شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

حقیقت ایمان


حقیقت ایمان
آنان كه گمان می كنند ایمان حقیقتی بسیط ، و یك واقعیت خالص قلبی است گمانشان بی پایه ، و اساس تصورشان از ایمان تصوری باطل ، و گفتارشان در این زمینه گفتاری بی دلیل و برهان است .
ایمان ـ چنان كه از صریح آیات قرآن و روایات استفاده می شود ـ حقیقتی مركّب از سه بخش است :
۱ ـ اعتقاد و باور كه جنبه ی ریشه و پایه دارد .
۲ ـ حقایق عملی ، که به انجام وظایف می انجامد.
۳ ـ حسنات اخلاقی ، که رفتار نیک اجتماعی را به دنبال دارد .
مؤمن حقیقی كسی است كه قلبش بر باور و یقین و اعتقاد صحیح می تپد ، و اعضایش سرسبز به عمل صالح ، و باطنش آراسته به زیبایی های اخلاق است .
آیات و روایات گاهی ایمان و مؤمن را یك جا توضیح داده اند ، و به جلوه های باطنی و ظاهری ایمان در وجود مؤمن اشاره كرده اند .
●ایمان در قرآن و روایات
قرآن مجید ایمان را مركّب از « باور داشتن خدا و قیامت و فرشتگان و قرآن و پیامبران ، و پرداخت مال ـ در عین عشق ورزی به آن ـ به خویشاوندان و یتیمان و از كار افتادگان و در راه ماندگان و سائلان و در راه آزادی بردگان ، و برپا داشتن نماز ، و هزینه كردن زكات ، و وفای به پیمان ، و استقامت و صبر در كارزار ، و هنگام مصیبت و رنج و بلا و درد و تهیدستی و فقر »(۱) می داند .
قرآن مجید مؤمنان را چه در حال قیام ، چه در حال نشستن ، چه در حال خفتن ، غرق یاد خدا ، و در مقام اندیشه ی صحیح در مورد آفرینش آسمان ها و زمین و درك این حقیقت كه مجموعه ی آفرینش بر اساس حق و درستی است معرفی می كند ، و می گوید : مؤمنان درخواستشان از مولایشان این است كه آنان را از آتش دوزخ حفظ كند . به پروردگارشان می گویند : هركس را تو در آتش اندازی او را به خفت و خواری دچار كرده ای و برای ستمكاران به آیات تو هیچ یار و یاوری نخواهد بود .
و نیز به پروردگارشان می گویند : « صدای نداكننده ای كه انسان ها را به ایمان آوردنشان به پروردگارشان دعوت می كرد شنیدیم و ایمان آوردیم ،پس گناهانمان را بیامرز و بدی هایمان را بپوشان و ما را در زمره ی نیكان قبض روح كن »(۲) .
قرآن مجید مؤمنان را « خاشع در نماز ، روی گردان از كارها و سخنان بیهوده ، و پرداخت كننده ی زكات ، و حافظ عفت و پاكدامنی ، و امین و وفادار به پیمان ، و محافظت كننده ی بر نمازهای واجب »(۳) معرفی می كند .
امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرماید :
المُؤمِنُ وَقورٌ عِنْدَ الهَزَاهِزِ ، ثَبوتٌ عِنْدَ المَكَارِهِ ، صَبُورٌ عِنْدَ البَلاءِ ، شَكُورٌ عِنْدَ الرَّخَاءِ ، قَانِعٌ بِمَا رَزَقَهُ اللهُ ، لاَ یَظْلِمُ الأعداءَ وَلاَ یَتَحامَلُ لِلأصدِقاءَ ، النَّاسُ مِنْهُ فِی راحهٔ ، وَنَفْسُهُ فِی تَعَب(۴).
مؤمن در برابر حوادث و مصایب و فتنه ها و آشوب ها بردبار و باوقار است ، و در برابر امور ناخوشایند پابرجا و شجاع است ، شكیبایی در بلا ، و سپاسگزار در فراخی و گشایش و قانع به روزی خداست ، به دشمنان ستم نمیورزد ، و بار سنگینی بر دوستان نیست ، مردم از او در راحتند ، و خود او برای راحت مردم در سختی و مشقت است .
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
المُؤمِنُ مَنْفَعهٌٔ ، اِنْ ماشَیْتَهُ نَفَعَكَ ، وَاِنْ شَاوَرْتَهُ نَفَعَكَ ، وَاِنْ شَارَكْتَهُ نَفَعَكَ ، وَكُلُّ شَیء مِن أمْرِهِ مَنْفَعَهٌٔ(۵) .
مؤمن سود محض است ، اگر به سوی او قدم برداری تو را سود رساند ، و اگر با او مشورت كنی تو را سود دهد ، و اگر با او مشاركت نمایی تو را سود بخشد ، و هر چیزی از كار مؤمن سود محض است .
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در توصیف مؤمن فرموده است :
حركاتش لطیف و نرم و محضرش شیرین است ، از میان امور ، برترینش را می طلبد ، و از اخلاق رفیع ترینش را می جوید ، بر كسی كه با او دشمن است ستم نمیورزد ، و به خاطر كسی كه به او عشق دارد گناه نمی كند ، هزینه ی زندگیش اندك ، و یاریش به مردم بسیار است ، عملش را نیكو انجام می دهد چنان كه گویی ناظری بر او نظارت دارد ، از حرام چشم فرو می پوشد ، دارای جود و سخاوت است ، سائلی را محروم نمی كند ، كلامش را سنجیده می گوید ، زبانش از باطل گویی لال است ، باطل را از دوستش نمی پذیرد ، و حق را بر ضد دشمنش برنمی گرداند ، جز برای دانا شدن نمی آموزد ، وجز برای عمل كردن دانا نمی شود ، اگر با اهل دنیا قرار گیرد ، زیرك ترین آنان است و اگر با اهل آخرت سلوك كند پرهیزكارترین آنان است(۶) .
امام صادق (علیه السلام) در وصف مؤمن فرمود :
المُؤمِنُ حَلیمٌ لاَ یَجْهَلُ ، وَاِن جُهِلَ عَلَیْهِ یَحْلُمُ وَلاَ یَظْلِمُ ، وَاِنْ ظُلِمَ غَفَرَ وَلاَ یَبْخَلُ ، وَاِنْ بُخِلَ عَلَیْهِ صَبَرَ(۷ ) .
مؤمن بردباری است كه جهل نمیورزد ، و اگر بر او جهل ورزند بردباری نشان می دهد و ستم نمی كند ، و اگر بر او ستم شود گذشت می كند و بخل نمیورزد ، و اگر بر او بخل ورزند شكیبایی پیشه می كند .
با توجه به این گونه آیات و روایاتی كه گفته شد تردیدی نمی ماند كه ایمان حقیقتی مركّب از عقیده ، عمل و اخلاق است ; و مؤمن كسی است كه از این سه حقیقت به اندازه ی طاقت و وسعش برخوردار باشد .
این سه حقیقت به طور واضح در آیات و روایات تفسیر شده است و مردم را به دقایق و لطایفش آگاهی داده اند ، تا جایی كه برای تحصیل سعادت و خوشبختی چیزی را فروگذار نكرده اند ، و اسلامی كامل و دینی جامع و مكتبی انسان ساز و قوانینی فراگیر نسبت به تمام شؤون زندگی ارائه نموده اند .
انسان با آراسته شدن به حقایق دینی ، موجودی برتر از همه ی موجودات( ۸) . وخلیفهٔ الله(۹)، و مظهر اسما و صفات حق(۱۰) و امین الله(۱۱) ، می شود ، و لایق بزم ملكوت و همنشینی با فرشتگان و رفاقت و دوستی با پیامبران و صدیقان و شهیدان و شایستگان است(۱۲) .
●تفسیر دین در كلام پیامبر اسلام
پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) در كلامی حكیمانه دین را چنین معرفی نموده است :
عَنِ النَّبِیّ (صلی الله علیه وآله وسلم) أنَّهُ قَالَ : أَلاَ اِنَّ مَثَلَ هَذَا الدّینِ كَمَثَلِ شَجَرَهٔ نَابِتَهٔ ثابِتَهٔ ، الاِیمَانُ اَصْلُهَا ، وَالزَّكَاهُٔ فَرْعُهَا ، وَالصَّلاَهُٔ مَاءُهَا ، وَالصِّیَامُ عُرُوقُهَا ، وَحُسْنُ الخُلْقِ وَرَقُهَا ، وَالاِخَاءُ فِی الدِّینِ لِقَاحُهَا ، وَالحَیاءُ لِحَاؤُهَا ، وَالكَفُّ عَن مَحَارِمِ اللهِ ثَمَرَتُهَا ; فَكَما لاَ تَكمُلُ الشَّجَرَهُٔ اِلاّ بِثَمَرَهٔ طَیِّبَهٔ، كَذَلِكَ لاَ یَكمُلُ الاِیمَانُ إِلاَّ بِالكَفِّ عَن مَحَارِمِ اللهِ(۱۳) .
آگاه باشید وصف این دین مانند وصف درخت روییده ثابت و پابرجاست ، ریشه اش ایمان ، شاخه اش زكات ، آبش نماز ، رگ هایش روزه ، برگ هایش حسن خلق ، عامل ثمردهی اش برادر بودن مسلمانان بر پایه ی دین ، جلد و پوستش حیا ، و میوه اش خودداری از حرام های خداست ; پس همانگونه كه درخت جز با میوه ی پاكیزه كامل نمی شود ، هم چنین ایمان جز با خودداری از حرام های خدا كامل نمی گردد .
شاخه ی وجود انسان هنگامی كه از راه تفكّر و معرفت و مطالعه و بصیرت و نشست و برخاست با علمای ربّانی و اراده و اختیار و عشق و علاقه با دین خدا ـ كه همان اسلام قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) است ـ پیوند بخورد ، این هشت حقیقتی كه در كلام پیامبر آمده است از انسان ظهور می كند .
به عبارت دیگر وقتی افق وجود انسان در برابر خورشید دین قرار گیرد این هشت نور از این افق طلوع می كند ، و انسان منبعی از خیرات و بركات برای خود و دیگران می شود .
●ایمان ، ریشه و اساس
در كلام نورانی رسول خدا از ایمان تعبیر به ریشه و پایه و اصل شده است ; زیرا اگر ایمان نباشد بنای دین استوار و مستحكم نخواهد بود ، و یقیناً فتنه ها و فتنه گران میان انسان و دین جدایی خواهند انداخت .
قرآن ، انسان را در دین داری هم چون اولیای خدا می خواهد كه دین و عمل و اخلاقشان بر ریشه و بنیانی چون ایمان و باور و یقین قرار داشت ، و به این سبب در برابر فتنه ها و آشوب ها و اغواگری ها و وسوسه ها سالم ماندند ، و استواری و ثابت قدمی نشان دادند . و اگر به جایی می رسیدند كه حفظ دینشان در گرو نثار جانشان بود هم چون آسیه ، حبیب نجار ، یاسر ، سمیّه ، میثم تمار ، رشید هجری ، عمر بن حمق خزاعی ، حجر بن عدی ، و از همه برتر و والاتر اصحاب و اهل بیت حضرت حسین (علیهم السلام) ، جانشان را نثار رضای دوست می كردند ; و این نثار جان كه عاشقانه انجام می گرفت نبود مگر به سبب ایمانی كه به حقایق داشتند .
دیدن روی تو و دادن جان مطلب ماست *** پرده بردار ز رخساره كه جان بر لب ماست
بت روی تو پرستیم و ملامت شنویم *** بت پرستی اگر این است كه این مذهب ماست
گرچه در مكتب عشقیم همه ابجد خوان *** شیخ را پیر خرد طفل ره مكتب ماست
نیست جز وصف رخ و زلف تو ما را سخنی *** در همه سال و مه این قصه ی روز و شب ماست
چرخ عشقیم و تو ما را چو مهی زیب كنار *** خون دل چون شفق و اشك روان كوكب ماست
این كه نامش به فلك مهر جهان افروز است *** روشن است این كه یكی ذرّه ز تاب و تب ماست
خواستم تاكه شوم بسته فتراكش گفت*** فرصت این بس كه سرت خاك سم مركب ماست(۱۴)
●تاثیر ایمان
ایمان یعنی : باور داشتن خدا و صفات جلال و جمال او .
كسی كه خدا را باور دارد ، به فرامین و قوانین و خواسته هایش گردن می نهد .
كسی كه خدا را باور دارد ، در خلوت و آشكار از زشتی و بدكاری می پرهیزد
كسی كه خدا را باور دارد، وجود خود را مطلع الفجر اسما وصفات او قرار می دهد.
كسی كه خدا را باور دارد ، از كسب نامشروع و لقمه ی حرام و ظلم و ستم ، و دغل و خیانت می پرهیزد .
كسی كه باور دارد خدا رزاق است ، به رزق پاك او قناعت می كند و سهم دیگران را به غارت نمی برد .
كسی كه خدا را باور دارد ، در مدار عبادت و طاعت به سر می برد ، و از این كه سر به خاك درگاه محبوب می ساید لذّت می برد . كسی كه خدا را باور دارد ، به مراقبت و نظارت او نسبت به خویش در همه ی حالات توجه دارد .
كسی كه قیامت را باور دارد ، از گناهان مربوط به چشم و زبان و گوش و دست و شكم و پا و شهوت می پرهیزد .
كسی كه قیامت را باور دارد ، از ترازوهایی كه برای سنجش اعمال ـ گرچه به وزن ذره باشد ـ می نهند هراس دارد .
كسی كه قیامت را باور دارد ، خود را در این دنیا مسافر می بیند و هم چون مسافر از مسیر دنیا به آخرت سبك بار ادامه ی سفر می دهد .
كسی كه قیامت را باور دارد ، در پر كردن پرونده اش از عبادات و طاعات و خیرات می كوشد و سعی می كند شرّی در پرونده اش ثبت نشود .
كسی كه قیامت را باور دارد ، وزین و مواظب و مراقب و سالم زندگی می كند و از این كه از جانب او به دیگران حتی به حیوانات زیانی وارد شود به شدت می پرهیزد .
كسی كه قیامت را باور دارد ، از شهوات حرام و لذت های نابه جا و نگاه های آلوده و اعمال ناهنجار و رفتار ناپسند ـ گرچه به قیمت از دست دادن جانش تمام شود ـ خودداری می كند .
●نثار جان برای حفظ عفت
هنگامی كه در شهر بصره ستمكاری به نام برقعی خروج كرد ، گروه زنگیان و اوباش گرد او جمع آمدند . روزی دختری علوی تبار را گرفتند و آوردند تا با وی درآمیزند و دامن عفتش را لكه دار كنند . دختر چون خطر تباهی دید به برقعی گفت : مرا نجات ده تا دعایی به تو بیاموزم كه شمشیر بر تو كارگر نیفتد ! برقعی گفت : بیاموز . دختر گفت : تو چه دانی كه دعا مستجاب می شود یا نه ، پس نخست بر من امتحان كن . آن گاه دعایی خواند و بر خود دمید ، سپس برقعی با ضربتی سخت شمشیری بر دختر نواخت كه در جا كشته شد !! برقعی دانست كه هدف دختر حفظ عفت و پاكدامنی خود بوده است(۱۵) .
۱ ـ ( وَلكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْیَومِ الآخِرِ وَالْمَلاَئِكَهِٔ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَی الْمَالَ عَلَی حُبِّهِ ذَوی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاكِینَ وَابْنَ الْسَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقابِ وَأَقَامَ الصَّلاَهَٔ وَآتَی الزَّكَاهَٔ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ )بقره ( ۲ ) : ۱۷۷ .
۲ ـ ( رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیاً یُنَادِی لِلاِْیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَیِّآتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الاَْبْرَارِ )آل عمران ( ۳ ) : ۱۹۳ .
۳ ـ ( قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ* الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّكَاهِٔ فَاعِلُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلاَّ عَلَی أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ * فَمَنِ ابْتَغَی وَرَاءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْعَادُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ لاَِمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ عَلَی صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ) مؤمنون ( ۲۳ ) : ۱ ـ ۹ .
۴ بحار الانوار : ۷۵ / ۲۷ ، تتمه باب ۱۵ ، حدیث ۹۴ ; میزان الحكمه : ۱ / ۳۹۲ ، الایمان ، حدیث ۱۴۰۸ .
۵ ـ كنز العمال : ۶۹۲ ; میزان الحكمه : ۱ / ۳۹۶ ، الایمان ، حدیث ۱۴۳۴ .
۶ـ التمحیص : ۷۴ ، باب فی اخلاق المؤمنین ، حدیث ۱۷۱ ; بحار الانوار : ۶۴ / ۳۱۰ ، باب ۱۴ ، حدیث ۴۵ ; میزان الحكمه : ۱ / ۳۹۸ ، الایمان ، حدیث ۱۴۵۸ .
۷ـ كافی : ۲ / ۲۳۵ ، باب المؤمن و علاماته ، حدیث ۱۷ ; میزان الحكمه : ۱ / ۳۹۴ ، الایمان ، حدیث ۱۴۲۲ .
۸ ـ ( فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ ) مؤمنون ( ۲۳ ) : ۱۴ .
۹ـ ( وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَهِٔ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَهًٔ )بقره ( ۲ ) : ۳۰ .
۱۰- ( وَعَلَّمَ آدَمَ الاَْسْماءَ كُلَّهَا ) بقره ( ۲ ) : ۳۱ .
۱۱- ( إِنَّا عَرَضْنَا الاَْمَانَهَٔ عَلَی السَّماوَاتِ وَالاَْرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الاِْنسَانُ ) احزاب ( ۳۳ ) : ۷۲ .
۱۲-( وَمَن یُطِعِ اللهَ وَالرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَیْهِم مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولئِكَ رَفِیقاً ) نساء ( ۴ ) : ۶۹ .
۱۳-جامع الاخبار : ۳۷ ، الفصل التاسع عشر فی الاسلام ; مستدرك الوسائل : ۱۱ / ۲۷۹ ، باب ۲۳ ، حدیث ۱۳۰۱۳ .
۱۴- نشاط اصفهانی .
۱۵- گزیده جوامع الحكایات : ۶۲ .
پایگاه استاد حسین انصاریان
منبع : عرفان