یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نگاه انتقادی به دوره اخیر جشنواره مستند کیش


نگاه انتقادی به دوره اخیر جشنواره مستند کیش
جشنواره های سینمایی در جهان و ایران از زوایای گوناگون می توانند مورد بررسی قرار گیرند از جمله مدیریت و برنامه ریزی و سیاست گذاری و داوری و انتخاب و مشکلات اجرایی. نقد مدیریت جشنواره ها یا سیاست گذاری ها و غیره برای ما حیاتی است.
ما در دوران پر از تغییر و تحول زندگی می کنیم و در این دیگ جوشان، چه بسا اقداماتی سیاست زده، سبب ضربات جبران ناپذیری بر فرآیند منطقی تحول معقول در همه حوزه ها از جمله اداره یک جشنواره فیلم می شود. می خواهم در این نوشته صدماتی که این تغییر ذائقه بر پیکره سینمای مستند وارد آورده و با تعطیلی یا تغییر مدیریت پاره یی از جشنواره ها، فضای تنفسی این سینما را به شماره افکنده اشاره کنم و مصداق من نیز برای تبیین ضرورت کلی بررسی وضعیت مدیریت جشنواره ها و تغییرات آن، همین هفتمین جشنواره بین المللی سینمای مستند کیش است که اخیراً با تغییر مدیریت برگزار شده و بعد از تعطیلی تعدادی از جشنواره های فیلم مستند کوتاه نظیر یاد و یادگار، ضربه دیگری بوده بر سینمای مستند. در این نوشته ابتدا درباره معنای این تغییر مدیریت و سپس درباره نتایج آن حرف می زنم.
▪ اولاً شائبه آنکه من از دوستان کامران شیردل هستم باید برطرف شود. بدون تردید من سینمای مستند او را مهم می دانم و به او احترام می گذارم اما اگر قرار بر جست وجوی سابقه باشد اتفاقاً منطقی است که از او دلخور باشم. شیردل در دوره آخری که جشنواره کیش را برگزار کرد، از من دعوت کرده بود تا داور بخش مسابقه اصلی باشم. به سبب مشغله امکان اجابت تقاضای او فوراً رخ نداد و مدتی نتوانستم با او تماس بگیرم و او هم یک داور خارجی یا ناصر تقوایی را گویا جانشین من کرد. در نتیجه من حتی یک بار هم شیردل را ملاقات نکرد ه ام و البته از اینکه مرد آداب دانی چون او مثل یک ژنرال رفتار کرد خشنود نبوده ام...
▪ مدیریت کامران شیردل در جشنواره کیش، مثل هر مدیریتی قابل انتقاد است. اما یک ژنرال هرچه باشد یک ژنرال است. او از اهالی سینمای مستند بود و همان طور که گفتم نه یک گماشته حرف شنو بلکه ژنرالی چهارستاره و فرماندهی لایق بود.
▪ ساختاری که او برای جشنواره کیش در نظر گرفته بود، همه فعالیت ها را گرد برجسته کردن دیدن فیلم های مستند، بحث و گفت وگو درباره آنها و ایجاد فضای نقد و بررسی جدی و تخصصی سینمای مستند و آشنایی مستندسازان با هم جمع می کرد.
بدین ترتیب جشنواره مستند کیش هر سال بدل به آینه سینمای مستند ایران و توان و قوت هایش و نیز مشکلات آن و آنچه باید اصلاح می شد و تحول می یافت، شده بود. چنین بود که در آن شش دوره، لااقل در فضای کیش و دوران برگزاری فستیوال، گرما و اشتیاق موج می زد، بهترین فیلمسازان و بهترین تحلیلگران و کارشناسان سینمای مستند و بهترین داوران و اهل سینمای مستند گرد می آمدند و جشنواره برای بهترین جوان های مستندساز به یک فرصت مفید آموزش و تبادل نظر بدل می شد.
در تهران و جشنواره ها امکان همنشینی و سرکردن فیلمسازان و کارشناسان در مدت زمانی بیشتر از چند ساعت نیست اما در کیش چندین روز آنان با هم سر می کردند و چون فضا درست رهبری می شد، گفت وگوها ثمربخش می شدند. شیردل توانسته بود با اتوریته و اعتبار خود از یک جشنواره دولتی یک فستیوال مستقل آبرومند فراهم آورد. وجه اجتماعی فیلم های جشنواره کیش، اگر هم غالب بود نه تنها قبیح نبود بلکه حسن آن بود و می توانست سطح فیلمسازی مستند دریایی و گردشگری خلیج را فرا ببرد و با شعور و تفکر همراهش سازد. بدیهی است شیردل مثل هر ژنرالی مشکلات و خطاهای فرماندهان خودرای را هم داشت. کمتر مشورت می پذیرفت و می خواست ستاره درخشان اداره یک تنه جشنواره باشد.
● تغییر مدیریت چه تغییراتی در جشنواره کیش ایجاد کرده است؟
▪ در وهله اول یک جشنواره واقعی را بدل به یک جشنواره مجازی و نمایشی کرده است. چیزی که در این دوره اهمیت نداشت نمایش فیلم ها، جلسات گفت وگو و نشست و شور و اشتیاق جدی برای گردآوردن بهترین آثار مستند بود. در جشنواره هیچ چهره معتبر و مهم سینمای مستند ایران از پیر و جوان دیده نمی شد؛ نه کارشناسان و نه فیلمسازان ناموری که حامل میل به گفت وگوی تحلیلی و آموزنده باشند و چیزی به سینمای مستند بیفزایند یا محل دادوستد تجربه و خلاقیت باشند.
بی توجهی به افرادی هم که بودند، حد و اندازه نداشت. توهین به فیلمسازان جوان و افراد اهل سینمای مستند یکی دو تا نبود و می توان سیاهه یی از جزئیات این بی اعتنایی و بی اعتباری ارائه داد.
▪ حتی یک جلسه نشست جدی برگزار نشد.
▪ مهمتر از همه باید پرسید اصلاً این سازوکار و این گزینش ها و این فیلم ها چه چیز به سینمای مستند ما افزود و آیا جشنواره آینه سینمای مستند ایران بود؟
▪ جدا از اغتشاش در نمایش فیلم و اعلام مغشوش نام بهترین فیلم برنده و روشن کردن چراغ هنگام نمایش فیلم ها و تلاش برای نشان ندادن فیلم سودابه مجاوری و... هزار و یک نمونه جزیی که اگر لازم باشد یکایک آن را به طور مشروح ذکر خواهم کرد و جدا از تبعیض و توهین به داخلی ها، حتی مدعوین خارجی آلن ژلادو، پاسکال ریوت و د میشل هم با آن مصاحبه رسوایی آور مطبوعاتی با شرکت افرادی کمتر از یک دست و ترجمه توام با سانسور پرسش ها که بالاخره مجبور به گفت وگو به زبان انگلیسی با آنها شدم، مصون از بی حرمتی نماندند. آیا واقعاً مشکل صرفاً جزئیات مطرح شده در این جا و آنجا درباره بحران یک مدیریت نادرست است یا اساساً نگرشی خاص بر جشنواره ها و یارکشی ها حاکم است؟
احمد میراحسان


همچنین مشاهده کنید