چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا
تیغ پرتابی - SLING BALDE
سال تولید : ۱۹۹۶
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : براندون راسر و دیوید ل. بوشل
کارگردان : بیلی باب تورنتن
فیلمنامهنویس : بیلی باب تورنتن، برمبنای نمایشنامهای نوشتهٔ خودش.
فیلمبردار : باری مارکوویتس
آهنگساز(موسیقی متن) : دانیل لانویس
هنرپیشگان : تورنتن، دوایت یوکم، ج. ت. والش، جان ریتر، لوکاس بلک، ناتالی کینردی، رابرت دووال و جیم جارموش
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۶ دقیقه
̎کارل چیدلدرز̎ (تورنتن) مردی است کمی کندذهن که بیشتر سالهای عمرش را در یک آسایشگاه روانی سپری کرده است. در دوازدهسالگی وقتی کشف میکند مادرش با مردی که هرگز او را قبلاً ندیده، سر و سری دارد، هر دوی آنان را میکشد. ̎کارل̎ از آسایشگاه اخراج میشود و در حالیکه عبرت گرفته، میگوید: ̎فکر میکنم هیچ دلیلی برای کشتن آنان نداشتم̎. او در یک شهر کوچک با ̎فرانک̎ (بلک) که پدرش مرده، آشنا میشود. ̎لیندا̎ (کینردی) مادر ̎فرانک̎ زن بیوهای است و بهنظرش ̎کارل̎ با وجود غیرعادی بودن، موجودی است مهربان و با او احساس نزدیکی روحی میکند. او که به ̎کارل̎ علاقهمند شده اجازه میدهد نزدشان بماند. ̎کارل̎ با ̎دویل̎ (یوکم)، دوست ̎لیندا̎ که مردی بیرحم، الکلی و کوتهفکر است آشنا میشود. ̎دویل̎ با ̎فرانک̎ و مادرش زشت و بیمارگونه رفتار میکند و به ̎کارل̎ اعتمادی ندارد...
● این فیلمی است با ضرباهنگ کند آشکارا غیرمعمول در سینمای آمریکا، حاصل بهکارگیری نماهای بلند و بیحرکت، و فضای کاملاً بومی آمریکائی (شهر کوچک، روزمرگی، خانواده و...) تورنتن تشخیص داده که این یکنواختی برازنده حکایت مردی است که حادثهای در سنین پائین، زندگیاش را تباه و عاری از معنا، انگیزه و هدف کرده است. نکتهٔ جالب و غیرمتعارف این حکایت آن است که او نه میگوید به سراغ چیزی باز گردد و نه اینکه چیزی را از نو شروع کند. حتی مرگی هم در انتظار او نیست. او تنها یکبار در روند زندگی بیرون از خود مداخله میکند تا پسربچهای که تنها دوستش است، مجبور نشود مسیر بیمقصد او را طی کند. این آدمی است که زمان بر او با معیار دیگر آدمها نمیگذارد و تیغ پرتابی فیلمی است که دنیایش را کوچک و قهرمانش را استثنائی اختیار میکند تا میزان ارتباط تماشاگرش را با خود محدود نگهدارد. دستاورد اصلی و بینظیر فیلم، خلق شخصیتی است که با تمام دیوانهها و عقبماندهها و چهرههای نامتعادل سینمای معاصر آمریکا فرق دارد. این شخصیت که خود تورنتن کارگردان و فیلمنامهنویس آن را بازی میکند، کسی است که یکسره جدا از پیرامونش بهسر میبرد، راهی به درون ذهنش نداریم و هرگز ـ حتی در آن اعتراف طولانی اول فیلم و تجدید خاطرهٔ کشتن مادرش و فاسق او ـ توضیح روانکاوانه و متقاعدکنندهای برای شخصیت او وجود ندارد. با آن قیافهٔ بیحالت، نگاههای ثابت که گوئی نمیبینند، حرف زدن پر امساک، لحن یکنواخت و عاری از احساس و راهرفتن سنگین و بیشتاب، او هم میتواند مسخره بنماید و هم صاحب کنترلی تزلزلناپذیر بر رفتار خود. تورنتن این شمایل سکوت و سکون را بینقص و عالی میآفریند و ما را وا میدارد دو ساعت و اندی هم راهیاش کنیم بدون اینکه بدانیم چرا، تو گوئی هیبت سنگی و ̎تیک̎های صوتیاش به اندازهٔ مثلاً ژستها و طرز بیان مارلون براندو فریبنده است. نمونهای از تقلیلگرائی بیپروا که میتواند حتی برای روبر برسون هم جالب باشد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران دولت سیزدهم رئیسی رافائل گروسی دولت رئیس جمهور رهبر انقلاب اصفهان مجلس شورای اسلامی انتخابات شورای نگهبان مجلس
سلامت هواشناسی بارش باران تهران شهرداری تهران قتل حجاب سیل پلیس آموزش و پرورش فضای مجازی شهرداری
خودرو مسکن حقوق بازنشستگان مالیات سایپا قیمت طلا قیمت دلار ایران خودرو قیمت خودرو بازار خودرو بانک مرکزی بورس
نمایشگاه کتاب تلویزیون سینما تئاتر دفاع مقدس سریال سینمای ایران موسیقی کتاب
دانش بنیان اینوتکس دانشگاه آزاد اسلامی
رژیم صهیونیستی جنگ غزه غزه فلسطین رفح حماس آمریکا روسیه چین ترکیه نوار غزه اوکراین
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر ذوب آهن لیگ قهرمانان اروپا نساجی لیگ برتر فوتبال ایران بازی لیگ برتر ایران سپاهان جواد نکونام
هوش مصنوعی اپل سامسونگ آیفون گوگل مایکروسافت باتری ناسا فضاپیما
بیماران خاص استرس کاهش وزن بیمه زیبایی دندانپزشکی فشار خون