دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

رژیم صهیونیستی در کاخ سفید به دنبال چیست؟


رژیم صهیونیستی در کاخ سفید به دنبال چیست؟
برخورد اول همیشه اهمیت داشته است. کارشناسان بر این باورند در برخورد اول برای ارزیابی طرف مقابل، زمانی بین ۳۰ ثانیه تا ۲ دقیقه لازم است. حال پرسش این است که ۳۰ ثانیه نخست در دیدار ۱۸ مه ‌باراک اوباما و بنیامین نتانیاهو چگونه گذشته است؟ نخستین نکته‌ای که باید در ذهن داشت این است که این نشست برای نخست‌وزیر اسرائیل از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار است؛ در واقع نتانیاهو موارد حیاتی بسیاری برای مطرح کردن در این جلسه دارد، حال آنکه برای اوباما اوضاع به هیچ‌وجه اینگونه نیست. هر هفته رهبران کشورهای مختلف به شکل آشکار و نهان به کاخ سفید می‌آیند و می‌روند و از منظر واشنگتن، نتانیاهو نیز یکی از آنهاست. البته تمام این ملاقات‌ها از رئیس‌جمهوری کشورها گرفته تا نخست‌وزیر و پادشاه برای آمریکا از جنبه‌های گوناگون حائز اهمیت است اما واقعیت این است که هیچ‌کدام از آنها برای امنیت و آینده آمریکا نقشی حیاتی نخواهند داشت اما برای نخست‌وزیر اسرائیل این رفت و آمدها جنبه بقا دارد؛ بقای سیاسی زیرا رقبای وی در اسرائیل آماده دامن زدن بر شکاف دولت نتانیاهو و واشنگتن هستند تا نخست‌وزیر را تحت فشار قرار دهند. نتانیاهو در سفر خود باید بر لزوم برقراری رابطه‌ای دوستانه با اوباما واقف باشد و این در حالی است که شاید اوباما به هیچ‌وجه ضرورتی برای این موضوع نبیند. البته تردیدی نیست که آقای اوباما بیش از حد به شخصیت خود اتکا دارد، اما پرسش این است که آیا او اساساً به ارتباط شخصی با رهبران بین‌المللی اهمیت می‌دهد؟ در‌باره جورج بوش پاسخ سوال مثبت است. دیدگاه منفی جورج بوش نسبت به گرهارد شرودر و ژاک شیراک حتی به تغییر مسیر سیاست خارجی آمریکا انجامید.
اوباما و نتانیاهو در حالی با یکدیگر ملاقات می‌کنند که به توانایی خود در تاثیرگذاری بر مردم آگاهی دارند. از هر چه بگذریم هر دوی آنها سیاستمداری دموکرات محسوب می‌شوند؛ نه شاهزاده‌اند، نه بروکراتند و نه دانشگاهی. آنها دو سیاستمدارند که می‌توانند ارزیابی دقیقی از یکدیگر داشته باشند. البته در پاره‌ای از موارد اینگونه سنجش‌ها اشتباه از آب درمی‌آید. برای مثال جورج بوش پس از نخستین ملاقاتش با ولادیمیر پوتین در اظهار نظری مشهور گفت: «من در چشمان این مرد (پوتین) قدرت و اطمینان می‌بینم. احساس درونی او را می‌خوانم و آن حس اعتماد است». بعید است شاهد اینگونه اشتباهات فاحش در ملاقات این دو سیاستمدار باشیم. اوباما و نتانیاهو البته با دیدگاهی مسموم با یکدیگر ملاقات می‌کنند؛ نتانیاهو احتمالاًَ اوباما را فردی ضعیف و ساده‌لوح تلقی می‌کند که حاضر به مقابله با ایران نیست و نمی‌فهمد نظام بین‌الملل چگونه پیش می‌رود. اوباما از سوی دیگر نتانیاهو را فردی تندرو، دغل‌باز و غیر‌قابل اعتماد تجسم کرده‌ است که برای پیشبرد روند صلح در خاورمیانه باید تحت فشار قرار گیرد. جورج میچل، فرستاده ویژه اوباما در خاورمیانه هم بی‌شک در شکل‌گیری ذهن اوباما نسبت به نتانیاهو بسیار تاثیرگذار خواهد ‌بود. او نتیجه مذاکرات محرمانه خود با نتانیاهو را به اوباما انتقال می‌دهد. جلساتی که به‌رغم لبخند‌های روی لب و ادب و احترامی که نثار یکدیگر می‌شد، دوطرف تمام تلاش خود را برای به حاشیه کشاندن طرف مقابل به‌کار می‌بستند. این رویه در ملاقات دوشنبه نیز بی‌شک تکرار شده، نتانیاهو سعی کرده دوستانه و مشتاق رفتار کند، اوباما نیز لبخند زده و دست‌هایش را پشت شانه نتانیاهو انداخته، اما برخورد هیات همراه اوباما می‌تواند سرنخ‌هایی مهم در اختیار ما قرار دهد. باید دید چه تیپ خبرنگارانی پس از پایان هر جلسه به سراغ نتانیاهو می‌روند، در واقع اگر برنامه‌ریزی به گونه‌ای باشد که نتانیاهو همچون تکه آشغالی در میان جنگ رسانه‌ها قرار گیرد به راحتی می‌توان حدس زد دوطرف می‌خواهند از هم متنفر باشند! اما واقعیتی دیگر وجود دارد و آن اینکه دوطرف محورهای متعددی برای گفت‌وگو دارند‌، از سوریه گرفته تا فلسطین، سازمان ملل و ... اما دیری نخواهد پایید تا اوباما همچون حسنی مبارک درمی‌یابد که اولویت اول برای نتانیاهو، ایران است. او از آقای اوباما خواست تا رژیم تحریمی سنگین‌تری را علیه ایران اعمال کند و استفاده از گزینه نظامی را به‌عنوان آخرین شانس مدنظر قرار دهد. این نگاه به مذاکره به عقیده من مهلک خواهد ‌بود زیرا تجربه‌ای نظیر آنچه در سال ۱۹۶۱ در جریان مذاکرات نیکیتا خروشچف و جان کندی شاهد آن بودیم را رقم خواهد زد؛ تجربه‌ای که به تسریع ساخت دیوار برلین و فروش موشک به کوبا منجر شد. جمع‌بندی خروشچف در آن زمان این بود که آقای کندی بسیار باهوش اما بسیار ضعیف است. اگر چنین اتفاقی رخ دهد باید مطمئن بود اوباما نیز خطر مقابله با ایران را نخواهد پذیرفت و گزینه تهاجم نظامی اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران را نیز نمی‌پذیرد. درباره روند صلح اما آقای اوباما از نتانیاهو خواهد خواست شهرک‌سازی را متوقف کند. نتانیاهو هم در پاسخ احتمالاً پیشنهاداتی کاربردی‌تر مطرح خواهد کرد، همچون فرصت‌های شغلی بیشتر و ایست‌های بازرسی کمتر در کرانه باختری و مذاکره بیشتر با محمود عباس. در شرایطی که اسرائیل هفته گذشته را هفته رویکرد «سه‌محوره» اعلام کرد (سیاستی از طریق مذاکره، امنیتی و اقتصادی) به نظر می‌رسد هم جورج میچل و هم هیلاری کلینتون پیام نتانیاهو را دریافت کرده‌اند و این در حالی است که بین فتح و حماس نیز همچنان شکاف وجود دارد. نکته مهم دیگر که باید مد نظر داشت درگیری جدی است که هم‌اکنون در خاورمیانه در جریان است؛ درگیری‌ای که بین اسرائیل و فلسطین نیست. در واقع درگیری بلوک ما (شامل مصر‌، عربستان سعودی، تشکیلات خود‌گردان، اسرائیل و امارات متحده عربی) و ایران، قطر، سوریه، حزب‌الله و گروه‌های مخالف در فلسطین است. نتانیاهو بی‌شک این موضوع را نیز به اوباما گوشزد می‌کند اما تضمینی نیست اوباما به آن توجه کافی نشان دهد؛ دست‌کم تا زمانی که اوباما حرف‌هایی مشابه را از زبان رهبران عربی بشنود.
در این دور از ملاقات‌ها (که حدوداً یک هفته به طول می‌انجامد) اوباما از نتانیاهو خواهد خواست شهرک‌سازی را متوقف کند، به‌کار بردن کلمه «Freeze» توسط اوباما، نتانیاهو را بر آن خواهد داشت تا اینگونه استدلال کند که هیچ دولت دموکراتی قادر نخواهد بود «زندگی» را در شهری ۳۸ هزار نفری همچون ماله آدومیم متوقف کند. او از اوباما خواهد پرسید چگونه قادر است برای مثال صددرصد ساخت و ساز‌ها را در بولینگ گرین ماساچوست متوقف کند، در شرایطی که رای‌دهندگان آمریکایی مخالف این توقف هستند. نتانیاهو احتمالاً پیشنهاد شهرک‌سازی محدود وابسته به رشد جمعیت آن هم با رعایت اصول توافق شده (‌خارج نشدن از منطقه حفاظت شده) را پیشنهاد خواهد داد اما در تمام این مدت به واکنش‌های صورت اوباما دقت خواهد کرد.
اما نباید در انتظار تحولات سریع بود. پس از این نشست بی‌تردید هر دو تیم به مو‌شکافی وقایع این سفر خواهند پرداخت؛ اینکه طرف مقابل واقعاً چه منظوری داشته ‌است و اینکه طرف مقابل واقعاً چه کار خواهد کرد. طرف اسرائیلی به صحبت اوباما هنگامی که درباره ایران سخن می‌گوید توجه خواهند کرد اینکه آیا اوباما از کلماتی همچون «غیرقابل قبول» درباره برنامه هسته‌ای ایران استفاده خواهد کرد یا از ادبیاتی ضعیف‌تر؟ درباره فلسطین آیا اوباما تنها خواهد گفت «به دنبال پیشرفت هستیم» یا از کلمه «پیشرفت فوری» استفاده می‌کند؟ آیا او از کلمه «پیش‌شرط» درباره برنامه هسته‌‌ای ایران استفاده می‌کند؟ آیا او در گفت‌وگو با رسانه‌ها با قاطعیت از کلمه «Freeze» (توقف کامل) درباره شهرک‌سازی استفاده می‌کند یا به کلماتی همچون Demand (خواستار)، Desire (تمایل)، Propose (پیشنهاد) یا Suggest (معتقد) متوسل خواهد شد که هر کدام اهمیت خاص خود را خواهند داشت؟
اغلب اینگونه است که دیپلماسی نوعی بازی است که در آن کلمات بیشتر برای سردرگم کردن به‌کار می‌روند نه اطلاع‌رسانی. آیا «تعهد به بررسی دقیق پیشنهاد نتانیاهو»، از منظر اوباما به معنی پذیرش نصف و نیمه یا نوعی رد مودبانه است؟ نکته دیگر به جزئیات رفتاری در این نشست مربوط می‌شود، اینکه چه کسانی حضور خواهند داشت؟ و شاید مهم‌تر از آن اینکه چه کسانی غایب خواهند بود؟ آیا آقای میچل حضور دارد؟ دنیس راس چطور؟ ژنرال جونز حضور خواهد‌ داشت؟ چه کسی صحبت می‌کند و چه کسی سکوت؟ چه کسی یادداشت می‌کند؟ غیبت یا سکوت دنیس راس در این جلسات چه پیامی دربر خواهد داشت؟ اوباما برای مشاوره به چه کسی رجوع خواهد کرد؟ با نتانیاهو چه کسانی می‌آیند و او به چه کسی اعتماد خواهد‌کرد؟ با او چگونه رفتار می‌شود؟ آیا با هم ناهار می‌خورند و اگر بله، در وست وینگ (محل تشریفات کاخ سفید) یا در ایست وینگ (منطقه مسکونی)؟ یا اینکه او جلسه را گرسنه ترک می‌کند؟ اما نباید فراموش کرد که شاهدان خاموش این اجلاس جامعه یهودیان آمریکا هستند؛ یهودیانی که دموکراتند و به اوباما رای داده‌اند. آنها از اینکه رئیس‌جمهوری دموکرات و هوادار اسرائیل با نخست‌وزیری از حزب لیکود در اسرائیل دست در دست دارند و دوستانه گفت‌وگو می‌کنند، بسیار خوشحال خواهند شد. این جامعه عموماً به جمهوریخواهان بی‌اعتماد هستند، حتی پس از حمایت کامل جورج بوش از آریل شارون و حمایت کنگره از شهرک‌سازی، بوش تنها ۲۴ درصد آرای یهودیان در انتخابات ۲۰۰۴ را به‌دست آورد. بدترین سناریو برای این جامعه درگیری رئیس‌جمهور دموکراتشان با نخست‌وزیر اسرائیل خواهد بود. آنجاست که آنها تحمل خود را از دست خواهند داد و خیلی آرام و بی‌سر و صدا سعی می‌کنند از تمام قدرت و نفوذ خود برای متوقف کردن رئیس‌جمهور کشورشان استفاده کنند. مهم‌ترین حساسیت رهبران جامعه یهودیان آمریکا نیز به ایران مربوط می‌شود. اگر آنها رئیس‌جمهوری آمریکا را در قبال نتانیاهو خشن‌تر از محمود احمدی‌نژاد یا هوگو چاوز ببینند، به هیچ‌وجه تاب نخواهند آورد و حتی وفاداری خود به دموکرات‌ها را فراموش می‌کنند.
مترجم: آزاده شهریاری
منبع : روزنامه وطن امروز


همچنین مشاهده کنید