شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


چشم انداز روابط فرهنگی و سیاسی ایران و پاکستان در بستر زبان و ادب فارسی و راه‌های تقویت آن


چشم انداز روابط فرهنگی و سیاسی ایران و پاکستان در بستر زبان و ادب فارسی و راه‌های تقویت آن
● مطلع (پیش گفتار)
ظرف چندین ماه اشتغال در مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان در سمت مسئول انتشارات مرکز، با آنکه رایزن محترم فرهنگی بیش از پرداختن به وظایف شغلی از این جانب انتظار دیگری نداشت، به مصداق این بیت گوش نواز حافظ:
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود
و به سبب عادت مألوف و تدریس چندین ساله و اشتیاق وافر به زبان و ادب فارسی، علاوه بر نگارش سیزده مقاله و سرمقاله در نشریه «دانش» پاکستان ـ که مناسب تدریس در دانشگاه علامه اقبال هم تشخیص داده شد و بعداً بخش‌هایی از آن در روزنامه‌های «ایران» و «اطلاعات» به چاپ رسید ـ هیچ گاه از غور و بررسی در پیوستگی‌های فرهنگی ایران و پاکستان، به ویژه پس از اشاراتی که رهبر معظم انقلاب دربارة شبه قاره و زبان فارسی در مجمع استادان فرمودند، غافل نماندم و به قدر وسع خویش در کسب اطلاعات مفید برای خود و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کوشیدم و به این نتیجه رسیدم که باید هر چه سریع‌تر و به هر شیوه و با هر وسیله در تقویت کرسی‌های زبان و ادب فارسی در آن کشور و سایر زمینه‌ها و مؤلفه‌ها اقدام کرد.
به اعتبار گفتة چند تن از استادان آگاه و دلسوز از جمله آقایان دکتر علیرضا نقوی، دکتر اکرم شاه و دکتر شبلی تعلل در این امر زیان آورخواهد بود و آیندگان ما را نخواهند بخشید.
اکنون فرصت مناسب و مغتنمی است که این جانب بیش از پیش بنیاد ایران شناسی را در جریان امر قرار دهم.
طبیعی است با این انگیزه هدف این جانب فراتر از تقدیم یک مقاله به آن هم اندیشی خواهد بود، زیرا امید آن دارم که با همت و پایمردی شما به آنچه می‌خواهیم برسیم:
ما به این مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
حقیقت این است که دربارة اهمیت زبان و ادب فارسی و نقش آن در پیشرفت و رشد تاریخ و تمدن مسلمانان شبه قاره و دین مبین اسلام فراوان بحث شده است. زبان فارسی، زبان مردم منطقه بوده و برای آنان زبان بیگانه و نامأنوسی به شمار نمی‌رود.
اندیشمندان و عالمان این منطقه در رشد و ترویج وگسترش آن نقشی چشم‌گیر داشته‌اند. بنابراین زبان فارسی فقط زبان ملت ایران نیست، بل سرمایه ای بس عظیم و معنوی است که میراث مشترک ایران و پاکستان از طریق آن شایان دسترسی است.
بحث اهمیت و اعتبار زبان فارسی، بحثی است که دربارة آن کتب و مقالات تحقیقی متعددی نوشته شده است و در این مقاله بر اهمیت آن تأکید نمی‌شود، بل باید با در نظر گرفتن وضع امروز و نقش و کارآیی و جایگاه زبان فارسی در منطقه، راه‌های رشد و توسعة آن مدار بحث و بررسی قرار گیرد و به تحلیل انگیزه‌های معنوی برای رشد این زبان و ادب پرداخته شود. باید بررسی کرد که چرا و به چه انگیزه‌ای مسئولان جمهوری اسلامی ایران و پاکستان به زبان فارسی و گسترش آن عنایت ویژه دارند.
بی‌شک زبان فارسی، زبان رسمی پاکستانی‌ها نیست، زبان اردو زبان ملی آنان است. زبان سیاست یامحاوره‌ای مردم مسلمان پاکستان هم نیست. پس جای سؤال است که کاربرد زبان فارسی در این کشور چیست؟ از جمله پاسخ‌های طبیعی این است که در کشور پاکستان، زبان فارسی، یک زبان است. وقتی به زبان‌های دیگر توجه می‌شود، شایسته است که به زبان فارسی نیز توجه شود. این زبان قطعاً علاقه‌مندان و طرفداران فراوانی، به ویژه میان استادان و دانشجویان پاکستانی دارد، ولی این فقط کافی نیست. بل نکتة دیگر این است که منابع فرهنگی و پیوستگی های فرهنگی پاکستان و شبه قاره عمدتا به زبان فارسی است. نه فقط شعرا و ادبا به زبان فارسی شعر می‌سروده‌اند و می‌نوشته‌اند، بل زبان فارسی، زبان عرفا،دین و علم بوده است و بزرگان منطقه کتب فراوانی در خصوص هیئت، پزشکی، علوم و ریاضی به فارسی نوشته‌اند.
کتابخانة «داتا گنج بخش» در اسلام آباد، شاهدی است که حکایت از میراث مشترک ایران و شبه قاره و پاکستان می‌کند . پس یکی از انگیزه‌های توجه به زبان فارسی، کشف کلیدو بازیابی منابع فرهنگی پاکستان است. این انگیزه تقویت شده و روز به روز به آن توجه می‌شود. البته کشورهای بی‌ریشه‌ای کوشش می‌کنند که اشتراکات فرهنگی ما را کم‌رنگ جلوه دهند، ما باید تلاش کنیم تا ریشة پیوندهای معنوی را پاسداری کنیم و پرداختن به چنین کاری جز با توجه به زبان فارسی ممکن نیست. آثار مرحوم میرسید علی همدانی، سطر به سطر فارسی است و قابل طرح و تبیین و از طریق زبان فارسی دسترسی به چنین آثار با ارزشی امکان پذیر است.
بنابراین، باید این انگیزه قوی شود و منابع فرهنگی و سیاسی پاکستان بررسی و در اختیار صاحبان اندیشه قرار گیرد.
مسئلة دیگر، پرداختن به مباحث علوم انسانی است که امروزه توجه جهان را به خود جلب کرده است. اگر در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی علوم و فناوری مورد توجه بود، در زمان حاضر اندیشه ورزان و دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که دستیابی به فناوری پیشرفته هدف غایی نیست. تازه، نیازهای معنوی شروع می‌شود. توجه به مسئله تحقیقات و فرهنگ، همچون روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و جز آن در عصر حاضر محسوس است. مردم این منطقه منابع و ذخایر معنوی چشم‌گیری در این شاخه‌ها دارند که قسمت اعظم آن به زبان فارسی است. گو اینکه بخشی از آثار ایرانیان نیز به زبان عربی است. کتب معتبر و ارج‌مند فراوانی از بزرگان ایرانی به زبان عربی نگاشته شده است.
پس، توجه به مقولة زبان و ادب فارسی در پاکستان موضوعی نیست که بتوان آن را به دست هوس‌بازی و سیاسی کاری رها کرد و حاصل تحقیق و تتبع چند صد ساله را به بوتة فراموشی سپرد و نسل حاضر را از فواید آن بی‌بهره گذاشت.
قدر مسلم هدف این سمینار نیز توجه به مسائل و مشکلات زبان فارسی با توجه به انگیزه‌های یاد شده و جمع آوری تجربیات بخش‌های فارسی دانشگاه‌ها در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا و سایر مقاطع است که امید به خدا به اهداف یاد شده برسند.
● بستر زبان فارسی چشم انداز همکاری‌های منطقه‌ای
زبان فارسی، زبان چهار کشور این منطقه است و همین زبان فارسی ابزار بسیار حایز اهمیتی است که ده کشور منطقه نیز آن را وسیلة ارتباط فرهنگی و سیاسی خود با یکدیگر یا زبان فرهنگی متعلق به خویش می دانند. کشور پاکستان برای تقویت روابط خود با این کشورها می‌تواند به زبان فارسی اهمیتی بهسزا بدهد. زبان فارسی نیز ابزار بسیار مناسبی برای تحقق اهداف سیاسی و فرهنگی این کشور است.
انگیزة بعدی، کاربرد سیاسی ـ اقتادی زبان فارسی است. برقراری روابط سیاسی و دیپلماتیک و دسترسی کارشناسان سیاسی و اقتصادی به آثار اندیشمندان و متخصصان امور سیاسی و اقتصادی ایران جز آشنایی با زبان فارسی و تقویت آن ممکن نیست.
علت دیگر ارتباط تنگاتنگ زبان اردو با زبان فارسی است. زبان اردو به گفته پاکستانی ها ، دختر زیبای فارسی است. شصت درصد کلمات اردو از فارسی گرفته شده است. اردو زبانان پاکستانی به آسانی می‌توانند زبان فارسی را بیاموزند، بهفمند و افکار خود را با این زبان به دیگران انتقال دهند.
توسعه و گسترش زبان ارد و اقتصاد ارد که زبان فارسی نیز تقویت شود.
تصور بسیاری از صاحب‌نظران و این ناچیز، به تجربه، این است که بخش‌های فارسی دانشکده‌ها و دانشگاه ها به تهیه و تدوین کتبی که بتواند پاسخ‌گوی نیازهای امروزی باشد، مبادرت ورزند و فارسی آموزانی را با این هدف آموزش دهند. به این مسئله باید توجه جدی شود. نمایندگی‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در چند شهر پاکستان، از جمله پیشاور ، که این هم اندیشی در آنجا برگزار می‌شود، به نیاز زبان فارسی التفات دارند.
بخش فارسی مرکز تحقیقات با روسای بخش‌های فارسی رابطه و همکاری داشت و با امکانات موجود در راه بهبود وضع آموزش بخش‌های فارسی می‌کوشید، «مجله دانش» هم از ابتدای سال ۱۳۷۵ به مجموعه مرکز تحقیقات پیوست و فعالیتش تا امروز استمرار داشته است و آثار فکری و قلمی بسیاری از اندیشه ورزان پاکستانی در آن منتشر می‌شود، این حقیر نیز بنا بر پیش گفته سیزده مقاله در آن به چاپ رساندم، که در اصل، این نشریه سخن گوی فارسی زبانان پاکستان است. این جانب علاوه بر چاپ مقاله در آن با مرحوم دکتر سید سبط حسن رضوی همکاری نزدیک داشتم و مجله را ویرایش می‌کردم. که چون حمل بر خودستایی می‌شود بهتر است نظر ایشان را دربارة خود مکتوم نگاه دارم، به هر حال این امر نتیجه عشق وافر بنده به زبان فارسی بود.
متأسفانه برخی از مغرضان یا ناآگاهان سعی می‌کنند بین دو زبان فارسی واردودر کشور اسلامی پاکستان رقابت ایجاد کنند. در صورتی که عربی زبان دوم کشور اسلامی ایران است و این زبان به گفته شهید بزرگوار مطهری ـ زبان کتاب و بین مسلمانان مشترک است نه زبان قوم عرب یا جای دیگر. زبان خدا و اولیا و اصفیا و عبادالله و ائمه معصومین علیهم السلام است . بدون التفات به زبان عربی دسترسی به زبان فارسی نیز مشکل است. در واقع فارسی و عربی مکمل یکدیگرند . البته برای استخراج رهنمودهای اسلام جهت نجات مردم از بحران‌های فکری،‌زبان فارسی در این منطقه از جهان حایز نهایت اهمیت است. اگر محققی دربارة تاریخ منطقه تحقیق کند، آیا بدون دانستن زبان فارسی تحقق آن کار ممکن است؟ مسلماً خیر، علتش بر استادان محترم پاکستانی پوشیده نیست. بنابراین دسترسی به منابع و میراث فرهنگی پاکستان که به زبان فارسی نوشته شده است، یکی از انگیزه‌های مطرح کردن زبان فارسی در کشور پاکستان است.
● تأملات، دیدگاه‌ها و پیشنهادها
آشنایی با شیفتگان زبان و ادب شیرین و فاخر فارسی، که مبلغ راه اقبال و مروج زبان دوم عالم اسلام بودند بسیار مغتنم و آموزنده بود. اشتراکات فرهنگی و دینی، به شایستگی ما را به یکدیگر پیوند می‌داد به -گونه‌ای که تقریباً هر روز در جلسات مثنوی خوانی ایشان شرکت می‌کردیم و از این بابت خاطره‌ای خوش و دلچسب برای ما باقی مانده است. به عبارتی هم ارتباط زبانی بود و هم ارتباط عاطفی و معنوی؛ ایران به عنوان مرکز اصلی ریشة زبان فارسی در این کرة خاکی مطرح است از این رو انتظار داشتند که با آنان پیوند و ارتباطی اصولی و مسالمت آمیز داشته باشیم. همه ما مسئول بودیم که در ترویج زبان فارسی، یعنی زبان میراث اسلاف مسلمانان شبه قاره تلاش کنیم و این مهم در زمان رایزنی جناب آقای ذوعلم از حساسیت و حمایت خاصی برخوردار و این توفیق مضاعف برای ایرانیانی که در پاکستان خدمت می‌کردند بسیار مغتنم، لازم و ضروری بود.
استادان پاکستانی چه در نشست‌ها و چه در مصاحبه های دوستانه درددل‌های بسیاری داشتند و پیشنهادهای مفیدی که جا دارد این بحث‌ها و صحبت‌ها در همین مقاله که مقاله‌ای تحقیقی و تجربی است مورد بازخوانی و دوباره کاوی قرار گیرد؛ تا بدانیم امروز که قریب پنج سال از آن تاریخ می‌گذرد، چه کرده‌ایم. از این رو که نگاه به گذشته ، که گفته‌اند گذشته چراغ راه آینده است ، چشم انداز تازه‌ای پیش روی ما می‌گشاید و ما را به هدف خود نزدیک‌تر و امیدوارتر می‌سازد. چه در این مقاله هیچ چیز بهتر از آن نیست که سخن اهل درد و دست اندرکار و مدرسان و مسئولان دانشگاه‌ها و مراکز علمی را بشنویم تا به میزان توفیق یا تعلل خود در زمینة پاسداری و تقویت از زبان و ادب فارسی واقف شویم و بر اساس آن برنامه ریزی کنیم.
به شرح زیر به تفکیک به اظهارنظرها و پیشنهادها و کاستی‌های دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی از زبان خود استادان و فرهیختگان پاکستانی به طور مستقیم یا نقل به مضمون می‌پردازیم.
● بخش فارسی دانشگاه کراچی
بنا به مضمون کلام خانم دکتر روشن آرا رئیس بخش فارسی دانشگاه کراچی، این دانشگاه در سال ۱۹۵۰ میلادی تأسیس شد. بخش فارسی یکی از قدیم‌ترین بخش‌های این دانشگاه به شمار می‌رود که آقای دکتر غلام سرور آن را گشودند. آن مرحوم به زبان شیرین فارسی علاقة خاصی داشتند. کتابخانة شخصی خود را هم به بخش فارسی دانشگاه کراچی‌ اهدا نمودند.
پس از مرحوم دکتر غلام سرور چند تن از استادان فارسی زبان از جمله دکتر ساجد الله تفهیمی و دکتر سید الامام رئیس این بخش بوده‌اند.
تعداد استادان زبان فارسی در این دانشگاه هم اکنون شش تن است. (سال ۱۳۷۵)
تعداد دانشجویان، اعم از دکتری، کارشناسی ارشد و مقطع کارشناسی، جمعاً بیش از شصت تن است.
از ابتدای فعالیت بخش فارسی این دانشگاه تاکنون شش تن دکترا گرفته‌اند و چهار دانشجوی دیگر که در بالا اشاره شد، مشغول نوشتن پایان نامة تحصیلی خود هستند که مسلماً در این تاریخ یعنی سال ۱۳۸۱ این آمار تغییر کرده و افزایش یافته است.
ناگفته نماند که در شهر کراچی نزدیک به ۹۰ دانشکده فعال است که درس فاسری در ده دانشکدة آن تدریس می‌شود. از این ده دانشکده دو دانشکدة دخترانه و هشت دانشکدة پسرانه است.
خانم روشن آرا تأکید می‌کرد که در صورت باز نشسته شدن استادان، فرد فارسی زبان دیگری به جایش استخدام نمی‌شود. حتی به جای درس فارسی دروسی از قبیل اردو یا اسلام شناسی تدریس می‌شود و با این رویه کرسی‌های فارسی خالی خواهد شد. گو اینکه سالهاست درس زبان فارسی از فهرست دروس حذف شده و تدریس نمی‌شود و دراین زمینه کتبی تهیه و تدوین نشده است. جوانان ترجیح می‌دهند به جای یاد گرفتن زبان فارسی، دروس علوم و فناوی را بخوانند که آینده زندگی آنان را تضمین و تأمین می‌کند. نکتة شایان ذکر اینکه دانشجویان بخش فارسی، قادر به محاوره یا گفت و گو نیستند و ما مجبوریم در مقطع کارشناسی الفبای فارسی را به آنان یاد بدهیم.
‌● بخش فارسی دانشگاه پیشاور
آقای دکتر غیور حسین نمایندة بخش فارسی دانشگاه پیشاور اظهار می‌داشت که مواد آموزشی بسیار قدیمی است و درک آن برای دانشجویان بسیار مشکل است.
دانشجویان در مقطع کارشناسی زبان فارسی رانخوانده‌اند و در کلاس درس حتی معنای «این چیست» را نمی‌دانند و با مشکل روخوانی کتب درسی مواجه هستند. در نتیجه تلاش خانة فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در پیشاور، از سه سال قبل، فارسی در مقطع دبیرستان و مدارس راهنمایی استان تدریس می‌شود. کمیتة تدوین کتب آموزشی استان رأساً پنج هزار جلد کتاب فارسی برای دانش آموزان کلاس‌های ششم، هفتم و هشتم چاپ کرده است.
در مرکز تحقیقات آسیای میانه و بخش الهیات دانشگاه پیشاور برای دانشجویان دورة دکترا زبان فارسی هم تدریس می‌شود تا بتوانند به آسانی متون را بخوانند و به منابع تحقیقاتی دسترس داشته باشند.
● بخش فارسی دانشکدة پسرانه فیصل آباد
آقای دکتر اخترچیمه رئیس بخش فارسی دانشکده پسرانه فیصل اباد معتقدند که زبان فارسی را که زبان اخلاف ماست، روشنفکران غرب زده تضعیف کرده اند و زبانهای عربی را به جای آن اجباری ساخته‌اند. با این اقدام بزرگترین لطمه به زبان فارسی وارد شده است.
زبان فارسی، زبان مردم ایران، افغانستان و کشورهای آسیای میانه است. در صورت بی‌توجهی به آن آمریکا و اروپا میراث مشترک فرهنگی ما مسلمانان را نشانه می‌روند و از طریق رسانه‌های همگانی جوانان ما را از دین و مذهب و فرهنگ جدا می‌سازند که البته این امر تا حدود زیادی اتفاق افتاده است . ما هم اکنون سه استاد زبان فارسی داریم. در درس اختیاری ما ۶۵۰ و در درس انتخابی ۱۲ تن و در مقطع دیپلم نیز ۱۲ تن مشغول درس خواندن هستند.
ایشان اظهار می‌دارند که زبان فارسی از این جهات مهم ضروری است:‌
۱) پاسداری از میراث فرهنگی و عرفانی و اسلامی مشترک ایران و پاکستان .
۲) دسترسی و استفاده از نسخه خطی و چاپی فارسی نایاب و موجود در پاکستان .
۳) درک و فهم آثار و اشعار علامه اقبال لاهوری شاعر ملی کشور پاکستان.
۴) لزوم توجه به زبان فارسی به لحاظ رشد و گسترش زبا ن ملی ما، زبان اردو .
۵) سهولت تحقیق و بررسی زبان‌های محلی پاکستان از قبیل پنجابی، سندهی و بلوچی .
۶) ایجاد ارتباط با کشورهای تازه استقلال یافته آسیای میانه و دیگر کشورها .
۷) کسب بهترین نمره در آزمون دولتی سی.اس.اس.
● چند پیشنهاد برای پاسداری و گسترش زبان فارسی
▪ پیشنهادهای آقای دکتر اختر چیمه:
زبان فارسی مانند زبان عربی از کلاس ششم به بعد اجباری شود تا دانش آموزان از حق انتخاب درس مورد علاقة خود برخوردار شوند.
کتب فارسی مقاطع گوناگون تحصیلی بازنگری و تدوین شوند و داستان های شیرین در آن گنجانده شود.
نمایندگی‌های دولت جمهوری اسلامی ایران در سایر شهرها غیر از آنچه هست، دایر شود.
معلمان و مربیان و استادان بخش های زبان فارسی دانشکده‌ها و دانشگاه‌های پاکستان سالانه به ایران مسافرت کنند و از نزدیک یا محیط های دانشگاهی و غیره آشنا شوند.
جمهوری اسلامی ایران از محققان پاکستانی و نویسندگان و مترجمان حمایت‌های مالی کند.
برای شرکت در کنفرانس‌های علمی در ایران از استادان و محققان برجستة پاکستان دعوت شود.
نسخ خطی کتب مأخذ و مورد نیاز دانشجویان، استادان و محققان پاکستانی از ایران تهیه شود.
دانشگاه آزاد علامه اقبال لاهوری به شیوة تدریس و روش تدریس زبان عربی، تدریس زبان فارسی را برای علاقه‌مندان شروع کند.
● بخش فارسی دانشگاه بلوچستان
آقای دکتر نادر قنبرانی رئیس بخش فارسی دانشگاه بلوچستان نیز اظهار می‌داشت که:
زبان فارسی در طول سالیان متمادی زبان علمی و رسمی و بازاری مردم ایالت بلوچستان بوده و در مدارس و مکتب خانه‌های این استان تدریس می‌شده است. پس زبان و ادبیات فارسی برای مردم این ایالت زبان تازه یا ناشناخته نیست. بیش از یک هزار سال می‌گذرد که شمع پرنور زبان و ادب فارسی همواره این سرزمین پهناور را روشن و منوّر کرده است. در بلوچستان نسخه‌های خطی، وثیقه‌ها، کتب و اسناد دولتی بسیاری به زبان فارسی است که از ارزش ادبی و تاریخی ویژه‌ای برخوردارند…
بخش فارسی از سال ۷۱ در دانشگاه بلوچستان گشایش یافته است، اما مشکلاتی سرراه ماست از جمله:
با کمبود استاد روبرو هستیم و کتاب هم نداریم. استادانی که از ایران آمدند دوام نیاوردند.
به دانشجویان بورس تحصیلی اعطا نمی‌شود.
بخش ایران‌شناسی نداریم در صورتی که لازم است این بخش فعال شود.
● بخش فارسی دانشکدة دولتی دخترانة اسلام آباد
خانم دکتر فرحت ناز رئیس بخش فارسی دانشکده دولتی دخترانة اسلام آباد می‌گفت:
… پس از استقلال پاکستان، زبان فارسی بیشتر از رونق افتاد و با رایج شدن زبان اردو و انگلیسی افول کرد. لازم است نظام آموزشی زبان فارسی تغییر یابد. ما باید تلاش کنیم که با یاری کشورهای فارسی زبان، زبان اسلاف خود را احیا کنیم. هنوز هم شاعران و ادیبان بسیاری در پاکستان هستند که به زبان فارسی علاقه و اشتیاق دارند.
امروزه در برخی شهرهای پاکستان مانند پیشاور، کویته، دیروچترال زبان فارسی زنده ورایج است. اهل هزاره به زبان فارس تکلم می‌کنند. با این همه آن گونه که باید در پاکستان مردم علاقه‌مند زبان فارسی را فرا نمی‌گیرند . در مدارس، عدة فارسی آموزان رشته‌های علوم انسانی کم شده است. دانشجویانی که در دانشکده‌ها فارسی می‌آموزند فقط برای گرفتن نمره بیشتر، درس فارسی را انتخاب می‌کنند.
ایشان علل تضعیف زبان فارسی را در پاکستان ناشی از این عوامل می‌دانند:
گرایش دانشجویان به رشته‌های پزشکی و فنی و مهندسی که آیندة زندگی آنان را تضمین می‌کند.
کمبود کتب آموزشی زبان فارسی که مطابق استاندارد آموزشی جدید نیست و باید افزوده شود.
کاربرد زبان انگلیسی در ادارات دولتی که عرصه را بر زبان اردو هم تنگ کرده است.
مبهم بودن آینده دانشجویان رشته فارسی که سد مهمی برای انتخاب این رشته است.
اختیاری بودن درس فارسی و اجباری شدن زبان عربی از سال ۱۹۸۲ میلادی در پاکستان .
کهنه بودن محتوای کتب فارسی که فراگیری این زبان را برای دانشجویان دشوار کرده است.
ایشان همچنین چند پیشنهاد مطرح کرده‌اند که در زیر می‌خوانیم:
اکنون در پاکستان زبان فارس یک زبان خارجی محسوب می‌شود، لذا باید وضع آن بررسی شود.
دولت‌های فارسی زبان از جمله ایران به احیای آن کمک کنند.
از روش و سبک جدید برای تدریس استفاده شود تا زمینة فراگیری فراهم آید.
استادان زبان فارسی از ایران به پاکستان گسیل داده شوند.
به دانشجویان ممتاز بورس اعطا شود تا به ایران بروند و سفر مطالعاتی داشته باشند.
کتب مطالعاتی آنان تأمین شود و هر چند یک بار یک گردهمایی برپا شود.
استادان و دانشجویان فقط به زبان فارسی صحبت کنند و از زبان اردو برای تدریس کمک نگیرند
به موازات این اقدامات لازم است که دوره‌های بازآموزی فارسی در ایران و پاکستان برگزار شود.
(با این توضیح که این مورد اخیر چند بار در ایران برگزار شده است).
● بخش فارسی دانشکدة دخترانة فیصل آباد
خانم دکتر سیده اشرف ظفر رئیس بخش فارسی دانشکدة دخترانه فیصل آباد نیز سخنان شنیدنی دارد، ایشان می‌گوید:
ما از ترویج و گسترش زبان فارسی غافل هستیم و باید اعتراف کنیم که از میراث مشترک نیاکانمان محروم مانده‌ایم. چگونه می‌‌توانیم بدون تبحر در زبان فارسی کشف المحجوب را مطالعه و درک کنیم؟ و یا از آثار بابا فرید گنج بخش و میر سید علی همدانی و یا معمار پاکستان یعنی علامه محمد اقبال استفاده کنیم؟ و یا رباعیات ابوسعید ابوالخیر را بخوانیم. چرا نباید از شکوه و عظمت نیاکان خود بهره‌مند شویم. ما باید برای حفظ میراث نیاکان خود و تقویت زبان فارسی کوشش کنیم.
ایشان نیز چند پیشنهاد داشتند که به آن اشاره می شود:
تدریس زبان فارسی در سطوح مختلف آموزشی به اجرا درآید.
برنامة بازآموزی استادان فارسی از مقطع دبیرستان تا دانشگاه در تعطیلات تابستان باشد.
هر سال به نویسندگان بهترین کتب ادبی و عرفای واخلاقی به زبان فارسی جوایزی اهدا شود.
دانشجویانی که پس از فراغ از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته می‌شوند، تشویق شوند.
بنیاد زبان فارسی تأسیس شود تا مسائل و مشکلات مربوط به زبان فارسی بررسی و برای حل آنها اقدام شود.
آینده شغلی فارغ التحصیلان تضمین شود.
به دانشجویان و دانش آموزان رتبة اول مقاطع جوایزی از قبیل جوایز رومی، سعدی. اقبال و امام خمینی اعطا شود.
هر سال طبق قراردادهای فرهنگی و علمی مبادلة استاد و دانشجوی ایرانی و پاکستانی صورت گیرد.
آثار و احوال شاعران و بزرگان به زبان فارسی در مطبوعات منتشر گردد.
زبان فارسی تنها راه ایجاد رابطه ما با ملت ایران است واصل زبان و ادبیات اردو از زبان فارسی نشأت گرفته پس تلاش کنیم که میراث خود را که در زبان فارسی ریشه دارد، پاسداری کنیم.
شایان ذکر است که در این دانشکده در مقطع کارشناسی در درس اختیاری جمعاً ۱۵۰۰ تن ، درس انتخابی ۷۰ تن درس می‌خوانند، همچنین در مقطع دیپلم در فارسی انتخابی چهار تن و در درس اختیاری یکصد و سی تن مشغول درس خواندن هستند که چشم‌گیر است.● بخش فارسی دانشگاه بهاولپور
آقای پروفسور منیراحمد رئیس بخش فارسی این دانشگاه است، وی می‌گوید:
بخش فارسی دانشگاه بهاولپور در سال ۱۹۸۵ میلادی تأسیس شد و آقای پروفسور عبدالعزیز جاوید رئیس بخش بود. از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۷ شماره ۲۵ تن دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد (سال اول و دوم) مشغول تحصیل بودند. در زمان ریاست آقای یامین این عده دو برابر شدند ولی به علت کمبود امکانات آموزشی و کتب درسی از شمار دانشجویان کاسته شد و کار به جایی رسید که یا ترک تحصیل کردند و یا در دانشگاه‌های دیگر ثبت نام نمودند. ایشان کمبود استاد را مشکل دیگر ذکر می‌کند.
این دانشگاه ۷ استاد دارد و ۴۴ تن دانشجو در آن مشغول به تحصیل هستند.
یادآور می‌شود که در بهاولپور دو دانشکدة پسرانه و دو دانشکدة دخترانه فعال هستند، که آمار فارسی آموزان ان در درس اختیاری چشم‌گیر است ولی استاد زبان فارسی ندارند.
ایشان هم چندین پیشنهاد داشتند که به شرح صفحة بعد اشاره کرده‌اند. گرچه برخی از پیشنهادهای ایشان تکراری بقیة استادان و رؤسای بخش‌های سایر دانشگاه ها و دانشکده هاست لکن به جهت ادای امانت درج می‌شود.
● پیشنهادها
▪ تأسیس آزمایشگاه زبان فارسی، لزوم حضور یک استاد ایرانی ، برگزاری کلاس بازآموزی.
▪ زبان فارسی در پاکستان از مقطع ابتدایی آموزش داده شود.
▪ به دانشجویان طبق ضوابط زیر بورس اعطا شود:‌
۱) حضور مستمر در کلاس.
۲) داشتن نمره عملی در آزمون‌ها .
۳) نوشتن مقاله به زبان فارسی.
۴) نشان دادن علاقه به یادگیری زبان‌فارسی.
۵) شرکت در مسابقات علمی.
۶) نظر مساعد استاد دربارة وضع تحصیلی دانشجو.
▪ کتب درسی زبان فارسی مطابق با استانداردهای جدید تهیه و تدوین شود.
▪ اهمیت زبان فارسی و نقش آن در رشد و گسترش زبان اردو از طریق رسانه‌ها برای مردم بازگو شود.
▪ برگزاری دوره های بازآموزی استادان زبان فارسی.
▪ در مدارس خصوصی نیز زبان فارسی تدریس شود.
▪ استادان و فارسی آموزان تشویق و مورد حمایت مالی و معنوی قرار گیرند.
▪ استادان زبان فارسی ایرانی به پاکستان اعزام شوند و به عنوان استاد راهنما دانشجویان مقطع دکتری را راهنمایی نمایند و دانشنامة آنها در ایران صادر شود.
▪ مجلات و روزنامه‌های فارسی برای دانشجویان فرستاده شود.
● بخش فارسی دانشگاه بهاء الدین زکریای ملتان
آقای پروفسور محمد اسلم انصاری نمایندة دانشگاه یاد شده نیز در زمینة زبان فارسی و بخش فارسی آن دانشگاه اظهار می‌داشت:
دانشگاه بهاء الدین زکریا بخش فارسی ندارد. باید فکری کرد و چاره‌ای اندیشید تا بخش فارسی آن دانشگاه گشایش یابد.
زبان‌های محلی پاکستان ریشه در زبان فارسی دارند و تحت تأثیر این زبان بوده‌اند.
شعرای محلی تشویق شوند تا آن عده که با زبان فارسی آشنایی دارند، به این زبان شعر بگویند.
در نمایندگی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران چهار کلاس وجود دارد و فارسی آموزان در مقاطع ابتدائی و متوسطه و کارشناسی و کارشناسی ارشد درس می‌خوانند. آنان ۹ تن مربی زبان فارسی در خانة فرهنگ دارند که می‌توان از آنان برای دانشگاه ما استفاده کرد.
● بخش فارسی دانشکدة خاورشناسی دانشگاه پنجاب
آقای دکتر آفتاب اصغر رئیس بخش فارسی این دانشکده مطالبی به این شرح اظهار داشت:
▪ تاریخ افتتاح بخش فارسی این دانشکده به اندازه تاریخ خود دانشکده طولانی است که می‌توان به سه دورة متمایز بخش کرد:‌
ـ دوره اول: شامل دورة طولانی سلطه انگلیسی ها است که از سال ۱۸۷۰ م (تأسیس دانشکده) آغاز شده و تا سال ۱۹۳۶ م (پایان ریاست دکتر ولتر) ادامه داشته است.
ـ دورة دوم: شامل دورة‌ کوتاهی است که از پایان ریاست دکتر ولتر (۱۹۳۶ م) آغاز شده و با تأسیس پاکستان (۱۹۴۷م) پایان یافته است.
ـ دورة سوم: بعد از تأسیس پاکستان (۱۹۴۷ م) تا امروز ادامه داشته است.
در دورة اول علاوه بر مسئول بخش، شمس العلما، مولانا عبدالحکیم کلانوری (۱۹۱۶-۱۸۷۲ م) برجسته ترین استادان بخش فارسی عبارت بودند از استادان مولوی محمد الدین (۱۸۷۳-۱۸۹۸م) مولوی محمدالدین مختار (۱۹۲۲-۱۸۸۷م) ، سید اولاد حسین شادان بلگرامی (۱۹۳۸-۱۹۲۳م) البته آقای دکتر آفتاب اصغر صحبت‌های بسیاری کردند که چون مقاله به درازا می‌کشد،‌از ذکر آن صرف‌نظر می‌شود. این صحبت‌ها عمدتاً دربارة سه دورة یاد شده و ویژگی‌های آن بوده است.
در پایان، ایشان اظهارداشتند که «نشان سپاس» از جانب دولت ایران به بسیاری از استادان این دانشکده اعطا شده است،‌از جمله به استادانی نظیر: پروفسور مولوی، محمد شفیع، دکتر سید محمد عبدالله، پروفسور مقبول بیگ، پروفسور صوفی غلام تبسم، علامه سید وزیر الحسن عابدی، پروفسور فیروزالدین رازی و پروفسور دکتر عبدالشکور احسن. ناگفته نماند که آقای دکتر اکرم شاه (که با نگارنده نیز در تماس بود) مدتی به اتفاق دکتر بشیر حسین و دکتر آفتاب اصغر در این دانشکده تدریس می‌کردند.
آقای دکتر آفتاب اصغر می‌گفت پرچمدار فارسی معاصر مرحوم علامه سیدوزیرالحسن عابدی دانشیار فارسی تکلمی در بخش فارسی این دانشکده و شعارش این بود:
فارسی بخوانید، فارسی بنویسید، فارسی صحبت کنید.
در زمان صحبت آقای دکتر آفتاب اصغر، دانشکدة خاورشناسی دانشگاه پنجاب دارای ۶ تن استاد زبان فارسی بود و در دورة دکترای این دانشکده بیش از بیست تن و در دورة کارشناسی ارشد بیش از هفتاد تن مشغول تحصیل بودند.
● بخش فارسی دانشگاه آزاد علامه محمد اقبال لاهوری
آقای دکتر محمد صدیق شبلی مشاور آموزشی این دانشگاه که گاه و بیگاه کارکنان مرکز تحقیقات فارسی را می‌نواخت و به مرکز می‌آمد دربارة بخش فارسی و نیز زبان فارسی صحبت‌های شنیدنی می‌کرد، که از آن جمله است:
انحطاط زبان فارسی در هند همزمان با زوال سیاسی مسلمانان در آن سامان بود.
انگلیسی‌ها پس از استیلا بر هند لطمة جبران ناپذیری به فرهنگ مسلمانان وارد کردند.
زبان فارسی را در شبه قاره انگلیسی‌ها از رسمیت انداختند.
علامه اقبال فارسی را که نشانة مجد و عظمت مسلمانان در هند بود، زبان شعر خود ساخت.
تأسیس خانه‌های فرهنگ ایران در شهرهای بزرگ پاکستان در ترویج فارسی بسیار مهم است.
مطالعة ادبیات اردو هم بدون شناخت زبان فارسی و ادبیات آن ممکن نیست.
کتب تاریخ دورة اسلامی شبه قاره جملگی به فارسی نوشته شده‌اند.
به گفتة دکتر ریاض الاسلام، در آتیة نزدیک در پاکستان استادی پیدا نمی‌شود که از متون اصلی تاریخ که به زبان فارسی است، استفاده کند.
قسمت عمده آثار علامه اقبال (۶ مورد از ۱۰ مورد) به زبان فارسی است.
آموزش زبان برای اهداف مخصوص، روش جدیدی است که ما تهیة چهار مجموعة آن را به این صورت در نظر داریم: فارسی برای مورخان، فارسی برای پزشکان، فارسی برای استادان و فارسی برای مدارس دینی.
● بخش فارسی دانشکدة اسلامی راه‌آهن لاهور
رئیس بخش فارسی این دانشکده،‌آقای پروفسور محمد غضنفر علی ورائچ می‌گوید:
دانش آموزان و دانشجویان، دورة متوسط و کارشناسی را به زبان فارسی به صورت یک درس اختیاری می‌خوانند.
در صورتی که به دانشجویان بورس اعطا شود، شمار بیشتری از آنان درس فارسی می‌خوانند.
دانشجویانی که درس فارسی را جزو یکی از دروس‌های خود انتخاب می کنند برای کسب نمرة بیشتر و در نهایت رتبة بالاتر تحصیلی است . این پیشنهاد می‌کرد:
دوباره بازآموزی زبان فارسی در ایران برگزار شود و تا استادان فارسی زبان پاکستانی از نزدیک با محیط زبان فارسی آشنا شوند.
● بخش فارسی دانشکدة دولتی لاهور
رئیس بخش فارسی دانشکدة دولتی لاهور، آقای شکیل اسلم نیز این چنین گزارش می‌داد:
دانشکدة لاهور از سال (۱۸۶۴ م) تاکنون در زمینة‌ تدریس زبان فارسی فعالیت داشته است.
مشاهیر بزرگی چون مولانا محمد حسین آزاد، قاضی فضل حق، غلام مصطفی تبسم، دکتر ظهور احمد به بخش فارسی دلبستگی داشته‌‌اند.
در این دانشکده ۵ تن استاد دائم و ۴ تن موقت مشغول خدمت هستند و در دوره‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد جمعاً ۲۵ تن مشغول خواندن درس فارسی هستند.
● بخش فارسی دانشکدة اصغر مال ـ روالپندی
آقای پروفسور ممتاز حسین استاد بخش فارسی این دانشکده بیانات مبسوطی ایراد کردند که فقط پیشنهادهای ایشان را در این مقاله می‌آوریم:‌
لزوم تدریس زبان فارسی از مقطع دبیرستان به بعد.
اعطای بورسیه به دانشجویان از مقطع کارشناسی به بعد
پخش برنامة آموزش زبان فارسی از سیمای پاکستان
پخش اخبار به زبان فارس از سیمای پاکستان.
تدریس زبان فارسی در مدارس دینی پاکستان.
اجرای برنامه بازآموزی استادان فارسی پاکستانی در ایران.
اعطای گواهی‌نامه و اهدای جوایز به استادان ممتاز.
● بخش فارسی دانشکدة پسرانة اسلام آباد
آقای پروفسور جان عالم که به اتفاق در مجالس مثنوی خوانی هر هفته شرکت می‌کردیم نظر می‌داد که این اقدامات باید صورت گیرد:
اعطای گواهی‌نامه و جایزه به فارسی آموزان با استعداد و علاقه‌مند.
پرداخت حقوق به استادان زبان فارسی و تشویق استادانی که به زبان فارسی بیشتر و بهتر خدمت می‌کنند.
ارسال مجلات و روزنامه‌های فارسی برای کتابخانه‌های بخش های فارسی
فراهم ساختن شرایطی که تدریس زبان فارسی در دانشکده مایة افتخار باشد.
تشکیل انجمن‌های فارسی فعال در دانشکده‌ها و ایجاد رابطه بین آنان.
درج مقاله در مطبوعات و مطرح کردن ارزش و اهمیت زبان فارسی .
برگزاری شب‌های شعر فارسی (که البته در آن زمان ما چند جلسه برگزار کردیم).
برپایی همایش و جلسات سخنرانی برای استادان زبان فارسی (که چند جلسه برگزار شد).
اجرای برنامه به زبان فارسی در صدا و سیما .
● انجمن فارسی اسلام آباد
مرحوم دکتر سید سبط حسن رضوی که از نزدیک حدود یک سال با وی همکاری داشتم و به طور مستقیم با مجلة دانش به مدیریت ایشان همکاری نوشتاری و تصحیحی و غیره می‌کردم، مایة افتخار ما ایرانیان هم بود. هیچ یک از ایرانیان شاغل در آنجا خاطرة این مرد بزرگ را از یاد نخواهند برد. ایشان رئیس این انجمن بود، در عین حال در رایزنی فرهنگی کار می‌کرد. ایشان از چهل سال قبل زبان فارسی را در شبه قاره تدریس می‌کرد. وی سخنان شیرین و به یادماندنی می‌کرد و همواره مورد اعتماد و توجه رایزن فرهنگی و دیگر مسئولان بود. مردی بسیار وارسته، متقی، مؤمن به هدف،‌اندیشه ورز، خیرخواه و به نظر بنده بسیار مقدس بود. در قداست وی همین بس که به گفتة رایزن محترم پس از ابتلا به یک بیماری سحرگاه روزی ازخواب برمی خیزد خانواده خویش را جمع می‌کند و می‌گوید هم اکنون اسب سفیدی آمد با سواری (که گویا امام حسن مجتبی علیه السلام بوده‌اند). ایشان را دعوت به حق می‌کند. وی در کمال آرامش با خانواده خداحافظی می‌کند و به سرای باقی می‌شتابد. یادش به خیر و جایگاهش در جنان پر نور باد.
وی نیز پیشنهادهایی به این شرح مطرح می‌کرد:
زبان فارسی مانند گذشته از کلاس ششم در کلیة مدارس تدریس شود.
در دبیرستان‌ها اجازه داده شود که دانش آموزان از دروس فارسی و عربی یکی را به عنوان درس اختیاری انتخاب کنند و دروس رسم و نقاشی از گروه دروس عربی و فارسی حذفشود.
در دورة دبیرستان زبان فارسی همچون سابق به عنوان درس انتخابی تدریس شود.
در دانشکده‌ها هیچ گونه شرطی در ترکیب (combination) مواد درسی نباشد تا دانشجویان بتوانند فارسی یا عربی را نیز به عنوان یک واحد درسی انتخاب کنند.
در هر دانشکده حداقل یک تن به عنوان استاد زبان فارسی منصوب گردد.
در هر مدرسه و یا دانشکده‌ای
در دبیرستان‌ها اجازه داده شود که دانش آموزان از دروس فارسی و عربی یکی را به عنوان درس اختیاری انتخاب کنند و دروس رسم و نقاشی از گروه درس عربی و فارسی .
در دورة دبیرستان زبان فاری همچون سابق به عنوان درس انتخابی تدریس شود.
در دانشکده‌ها هیچ گونه شرطی در ترکیب (combination) مواد درسی نباشد تا دانشجویان بتوانند فارسی یا عربی را نیز به عنوان یک واحد درسی انتخاب کنند.
در هر دانشکده حداقل یک تن به عنوان استاد زبان فارسی منصوب گردد.
در هر مدرسه و یا دانشکده‌ای که کرسی خالی استاد زبان فارسی هست با تعیین استاد فارسی آن کرسی پر شود.
در دورة کارشناسی برای دانشجویان رشته‌های تاریخ اسلام و تاریخ شبه قاره درس فارسی به صورت واحد اجباری تدریس شود.
زبان فارسی در دوره‌های تربیت معلم (C.TB.TCB.ED) به عنوان یک درس دبیرستانی (Optional) برگزینند.
پایة استخدامی معلمان زبان فارسی و عربی با معلمان رشته‌های دیگر برابر باشد.
هرسال چند تن از معلمان و فارغ التحصیلان ممتاز زبان فارسی برای گذراندن دورة‌ دکتری و یا دوره‌های کوتاه مدت آموزش زبان مانند گذشته باهزینة جمهوری اسلامی ایران به ایران بروند.
جمهوری اسلامی ایران هر سال به دو تن از بهترین نویسندگان کتاب‌های فارسی در پاکستان، همچنین دو تن از پژوهشگران پاکستانی که بهترین کتاب تحقیقی را دربارة فرهنگ و ادب و هنر ایران و پاکستان نوشته باشند، جایزه بدهد.
خانه‌های فرهنگ سالی یکبار نمایشگاه کتب ادبیات فارسی چاپ شده در ایران را برپا کنند و با قیمت مناسب در اختیار علاقه‌مندان قرار دهند.
از طرف جمهوری اسلامی ایران به سی‌تن از دانش آموزان ممتاز کلاس دهم و به بیست تن دانش آموز ممتاز پایان دوره دبیرستان که فارسی را به عنوان درس اختیاری خوانده‌اند، به مدت دو سال کمک هزینة تحصیلی داده شود. به شرط آنکه زبان فارسی را به عنوان درس اختیاری در کلاس بالاتر نیز برگزینند (این عده برای استان پنجاب مناسب است در سایر استان‌ها به نسبت جمعیت برای فارسی آموزان برنامه ریزی شود).
جمهوری اسلامی ایران به کلیة‌دانشجویان کارشناسی ارشد رشتة زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه‌های پاکستان کمک هزینه تحصیلی مناسب اعطا کند.
کتاب‌های درسی فارسی که در مدارس، کالج‌ها، دانشکده‌ها و دانشگاه‌های پاکستان تدریس می‌شود با مطالب ساده و سودمند تدوین گردد و از به کار بردن واژه‌های نامأنوس در آنها پرهیز شود.
شعبه‌های انجمن زبان فارسی در سرتاسر پاکستان تأسیس شود.
● بخش فارسی مؤسسه ملی زبان‌های نوین ـ اسلام آباد
خانم دکتر شکفتة موسوی رئیس بخش فارسی این موسسه از خانم‌های فعال و از مدیران دلسوز از اسلام‌آباد به شمار می‌رفت. وی با آنکه ضایعه‌ای برایش پیش آمده بود، هیچ‌گاه محیط خدمتش را ترک نکرد. وی دربارة زبان فارسی صحبت‌هایی کرده است که به اتفاق مرور می‌کنیم:
مؤسسه ملی زبان‌های نین در سال ۱۳۴۹ شمسی تأسیس شد و یکی از مؤسسات ممتاز کشورهای آسیای جنوبی است. بخش فارسی از ابتدای گشایش مؤسسه و در مقطع دیپلم فعال است. مقطع گواهی نامه به فارسی تدریس می‌شود و دوره آن شش ماهه است و دورة دیپلم فارسی نیز ۱ سال است.
دوره مترجمی فعال است و مدت دوره آن ۵/۱ سال است و در حال حاضر در این مقطع چهار دانشجو درس می‌خوانند.
مقطع کارشناسی ارشد از سال ۱۳۵۱ شمسی شروع شد و دوره‌اش ۵/۲ دو و نیم ساله است (۶ ماه دورة آمادگی و ۲ سال برای دروس آکادمیک). شایان ذکر است که بخش فارسی مؤسسه تا سال ۱۳۵۸ در مقطع کارشناسی ارشد دانشجو می پذیرفت. پس از آن تعطیل شد. در سال ۱۳۶۷ مجدداً گشایش یافت و هم اکنون ۱۴ دانشجو در این مقطع به تحصیل اشتغال دارند.
استادان بخش فاریس این مؤسسه ۸ تن هستند. ایشان پیشنهاد خاصی مطرح نکردند.
● نتیجه
علل انحطاط زبان فاریس و بی‌التفاتی دولت به آن و مشکلات عدیده‌ای که آن را در طول سالیان متمادی تهدید کرده است همواره مورد تأیید و تأکید استادان بخش‌های فارسی دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها و سایر مراکز فرهنگی بوده است. مسلماً بررسی دقیق وضع زبان فارسی در یک مقاله میسر نیست، در این زمینه قرار بود نگارندة این مقاله یکی دو کتاب بنویسد. حتی منابع کافی هم پس از مدتها جست و جو فراهم کردم، لکن توفیق این موهبت نصیبم نشد. به هر حال هنگامی که تمدن و فرهنگ ایران وارد شبه قاره شد. با فرهنگ هند وئیسم یک برخورد جنجالی داشت. سرزمین شبه قاره مرکز این درگیری شد. در این جنگ به یاری عرفا، بزرگان و علمایی که از خراسان بزرگ آمده بودند، فرهنگ اسلام پا گرفت و کشور پاکستان طبق فرهنگ اسلامی تشکیل شد. زبان چنین فرهنگی فارسی بود،‌ زیرا زبان صوفیان و بزرگان و مروّجان اسلام فارسی بود. کتابخانة مرکز تحقیقات فارسی که این جانب در آن مشغول به کار بودم نزدیک به ۱۶ هزار کتاب خطی دارد که بعد از سال ۱۹۷۰ میلادی تأسیس شده است و اکنون بزرگترین کتابخانه در منطقه است و آثار ارزشمند مسلمانان در آن جمع آوری شده و شاهد زنده‌ای بر این مدعاست. اگر به نقشة جغرافیایی نگاه کنیم می‌بینیم که ایالت‌های سند و پنجاب با ایران و افغانستان همجوارند . پس معلوم می‌شودکه ما فرهنگ خود را به پاکستان صادر کرده‌ایم. سه اثر از آثار علامه اقبال فقط به اردوست حال آنکه هشت اثر وی به زبان فارسی است، که عبارت است از: اسرار خودی، رموز بیخودی، پیام شرق،‌زبور عجم، جاویدنامه، ارمغان حجاز، مسافر و پس چه باید کرد ای اقوام شرق.
خود اقبال گفته است : محصول زندگی من سخنان من به زبان فارسی است. اگر پاکستان این محصول را از دست بدهد و ما نیز بی‌توجه به آن باشیم،علامه اقبال و یک کشور اسلامی را از دست داده‌ایم.
پاکستان ملتی است که میراث هزار ساله دارد. باعث تأسف است که برخی از ایشان از فرهنگ خود بیگانه هستند و به آن اعتنایی ندارند. صاحبان صحاح سته هر شش تن ایرانی هستند. مرحوم میر سید علی همدانی و بزرگان دیگر ایرانی‌اند. به گفتة دکتر اکرم شاه «رحمتی که بر پاکستان نازل شده است از جانب ایران بوده است. دین هند ما را می‌بلعد ولی دین سالام دین رحمت و مغفرت است و ما را از قتل نفس نیز نفی فرموده است. بنابراین ما نباید به خود تلقین کنیم که زبان فارسی فقط زبان ایران و افغانستان و تاجیکستان است،‌بل زبان میراث ملی ما پاکستانی‌هاست. برماست که راه اقبال را ادامه دهیم و ادامة راهش نیز جز از طریق زبان فارسی میسر نیست».
از محتوای سخنان رؤسای بخش‌های فارسی و پیشنهادهایی که گاه و بیگاه در جلسات یا همایش یا حضور مطرح می‌کردند نتیجه می‌شود که با اشتراک مساعی می‌توان برخی مشکلات را که بسیاری از آنها تکراری هم بود ولی به رسم امانت آورده شده، برطرف کرد. همة ما پذیرفته‌ایم که آموزش یک زبان، کاری فنی و در واقع هنری است. باید شیوه‌ها و ابزارهای پیشرفتة آموزشی مورد التفات قرار گیرد و برنامه های آموزشی بازنگری شود. بازنگری برنامه های درسی نیز یکسان نیست. برای تحقق بازنگری راه‌های زیر پیشنهاد می‌شود:
الف) بخش‌های فارسی با دانشکده‌های ادبیات ایران ارتباط برقرار کنند و با همکاری یکدیگر به یک نقطه مشترک برسند و در اجرای بازنگری کتب درسی به طور مشترک اقدام کنند.
ب) به پیشنهاد بخش های فارسی ، کار بازنگری به وسیلة‌مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، انجام شود. مرکز تحقیقات توان اجرای این کار را دارد و از امکانات مناسبی نیز برخوردار است که این جانب ناظر بوده ام.
ج) ممکن است بخش‌های فارسی نخواهند رأساً کار بازنگری را انجام دهند و مایل باشند که دانشگاه‌های جمهوری اسلامی ایران این کار را انجام دهند.
د) بخش فارسی دانشکده‌ها یا دانشگاه‌ها راسا و با مساعدت مرکز تحقیقات این کار را انجام دهند و تصور می‌شود که این کار شدنی است و مرکز باید با بخش‌های فارسی همکاری کند.
شک نیست که کشورهای عربی برای ترویج زبان عربی هزینه‌های زیادی در پاکستان می‌کنند. ایران نیز باید این کار را بکند وگرنه از قافله عقب خواهد ماند و به لحاظ سیاسی هم زیان خواهیم دید. دولت پاکستان خواندن فارسی را منع نکرده، لکن عربی را اجباری کرده است.
تجدیدنظر در کتب فارسی هم مهم است.
اعتماد رؤسای بخش های فارسی باید جلب شود تا دانشجویان بیشتری در رشته زبان فارسی ثبت نام کنند.
آقای جاوید حسین سفیر پاکستان در ایران همین اخیر (در تاریخ آبان ۱۳۸۱) اظهار داشت :
«امنیت و پیشرفت اقتصادی تهران و اسلام‌آباد نیز به یکدیگر پیوسته است. لذا مردم پاکستان علاقة بسیاری در جهت بسط و گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهند. چنین احساسی در مقامات ایرانی هم مشاهده می شود. لذا ارادة سیاسی دو کشور نیز بر تقویت روابط در پنجاه سال گذشته استوار بوده است. لکن عامل طالبان تأثیر منفی بر روابط دو کشور داشت که اکنون این موضوع فیصله پیدا کرده و فضا برای تقویت روابط بین دو کشور فراهم شده است». (رسالت ـ ۶ آباد ۱۳۸۱ شمارة ۴۸۵۷)
به نظر می‌رسد اگر مجله‌ای منتشر شود و در آن اشعار اقبال، سعدی، حافظ، مولوی و دیگر شعرای فارسی زبان گنجانده شود بسیار مناسب است. این موضوع را رؤسای بخش‌ها مطرح کرده بودند.
نکتة مهم دیگر که در سراسر سخنان رؤسای بخش‌ها به آن تأکید می‌شد کمبود استاد متبحر زبان فارسی است که به طور جدی احساس می‌شود. این امر منحصر به دانشکده‌ها هم نمی‌شود بل کالج‌ها و دبیرستان‌ها هم مرتبط است. البته مشکل اول مربوط به بخش‌های زبان فارسی دانشگاه‌هاست لکن در گام بعدی باید وضع دانشکده‌ها و کالج‌ها و دبیرستان‌ها را هم در نظر گرفت.
یکی از راه حل‌ها این است که دانشگاهی که به استاد زبان فارسی نیاز دارد، رأسا استاد را استخدام کند و مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان و در واقع رایزنی فرهنگی در تأمین هزینة آن با دانشگاه‌ها همکاری کند.
راه حل دیگر اینکه مرکز تحقیقات فارسی استاد زبان در اختیار دانشگاه‌هایی که اعلام نیاز می‌کنند، قرار دهد که متأسفانه حتی در موردی که بنده معرفی شده بودم تهران نپذیرفتند و اظهار داشتند که بنده دکترا ندارم. حال اینکه این حقیر ۴۵ سال سابقة کار و تدریس ادبیات فارسی دارم و نویسندة رئیس جمهور وقت و سایر مقامات علمی و اجرایی کشور بوده‌ام . این ظلمی بود هم به بنده و هم به فارسی آموزان پاکستان، البته رایزن محترم هم بر اساس درخواست استادان پاکستانی (بنا به نوشتة خود) این درخواست را به شماره ۱۳۱۱-۸-۱. الف.ن تاریخ ۸/۷/۱۳۷۵ از مدیر محترم برنامه ریزی و گسترش زبان فارسی، آقای دکتر غلامحسین زاده کرد اما ایشان معتقد بودند که بنده باید در پیشاور درس بدهم لکن همین نکته را هم پاسخ ندادند. سؤال این است کسی که ۲۵ سال دبیر زبان فارسی بوده و در حالی که در مقطع کارشناسی ارشد، به گفتة رؤسای بخش‌های پاکستانی معنای «این چیست» را نمی‌دانند، نمی‌توانند تدریس کند؟ در صورتی که هم اکنون نیز در فوق برنامة دانشگاه تهران، جهاد دانشگاهی و بسیاری مراکز آموزشی ایران مشغول تدریس است؟
راه حل سوم اینکه از استادان ایرانی برای تدریس دعوت شود، اما نه رسما، البته این کار پیش‌بینی شده ولی تشریفات اداری هر دو کشور راه رسیدن به هدف را سد کرده است. منتها استادان بازنشسته ای هستند (همچون بنده) که التزام خدمت به دولت ندارند و علاقه‌مندند که آزادانه خدمت کنند و بدور از تشریفات اداری به پاکستان بروند و زبان فارسی را تدریس کنند، قدر مسلم این قبیل افراد پرسود و کم هزینه هم هستند. بدیهی است چنانچه این راه عملی شودو رایزنی فرهنگی هم همکاری کند، مشکل چند دانشگاه با تدریس یک تن در هفته به تناوب حل می‌شود.
راه حل چهارم اینکه به دانشجویان ممتاز بورس تحصیلی داده شود و آنان نیز کمک کنند. این امر هم سبب تقویت کادر آموزشی بخش مربوط می‌شود هم اینکه مشکل زندگی و استخدامی آنان در آینده حل خواهد شد. ضمناً این جانب آمادگی آن را دارم که در زمینه زبان فارسی در پاکستان تا دو جلد کتاب به قلم آورم.
ایرج تبریزی
مدرس دانشگاه و صدا و سیما
گرچه این مقاله بر اساس تجربه و تحقیق شخصی به قلم آمده اما برخی مستندات آن به قرار زیر است:‌
۱) سلسله مقالات این جانب در نشریة دانش پاکستان دربارة‌زبان فارسی و با عنوان:
«قله‌های برف بر سرنشسته در ادب فارسی» و «خرقة فاخر حماسه و عرفان بر قامت ادب امروز ایران»
۲) روزنامه رسالت ـ دوشنبه ۶ آبان ۱۳۸۱، صفحة ۱۳ امنیت و اقتصاد ایران و پاکستان در مصاحبه با سفیر پاکستان در ایران
۳) مضمونی از سخنان ارشاد، نسرین اختر، موقعیت زبان فارسی در پاکستان، نامة فارسی شمارة دوم، صفحة ۲۲۱ و ۲۲۲
۴) گزارش جلسة انجمن فارسی پاکستان، نامة فارسی، سال اول، شماره سوم، ص ۱۲۵
۵) اطلاعات، ۸ شهریور ۷۵، شمارة ۲۰۸۵۰ ویژه‌نامه سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی
۶) زبان دین، زبان فارسی، مقالة آقای دکتر علیرضا نقوی همکار این جانب در مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان چاپ شده در مجموعه سخنرانی های ایشان در مرکز تحقیقات یاد شده (بی‌تا و شماره)
۷) گزارش تفصیلی همایش رؤسای بخش‌های فارسی دانشگاه‌های پاکستان ـ مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان ـ اسلام آباد، ۲۹ و ۳۰ فروردین ۱۳۷۵ صفحات گوناگون
منبع : ایراس


همچنین مشاهده کنید