یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


کرمی که نمی‌خواست رازش فاش شود


کرمی که نمی‌خواست رازش فاش شود
نویسنده : کلهر - فریبا
نقاش : مفاخری - علیمشرفی - رامینمیرمحمدی - نیلوفر
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۰/۰۱/۱۹
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۶
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۵۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۵۹۴۱-۱۶-۴

این قصه از مجموعه 'قصه‌های یک دقیقه‌ای 'ماجرای پادشاهی است که برای یافتن صاحب شلواری که باد, آن را در بالکن قصرش انداخته بود, به دروغ پاداشی تعیین می‌کند تا همه حیوانات جمع شوند, اما شلوار اندازه هیچ یک از آنها نیست تا این که کرمی پیدا می‌شود که خود را در پتویی پیچیده است .برای پوشاندن شلوار, پتو را کنار می‌زنند و در کمال ناباوری می‌بینند کرم یک پا دارد .کرم می‌گوید سال‌ها است با پیچیدن پتو به دور خود راز نداشتن یک پا را پوشانده‌ام اما اکنون رازم بر ملا شده باید پاداش را به من بدهید .