شنبه, ۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 18 May, 2024
مجله ویستا

برچیدن پایگاههای ارتش آمریکا


سال گذشته، هنگام اعلام برنامه ریزی پنتاگون برای تغییر آرایش نیروهای نظامی آمریكا، با توجه ویژه به بازآرایی این نیروها در اطراف و درون خاورمیانه را در ضمیمه تحلیلی «ایران دیپلماتیك» مورد بررسی قرار دادیم. در این نوشتار، بخشی از واكنش های درون آمریكا و برنامه های جاه طلبانه پیش روی را بررسی می كنیم.
پس اندازها و مقاومت ها
كمیسیون مستقل برچیدن پایگاهها، مرجعی است كه دونالد رامسفلد پیشنهاد تعطیلی دهها پایگاه را به آن ارائه كرده است. شماری از پایگاهها كه تعطیل نمی شوند، شاهد اعمال تغییراتی در اندازه و نوع وظیفه محوله خواهند بود.
وزیر دفاع دولت «جورج بوش» در كنفرانس خبری كه در ارتباط با توصیه های وی برای برچیدن شماری از پایگاههای ارتش برگزار شده بود اعلام كرد كه به وجود حساسیت ها و مخالفت ها در قبال توصیه های خود واقف است. روی این سخن با آن هزاران خانواده هایی است كه در نتیجه تعطیلی پایگاهها، آسیب خواهند دید.در داخل آمریكا، ۴۲۵ پایگاه در خدمت نیروهای مسلح قرار دارند. كارشناسان نظامی می گویند صرف نظر از هزینه نگهداری این پایگاهها، نكات منفی دیگری نیز هست كه با كاهش دادن تعداد و كوچك كردن وسعت برخی دیگر می توان تغییرات مثبتی ایجاد كرد. مشترك كردن پایگاههای نیروهای فعال با نیروهای ذخیره یكی از این نكات محسوب می شود. اما بحث اصلی بر سر اقتصاد نیروهای مسلح است.رامسفلد معتقد است عمل به توصیه های مندرج در برنامه وی برای تعطیلی پایگاهها و بازآرایی برخی دیگر می تواند رقم خالص ۴۸‎/۸ میلیارد دلار را در جیب پنتاگون نگه دارد. به گزارش آسوشیتدپرس، وزارت دفاع معتقد است جمع رقم یاد شده با صرفه جویی حاصل از بازآرایی نیروهای آمریكایی مستقر در خارج از این كشور می تواند در مجموع به پس انداز ۶۴‎/۲ میلیارد دلار منجر شود. دیدگاه وزارت دفاع در تلاش برای تعطیل ساختن شماری از پایگاهها آن است كه تعداد پایگاهها بیش از نیاز ارتش ۱‎/۴ میلیون نفری آمریكاست. براساس این دیدگاه، برخی تحلیلگران نظامی پنتاگون معتقد بوده اند كه ارتش آمریكا با مازاد پایگاههای فعال مواجه است. براساس برآوردها، مازاد پایگاههای موجود با نیروهای فعال حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد می باشد.پس از پایان جنگ سرد و برهم خوردن آرایش نیروهای بلوك شرق و بویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این دیدگاه ظهور كرد كه تهدید نیروهای متعارف علیه آمریكا كاهش استراتژیكی را نشان داده است و می توان نیروهای فعال و پایگاههای مورد نیاز برای عملیاتی نگاه داشتن نیروهای فعال را كاهش داد. با این حال كنگره آمریكا از اواخر دهه ۹۰ میلادی در مقابل طرح بستن شماری از پایگاههای نظامی مقاومت كرده است.یك علت عمده برای مقاومت نمایندگان كنگره آن بوده و هست كه در برخی ایالات تعداد زیادی از خانوارهای ساكن از بسته شدن پایگاهها آسیب شغلی و مالی می بینند. لذا دولت های ایالاتی كه پایگاههای نظامی در آنها اشتغال را تاحدود زیادی تأمین و چرخه مالی امور را می گردانند، بشدت با طرح بسته شدن پایگاهها مخالفت می كنند.اما وجود این مقاومت ها نمی تواند باعث شود تا صرفه جویی ها و بهبود كیفیت عملكرد نیروهای نظامی دست پایین تر را در تصمیم گیری ها پیدا كند. آخرین باری كه تعداد قابل توجهی از پایگاههای ارتش آمریكا تعطیل و مشمول بازآرایی شدند، سال ۱۹۹۵ بود كه ۲۷ پایگاه بزرگ تعطیل شدند. در این برنامه، ۲۲ پایگاه مشمول تغییرات شده و بر اساس محاسبات پنتاگون، صرفه جویی های حاصل از این تحول در جمع با برنامه های مشابه در سال های ۱۹۸۸ و ۱۹۹۱ به پس انداز رقم خالص ۱۸ میلیارد دلار برای ارتش منجر شدند.البته اجرای این تغییرات خود در ابتدا دارای هزینه هایی است كه دست كمی از هزینه حفظ پایگاهها ندارد. به عنوان مثال در سال ،۲۰۰۱ هزینه اعمال تغییرات در برخی پایگاهها رقمی حدود ۶‎/۵ میلیارد دلار بود. این رقم از صرفه جویی ۶‎/۲ میلیارد دلاری به دست آمده بیشتر هم بود. اما در میان و دراز مدت، صرفه جویی ها خود را به شكل ملموسی در بودجه و هزینه ها نشان می دهند.
صرفه جویی برای پرخرجی های پیش رو
این صرفه جویی ها خود نشان از حاكم شدن دیدگاه طرفدار تغییر آرایش نیروها به تناسب تهدیدات و ماهیت آنها در دورانی دارد كه تكنولوژی سهم قابل توجهی از وظایف عامل انسانی در عالم متعارف نیروهای مسلح را برعهده گرفته است. اما صرف نظر از این تحول عمومی، برنامه های جدید و پر هزینه ای نظیر پژوهش و تولید نسل جدیدی از سلاح ها (از جمله تسلیحات هسته ای) و به كارگیری آنها در ظرفیت و اشكال جدید، از جمله عواملی هستند كه در محاسبات نهفته در ورای كاهش تعداد پایگاهها نقش بازی می كنند.به عنوان مثال، انتظار می رود ظرف چند هفته آینده، جورج بوش دستورالعملی را امضا كند كه به موجب آن، نیروی هوایی آمریكا چراغ سبز برای ساخت تسلیحات فضایی را دریافت می كند. در این برنامه فضایی كه به عقیده تحلیلگران، به مسابقه تسلیحاتی جدیدی در جهان دامن خواهد زد، مبالغ كلانی صرف ماهواره های گوناگون شده و طیف متنوعی از انواع سلاح های استفاده كننده از لیزر، امواج رادیویی و سیستم جدید بمباران لوله ای در مدار زمین قرار خواهند گرفت.به نوشته روزنامه «گاردین» چاپ لندن، معاون «مركز اطلاعات دفاعی» آمریكا می گوید: این نخستین بار در طول تاریخ خواهد بود كه نیروی هوایی این كشور اجازه استفاده تسلیحاتی از فضا را به دست خواهد آورد و در عین حال، به یك مسابقه تسلیحاتی در فضا، میان كشورهای جهان، دامن خواهد زد.
با در نظر گرفتن این اقدام می توان بخش اقتصادی تلاش برای برچیدن شماری از پایگاههای متعارف ارتش در ایالات مختلف آمریكا را درك كرد. در حال حاضر ارتش آمریكا از ناحیه هزینه چند ۱۰ میلیارد دلاری اداره كشور بحران زده عراق و نیز هزینه ۱۰ میلیارد دلاری حفظ نظامیان این كشور در افغانستان، تحت فشار قرار دارد. به این تصویر باید هزینه برپا كردن سیستم دفاع ضد موشك های بالستیك را نیز اضافه كرد كه با روی كار آمدن جورج بوش آغاز شد، اما بخشی از اجزای این برنامه در آزمایش های مربوطه به دیوار ناكامی برخورد كرده اند.
با وجود تنگناهایی كه ارتش آمریكا به خاطر گسترد گی وظایف با آنها روبروست، در عین حال، هیچ كشوری در جهان از توان و قدرت حضور نیروهای نظامی آمریكا برخوردار نیست. از نظر برنامه ریزان نظامی، واشنگتن باید تمامی توان خود را برای حفظ برتری در حوزه هایی نظیر فضا به كار گیرد. از این نگاه، ایالات متحده به واسطه برخورداری از طیف متنوعی از ماهواره های جاسوسی، ارتباطاتی و رهگیر، در موقعیت بی نظیری قرار دارد و لذا باید تسلط كامل این كشور بر حوزه جدیدی از آرایش جدید نظامی برقرار گردد. این حوزه جایی نیست مگر مدار كره زمین.
در سال ۲۰۰۲ در یك سند پنتاگون آمده بود كه چند دسته از حوزه های هدف در برنامه های جدید برای آمریكا عبارتند از برنامه كنترل فضا، جنگ ضد ماهواره، استقرار نیرو در فضا و حمله به اهداف زمینی از طریق تسلیحات مستقر در مدار زمین.
یكی از تسلیحات مورد نظر كه از طریق استفاده از آینه های بزرگ برای تاباندن اشعه لیزر روی هدف كار می كند، برای هر تابش حدود ۱۰۰ میلیون دلار هزینه روی دست پنتاگون می گذارد. این چنین سیستمی از نظر منتقدان روشی بسیار پرهزینه برای نابود كردن یك هدف از فضا به شمار می رود، اما این روش خود نشاندهنده بخشی از جاه طلبی های واشنگتن و برنامه ریزان پنتاگون نیز هست.
برای برآمدن از خرج چنین پروژه هایی، پنتاگون باید از حجم نیروهای مسلح آمریكا در قالب های مختلف پایگاه و پرسنل فعال بكاهد. از هزینه های سنگین حضور در كشورهایی مانند عراق و افغانستان خلاص شود و بتواند هر ساله سیاستمداران را نسبت به افزایش بودجه نظامیان متقاعد كند. از زمان طرح پدیده «انقلاب در امور نظامی»، پنتاگون همواره تلاش كرده است تا خود را با الزامات این پدیده و استفاده حداكثری از تكنولوژی تطبیق دهد.
منبع : انجمن درمانگران ایران