پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

نیاز به صلح و دیپلماسی


نیاز به صلح و دیپلماسی
● پیامدهای اعمال استراتژی جدید حماس
پس از پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی ژانویه ۲۰۰۶، این جنبش اسرائیل را به رسمیت نشناخت. اعمال این استراتژی در عرصه سیاست خارجی، فشارها و تحریم های بین المللی را به همراه داشت و موجب شد اقتصاد داخلی فلسطین دچار بحران شود.
اما در حوزه سیاست داخلی و توسعه طلبی های گروه های فلسطینی در عرصه حیات سیاسی بر وخامت اوضاع افزود و نوعی چالش درونی را میان گروه ها و بازیگران داخلی به وجود آورد. بخشی از این وخامت اوضاع در فلسطین به علتی باز می گردد که با حاکمیت بلامنازع حماس در کنترل غزه وکرانه باختری رود اردن با رهبری هنیه رقم خورد و چالش های تقابلی فتح را علیه خود موجب شد.
تردیدی نیست که استراتژی حماس در غزه بخشی از برنامه های سیاست داخلی این جنبش به حساب می آید که سیاست خارجی را هم در خود مستتر دارد. چرا که وجود و نقش بازیگری چون اسرائیل را نمی توان در حیات سیاسی این منطقه نادیده گرفت. شکی نیست که غزه به لحاظ استراتژیک، اهمیت اقتصادی فراوانی برای اسرائیل دارد که به کرات زیر آتش اسرائیل قرار گرفته است و حتی نقض مکرر آتش بس در این منطقه نتوانست متضمن تامین منافع اسرائیل باشد. اما ادامه سیاست داخلی، نتیجه یی را که عاید جامعه فلسطین کرده، چیزی جز تشدید جنگ ها و خصومت های داخلی نبوده است.
با درگیری مضاعف و رو به تزاید فتح و حماس شرایط ویژه یی بر غزه حاکم شد و بار دیگر فلسطین و این بار با بازی بازیگران داخلی به کانون دائم جنگ مبدل شد. بسیاری از تحلیلگران تسلیم غزه به حماس را استراتژی بلندمدت ابومازن تلقی کرده اند تا در پس آن مقاصد فتح و قدرت گیری دوباره این جنبش در رهبری حیات فلسطین حاصل آید. در سایه ضرورت به کارگیری همین استراتژی بود که بر دامنه چالش های دو گروه فتح و حماس در این منطقه افزوده شده و نقش همسایگان عربی فلسطین در حل بحران داخلی این کشور و مقدمات تشکیل دولت ائتلافی و وحدت ملی را، ضرورتی اجتناب ناپذیر نشان داد.
به رغم تلاش طراحان صلح عربی در مارس ۲۰۰۷، اقدام این رهبران بی نتیجه و روند آن با تداوم تنش ها عقیم ماند.
به این ترتیب شکاف در صف طراحان صلح پدید آمد و تلاش آنان نتوانست گره یی از کار فروبسته جامعه فلسطین که از زیاده خواهی های دو نیروی داخلی بود، بگشاید.
یک بررسی از انگیزه بازیگران داخلی فلسطین در زایش چنین بحرانی نشان می دهد که رویکرد حفاظتی، بخشی از استراتژی بازیگران داخلی بحران این کشور است که پیامد تقابلی را به همراه دارد. برای نمونه بخشی از سیاست های تقابلی حماس در عرصه سیاست داخلی در محافظت از موطن هنیه (غزه) و در پاسخ به زیاده خواهی و استراتژی اسرائیل و رویه های مسالمت آمیز فتح با این کشور تمهید یافته است. حملات گاه به گاه اسرائیل و اقدامات تهاجمی و مقابله به مثل فتح علیه حماس، نمونه بارز این پیامد است.
از دیگر سو بخشی از انگیزه بازیگران بحران داخلی به دفع و مهار سیاست های رقیبان داخلی باز می گردد که می توان از آن به استراتژی خودزنی و برادرکشی تعبیر کرد و البته این استراتژی هدف و پیامدی جز خارج کردن رقیب داخلی از گردونه حیات سیاسی و همچنین در انزوا قرار دادن و درخور تخطئه دانستن استراتژی و فعالیت یکدیگر ندارد. در وقت حاضر چنین انگیزه یی موجد فعالیت های ایذایی و تخریبی گسترده یی برای حماس شد.
با درگیری خشونت بار حماس با فتح، کنترل کامل غزه در نیمه دوم خردادماه به دست حماس افتاد. نتیجه شفاف این اقدام حماس پیامد قابل ملاحظه یی برای رهبران حماس و در راس آن اسماعیل هنیه به وجود آورده است. رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در اولین واکنش به اقدام حماس، مبادرت به انحلال دولت هنیه کرد و کابینه او را در معرض سقوط قرار داد. تردیدی نیست که این اقدام استراتژیک ابومازن، حیات سیاسی فلسطین را وارد مرحله جدیدی کرده که خطرات فراوانی را با خود به همراه دارد.
هم اینک وجود چنین شرایطی در حیات سیاسی فلسطین، نتیجه یی جز تشدید جنگ های داخلی و دخالت قدرت های دیگر منطقه و فرامنطقه یی در فلسطین ندارد و این مهم شاید به زعم رهبران فتح ناشی از ناکارآمدی هژمونی رنگ باخته حماس در اداره حیات سیاسی فلسطین باشد.
در شرایطی که سلام فیاض از سوی ابومازن برای تشکیل کابینه ماموریت یافته است، انتظار می رود که جنبش فتح در عقبگردی مضاعف به کانون قدرت باز گردد. به نظر می رسد که زمینه های چنین مقدماتی برای بازگشت دوباره فتح در اداره حیات سیاسی فلسطین آماده شده باشد. چنین نشانی در کنار مصالحه یی که رهبران فتح و در رأس آنها ابومازن در تعامل با رهبران عربی منطقه و قدرت های دیگر، نشان داده است، بیشتر به چشم می آید.
در وقت حاضر این امری است که حیات سیاسی فلسطین بدان نیازمند است. بدون تردید به کارگیری دیپلماسی بیشتر از هر رویکرد دیگر می تواند آرامش از دست رفته را به کانون سیاسی فلسطین بازگرداند که محققاً امری دور از دسترس نیست.
صلاح الدین هرسنی
منبع : روزنامه اعتماد