یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به فیلم «مرد عنکبوتی ۳»


نگاهی به فیلم «مرد عنکبوتی ۳»
راستی واقعاً چرا این فیلم آنقدر عالی و بی نقص به نظر می رسد؟ آیا واقعاً خود سوپرمن، بتمن، بلید، هالک و بخش عمد ه ای از ابر قهرمان ها صورت دیگری از این دوگانگی ها نبوده اند و تضاد «وظیفه» و «مسوولیت» و «تعهد» با «زندگی» و امور شخصی را نمایش نداده اند؟ قسمت آخر این مجموعه بیشتر از آنکه درباره او و درگیری های اش باشد (که در کل تنها شش بار هم بیشتر نیست)، روایت ماجرای پیتر پارکر است که همراه همزادش قصه به قصه پخته تر و پرداخته تر شده.
اگر در قسمت دوم پارکر بین خودش و ابر قهرمان فاصله ای فوق العاده و زیاد و دردسرساز حس می کرد این بار مرز بین آنها به حداقل ممکن رسیده و تقریباً دیگر حیاتی جدای از یکدیگر ندارند (مگر پیش از این هم داشتند؟) مری جین و پارکر در حالی که روی تار های عنکبوت دراز کشیده اند با هم جملات عاشقانه رد و بدل می کنند و پارکر به هنگام تعقیب و گریز و جنگ و جدال با هری (که دیگر او را در مرگ پدرش مقصر می داند و نه مرد عنکبوتی را) به جای لباس سرخ آبی معروف ابرقهرمان کت و شلوار آدمیزادی به تن دارد. تفاوت دنیا های فیلم دوم و سوم مرد عنکبوتی را می توان در همان سکانس ابتدایی شان احساس کرد.
آنجا پارکر برای فرار از ترافیک و سر وقت رساندن پیتزا به مشتری، لباس مرد عنکبوتی را به تن می کند، و اینجا با خودشیفتگی و لبخندی از روی رضایت همراه با چند کودک در خیابان به تماشای فیلمی تبلیغاتی از عملیات آکروباتیک خودش ایستاده.
بچه ها که در ابتدا ذوق زده و خوشحال اند، پس از اندکی با دلزدگی تماشای فیلم را نیمه کاره رها می کنند و پارکر می گوید؛ «صبر کنید جاهای خوبش مونده.» و بچه ها جواب می دهند «نه بقیه اش رو خودمون می دونیم،» (به واقع اگر بخواهیم کمی بی انصافی و بدجنسی به خرج دهیم باید ادعا کنیم که خود فیلم هم تا اندازه ای به همین مساله دچار شده است) البته مشکلات قهرمان بودن یا «قهرمان نبودن» این بار هم همچنان باقی است.
مرد عنکبوتی که دیگر به ستاره و شمایل روزگارش تبدیل شده به تحریک تماشاگران دست به شیطنتی از جنس همان خواسته های نشریات زرد می زند و همین باعث دورشدن بیشترش از مری جین می شود. و خب فیلمی که با خودشیفتگی قهرمانش و شهرت دردسرسازش شروع شود ، حال و روز بقیه شخصیت هایش معلوم است. در مرد عنکبوتی ۳ این تنها پارکر نیست که دارد میان شرارت و نیک خویی تاب می خورد.
تقریباً تمامی شخصیت های مرد فیلم تا حدی در میان سیاهی و سفیدی سرگردانند؛ ادی بروک - ونوم (با بازی تافر گریس)، هری- جن جدید (با بازی جیمز فرانکو) و مرد شنی- فلینت مارکو (توماس هیدن چرچ) به همراه مری جین و پارکر / مرد عنکبوتی سیاه پوش فصل مشترکی از خصایص منفی را به نمایش می گذارند. پارکر و جین تحمل انتقاد را ندارند، هری و پارکر و ادی به فکر انتقام اند، هر سه در دل نفرت می کارند و بر مبنای تصوری غلط قضاوت و عمل می کنند (جین هم مثل آنها بر اساس تصور غلطی رفتار پارکر را تحمل نمی کند)، جین و ادی هردو مدام در حال حسرت خوردنند و به مردعنکبوتی حسادت می کنند، ادی و پارکر ( و مرد عنکبوتی) دغدغه شهرت دارند و مرد شنی و پارکر از قدرت شان سوء استفاده می کنند.
مرد شنی بیشتر از آنکه با موجودات این قسمت خط اشتراکی داشته باشد، از یک نظر به شخصیت های منفی قصه های قبلی شبیه شده. جن سبز (بابازی ویلم دافو) و (به خصوص) دکتر اکتاویوس ذاتاً آدم های شریر و بدطینتی نبودند. جاه طلبی و شیفتگی بی اندازه شان به تکنولوژی و علم آنها را به آن روز درآورد.
قرارگیری فلینت مارکو در آن دستگاه عظیم و غول آسا آسیاب مانند او را نیز به یکی از همین محصولات خبیث (گیریم ناخواسته) تکنولوژی نوین تبدیل می کند. (حتی با این نگاه او بیشتر به پارکر شبیه است که اگر برحسب در آن پارک نبود و آن جرم آسمانی در کنارش سقوط نمی کرد احتمالاً با این همه دردسر روبه رو نمی شد.
نکته حاشیه ای دیگری که این بار برعکس قسمت اول اکثر قریب به اتفاق منتقدان از اشاره به آن شدیداً طفره رفته اند شرایط روز سیاسی است که خود فیلم آشکارا بر آن تاکید داشته. اگر در قسمت اول و بعد از ماجرای یازده سپتامبر و حمله به افغانستان همه داشتند به «قدرت» و «وظیفه و مسوولیت» شدیدی که مرد عنکبوتی در پس پرچم به اهتزاز درآمده امریکا احساس می کرد اشاره می کردند، این بار این همه تاکید بر بخشیدن، فراموشی، چرخه معیوب انتقام و خشونت، لباس سیاهی که تن هر که برود او را به موجود خطرناکی تبدیل می کند و نیاز به انهدام کامل آن، انتخاب غلط، انتخاب درست احتمالاً همه ارجاعاتی به وضعیت امروز و سیاست های این روزهای امریکا (یا منتقدان آن) است.
البته تمامی این تعابیر نتیجه حضور و تاکید چند ثانیه ای مسخره و دگر بار پرچم امریکا و اجرای بد و آماتوری تشویق ناظران در آن صحنه است که در یکی از معدود و کلیدی ترین پرواز های مرد عنکبوتی صورت می گیرد و من به شخصه بعید می دانم که هالیوود بخواهد این گونه سیاست های دولتمردانش را به نقد بکشد و راه درست و عملکرد مصلحانه تری را پیشنهاد دهد. (به هرحال ذکر این نکته باز مثل همان حرف ها و تعابیر خود ساخته و الصاقی می ماند که یک ذهن پریشان می خواهد به فیلمی تحمیل کند.)
حامد صرافی زاده
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید