دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

برکشته کربلا بگریید


برکشته کربلا بگریید
یكی از امور مرتبط با اهل بیت(ع) مسئله عزاداری در مصائب آنان است؛ به ویژه سوگواری در شهادت مظلومانه و فوق العاده تاثرانگیز امام حسین(ع) و یاران باوفای او در سال ۶۱ ق است. این امر كه در آغاز محدود بود، به تدریج از دایره خانواده و بازماندگان آن حضرت و دیگر شهدا فراتر رفت و در میان مسلمانان رواج یافت و به یك سنت اسلامی و بخشی از فرهنگ دینی مسلمانان تبدیل شد.
كمتر حادثه ای را می توان یافت كه به اندازه واقعه كربلا بر تاریخ اسلام و تحولات آن تاثیرگذار بوده باشد. روز دهم محرم سال ۶۱ هجری شمارش معكوس سقوط بنی امیه آغاز شد و دیگر آب خوش از گلوی آنها پایین نرفت و هر روز عده ای علم مخالفت علیه شامیان برمی داشتند تا اینكه در سال ،۱۳۲ با قیام خراسانیان كه پس از یك ماه عزاداری برای یحیی بن زید بن علی بن حسین(ع)، به سوی شام حركت كردند و آخرین خلیفه اموی را ساقط كردند.
یكی از اهداف راهبرد برپایی سوگواری امام حسین(ع)، زنده نگهداشتن فلسفه قیام بود و در جای جای ادعیه مأثوره جملاتی آمده است كه آن واقعه را یك حادثه زنده و جاری در بستر تاریخ تلقی كرده است. پس از گذشت ۱۴ قرن همچنان در زیارت عاشورا می گوییم «یا ابا عبدالله انی سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم. من با هركس كه با شما صلح كند صلح می كنم و با هر كس كه با شما بجنگد می جنگم .» (علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، جلد ،۹۸ ص ۲۹۱) و هدف این قیام در زیارت اربعین، نجات امت از سرگردانی و گمراهی ذكر شده است.
«... و بذل مهجته فیك یستنقذ عبادك من الجهاله و حیره الضلاله. خداوندا من شهادت می دهم... كه او [امام حسین(ع)] خون خود را تقدیم كرد تا بندگانت را از جهالت و گمراهی نجات دهد.» (شیخ طوسی ، مصباح المتهجد، موسسه فقه الشیعه، بیرو، ص ۷۸۸)
از سویی نباید از نظر دور داشت كه اصولا دلدادگی و ارادت مسلمانان به خاندان پیامبر كه ناشی از دستورهای قرآن كریم عشق به رسالت و اهتمام به تاكیدهای آن حضرت نسبت به خاندانش بود «قل لا اسئلكم علیه اجرا الا الموده فی القربی» (شوری ۲۲) «(ای
” اهل بیت(ع) نه تنها با بیان اهمیت زنده نگه داشتن عاشورای حسینی از سویی و بیان ارزش های معنوی و دینی یاد اهل بیت(ع) و بیان فضایل آنان از سوی دیگر، در ترویج سنت عزاداری در میان مسلمانان نقش ارزنده ای ایفا نمودند، بلكه با برگزاری مجالس عزاداری و ذكر مراثی خاندان رسالت، در مصیبت داری امام حسین(ع) پیشگام شدند. ... “
پیامبر به امت بگو) من از شما هیچ پاداشی جز مودت نسبت به نزدیكانم نمی خواهم.» پس از نزول این آیه از پیامبر اكرم(ص) سئوال كردند كه این نزدیكان شما كه خداوند محبت آنها را بر ما واجب كرده است چه كسانی هستند؟ بنا به نقل جمهور مورخین و محدثین شیعه و سنی ایشان چنین پاسخ دادند: «علی، فاطمه و فرزندان آنها.» بعضی از بزرگان اهل سنت كه این حدیث را نقل كردند عبارتند از: احمدبن حنبل (مناقب)، حافظ گنجی شافعی (كفایه الطالب ص۳۱)، حافظ حاكم حسكافی (شواهد التنزیل جلد ،۲ ص۸۲۲)، ابن مغازلی شافعی (مناقب علی ابن ابیطالب ص۳۰۹)، ابن صباغ مالكی (الفصول المهمه ص۲۷)، جلال الدین سیوطی (احیاء المیت ص ۲۳۹)، ابن حجر مكی (الصداعق المحرقه ص۲۵۹).
بنا به روایت تعداد زیادی از علما و راویان حدیث اعم از سنی و شیعه پیامبر چنین فرمود: «انی تارك فیكم الثقلین، كتاب الله و عترتی كن یفترقا حتی یردا علی الحوض» «(من از میان شما می روم) و دو چیز را در میان شما (به امانت) می گذارم؛ كتاب خدا و خاندانم را. و این هر دو از هم جدا نمی شوند تا كنار حوض (كوثر) به من برسند.» تعدادی از محدثین و مورخین شناخته شده اهل سنت كه این حدیث را نقل كرده اند عبارتند از: مسلم بن حجاج نیشابوری (صحیح مسلم، ج،۴ ص۱۸۷۳)، احمدبن حنبل (مسند احمد، ج،۴ ص۲۶۶)، ترمذی (صحیح، ج،۵ ص۶۶۲)، حاكم نیشابوری (المستدرك علی الصحیحین،ج ،۳ ص۱۰۹)، ابن اثیر جذری شیبانی (اسد الغابه، ج،۲ ص۱۲)، سلیمان قندوزی حنفی (ینابیع الموده، ص۳۸). گاهی در قالب ذكر فضایل گوناگون و كارنامه درخشان الهی و تاریخی افراد این دودمان مقدس در میان مردم مطرح می شد كه از آن به مناقب و منقبت خوانی یاد می شود.
از سوی دیگر عزاداری، كه در آغاز، در حكم مقدمه ای برای اجرای این روش مألوف بود، در طی زمان، خود یك سنت مستقل شد و در میان مردم جا باز كرد و شاعران و سخنوران بسیاری را به خلق آثاری در این زمینه واداشت.
● امامان معصوم(ع) و سوگواری سیدالشهدا(ع):
اهل بیت(ع) نه تنها با بیان اهمیت زنده نگه داشتن عاشورای حسینی از سویی و بیان ارزش های معنوی و دینی یاد اهل بیت(ع) و بیان فضایل آنان از سوی دیگر، در ترویج سنت عزاداری در میان مسلمانان نقش ارزنده ای ایفا نمودند، بلكه با برگزاری مجالس عزاداری و ذكر مراثی خاندان رسالت، در مصیبت داری امام حسین(ع) پیشگام شدند.
نخستین عزاداری را بازماندگان امام حسین(ع) انجام دادند، به ویژه حضرت زینب و امام سجاد(ع) در هنگام عبور از قتلگاه در روز یازدهم محرم، یعنی یك روز پس از شهادت امام حسین(ع) كه به گواهی تاریخ دوست و دشمن از سوگواری آنان ، تحت تاثیر قرار گرفتند
” امام باقر(ع)، كه خود شاهد سوگواری شدید و همیشگی پدرش برای سیدالشهدا(ع) بود، روش امام سجاد(ع ) را ادامه داد. از جمله مواردی كه در تاریخ از آن یاد شده، این است كه آن حضرت شاعر معروف شیعه، كمیت اسدی را به سرودن و خواندن اشعاری درباره حادثه عاشورا تشویق می كرد و دستور می داد جلساتی برگزار شود تا همگان این اشعار را بشنوند.... “
و اشك ریختند. (محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوك، بیروت : الاعلمی، ۱۴۰۲ق ، ج ،۴ ص ۹-۳۴۸) پس از آن، در مجالس عبیدالله زیاد در كوفه و مجالس یزیدبن معاویه در شام، این موضوع تكرار شد. به جای بهره برداری سیاسی از پیروزی ظاهری و اسارت اهل بیت، در اثر فعالیت ارزنده و تبلیغات اهل بیت، چهره یزید و اطرافیانش شدیدا آسیب دید و مجالس شادی تبدیل به عزاداری مردم در شهادت امام حسین(ع) و یارانش و انعقاد تخم نفرت نسبت به دشمنان آنان، از جمله یزید و ابن زیاد، شد. (همان، ص ۳۴۹)
پس از اولین مجلس یزید، كه با ورود و حضور اهل بیت در كاروان اسیران كربلا همراه بود، بازماندگان حسینی از مناسبت های مختلف جهت احیای نهضت حسینی استفاده كردند كه معمولا با سوگواری برای شهادت امیر كاروان همراه بود و گویا این برنامه بدان حد تكرار شد كه خاندان یزید را تحت تاثیر قرار داد و یزید را تا بدان حد به واكنش واداشت كه خود را در فاجعه كربلا بی تقصیر خواند و ابن زیاد را مقصر معرفی كرد و گناه فاجعه عاشورا را متوجه او دانست. (جلال الدین عبدالرحمان سیوطی، تاریخ الخلفاء، كراچی، نورمحمد، ص ۸۰۲)
امام سجاد(ع) برای زنده نگه داشتن یاد حماسه حسینی تا بدانجا كوشید كه حتی هنگام نوشیدن آب یا خوردن طعام و ذبح گوسفندی می گریست ، تا جایی كه یكی از غلامانش به او گفت: «یابن رسول الله! چقدر گریه می كنی؟ می ترسم خود را هلاك كنید. حضرت در جواب فرمود: همانا اندوه و غصه ام را به خدا شكوه می كنم و می دانم از خدا آنچه را كه شما نمی دانید.» (شیخ صدوق، امالی، ترجمه محمدباقر كمره ای، تهران : كتابخانه اسلامی، ،۱۳۶۲ ص ۱۴۱) و گاهی در پاسخ می فرمود: «وای بر تو! یعقوب پیامبر دوازده فرزند داشت و خداوند یكی از آنان را از چشم پدر دور كرد. یعقوب در فراق وی (یوسف ) چندان گریست كه چشمانش از شدت گریه سفید و نابینا گردید و كمرش از این غم خمید، در حالی كه فرزندش زنده و سالم بود؛ ولی من با دو چشم دیدم كه پدر و برادران و عموهایم و هفده تن از اهل بیت (در كمتر از یك روز) در كنارم كشته شدند. من چگونه می توانم گریه نكنم ؟» (جعفربن محمد قولویه ، كامل الزیارات، نجف : مطعبه المرتضویه، ۱۳۵۶ق ،ص ۱۱۵)
امام باقر(ع)، كه خود شاهد سوگواری شدید و همیشگی پدرش برای سیدالشهدا(ع) بود، روش امام سجاد(ع ) را ادامه داد. از جمله مواردی كه در تاریخ از آن یاد شده، این است كه آن حضرت شاعر معروف شیعه، كمیت اسدی را به سرودن و خواندن اشعاری درباره حادثه عاشورا تشویق می كرد و دستور می داد جلساتی برگزار شود تا همگان این اشعار را بشنوند. بنابر گواهی تاریخ، آن حضرت ضمن حضور در این مجالس اشك می ریخت و می فرمود:
” امام صادق(ع)، كه در دوران ضعف سلطه امویان و سقوط آنان و آغاز قدرت عباسیان به سر می برد، فرصت هرچند محدودی جهت برپایی مراسم عزاداری و تشویق مردم به ذكر فضایل اهل بیت و سوگواری امام حسین (ع) به دست می آورد، كوشش بسیاری در این راه از خود نشان می داد؛ به گونه ای كه بیشترین احادیث مربوط به اهمیت عزاداری از زبان آن حضرت و توسط آن بزرگوار به ما رسیده است.... “
«اگر كسی [خاندان] ما را ذكر كند و از چشم او اشك جاری گردد خداوند متعال در بهشت خانه ای برای او بنا می كند و این اشك را میان او و آتش جهنم حایل قرار می دهد.» (عبدالحسین امینی، الغدیرفی الكتاب والسنه و الادب ، بیروت : دارالكتاب العربی، ۱۴۰۳ق، ج ،۲ ص۲۰۲)
این در حالی بود كه دستگاه ظالم اموی پس از شهادت امام حسین(ع) با خاندان و نام و یاد او شدیدا مبارزه می كرد و هرگونه یادكرد حسینی و بازخوانی یا سوگواری و زیارت سیدالشهدا را تهدید سیاسی تلقی می كرد و با زور و ارعاب درصدد محو نام و یاد حسین(ع) و مصائب آن حضرت در جریان انقلاب بزرگ كربلا بودند.
متقابلا عكس العمل بنی امیه این بود كه به وسیله جاعلین احادیث شایع كرده بودند كه روز دهم محرم (عاشورا) یك روز سرور است و علت آن را احتمالا حوادثی نظیر به زمین نشستن كشتی نوح(ع) و بعضی جعلیات دیگری از این قبیل ذكر می كردند به طوری كه به دلیل حكومت طولانی امویان در اندلس و مغرب اقصی، همچنان این سنت جشن و سرور در بعضی مناطق مراكش باقی مانده كه مردم بدون آگاهی از ریشه و علت چنین جعلیاتی مثل گذشته لباس نو می پوشند. شاید به همین دلیل است كه در زیارت عاشورا می خوانیم «...اللهم ان هذا یوم تبركت به بنوامیه ... خدایا این همان روزی است كه بنی امیه جشن گرفتند و آن را روز مباركی قلمداد كردند.» (علامه مجلسی، بحارالانوار، پیشین )
امام صادق(ع)، كه در دوران ضعف سلطه امویان و سقوط آنان و آغاز قدرت عباسیان به سر می برد، فرصت هرچند محدودی جهت برپایی مراسم عزاداری و تشویق مردم به ذكر فضایل اهل بیت و سوگواری امام حسین (ع) به دست می آورد، كوشش بسیاری در این راه از خود نشان می داد؛ به گونه ای كه بیشترین احادیث مربوط به اهمیت عزاداری از زبان آن حضرت و توسط آن بزرگوار به ما رسیده است. بنابر روایات متعدد، آن حضرت در روز عاشورا بستگان و اصحاب خود را جمع می كرد و برای امام حسین(ع) عزاداری می كرد. گاهی این مجالس به اطلاع دستگاه ظالم عباسی می رسید و آن حضرت(ع) به ناچار تقیه می كرد و آن را پنهان می كرد. ایشان شاعران را به سرودن شعر در مورد اهل بیت و مصائب كربلا تشویق می كردند. (شیخ طوسی، اختیار معرفه ا لرجال (رجال كشی)، قم: آل البیت، ۴۰۱۴ ق، ج ،۲ ص ۵۷۴؛ عبدالحسین امینی، پیشین، ص ۵-۲۹۴)
با تثبیت سلطه عباسیان و آرامش خاطر آنان از خطر امویان، شرایط سخت تری برای امامان شیعه حاكم گردید. با این همه، در روایات اسلامی موارد متعددی گزارش شده است از اینكه امام رضا(ع) و دیگر امامان سنت عزاداری اسلامی را به جای آورده اند. شاعران بزرگ اسلامی چون حمیری، كمیت اسدی و دعبل زاعی، كه با سرودن اشعاری در ستایش اهل بیت، به ویژه سروده های عاشورایی، همواره آماده شهادت بودند
” با قدرت یافتن آل بویه و تسلط آنان بر بغداد در سال ۳۳۴ق تعصبات ویرانگر مذهبی كاهش یافت و زمینه آزادی بیان و عرض اندام علمی و فرهنگی پیروان مذاهب گوناگون اسلامی و فعالیت نسبتا آزاد علمای اسلامی، اعم از شیعه و سنی، فراهم گردید. ... “
و دارشان را بر دوش می كشیدند، نشانه آشكار تداوم سنت عزاداری و منقبت سرایی اهل بیت و شیعیان در سده های دوم و سوم هستند. (ابن قولویه ، پیشین ، قم : مكتبه الصدوق ، ،۱۳۷۵ ج ،۷ ص ۹۳)
● نقش آل بویه در گسترش عزاداری حسینی
با قدرت یافتن آل بویه و تسلط آنان بر بغداد در سال ۳۳۴ق تعصبات ویرانگر مذهبی كاهش یافت و زمینه آزادی بیان و عرض اندام علمی و فرهنگی پیروان مذاهب گوناگون اسلامی و فعالیت نسبتا آزاد علمای اسلامی، اعم از شیعه و سنی، فراهم گردید.
با آنكه آل بویه شیعه بودند، رسما از مذهب خاصی پشتیبانی نمی كردند و همین آزادی نسبی مذهبی كه با تسلط آنان بر بخشی از جهان اسلام حاكم گردید باعث شد تا شیعیان، چون دیگر پیروان مذاهب اسلامی، به اظهار عقاید و انجام شعایر مذهبی خویش بپردازند و یكی از آنها برپایی عزاداری علنی در بغداد، مركز خلافت اسلامی، بود.شیعیان در این زمان با راه انداختن دسته و هیات عزاداری در خیابان ها و بازار راهپیمایی می كردند و زنان به دنبال آنان به سر و سینه می زدند، مغازه ها و اداره ها و نانوایی ها تعطیل می شد و مردم شیعه و حتی برخی از اهل سنت در سوگ امام حسین(ع) اشك می ریختند و در سطح گسترده ای اطعام می كردند. (عزالدین ابن اثیر، الكامل فی التاریخ ، بیروت : دارالفكر، ۱۳۹۹ق، ج ،۸ ص ۵۲۰؛ علی اصغر فقیهی، تاریخ آل بویه، تهران : سمت، ،۱۳۸۱ ص ۷۳-۷۰)
این مراسم گاهی با واكنش منفی برخی از حنابله بغداد همراه بود و در مواردی به خشونت می گرایید، با این حال، این مقطع تاریخی نقطه عطفی در احیای فرهنگ عاشورا و ترویج مراسم عزاداری حسینی به شمار می رود. در كنار عزاداری مردم، دانشمندان و شاعران شیعی چون سیدرضی (م ۶۰۴ق)، شیخ صدوق، شیخ مفید (م ۴۱۳ق )، سیدمرتضی (م ۴۳۶ ق ) و دیگران با تحقیق در معارف اهل بیت و تالیف كتب ارزنده در ابواب گوناگون فقه ، اصول، كلام، تاریخ، رجال و حدیث و دایرنمودن حوزه های درسی و برگزاری جلسات مناظره، راه اهل بیت و مبانی علمی و دینی آنان را تقویت كردند.
با روی كار آمدن سلجوقیان در سال ۴۴۷ ق و سقوط آل بویه، هر چند یك بار دیگر تعصب مذهبی و نبود تساهل بر جهان اسلام و مركز خلافت (بغداد) حاكم شد. (همان؛ ابن اثیر، پیشین، ج ،۹ ص ۶۳۲) عزاداری حسینی پنهانی یا حتی غیرمستقیم در قالب مجالس سخنرانی و حدیث گویی ادامه یافت و به تدریج گسترش پیدا كرد و در شهرهای شرقی چون قم، كاشان، مناطق مختلف خراسان و ماوراءالنهر رواج یافت.(عبدالجلیل
” در سده ششم، با همه تعصبات سلجوقیان و خلفای همزمان عباسی عزاداری حسینی نه تنها در میان شیعیان، بلكه میان اهل سنت نیز ادامه یافت. حتی در مواردی به درون مدرسه نظامیه، كه با هدف نشر اشعریگری و حتی كوبیدن تشیع، به ویژه اسماعیلیه ساخته شده بود، نفوذ كرد و عالمان بزرگ آن، از جمله محمدبن عبدالله بلخی (م۵۹۶ ق ) و علی بن حسین غزنوی كه از خطیبان بنام بغداد بودند، در مدرسه نظامیه پس از ایراد خطبه، به اهل بیت توسل می جستند و روضه آنان، از جمله مصائب حضرت زهرا علیه السلام، را می خواندند. ... “
رازی قزوینی، النقض، تحقیق محدث ارموی، تهران، ص ۷۳-۳۷۰)
شاعران فارسی زبان، چون سخنوران عرب ، به شعر رثایی و سوگ سروده های عاشورایی ، تمایل نشان دادند كه این خود حاكی از وضعیت فرهنگی مردم در پذیرش آن و رواج این گونه اشعار در جامعه بود. شاعرانی از اهل تشیع و سنت، چون كسایی مروزی (م ۳۹۱ ق)، حكیم ناصرخسرو بلخی (م ۴۸۱ق )، سنایی غزنوی، ادیب صابر، خاقانی شروانی (م ۵۹۵ق )، ظهیرالدین فاریابی (م ۵۹۸ ق )، جلال الدین مولوی بلخی (م۶۷۲ ق )، عطار نیشابوری (م ۶۲۷ ق )، علاءالدوله منانی (م ۷۳ ق ) و ده ها شاعر دیگر از جمله سیف الدین محمد فرغانی (نیمه دوم سده هفتم )، مردم را به برپایی عزاداری حسینی دعوت می كردند.
سیف فرغانی در یكی از قصاید خود چنین آورده است :
ای قوم در این عزا بگریید / بر كشته كربلا بگریید
با این دل مرده خنده تا چند / امروز در این عزا بگریید
فرزند رسول را بكشتند / از بهر خدای را بگریید
از خون جگر سرشك سازید / بهر دل مصطفی بگریید
وز معدن دل به اشك چون در / بر گوهر مرتضی بگریید
با نعمت عافیت به صد چشم / بر اهل چنین بلا بگریید
دل خسته ماتم حسینید / ای خسته دلان هلا بگریید
در ماتم او خمش مباشید / یا نعره زنید یا بگریید...
تا روح كه متصل به جسم است / از تن نشود جدا بگریید
در گریه سخن نكو نیاید / من می گویم ، شما بگریید
بر دنیی كم بقا بخندید / بر عالم پر عنا بگریید
بسیار درو نمی توان بود / بر اندكی بقا بگریید
بر جور و جفای آن جماعت / یك دم ز سر صفا بگریید
اشك از پی چیست ؟ تا بریزید / چشم از پی چیست ؟ تا بگریید
در گریه به صد زبان ننالید / در پرده به صد نوا بگریید
تا شسته شود كدورت از دل / یك دم ز سر صفا بگریید
نسیان گنه صواب نبود / كردید بسی خطا بگریید
وز بهر نزول غیث رحمت / چون ابر گه دعا بگریید
(سیف الدین محمد فرغانی، دیوان اشعار، به اهتمام و تصحیح ذبیح الله صفا، تهران : دانشگاه تهران، ،۱۳۴۱ص ۷-۱۷۶)
●عزاداری در نظامیه بغداد
چنان كه اشاره شد، در سده ششم، با همه تعصبات سلجوقیان و خلفای همزمان عباسی عزاداری حسینی نه تنها در میان شیعیان، بلكه میان اهل سنت نیز ادامه یافت. حتی در مواردی به درون مدرسه نظامیه، كه با هدف نشر اشعریگری و حتی كوبیدن تشیع، به ویژه اسماعیلیه ساخته شده بود، نفوذ كرد و عالمان بزرگ آن، از جمله محمدبن عبدالله بلخی (م۵۹۶ ق ) و علی بن حسین غزنوی كه از خطیبان بنام بغداد بودند، در مدرسه نظامیه پس از ایراد خطبه، به اهل بیت توسل می جستند و روضه آنان، از جمله مصائب حضرت زهرا علیه السلام، را می خواندند و گاهی از نفرین و لعن مخالفان آنان خودداری نمی كردند. (سید عبدالعزیز الطباطبایی، معجم اعلام الشیعه، قم : آل البیت، ۱۴۱۷ق، ص ۲۹۶؛ ابن حجر عسقلانی، پیشین، ج ،۵ ص ۲۱۷؛ ذهبی، میزان الاعتدال، ج ،۶ ص ۲۱۵)
● عزاداری از حمله مغول تا صفویه
پس از حمله مغول، كه خلافت عباسیان (۶۵۶-۱۳۲ق ) برچیده شد، مراسم عزاداری حسینی گسترش بیشتری یافت، چنان كه از بررسی وضعیت اشعار شاعران و سخنوران این دوران نسبتا طولانی چنین برمی آید كه در دوران تیموریان (۹۱۱-۷۸۲ ق) منقبت خوانی و روضه خوانی در جهان اسلام، به ویژه قلمرو تیموریان، رواج تام یافت و سلاطین تیموری، با اظهار ارادت به اهل بیت و سادات و تكریم علمای شیعه و سنی و تقویت عرفا، در گسترش این سنت نقش موثری ایفاد كردند. (برای آگاهی بیشتر، نك: عبدالمجید ناصری داوودی، تشیع در خراسان عهد تیموریان، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، ۱۳۷۸) به گونه ای كه ملاحسین كاشفی سبزواری (م ۹۱۰ ق) با نوشتن روضه الشهدا در واقع نیاز شدید مردم مسلمان به ویژه اهل سنت را در برگزاری مراسم عزاداری پاسخ گفت.
رواج گسترده این كتاب و استفاده از آن در مراسم یاد شده باعث شد تا مجالس سوگواری حسینی به روضه خوانی موسوم گردد، زیرا در آن عمدتا، بر سر منابر كتاب روضه الشهدا را می خواندند.
منبع : خبرگزاری آینده روشن


همچنین مشاهده کنید