمده است، ناظر به همین محافظت است. برای آسیب شناسی این مراسم، لازم است مطالعاتی مستقل و مفصل با شیوه های مختلف پژوهشی، انجام شود و ما در این مختصر فقط بعضی از نکات آسیب شناسی آن را ذکر می کنیم و امیدواریم که این آسیب ها، در مراسم عزاداری حسین(ع)، به حداقل ممکن برسد؛ به گونهای که چندان قابل ذکر و قابل مشاهده نباشد:
الف) رقابتهای شدیدی که گاهی بین گروهها و هیأتهای مذهبی ایجاد می شود.
ب) تداخل مراسم عزاداری با خرافات و امور ناصحیحی از فرهنگ عمومی مردم.
ج) اصالت پیدا کردن بعضی از فواید جانبی و فرعی که از طریق هر گروه اجتماعی ممکن است حاصل شود، مثل دید و بازدید .
د) فراهم آوردن آزار و اذیت برای دیگران، به طور مثال صدای بلندگو و یا بسته شدن خیابان که اگر زیاد تکرار شود، ممکن است افرادی را از مراسم عزاداری منزجر کند.
ه) استفاده از برخی اشعار و موسیقی هایی که در شأن عزاداری حسینی نیست و گاهی ممکن است خلاف شرع باشد.
و) غلبه کردن بعد عاطفی، و غفلت از بعد شناخت دینی در این مراسم. این آسیب بسیار جدی است و دردراز مدت می تواند تخریب گر باشد و مردم را از معرفت دینی که اصل و حقیقت دین است محروم سازد.
ز) ایجاد رابطه های مرید و مرادی بین افراد معمولی؛ گاهی ممکن است افرادی در لفافه و ناآشکار، به جای دعوت به دین، دیگران را به خود دعوت کنند.
ح) تکراری بودن محتوا و شیوه های جاری در مراسم عزاداری مانند برخی از سخنرانی ها و اشعار.
ط) ساختن یا استفاده کردن از روضه و مطالبی که مستند نیست، اما تأثر عاطفی ایجاد می کند.
ی) آسیب رساندن به بدن، مثل قمه زنی که مبنای دینی ندارد.
ک) قرار داشتن مجالس عزاداری در اختیار افراد کم سواد.
ل) خواندن بعضی از اشعار غلوآمیز که خلاف اعتقادات دینی است.
محمد کاویانی
منابع:
۱) فرهنگ عمید، واژه عزا.
۲) مصباح المنیر، فیومی، ص ۵۰۴.
۳) مثل «لا یحب اللّه الجهر بالسوءِ من القول الّا من ظلم» (نساء‎/ ۱۴۸) و آیات دیگر مانند: شعراء‎/ ۲۲۷؛ هود‎/ ۱۱۳؛ حج‎/ ۳۹.
۴) مثل «إِنّما ولیکم اللّه و رسوله و الذین...» (مائده. ۵۵) و آیات دیگر مانند: نساء‎/ ،۵۹ بقره‎/ ۲۵۴.
۵) قل لا اسئلکم علیه اجر الا الموده فی القربی... (شوری‎/ ۲۳) و آیات دیگر.
۶) مثل «و قال یأسفی علی یوسف و ابیضَّت عیناه من الحزن فهو کظیم» (یوسف‎/ ۸۵ - ۸۴) و آیات دیگر.
۷) مثل «و من یعظم شعائر الله فإِنَّها من تقوی القلوب» (حج‎/ ۳۲) و آیات دیگر.
۸) فقل تعالوا ندع أَبناءَنا و أَبناءَکم و نساءَنا و نساءَکم و أنفسنا و أَنفسکم (آلعمران‎/ ۶۱).
۹) یاأیَّتُها النَّفس المطمئنه ارجعی الی ربّک راضیه مرضیَّه فادخلی فی عبدی و ادخلی جنَّتی (فجر‎/ ۳۰ - ۲۷)
۱۰) و إذ اخذنا میثقکم لاتسفکون دماءَکم و لاتخرجون أنفسکم من دیرکم... (بقره‎/ ۸۴).
۱۱) برای مطالعه بیشتر در باب این گونه آیات که بسیار زیاد هستند، مراجعه شود به کتاب «الحسین(ع)، من خلال القرآن الکریم»، تألیف «الدکتورعبدالرسول الغفار».
۱۲) انّما تحتاج المرأه فی الماتم الی النوح لتیل دمعتها و لاینبغی اَن تقول هجراً... (وسائل الشیعه، ج ،۱۲ ص ،۹۰ باب جواز الکسب النائمه الحقلابالباطل)
۱۳) وسائل الشیعه، ج ،۲ ص ۹۲۲.
۱۴) بحار الانوار، ج ،۴۴ ص ،۲۸۹ باب ثواب البکاء علی مصیبه الحسین(ع).
۱۵) رجبی حسین، پاسخ به شبهات عزاداری، ص ۸۷.
۱۶) همان، صص ۱۰۱ - ۹۰.
۱۷) سیره الحلبیه، ج ،۲ ص ۲۰۶.
۱۸) همان، ص ۶۰.
۱۹) طبقات، ابن سعد، ج ،۸ ص ۲۸۲.
۲۰) رجبی، حسین، پاسخ به شبهات عزاداری، ص ۶۱ - ۵۰.
۲۱) همان، صص ۱۲۰ - ۱۱۱.
منبع : روزنامه ایران