پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مراوده پنهان با تروریست ها


مراوده پنهان با تروریست ها
افشای یک خبر در محافل برلین کافی بود تا سیلی از انتقاد به سوی دولت دموکرات مسیحی ها هجوم آورد. منابع آلمانی در بحبوحه اسارت سومین شهروند آلمانی از سوی طالبان فاش کردند که بین نمایندگان سازمان امنیت آلمان و افرادی از گروه طالبان ملاقات های محرمانه و متعددی در سوئیس جریان داشته است. اعلام این ماجرا دو حزب حاکم آلمان، یعنی حزب سوسیال دموکرات و حزب دموکرات مسیحی را که تا پیش از این در تفاهم نسبی به سر می بردند رودرروی هم قرارداد.
درگیری فزاینده احزاب حاکم آلمان را می توان به حساب بازتاب عملیات جدید طالبان گذاشت واین گونه نتیجه گرفت که طالبان به آن چیزی که در اهداف سیاسی تحرکات نظامی شان می خواستند نزدیک شدند. زیرا این وضع وخامت گونه که دامنگیر دیپلماسی خانم مرکل شده اکنون در پایتخت چند دولت متحد آمریکا نیز در حال بروز است .
به هر حال روزهای آینده باید منتظر دریافت خبرهای تازه از موج اختلاف وتنش بر سر نحوه مواجهه با طالبان یا ماندن و رفتن از افغانستان در میان اعضای ائتلاف دولت های حاضردرصحنه افغانستان باشیم .
در حال حاضر این تضاد درون حاکمیت آلمان به بهانه یک سری تماس و گفت وگوهای محرمانه با تروریست ها در جریان است. تماس هایی که گفته می شود کارگردانی آن را مأموران امنیتی آلمان در دست داشتند ،اما در عین حال طرف های آمریکایی ها و فرانسوی ها نیز از آن باخبر بوده اند. شرح این ماجرا را از قلم گزارشگر اشپیگل دنبال کنید:
دو تن از اعضای طالبان، با نام جعلی و با هواپیمای سوئیس ایر، در دوم ژوئیه سال ۲۰۰۵ به زوریخ سفر می کنند. آنها در فرودگاه مورد استقبال مأموران امنیتی آلمان قرار می گیرند و از آنجا به هتل هیلتون منتقل می شوند. هویت و نام واقعی این افراد از اسرار بسیار محرمانه است، زیرا آنها وابسته به سازمانی هستند که با القاعده رابطه ای تنگاتنگ دارد. یکی از این دو نفر فردی است معروف به «فرمانده» که در کنار ملاعمر با روس ها جنگیده و پای راست خود را از دست داده است.
این ملاقات تا مدت ها ادامه می یابد و افراد طالبان بارها و به بهانه معالجه و بازدید از خویشاوندان خود، به سوئیس سفر می کنند. هدف آلمانی ها در این گفت وگوها علاوه بر آشنایی بیشتر با طالبان، گرفتن تضمین برای حفظ امنیت شهروندان آلمانی در افغانستان ودرنهایت متقاعد کردن آنها به جدا شدن از سازمان تروریستی القاعده بود.
مأموران مخفی آلمانی به طالبان پیشنهاد می کنند که در صورت پذیرفتن پیشنهادهای آنان و چنان که آنها راه خود را از القاعده جدا کنند، دولت آلمان در عوض حاضر است اقدام ها ومشوق های اقتصادی فراوانی را ارزانی افغان ها کند، از جمله این که چند طرح عمرانی، مانند ساخت بیمارستان ها و مساجد را به انجام برساند. اما نمایندگان طالبان رغبتی به این نوع پیشنهادها نشان نمی دهند زیرا خواسته اصلی آنها این بوده که طالبان از فهرست گروه های تروریستی خارج و به عنوان یک نیروی سیاسی به رسمیت شناخته شود.
بر پایه گزارش منابع مطلع، این گفت وگوی سری با طالبان با هماهنگی دولت آلمان صورت گرفت. علاوه بر آن، سازمان امنیت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، مانند فرانسه هم از این ملاقات ها باخبر بودند.
البته این منابع خاطر نشان می کنند که این نخستین بار نیست که سازمان امنیت آلمان (ب.ان.د) با این نوع سازمان ها تماس محرمانه برقرار می کند. پیش از این، با دیگر گروه های شبه نظامی خاورمیانه یا جنبش های چریکی جنوب شرق آسیا نیز ملاقات و مراوده داشته است. علاوه بر آلمان، نیروهای بریتانیایی نیز در سپتامبر ۲۰۰۶ با شورشیان طالبان نشست هایی درافغانستان داشته اند. حتی خود آمریکایی ها هم به طرق مختلف در صدد برقراری رابطه بوده اند.
اما اکنون که خبر این تماس ها پخش شده و به اندازه خود ماجرای گروگان گرفته شدن شهروندان آلمانی جنجال به پا کرده است ، این سؤال مهم مطرح می شود که تا چه اندازه تماس با سازمان هایی که در فهرست گروه های تروریستی هستند مجاز است؟ و نهادهای اطلاعاتی اروپا و غرب چه طرفی از این حرکت های تناقض آلود می بندند. این سؤال از آن رو اهمیت دارد که دولت آلمان نیز همانند سران آمریکا در موضع رسمی و صریح، خود را مخالف هرگونه تماس با این سازمان های تروریستی معرفی کرده است و بارها این ادعا را در بیانیه های خود مطرح کرده اند که موضع ما در قبال تروریست ها همان موضعی است که سازمان ملل یا شورای امنیت آن را تصویب کرده است.
مسأله بعدی این است که دولت مرکل با این موج نقدهای افکار عمومی و جریان های حزبی که صداقت و اعتماد او را به چالش کشانده اند چه خواهد کرد؟ آنچه مشهود است میان سیاستمداران این کشور اکنون دو دیدگاه متفاوت نسبت به نحوه عمل برلین در بحران افغانستان پدید آمده است. یک سوی این نگاه همان نگاه محافظه کارانه است که توماس اشتیگ، معاون سخنگوی دولت آلمان و از اعضای حزب سوسیال دموکرات می گوید، یعنی برلین خواهان مشارکت بخش معتدل و معقول نیروهای طالبان در روند صلح و بازسازی افغانستان است.
بعد دیگرش را در سخن روپرشت پولنز، رئیس کمیسیون امور خارجی دولت و از اعضای حزب دموکرات مسیحی باید جست و جو کرد که با این نظر یعنی مراوده با طالبان مخالف است. از نگاه این گروه نزدیکی به طالبان دولت کرزای را به حاشیه و انزوا سوق خواهد داد. به اعتقاد پولنز، مشارکت دادن طالبان می تواند موجب نابودی بنیان های توافق ۶ساله غرب وناتو و فعالیت بین المللی آلمان در افغانستان شود. پیش از این و در ماه آوریل، کورت بک، رئیس حزب سوسیال دموکرات، سخن از شرکت دادن «بخش معتدل» طالبان در یک کنفرانس صلح افغانستان کرد. اما این نظر با مخالفت فوری حزب دموکرات مسیحی روبه رو شد.
هنوز از فرجام تماسی که هسته امنیتی آلمان با طالبان گشوده خبر تازه ای در دست نیست. برخی از منابع مطلع در برلین گفته اند که این رایزنی ها و گفت وگوها با اعضای طالبان در اواخر تابستان ۲۰۰۵ و با دستور مستقیم مقام های ارشد سازمان امنیت آلمان قطع شده است اما نکته ای که در باره دلایل این گفت وگوها در محافل آلمان نقل شده به یک لطیفه سیاسی شبیه است. در این حکایت جالب گفته می شود که مأموران برلین پس از پایان گفت وگوها متوجه شدند که این افراد از جمله ۲۰۰ تروریست تحت تعقیب هستند که درفهرست سیاه آمریکا قرار دارند زیرا این مقام ها در جمع بندی گزارش مأموران اعزامی خود به این نتیجه رسیده بودند که تیم طالبان چندان افراد مؤثری در تشکیلات این گروه نیستند بویژه آن که آنها نتوانستند به آلمانی ها اطمینان بدهند که می توانند در سیاست های ملاعمر، سرکرده این گروه یا شبکه القاعده تأثیر بگذارند.
اما قراین قابل اعتنایی هم حاکی ازاین است که خط تماس با طالبان که امروز لو رفته است تصمیم هماهنگ و دسته جمعی سرویس های امنیتی ناتو و اروپاست . این خط تماس هم اکنون نیز از کانال های گوناگون دنبال می شود تا جایی که گفته می شود در جریان آزادی گروگان زن آلمانی و نیز تبعه فرانسه و ایتالیا سرویس های مخفی ناتو و اروپا بارها از این کانال های خویش بهره جسته اند.
کاملاً روشن است که در شرایط کنونی دولت مرکل و هم قطاران اروپایی اش افشای هرگونه خبری دراین باره را تکذیب خواهند کرد. زیرا پیامدهای این قضیه برای آلمان ها که با اجلاس مهم بن نام خود را در صدر بانیان دولت نوین افغانستان ثبت کردند و سقوط حکومت وحشت طالبان را جشن گرفتند بی شمار است. بنابراین نخستین معترض این تاکتیک های سیاسی همان کسی خواهد بود که به عنوان مولود اجلاس بن مأموریت مبارزه با طالبان را بردوش دارد یعنی دولت حامد کرزای. پس از این صف بلندی از مخالفان دولتی وغیر دولتی مقابل برلین و اروپا صف خواهند بست که یک دهه تاوان دهشت افکنی طالبان را پرداخته اند.
نوشته ها و مطالب رسانه های افغان که مراوده مأموران امنیتی برلین واروپا با طالبان را در صدر اخبار خود قراردادند گویای آن است که این تصمیم پنهان بذر یک بدبینی بزرگ را کاشته است .
اما در شرایط کنونی تصمیم هر کدام از دولت های زیر چتر ناتو یا ایساف که نقش صلح بانی در این سرزمین فقر و آتش را بر دوش گرفته اند ، برای مراوده آشکار و پنهان با طالبان اعتراف به شکست بزرگ است . به عبارتی این حرکت در جغرافیای جنگ افغانستان همان نتایج تلخی را دارد که امروز انتشار خبر مذاکره آمریکایی ها با شورشیان مسلح عراق در پی آورده است.
نکته ای که بی گمان دیپلمات های برلین چندان به شنیدن آن رغبت ندارند این است که گروه منزوی طالبان دور جدید حرکت خویش را - اعم از گروگانگیری یا عملیات های انتحاری - با چاشنی اعتماد به نفس پیش می برد، گو این که این گروه در اجرای این طرح های جنایتکارانه خویش از نوعی حاشیه امن برخوردار شده است . دست کم در گروگانگیری اتباع کره به وضوح دیدیم که همین جریان منزوی ۶ سال اخیر باک و پروایی از مؤاخذه جهان خارج ندارد و با خاطری آسوده تر شهروندان بی گناه را روانه سیاهچال هایش می کند. براستی مأموران ودیپلمات هایی که به نوشته اشپیگل از ۲سال پیش باب تماس و مراوده با این گروه را گشوده اند آیا به تبعات این حرکت خویش نیز اندیشیده بودند؟ حتی اگر سازمان امنیت آلمان امروز مدعی شود که در ملاقات های شبانه هتل هیلتون از امضای خواسته نمایندگان طالبان مبنی بر به رسمیت شناختن این گروه امتناع کرده اند اما کیست نداند که دعوت هیأت طالبان به مقرشناخته شده اروپا یعنی سوئیس و پذیرایی از آنان مفهومی جز به رسمیت شناختن این گروه ندارد.
شاید افکار عمومی منطقه از تماس پنهان دیپلمات های آمریکا و انگلیس با گروه های شورشی سلفی وطالبان چندان شگفت زده نشوند که ، «دیپلماسی پنهان» جزئی لاینفک از سیاست خارجی این دولت ها بوده است اما در مورد دولت های نو پدیدی چون سارکوزی و مرکل که پس از اسارت اتباع شان به جهانیان اطمینان دادند که با ناقضان حقوق بشر و دشمنان صلح وبشریت معامله نخواهند کرد چطور؟ بنابراین انتشار اسناد تماس سرویس های امنیتی برلین وپاریس با طالبان در رسانه های معتبری چون اشپیگل سؤال بزرگی است که گریبان دستگاه دیپلماسی اشتاین مایر و کوشنر را تا پایان زمامداری دولت های مرکل و ساکوزی رها نخواهد کرد.
محمد بخشنده
منبع : روزنامه ایران