شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


جغرافیای تاریخی استان ، استان گیلان


تاریخ گیلان تا شش قرن پیش از میلاد،‌ یعنی تا زمانی كه تاریخ‌نگاران یونان، گوشه‌هایی از تاریخ ایران را روشن كرده‌اند، تاریك و مبهم است و تنها با تكیه بر پاره‌ای اشاره‌ها، گمانه‌ها و كاوش‌های باستان‌شناختی است كه می‌توان گوشه‌هایی از تاریخ این منطقه را روشن كرد.
كاوش‌های باستان شناختی نشان می‌دهند، آثار به دست آمده از سرزمین‌های سواحل جنوب دریای مازندران (خزر) به دوره پیش از آخرین یخ‌بندان (بین 50 تا 150 هزار سال پیش) تعلق دارند.
با مهاجرت آریایی‌ها و دیگر قوم‌ها به این سرزمین، از آمیزش مهاجران و ساكنان بومی منطقه، قوم‌های جدیدی پدید آمده‌اند كه در این میان دو قوم «گیل» و «دیلم» اكثریت داشته‌اند. از همان آغاز، فرمان‌روایان این دو قوم از آزادی كامل برخوردار بوده‌اند و هیچ‌گاه، در برابر بیگانگان و یا در مقابل حاكمان دیگر، تسلیم نشده‌اند و حتی به اطاعت دولت ماد نیز در نیامده‌اند. در قرن ششم پیش از میلاد، گیلانیان با كوروش هخامنشی متحد شدند و دولت ماد را سرنگون كردند. گیلانیان‌، در جریان محاصره و تسخیر بابل، به یاری كوروش شتافتند.
در زمان ساسانیان، گیلان تا اندازه‌ای استقلال خود را از دست داد و اردشیر بابكان بر این قوم پیروز شد. او به یاری ارتشی مركب از 300 هزار مرد جنگی و نزدیك به 10 هزار سوار،‌ گیلان را تسخیر كرد. این ارتش به زودی از هم پاشید و كارایی خود را از دست داد. در اواخر پادشاهی قباد كه هرج و مرج در ایران پدید آمده بود، گیل‌ها بنای سركشی و تعرض به همسایگان را گذاشتند. خسرو انوشیروان در آغاز سلطنت خود ارتشی بزرگ به گیلان فرستاد و گیلانیان را ناگزیر كرد به درگاه كسرا به عذرخواهی بروند. انوشیروان نیز آن‌ها را بخشید و در دوران ساسانیان، گیلان همچنان زیر فرمان شاهان ساسانی باقی ماند.
پس از پیروزی عرب‌های مسلمان بر ایرانیان، گیلان به مأمن علویان تبدیل شد. دیلمیان نیز كه در مخالفت با خلفای عباسی در حدود دو قرن در كوهستان‌ها پناه گرفته بودند، به مرور با علویان متحد شدند. نخستین علوی كه به دیلم پناه برد، یحیی بن عبدالله از نوادگان امام حسن (ع) بود. پس از وی، انبوهی از علویان به آن جا راه یافتند. در حدود سال 290 هجری قمری، مردم گیلان و دیلم كم‌كم به مذهب علویان روی آوردند و در گسترش آن نیز كوشش بسیار كردند.
از سال 290 هـ.ق در تاریخ ایران، سلسله‌هایی با منشاء گیلانی و دیلمی پدید آمدند و دایره نفوذ خود را حتی تا مكه و مدینه گستردند. یكی از مهم‌ترین این سلسله‌ها آل‌بویه بود كه حتی به بغداد، مركز خلفای عباسی نیز لشگر كشید و خلیفه عباسی را شكست داد. از این تاریخ به بعد، كم‌كم دست خلفای عباسی از ایران كوتاه شد. از این قرن تا زمان حمله مغولان، فرقه‌های مختلف اسلامی، از جمله اسماعیلیه در این ناحیه نفوذ داشتند. فاتحان مغول در قرن هفتم، ارتشی بزرگ را برای تصرف ایران فرستادند. اما به دلیل راه‌های سخت گیلان، تا اوایل سده هشتم هجری قمری بر این بخش از ایران دست نیافتند. سرانجام اولجایتو موفق شد این سرزمین را به تصرف خود در آورد؛ ولی نتوانست برای مدت درازی آن را در اختیار داشته باشد. گیلانیان در به قدرت رسیدن صفویان نقش مهمی ایفا كردند. در سال 900 هجری قمری، شیخ‌زادگان اردبیلی از اولاد شیخ صفی، سلطان حمید و فرزندش را پذیرفتند. مردم گیلان كه از مریدان خانقاه اردبیل بودند، به شایستگی از شیخ‌زادگان اردبیلی پذیرایی كردند. در زمان سلطنت شاه عباس اول، گیلان استقلال خود را از دست داد. نادرشاه افشار كه علاقه‌ای وافر به افزایش قدرت نیروی دریایی ایران داشت. نادرشاه افشار كه علاقه‌‌ای وافر به افزایش قدرت نیروی دریایی ایران داشت، چندین كارگاه كشتی‌سازی در این استان، به ویژه در لنگرود، تأسیس كرد. پیش از روی كار آمدن‌ نادر، روس‌ها نخستین حملات خود را به ایران آغاز كردند. در سال 1071 هجری قمری، شماری از قزاقان روس به قصد غارت گیلان، با چند كشتی به ساحل گیلان حمله كردند و در برخی از مناطق آن دست به چپاول زدند. در سال 1136 هجری قمری، قوای روسیه به دستور پتر كبیر به گیلان حمله برد و رشت را تا سال 1145 هجری قمری در اشغال خود نگه داشت. در آن تاریخ، عهدنامه‌ای میان ایران و روس بسته شد كه براساس آن، نواحی جنوبی رودخانه كورا به ایران بازپس داده شد. گیلك‌ها در پیروزی انقلاب مشروطیت نیز سهمی عمده داشتند؛ آ‌ن‌ها در سال 1287 هـ.ق تهران را فتح كردند. نقش مردم گیلان در نهضت میرزا كوچك‌خان جنگلی نیز از نمونه‌های درخشان تاریخ این سرزمین است. در زیر سیمای تاریخی شهرهای گیلان مورد اشاره قرار می‌گیرد: