شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

دولت عقل


دولت عقل
اخیرا بعضی از مسئولان دولت و حامیانشان برای دفاع از سیاست خارجی دولت کنونی به نقد سیاست خارجی دولت اصلاحات پرداخته و حرف های عجیب و غریبی مطرح می کنند و بدیهیات مربوط به سیاست خارجی ، امنیت ملی و منافع ملی راهم به زیر سوال می برند. نگران کننده ترین احتمال آن است که تصور کنیم واقعا گویندگان و نویسندگان این مطالب باور دارند که سیاست خارجی کنونی برای کشور مصونیت و امنیت و فرصت ایجاد نموده و احتمالا سیاست خارجی گذشته باعث افزایش تهدید و کاهش عزت کشور بوده است. با فرض صداقت حداقل بخشی از این گویندگان و نویسندگان در اظهاراتشان، بنا دارم با طرح چند مسئله ادعاهای مطرح شده در مورد نقش سیاست خارجی دولت اصلاحات و سیاست خارجی دولت کنونی را در تحدید و تشدید تهدیدات علیه امنیت ملی و منافع ملی ایران مورد بررسی قرار دهم. متن حاضر سومین مقاله از این دسته است . هدف این مقاله بررسی تحریم های اقتصادی ایران در طی سال های پس از انقلاب اسلامی و بخصوص در دوره دولت اصلاحات و دوره کنونی و توضیح درباره دو گزاره رایج در میان مسئولان کشور درباره تحریم ایران است. دو گزاره مهمی که به کرات توسط مسئولان دولتی تکرار می شود و ضمن آنکه کاملا با واقعیت فاصله دارد، باعث پنهان شدن نتایج خطرناک سیاست خارجی اشتباه دولت کنونی برای کشور می شود.
▪ گزاره اول حکایت از آن دارد که: تحریم های اقتصادی ایران در گذشته برای منافع ملی کشور هیچ مشکل مهمی ایجاد نکرده است؛ بلکه برعکس باعث شده که متخصصان ایرانی تحریک شده و دست به تلاش هایی بزنند که در شرایط بدون تحریم عملی نبوده است.
▪ گزاره دوم حکایت از آن دارد که: تحریم اقتصادی مسئله جدیدی نیست بلکه از اولین روزهای پس از انقلاب اسلامی همواره و به رغم هرسیاستی که تهران اتخاذ کرده وجود داشته وهنوز هم وجود دارد. تلاش خواهد شد که جنبه های خلاف این دو گزاره شکافته شده و همچنین توضیح داده شود که چرا هرچند ایران در تمامی سال های پس از انقلاب گرفتار تحریم هایی بوده اما امروز کشور در معرض بدترین و خطرناک ترین تحریم ها،پس از انقلاب اسلامی قرار گرفته است.
۱) تحریم اقتصادی برای هرکشوری خسارت بار، مخرب و گاه خطرناک است . در دنیای امروز تحریم های اقتصادی به هرشکل آن ، برای هرکشوری و در هر حدی خسارت بار و مشکل آفرین است وتحریم های علیه ایران نیز در تمامی سال های پس از انقلاب اسلامی کم و بیش چنین تاثیراتی داشته است.این ادعا به معنای آن نیست که متخصصان توانای ایرانی بخش های زیادی ازاین خسارت ها را کاهش نداده و بخشهایی از تحریم ها را خنثی نکرده اند، بلکه به معنای آن است همین متخصصان از خدمات بسیار نتیجه بخش تری برای کشور به دلیل عدم دسترسی به علوم و فنون مورد نیازشان محروم شده و جامعه نیز به همین خدمات محدود آنان دل خوش کرده است . آنان در شرایط ارتباطات باز اقتصادی و علمی و صنعتی می توانستند فرصت های بسیاربیشتری برای توسعه کشور فراهم کنند و در واقع یکی از نتایج تلخ تحریم های ایران ، از بین رفتن همین فرصت های شگرف توسعه در ایران است.
برای روشنتر شدن موضوع به چند جنبه مهمتر آن اشاره می شود: تحریم های مخرب و تلاش های بی سرانجام، تا مرز نابودی. تجربه کره شمالی مسلما خیلی بی انصافی خواهد بود اگر علل پیشرفت های ایران در زمینه های نظامی و هسته ای و غیره را به حساب تحریم بگذاریم و ادعا کنیم که متخصصان ایرانی در شرایط تحریم برسرعقل آمده و مجبور می شوند که کارهای بزرگ انجام دهند. مسلما پیشرفت های ایران مدیون نیروی متخصص متعهد و ملی ایرانی است که در سال های پس از انقلاب اسلامی بیشتر ، عالم تر ، تواناتر و متعهدتر از هر زمان شده اند و درهمه زمینه ها به موفقیت های برجسته ای رسیده اند. بی تردید وجود نیروی انسانی متخصص و جوان و توانای ایران، از نعمت های بزرگی است که سال هاست کشور را آماده جهش های اقتصادی بزرگ کرده است و متاسفانه به دلیل بیراهه رفتن مسئولان، ملت بزرگ ایران از نتایج این نعمت بزرگ محروم مانده اند.
مسلما متخصصان در شرایط تحریم هم کارهای بزرگی انجام داده اند و می دهند اما درشرایط عدم تحریم و کاهش حساسیت ها نسبت به ایران و شرایط اعتماد سازی با جامعه جهانی می توانند کارهای خیلی بزرگتری انجام دهند هم چنانکه در دوره دولت آقای خاتمی نشان دادند که چنین می کنند. اگر قرار بود که کشوری دراثر تحریم و انزوا به پیشرفت و موفقیت برسد باید کره شمالی به عنوان منزوی ترین کشور جهان ، مظهر پیشرفت و توسعه جهان می شد. اما واقعیت این است که کره شمالی در اثر تحریم از موقعیت بسیار خوش نام قهرمان ضد آمریکایی جنگ کره، به یکی از فقیر ترین و تحقیرشده ترین کشورهای آسیایی بدل شده است. رهبران کره شمالی به قیمت دست یابی به تسلیحات نظامی موثرتر با کمک صنایع از رده خارج شده شوروی سابق و همچنین تولید تدریجی مواد مورد نیاز دو یا سه کلاهک هسته ای، به امید واهی عزت و اقتدار و امنیت ، تحریم را کشورشان را قابل تحمل تصورکردند و در عمل همه هستی ملی ، امنیتی و عزت کشورشان را برباد دادند؛ مردم کشورشان را به اوج فقر و تهی دستی کشاندند؛ به نهایت ذلت و تحقیر در برابر آمریکا تن دادند و به کمک های اندک بلاعوض آمریکایی ها دل خوش کردند. هرچند کره شمالی بهیچوجه از نعمت متخصصان برجسته ای چون متخصصان ایرانی بهره مند نبود اما آنچه کره شمالی را ازیک قهرمان ضد آمریکایی به یک کشور تحقیر شده زیر دست و پای آمریکا بدل کرد، استراتژی غلطی بود که به خاطر آن انزوا و تحریم ها را به توهم کسب عزت در اثر توان هسته ای به جان خریدند و نهایتا همه اعتبار کشورشان را نابود کردند. ( دراین مورد قبلا نوشته ام و درفرصتی باز هم خواهم نوشت.) جهش های بزرگ علمی ، صنعتی و توسعه با رفع مانع تحریم ، تجربه چینی در دو دهه گذشته ، تلاش برای رفع موانع دسترسی به صنایع و تکنولوژی های برتر یکی از مقدماتی ترین برنامه های استراتژی توسعه چین بوده است.
چینی ها حداقل دو دهه است که آموختن مدیریت توسعه و کسب تکنولوژی برتراز کشورهای پیشرفته را سرلوحه کار خود قرار داده اند و به این نتیجه رسیده اند که بدون دسترسی به این حوزه ها قادر به پیشرفت واقعی نیستند. آنها سالهاست که به قیمت بردباری های سیاسی بین المللی و به قیمت تولید ارزان و تدریجا با کیفیت همه چیز و برای همه سفارش دهندگان در کشورشان ، دائما درحال یادگیری روش های پیشرفته و جذب علوم و فنونی هستند که پیش از تحول دهه اخیر ورودش به چین ممنوع بود. چینی ها سال ها پیش دریافتند که با دانش و فنون بومی و اقتباس شده از صنایع کهنه اتحاد شوروی قادر به پیشرفت نیستند و انزوا و تحریم باعث عقب ماندگی همه جانبه کشورشان شده است . آنان تصمیم گرفتند واقعا پیشرفت کنند و بزرگ شوند و دراین راه قبل از هرچیزی از جمله سیاست خارجی و تبلیغات سیاسی به دست یابی به صنایع و فنون پیشرفته اولویت دادند. آنان بناداشتند که ابرقدرت شوند و راه رسیدن به چنین موقعیتی را بازکردن درهای بسته صنایع و تکنولوژی های جدید به روی کشورشان می دانستند.
اکنون پس از یک دوره ۱۵ ساله می توان گفت که چینی ها موفق شده اند و موفقتر هم خواهند شد. مسلما چینی ها دردوران تحریم همه تلاش های خود رابکار گرفته بودند و سعی داشتند که از همه متخصصان و علوم و فنون خود برای دست یابی به صنایع برتر استفاده کنندو هرچه می توانند اختراع و اکتشاف و تولید کنند. مدیران عالی موفق امروز چین، در آن دوره برای خود کفایی کشور تلاش می کردند اما حاصل همه تلاش آنان بسیار ناچیز بود. همان مدیران جدی نظام مقتدر سوسیالیستی چین به این باور رسیدند که باید مسیر و استراتژی خود را تغییر دهند و پیش از ادعاهای بیشتردر مورد قدرتشان، ابزار بزرگی خود را فراهم نمایند. اگر امروز چینی ها بسیار موفق تر از دو دهه پیش عمل می کنند، اقتدار و عزت خیلی بیشتری بدست آورده اند و محکمتر از گذشته موضع می گیرند و به توسعه نفوذ خود در جهان فکرمی کنند،به دلیل تغییر مدیریت یا حکومت یا حتی تغییر جاه طلبی های سیاسی و بین المللی آنان نیست بلکه به دلیل تغییر استراتژی آنان برای قدرتمند شدن و توسعه است.
چینی ها دریافتند که تحریم حتی در کمترین حد آن که کنترل ورود تکنولوژی های برتر به کشورشان بوده است بسیار خسارت بار است و راه برتر شدن آنان را در دنیای امروز بسته است و باید راه حلی برای برون رفت از این موقعیت پیدا کند. چینی های در ده سال گذشته هزینه های زیادی بابت استراتژی جدید خود درحوزه های سیاسی و بین المللی پرداخته اند و حتی در مقاطع حساسی مانند اجرای قرارداد ساخت تاسیسات هسته ای اصفهان به دوستان خوبی مانند ایران هم به آسانی پشت کردند اما براستراتژی خود پای فشردند. هرچند برای بسیاری چون ایرانی ها بسیار گران بود اما امروز می توان گفت که استراتژی چین برای توسعه ملی اگر به نفع دیگران نبوده برای توسعه چین ضروری و موثر بوده و این کشور در مقابل اعتماد سازی با جامعه جهانی ، امکانات بسیار گسترده ای حتی از آمریکا برای رسیدن به اهدافش در جهت توسعه کشورش کسب نموده است .
خسارت های پنهان تحریم ها ایران مسلما توسعه ایران نیز همچون چین دهه هشتاد و کره شمالی ،خسارات بسیار زیادی به دلیل عدم دسترسی کشور به تکنولوژی های برتر متحمل شده است . اگر در دهه اول پس از انقلاب ، حکومت ایران آنقدر گرفتار ساماندهی کشورو جنگ بود که توسعه در درجه اولویت بعد قرارداشت اما دست اندرکاران توسعه پس ازجنگ به روشنی خسران ناشی از عدم دسترسی ایران به تکنولوژی ها و صنایع پیشرفته را درک می کردند. بسته بودن راه های ارتباط آزاد و متقابل صنایع ایران با جهان صنعتی همواره متخصصان ایرانی را در بن بست های سختی در مسیرهای توسعه گرفتار کرده است. سال های پیش در سمت معاون وزیر خارجه ، درجمع مدیران شرکت های مرتبط با تکنولوژی اطلاعات و اطلاع رسانی از ناتوانی آنان برای گرفتن بازاری درجهان گلایه کردم . گفتم هند در سال ۱۳۷۸حدود ۵۰۰ میلیون دلارصادرات نرم افزار داشت و شما گفتید که متخصصان ایرانی می توانند موفقتر هم باشند. ظرف سه سال سهم هند در بازارجهانی نرم افزار به ۵ میلیارد دلار رسید، حالا به ۱۰ میلیارد دلار رسیده و قرار است تا سال ۱۳۹۰ ( ۲۰۱۰) به سالی ۵۰ میلیارد دلار برسد، یعنی بیش از همه صادرات نفت و گاز ایران ، اما شما همچنان کاری نکرده اید و ایران همچنان سهمی در جهانی بازار تکنولوژی ارتباطات و نرم افزار ندارد. یکی از مدیران حاضر با تلخی پاسخ داد که مقصر سیاست خارجی است . شما در این دولت کارهای بزرگی کرده اید و موفق شده اید بسیاری از راه ها را به روی اقتصاد و توسعه ایران بازکنید اما همچنان درهای مهمی بسته مانده است . چرا باقی این راه را نمی روید؟
چرا مشکلات کشور با آمریکا راکم نمی کنید تا تحریم های آمریکا کاهش یابد. شما اندکی دیگر از این موانع را برطرف کنید تا ما نشان دهیم که دراین زمینه چقدر تواناتر هستیم. شما تحریم های آمریکا را کاهش دهید، ما با کمک متخصصان ایرانی و ایرانی های متخصص در کشورهای دیگر باقی راه را می رویم و بخش مهمی از بازار جهان و از جمله آمریکا را می گیریم و به پیشرفت های مهمی می رسیم . به او گفتم که به ما اجازه داده نمی شود که بیش از این در مسیر حل مشکلات با آمریکا پیش برویم اما عملا ما توانسته ایم با تدبیرهای سیاسی نقش مخرب تحریم های آمریکا را خنثی کنیم . حداقل برای کار اقتصادی با کشورهای دیگر برخلاف گذشته هیچ مانع مهمی وجود ندارد. او گفت اشتباه می کنید. در تکنولوژی های پیشرفته و بخصوص در تکنولوژی ارتباطات که آمریکا حرف اول را می زند و امکان ردیابی و کنترل فعالیت دیگران برای آمریکا وجود دارد تاثیر تحریم ها شدید است . او گفت ما متخصصان ایرانی این حوزه عملا برای صدور خدمات کامپیوتری تلاش می کنیم اما زندگی ما دربیرون ایران بسیار سخت و تحقیر آمیز است. ما مثل کارگران غیر قانونی عملا به صورت پنهان کار و زندگی می کنیم. به قیمت هایی گاه کمتر از یک سوم چینی ها و هندی ها خدماتی بهتر از آنان را می فروشیم ، اما مجبوریم کارمان را به نام یک عده بیکاره در کشورهای عربی خلیج فارس و مالزی و جاهای مشابه بفروشیم که سود اصلی را می برند. نه تنها نمی توانیم تبلیغ کنیم و نام ایرانی را به شهرت جهانی برسانیم بلکه نام و ملیت خودمان را پناه کنیم. تازه هر روز هم دعا می کنیم که همین وضع باقی بماند و کسی نفهمد که این کارهای بزرگ را ما ایرانی ها انجام می دهیم چون دراین صورت همین راه سخت زندگی ما هم سد خواهد شد. جز این تنها راه دیگر ما مهاجرت از ایران است که آنرا نمی پسندیم.
او اضافه کرد که البته تنها نتیجه تلخ تحریم این نیست که متخصصان این صنعت قادر نیستند کالای خود را در بازارهای جهان خوب بفروشند و به درآمد متناسب برسد و در نتیجه کارهایشان را توسعه بیشتر بدهند، بلکه واقعیت این است که متقابلا محدودیت های تحریم مانع دسترسی متخصصان ایرانی به بسیاری از پیشرفت های علمی و صنعتی با درجه اهمیت بالاتر می شود. این وضع باعث می شود که متخصصان ایرانی که از هندی ها و چینی ها تواناترند در حوزه محدودی درجا بزنند و به حوزه های درجه یک راه پیدا نکنند. با ابراز تاسف ،توضیح دادم که متاسفانه به دولت اصلاحات اجازه حل مشکلات با آمریکا داده نمی شود و داده نخواهد شد اما امیدوارم که باکارهای موفقی که دراین دوره انجام شده همه درک کرده باشد که می توان ضمن حفظ اصول و ارزشها، منافع ملی خیلی بیشتری با اعتماد سازی با دیگر کشورهای جهان برای کشورمان تامین کرد و حتی خیلی وقت ها کشورهای قدرتمند را به انعطاف و سازگاری با منافع ملی کشور واداشت . هرچند هرگز سخنان او فراموش نشد اما کاربیشتری نیز برای حل این مشکل تا پایان دوره ممکن نگردید.. گفته های او به روشنی نشان می دادکه تحریم های دیگران علیه ایران تا چه حد روزنه های مشکل آفرین پیدا و پنهان دارد و چگونه هرچه ایران به سمت قله های توسعه و پیشرفت گام های بلندتری برمی دارد، ضرورت حل مشکلاتش با جهان افزایش بیشتری می یابد . پیشرفت های کنونی علمی و صنعتی کشور، مدیون اعتماد سازی باجهان پیشرفت های ایران درحد تکنولوژی های حساس کنونی که البته فاصله زیادی با تکنولوژیهای روزآمد و پیشرفته درجهان صنعتی دارد، تنها به قیمت اعتماد سازی های نسبی دولت آقای خاتمی و درفضای گسترش همکاری های جهانی محقق شده است. ساده لوحانه است اگر تصور شودکه متخصصان و دانشمندان ایرانی درشرایط تحریم عزمشان جزم تر شده و ناگهان تصمیم گرفته اند که همه چیز را دوباره در کشور اختراع و تولید کنند و این عزم جزم به طرز معجزه آسایی به پیشرفت های صنایع هسته ای و نظامی و صنایع دیگر منجر شده است . ت
مامی پیشرفت های نسبی ایران حتی در حوزه هایی که از سوی آمریکا تحریم بوده صرفا به دلیل موفقیت ایران در کاهش حساسیت های نسبت به ایران ونسبت به پیشرفت های ایران درسطح جهان در دوره دولت آقای خاتمی بوده است. در این دوره کشور توانست با خنثی کردن تحریم هایی که از قبل اعمال شده بود تا حد زیادی موانع دسترسی متخصصان کشور را به علوم و ابزارهای پیشرفته در بازارهای رسمی و غیررسمی کاهش دهد. پیش از این بخاطر فضای تند علیه ایران نه تنها ایران درمعرض تحریم های بیشتر بود بلکه پیشرفت های علمی و صنعتی به دلیل عدم امکان دسترسی به نیازهای اولیه آن پیشرفت ها ناممکن به نظر می رسید. ( دراین مورد بخصوص در زمینه هسته ای قبلا به تفصیل نوشته ام و در فرصت های بعدی نیز بیشتر خواهم نوشت.
۲) سیاست خارجی ماجراجو و تحریم های بی نظیر اقتصادی در نتیجه آن هرچند از فردای روز انقلاب اسلامی ، موانعی مانند عدم همکاری های گذشته با ایران در زمینه های صنعتی و دفاعی شکل گرفت و مشکلات بزرگی مانند جنگ تحمیلی نیز در قیاس باعظمت انقلاب اسلامی دور از انتظار نبود؛ اما ایران هرگز پس از انقلاب اسلامی، به اندازه امروز در معرض موانع بی شمار تحریمی قرار نگرفته است و آنچه امروز به عنوان تحریم های تهدید کننده منافع ملی و توسعه ایران مطرح می شود پدیده بی سابقه ای است که نه به دلیل پافشاری روی اصول و ارزش های مورد نظر نظام جمهوری اسلامی ایران، بلکه درنتیجه سیاست های غلط کشور درسطح جهان پدید آمده است . دراینجا برای روشن شدن موضوع ، ویژگی های تحریم کنونی ، تفاوت های آن با دو دوره شاخص دیگر تحریم های علیه ایران ، علل بروز تحریم هاو نتایج تحریم ها دراین سه دوره مرور می شود. دوره اول تحریم های اقتصادی ایران پس از انقلاب اسلامی : مداوم ولی کم اثر پس از انقلاب اسلامی ایران آمریکا و متحدان آمریکا بعضی همکاری های اقتصادی مهم همچنین فروش تسلیحات به ایران را متوقف کردند. جالب آنکه توقف بسیاری از این همکاری ها ازجمله توقف خرید تسلیحات آمریکایی ابتدا به ابتکار رهبران انقلابی ایران از جمله دولت موقت آغاز شد. جنگ تحمیلی عراق نیز بخش های زیادی از همکاری های اقتصادی زیربنایی کشورهای دیگر در ایران را به دلیل عدم امنیت متوقف کرد. در سال های جنگ برای اولین بار ایران با عدم فروش لوازم یدک و سلاح های آمریکایی مواجه شد اما درعین حال توانست از طرق غیر رسمی بخش قابل توجهی از نیازهای خود را تامین کند و بخشی از نیازهای خود را نیز با کمک متخصصان ایرانی کپی برداری و تولید نماید. هرچند ایران در زمینه تولید های دفاعی به موفقیت زیادی دست یافت و بخصوص در طول جنگ توانست بخشی از نیازهای خود را تامین نماید اما بهرحال این تحریم ها باعث شد که روند پیشرفت علمی و صنعتی ایران بسیار کند شود و در زمینه هایی مانند توسعه صنعت نفت و گاز و پتروشیمی یا ساخت نیروگاه هسته ای فعالیت ها کاملا متوقف گردد. اشغال سفارت آمریکا در تهران نیز در بروز تحریم ها بی تاثیر نبود اما عملا با پایان گرفتن بحران گروگان گیری روند ارتباطات اقتصادی آمریکا با ایران تقریبا به سمت عادی شدن رفت و اقدامات دولت ریگان از جمله مذاکرات پنهان مک فارلین با ایران ، خرید نفت از سوی آمریکا از ایران و فعال شدن بخشهایی از ارتباطات اقتصادی دیگر میان ایران و آمریکا حکایت از آن داشت که آمریکا بعد از بحران گروگانگیری نه تنها در صدد تشدید بحران نیست بلکه چنین واکنش تندی از سوی ایرانی های انقلابی را قابل توجیه و قابل هضم تلقی کرده است. دوران جنگ تحمیلی باعث توقف سرمایه گذاری ها و همکاری های ا قتصادی گسترده با ایران بود .
بخصوص که تمامی کشورها از جمله اتحاد شوروی به طور کامل با عراق و علیه ایران همکاری می کردند. با پایان گرفتن جنگ تحمیلی شرایط رو به بهبود نهاد و سیاست های جدید دولت ایران زمینه های بهبود رابطه با کشورهای خارجی را فراهم تر کرد.در چنین وضعیتی امکان کار با جامعه بین الملل در همه زمینه ها به جز حوزه های حساس نظامی و صنعتی فراهم شده بود اما در همین زمان درصحنه اقتصاد نیاز ایران به ارتباط بیشتربا جامعه جهانی نیز محسوس تر از قبل شده بود. بعضی از اقدامات اولیه ایران برای تغییر روند روابط اقتصادی با جهان از دوره پس از جنگ آغاز شد. تحریم های آمریکا و اروپای غربی در مورد صنایع نظامی و تکنولوژی های برتر تقریبا در تمام سال های پس از انقلاب اسلامی تا کنون ادامه داشته است .چنین تصمیمی در نوع خود جدید بود و برای اولین بار تاثیرآن از قلمرو قضایی آمریکا خارج شده و با تصویب مجازات کشورهای دیگری که تمایل به همکاری با ایران داشتند به کشورهای دیگر تعمیم پیدا می کرد. این شیوه تحریم مورد موافقت کمپانی های آمریکایی نیز بود زیرا امکان جانشین شدن کمپانی های کشورهای دیگر با کمپانی های آمریکایی در صنعت نفت و گاز ایران را برای مدتی از بین می برد. تحریم اعلام شده از سوی آمریکا به سرعت به یک معضل بزرگ برای ایران بدل گردید. روند اندکی امید بخش بهبود روابط اقتصادی ایران با سایر کشورها، با این مصوبه کنگره آمریکا متوقف شد و عملا هزینه های هرنوع همکاری اقتصادی با ایران برای همه کشورها بسیار بالا رفت . آثار این تحریم ها به حوزه نفت و گاز ایران محدود نشد و تقریبا تمامی حوزه های اقتصادی را تحت تاثیر خود قرار داد. هرچند در این دوره هیچ بانکی تحریم نشده بود اما اعطای اعتبار به ایران بسیار مشکل بود و شرکت های بیمه از هرنوع همکاری برای کار اقتصادی درایرا ن خود داری می کردند. هنگامی که دولت آقای خاتمی شروع به کار کرد نه تنها این تحریم ها باعث فاصله گرفتن همه کشورها از همکاری اقتصادی با ایران شده بود بلکه باعث بالا رفتن نرخ ریسک همکاری اقتصادی با ایران شده بود.
ایران در دسته بندی هفتگانه کشورهای صنعتی برای ریسک کار اقتصادی با سایر کشورها در دسته ششم قرار گرفته بود و زمزه جابجایی در جدول و رفتن به گروه ۷ یعنی بدترین وضعیت جهانی نیز مطرح بود. جذب سرمایه گذاری از خارج از کشور در حد یک آرزو بود و بانک مرکزی بدست آوردن اعتبارمناسبی در حد ۲۰۰ میلیون دلار را نیز در حد معجزه تلقی می کرد. واکنش های ناشی از تصمیمات آمریکا می رفت که اقتصاد ایران را فلج کند. تحریم های ایران در این دوره به اوج خود رسید اما در بحرانی ترین شرایط دیری نپایید و باپیروزی خاتمی در سال ۱۳۷۶ به سرعت در مسیر عکس قرار گرفت و بزودی برای خلاف این وضع خطرناک ، مطلوب ترین شرایط بعد از انقلاب اسلامی برای توسعه ایران فراهم شد. دولت آقای خاتمی موفق شد با کمک کشورهای دیگر تحریم اقتصادی تحمیل شده از سوی آمریکا را خنثی نماید. این تدبیر که با مشارکت فعال کشورهای اروپایی به نتیجه رسیده بود موفقیت بزرگی برای ایران در برابر آمریکا محسوب می شد. ایران اولین قرارداد خود علیه این تحریم را با توتال فرانسه ، پتروناس مالزی و گازپروم روسیه، برای اجرای دو فاز مهم استخراج گاز منطقه پارس جنوبی به امضا رساند وبا عملیاتی شدن این قرارداد مرحله اول توسعه بزرگترین مجتمع صنعتی ایران در عسلویه آغاز گردید و ظرف مدت ۷سال بیابان های خالی منطقه ناشناخته عسلویه با بیش از ۳۰ میلیارد دلار اعتبارات خارجی و همکاری بهترین شرکت های جهان به یکی از بزرگترین مناطق صنعتی ساحلی خلیج فارس بدل گردید و تقریبا همه شرکت های مهم نفتی و گازی غیر آمریکایی دنیا سهمی در توسعه این منطقه مهم اقتصادی گازی جهان بدست آوردند. مرحله بعدی این تلاش سرمایه گذاری های خارجی در صنایع پتروشیمی ایران بود که آرزوی دیرینه توسعه این صنعت در ایران را تا حد چشمگیری محقق ساخت.
ایران با کشیدن خط لوله سراسری گاز برای صنایع پتروشیمی فرصت توسعه این صنعت را محدود به عسلویه و جنوب کشور نکرد و کلید مراحل آغازین چندین مجموعه پتروشیمی را در تمامی نقاط غرب کشور با هم زد. متقاضیان خارجی سرمایه گذاری در این پروژه ها مشتاقانه به ایران روی آوردند و تنها با اوضاع جدید ایران از آن دل کندند. بسیاری هنوز هم به سرمایه گذاری در این پروژه های سود آور در شرایط بهتری در آینده امید دارند. با روی کار آمدن دولت بوش و شرایط پس از یازده سپتامبر نه تنها فشار به توسعه ایران افزایش نیافت بلکه بهبود چهره بین المللی ایران در فضای پس از یازده سپتامبر، باعث شد که کشورهای بیشتری به کار اقتصادی با ایران روی بیاورند . در یک فرآیند مشکل، رهبران محتاط ژاپنی هم موفق شدند موافقت ضمنی آمریکایی ها را جلب کرده و وارد سرمایه گذاری در پروژه عظیم توسعه منطقه نفتی آزادگان بشوند . آنان که به دلیل نیاز به نفت و علاقه به کار با ایران کشور ما را شریک استراتژیک خود می خواندند اعلام کردند که مصمم هستند با ایران همکاری نمایند و برای اثبات حسن نیت خود همزمان با انعقاد قرارداد منطقه نفتی آزادگان، اولین وام نقدی غیر مشروط بعداز انقلاب اسلامی را به ایران به مبلغ ۳ میلیارد دلار پرداخت کردند . طی سال های بعد این مبلغ عملا تا ۷ میلیارد دلار افزایش یافت .
ژاپنی ها ظاهرا به آمریکایی ها قول داده بودند که وقتی کارشان را در ایران عملیاتی خواهند کرد که مطمئن شوند ایران مجددا به سمت روابط بحرانی با جامعه جهانی نخواهد رفت. ژاپنی ها که خود نیز یک بار به خاطر بحران ناشی از جنگ ایران وعراق پروژه بزرگ پتروشیمی امام خمینی را رها کرده و بادادن خسارت از ایران رفته بود، مصمم بودند که اینبار ریسک نکنند. آنان تا سال گذشته هم گفتگوهای خود را ادامه دادند اما نهایتا سال گذشته رسما از پروژه آزادگان خارج شدند و سرنوشت این پروژه مهم را مبهم گذاشتند. اما تجربه قراردادبا ژاپنی ها درهمان سال انعقاد قرارداد، باعث شد که متقاضیان سرمایه گذاری در حوزه های نفتی ایران یعنی همان حوزه مورد تحریم آمریکا، متعدد شوند و بعد ازاین تحول برای اولین و آخرین دوره پس از انقلاب اسلامی تا کنون، وزارت نفت ایران نه تنها به دنبال یافتن سرمایه گذار برای پروژه های نفتی نمی رفت بلکه برای مذاکره شرایط تعیین کرده و گفتگوی جدی خود را با شرکت های خارجی منوط به دریافت بهترین و بیشترین امتیاز های اولیه می نمود. شرکت های آمریکایی که تصور می کردند فرصت های اقتصادی خود در ایران را از دست داده اند مکررا به دولت آمریکا فشار می آوردند و تلاش می کردند که حداقل موافقت ضمنی دولت آمریکا برای کار با ایران را آینده را بدست آورند و براساس آن توافقی ضمنی با ایران را امضا کنند. آنان تصور می کردند که به زودی تمامی مشکلات ایران حل خواهد شد و آنها باید جای پایی در ایران داشته باشند.
تلاش های شرکت هایی مانند هالی برتن ، شل، شورونو غیره برای توافق مستقیم یا غیر مستقیم با ایران برای پروژه های بزرگ نفتی از جمله این موارد بود. بانک های اروپایی و آسیایی و شرکت های بیمه بزرگ بین المللی کلیه موانع کار با ایران را به کناری نهاده و عملا برای اعطای اعتبار به ایران وارد رقابت شدند. چنین رقابتی هزینه سرمایه را برای ایران به حداقل ممکن رساند. با کاهش ریسک کاراقتصادی درایران ، ایران از گروه بسیار پرریسک ۶ در دسته بندی هفتگانه کشورهای صنعتی ، به گروه متوسط و مناسب ۴ ارتقاء پیدا کرده و زمزه ارتقاء رتبه ایران به گروه مطلوب ۳ نیز مطرح گردید. برای اهل اقتصاد از باورنکردنی بودن دریافت ۲۰۰ میلیون دلار اعتبار در سال ۱۳۷۶ تنها خاطره طنز اما تلخی باقی مانده بود و آنان اعلام می کردند که ایران هیچ مشکلی با بازار سرمایه جهانی ندارد و اصلا نیازی به جستجو برای یافتن فرصت اعتبارات ارزی وجود ندارد. بازارهای سرمایه خود برای ارائه پیشنهادهای بهتر مراجعه می کنند. شرکت ملی نفت و شرکت های وابسته به آن و تدریجا سایر شرکت های دولتی بزرگ برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی توانستند بدون ضمانت دولت و بانک مرکزی ایران متکی به اعتبارات و تولیدات خود برای پروژه هایشان وام بگیرند.
این وضع نشان اقتدار اقتصاد کشور بود. تولیدات ایران در زمینه صنایع مختلف بسیار گسترش یافت. صنایع اتوموبیل سازی و سایر صنایع بزرگ ایران به رکوردهای جدیدی از تولید و صادارت دست یافتند. رقابت برای مشارکت در صنایع ایران میان کشورهای اروپایی و اسیایی شکل گرفته بود. اخیرا زمزمه های نگران کننده ای ازخروج شرکای سنتی صنایع بزرگ اتوموبیل سازی ایران نیز به گوش می رسد. تولید انرژی برق در ایران با سرعتی شگرف توسعه یافت و از کمتر از ۲۰ هزار مگاوات به بیش از ۳۵هزار مگاوات رسید و ایران در روند کارش بخاطر ساخت مشترک نیروگاه و پالایشگاه با شرکت های خارجی و فعال شدن پیمانکاری های عمومی به مهمترین سازنده نیروگاه و پالایشگاه در منطقه بدل شد. سازندگانی که حالا قادر به پیشنهاد شریک فاینانس کننده پروژه هایش نیز بودند.
ایران با بدست آوردن نیازهای صنعت هسته ای از بازارهای جهانی بدون اینکه حساسیتی ایجاد شود و تحریمی در کار باشد به یک کشوردارای توان هسته ای صلح آمیز بدل شد. آمریکا تنها برای جلوگیری از همکاری چین با ایران در سال ۱۳۷۶ هزینه بسیار گزافی پرداخت کرد اما با وجود اصرار دائمی بر مشکوک بودن اقدامات هسته ای ایران، هرگز قادر نشد تحریم علیه ایران را حتی در زمینه هسته ای به پیش برد و تا زمانی که سیاست خارجی دولت کنونی به کمکش شتافت، نتوانست کشورهای دیگر را برای تحریم ایران قانع کند. ایران توانست پروژه اصفهان را بدون کمک چین عملی کند و پروژه های بزرگ دیگری را نیز با تلاش متخصصان داخلی تا مرحله تکمیل چرخه سوخت به اجرا گذارد. تا پایان کار دولت آقای خاتمی هیچ تحریم جدیدی به ایران بخاطر توسعه هسته ای حتی از سوی آمریکا تحمیل نشد. و ............. و نشانه های خیلی بیشتری از نتایج آزاد شدن اقتصاد و صنایع ایران از بند عمده تحریم های علیه ایران در دوره اصلاحات که در این مقاله نمی گنجد و بیش از من باید اهل اقتصاد و صنعت درباره اش بنویسند و سخن بگویند. تنها مسئله باقیمانده دراین دوره سرمایه گذاری های بزرگ دراز مدت تر در ایران بود. هنوز سرمایه گذاران بزرگ حوزه های غیر نفتی ابهامات زیادی نسبت به قابل اعتماد بودن تداوم امنیت در بازار ایران را داشتند و لذا با احتیاط بیشتری وارد حوزه های دیگر می شدند. آنان منتظر ماندند که دولت بعد از دولت اصلاحات را تجربه کنند و البته با این تجربه بار دیگر دور ایران را فعلا خط کشیدند. دوره سوم شاخص تحریم های ایران: سیاست خارجی ماجراجو و تحریم های خطرناک سومین دوره شاخص تحریم های اقتصادی علیه ایران متعلق به دوره کنونی است. تقریبا همه ویژگی های بدی که در شرایط پیش از شروع به کار دولت خاتمی براقتصاد کشور حاکم شده بود دوباره براقتصاد کشور حاکم شده است اما بحرانی بودن وضع کنونی تنها به این خاطر نیست و تحریم ها در این دوره تفاوت های بسیار مهمی با تحریم های دوره های گذشته ایران از جمله تحریم های دوره کلینتون دارد. هرچند تحریم های مصوب دولت آمریکا در دوره کلینتون نیز اگر تداوم می یافت خطرناک بود اما ویژگی های متفاوت تحریم های کنونی این وضع را خطرناکتر از هر زمان دیگر نموده است. این ویژگی ها را می توان به شرح ذیل برشمرد:
۱) برای اولین بار در تاریخ سازمان ملل، ایران در معرض تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفته است. علت این تحریم ها اتهام نقض صلح و امنیت جهانی توسط ایران است . با همه بدی هایی که شورای امنیت سازمان ملل دارد ، تحریم های شورای امنیت مشروع ترین تحریم های اعمال شده علیه کشورها درجهان امروز است.
۲) برای اولین بار در تاریخ سازمان ملل، تصمیمات علیه ایران با یک اجماع تکان دهنده جهانی اتخاذ می شود. چنین اجماعی نه تنها در مورد ایران بلکه در مورد هیچ کشوری تاکنون سابقه نداشته است. ( دراین مورد بیشتر خواهم نوشت.)
۳) برخلاف تصمیماتی که آمریکایی ها به کشورهای جهان تحمیل می کردند تحریم های این دوره برای همه اعضای سازمان ملل متحد لازم الاجراست . درعین حال کلید تداوم یا توقف تحریم ها هم در دست صاحبان حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد و بخصوص آمریکاست.
۴) تحریم ها برای اولین بار به حوزه مبادلات بانکی تعمیم یافته است. چنین امکانی در گذشته برای آمریکا یا هرکشور دیگر فراهم نبوده که به صورت عملی کلیه فعالیت های بانکی یک کشور را تحت کنترل درآورد اما تکنولوژی ارتباطات این امکان را فراهم کرده که فعالیت های هربانک ممنوع المعامله ای ظرف مدت کمتر از ۴ ساعت در سطح جهان متوقف شود. تحریم بانک های ایرانی در سراسر جهان ابتدا با تحریم بانک سپه توسط شورای امنیت مشروعیت بین‌المللی یافت و در مرحله بعد توسط آمریکا به سایر بانک های ایرانی تعمیم داده شد . حتی درصورتیکه آمریکا تصمیم بگیرد که بطور کلی روابط مالی ایران با جهان خارج را متوقف کرده ویا تحت رویه مورد علاقه خود در آورد، متاسفانه با امکاناتی که برای کنترل نقل و انتقال پول های رایج جهان و بخصوص دلار و تا حدی یورو در اختیاردارد به راحتی قادر به این کار است . چند سال قبل به شورای امنیت در مورد قدرت کنترل گردش پولی جهان توسط آمریکا هشدار داده شده بود. درصورت تحقق این پدیده حوزه مبادلات پولی ایران بسیار محدود خواهدشد.
۵) تحریم های کنونی شورای امنیت برای اولین بار به صدور اسلحه ایران تعمیم داده شده است . این تحریم به این بهانه اعمال شده که ایران سلاح تروریست های کشورهای دیگر را تامین می کند . با درج چنین محتوایی در قطعنامه شورای امنیت محمل تحریم ایران به صنایع هسته ای محدود نمانده و اکنون به تروریسم نیز نسبت داده شده است. اهمیت معنایی این تحریم بسیار بیشتر از خسارت آن به صنایع دفاعی کشور است.
۶) تحریم ها در آمریکا برای اولین بار شامل یک نهاد رسمی یک کشور خارجی یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران تحت نام تروریست شده است. آمریکا هرگز چنین صفتی را به یک نهاد رسمی یک کشور خارجی اطلاق نکرده است. هرچند اهمیت معنای این تحریم نیز بیشتر از اهمیت اقتصادی آن است اما با توجه به وسعت حضور نیروهای مسلح در پروژه های اقتصادی کشور بخصوص در دوره دولت کنونی، تاثیر این تحریم نه تنها به لحاظ حیثیتی تحقیر کننده و توهین آمیز است بلکه تاثیرات مهمی روی پروژه های بزرگ زیر بنایی کشور از جمله پروژه های بزرگ نفت و گاز دارد.
۷) تحریم های که گفته می شود در قطعنامه بعدی درج خواهد شد عملا پیش از صدور قطعنامه جدید کم و بیش بروضعیت اقتصاد ایران تاثیر گذاشته اشت . گفته شده که ممکن است در قطعنامه جدید علیه ایران تردد هواپیماها و کشتی های ایرانی محدود شود. بدون اینکه قطعنامه جدیدی در شورای امنیت تصویب شده باشد عملا پرواز شرکت های هوایی ایرانی به کشورهای دیگر و ورود کشتی های ایرانی به بنادر کشورهای دیگر با مشکلات جدیدی همراه شده است.
۸) تحریم های کنونی تقریبا تمامی سامان ساخته شده در جنوب خلیج فارس و بخصوص دبی برای پشتیبانی اقتصاد ایران و خنثی کردن موانع کار اقتصادی مستقیم با ایران را دستخوش اختلال کرده است و می رود که اختلالات بیشتری بر این روابط حاکم شود. تاسف بارتر آنکه کشوری که اقتصادش مدیون نیازهای اقتصادی ایران است در فرآیند اخیر مقررات ویژه ای را برای چگونگی کار اقتصادی با ایران به تصویب رسانده وموانع ریز و درشتی را برای کار ایرانیان تعریف نموده است.
۹) تحریم های این دوره بیشتر از هر دوره دیگر با مشارکت سایر کشورهابا آمریکا همراه است. حتی کشورهایی که معمولا از میان چنین تحولاتی به نان و نوایی می رسند در مورد همکاری ایران به دلیل کنترل های شدیدی که روی کار اقتصادی با ایران ایجاد شده بشدت نگران و مرددند.
۱۰) تحریم های کنونی در اولین مراحلش تا کنون، هزینه هرنوع خرید اعتباری کالای خارجی را توسط ایران ده تا دوازده درصد افزایش داده است. یعنی ایران برای هر خرید متعارفی باید ده تا دوازده درصد بیش از دیگران پرداخت نماید. هرچند این پدیده در سال های پیش از دولت خاتمی نیز کم و بیش وجود داشت اما حداقل از ده سال قبل بکلی منتفی شده بود. بعلاوه هزینه های این دوره از هزینه های تحمیل شده در دوره تحریم قبلی خیلی بیشتر است.
۱۱) باردیگر پس از ده سال با تحریم های کنونی شورای امنیت سازمان ملل و آمریکا، ایران از گروه چهارم دسته بندی هفتگانه کشورهای صنعتی در دو مرحله به گروه ششم تنزل کرده و انتظار می رود که با افزایش مشکلات در گروه ناامن ترین کشورهای جهان برای کار اقتصادی یعنی گروه هفت قرار گیرد. این تغییر ضمن آنکه مانع فعالیت شرکت های خارجی در ایران حتی به عنوان پیمانکار می شود ، هزینه همکاری های اقتصادی با ایران را نیز بشدت افزایش می دهد.
۱۲) در حالیکه سالها بود که حساسیت های نسبت به کالاهای دارای کاربرد دوگانه بسیار پایین آمده بود و ایران به راحتی می توانست نیازهای حساس خود را نیز از بازار آزاد جهانی تهیه کند، باردیگر حساسیت نسبت به کالاهای با مصارف دوگانه به حداکثر خود رسیده و تدریجا شامل موارد عادی و کم اهمیت نیز می شود.
۱۳) به دنبال اولین تصمیمات تحریمی علیه ایران توسط جامعه بین المللی، تقریبا همه کمپانی های مهم، حتی آنان که به صورت سنتی بازار ایران را بهترین بازار خود تلقی می کردند از ادامه کار با ایران خودداری نموده و پروژه های ایران را تدریجا ترک می کنند و پروژ های صنعتی بزرگ ایران بدین خاطر با مشکل جدی مواجه شده اند . به عنوان مثال گفته می شود که زنده ترین منطقه صنعتی پنج سال قبل خلیج فارس یعنی عسلویه ، با رفتن خارجی ها و توقف پروژه ها بسیار خلوت شده است.شرکت های پیمانکاری زیاد ایرانی نیز بخاطر نبود شریک دارای تکنولوژی خارجی برای کار مشترک ، عملا بیکار شده اند.
۱۴) چرخه های توسعه کشور دردوره پس از جنگ به حرکت در آمد و در دوره اصلاحات به سرعت مناسبی رسید. توقف این چرخ ها در دوره اخیر خسارات بسیار بیشتری نسبت به گذشته به کشور تحمیل کرده و عملا سرمایه گذاری های زیربنایی زیادی را بی فایده می کند. هرچند بدون صدور قطعنامه جدیدی علیه ایران ، با تصمیمات آمریکا عملا بخش زیادی از تحریم ها علیه ایران عملیاتی شده و عده ای آنرا نشانه به تاخیر افتادن تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران می دانند اما حتی اگرتحریم ها به همین شکل کنونی نیز تداوم یابد بسیار برای توسعه ایران خسارات بار و خطرناک است. اما درعین حال به نظر نمی رسد که ماجرا به همینجا ختم شود. درواشنگتن و در اروپا تمامی مخالفان برخورد نظامی محدود با ایران از تحریم های بیشتر دم می زنند و مدعی هستند که برای جلوگیری از تصمیم بوش برای حمله به ایران باید تحریم های موثرتری علیه ایران اعمال نمود. واقعا تحمل این همه خسارت برای چیست ؟ سیاست خارجی کنونی جز جنجال و تبلیغات چه دست آوردی داشته که اینهمه هزینه بابت آن باید از جیب ملت ایران پرداخت شود؟ خساراتی که هیچ رویدادی از انقلاب اسلامی ایران گرفته تا تحولات پس از آن تا کنون، هرگز به ملت ایران وارد نکرده بود.
ایران در این ایام توانسته بخشی از نیازهای خود را از کشورهای دیگر به عنوان تکنولوژی دست دوم تامین کند ؛ نوع شرقی بخشی از تکنولوژی ها را از کشورهای چین و شوروی بخرد و بخشی را نیز با مهندسی معکوس خود تولید نماید. این تحریم ها بطور اصولی تاثیرات محدودی برتوسعه و پیشرفت متعارف ایران داشته است اما هزینه های دفاعی و صنایع دفاعی ایران را افزایش داده است. دوره شاخص دوم تحریم های اقتصادی ایران: خطرناک ولی کوتاه مدت دومین دوره شاخص تحریم های آمریکا علیه ایران متعلق به دوره اول ریاست جمهوری کلینتون است . این دوره آغاز فراغت آمریکائیان از تحولات پس از جنگ سرد است و در استراتژی جدید برخورد و مهار ایران ، با مطرح شدن مباحثی مانند اتهام کمک به عوامل انفجار مرکز آمریکائیان در خبر عربستان سعودی و همچنین اتهامات دیگر اقامه شده علیه ایران در زمینه تروریسم، آمریکا تصمیم آمریکا به تحریم توسعه صنایع نفتی ایران گرفت.
محسن امین زاده
منبع : اخبار روز