سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

صدور انقلاب در برابر جهانی سازی


صدور انقلاب در برابر جهانی سازی
بی‌تردید قلم از تبیین كامل و جزء به جزء تاثیرات انقلاب اسلامی در درون و بیرون از كشور، عاجز است. پیروزی انقلاب اسلامی را باید بزرگ‌ترین واقعه سده اخیر دانست كه از جهت اهمیت هیچ یك از وقایع بزرگ قرن با آن برابری نمی‌كند. سرنگونی یك رژیم دیكتاتور و سرسپرده با دست خالی و بدون كمك بیگانه كه عملا به نمایندگی از كمپانیهای غربی، سرمایه‌‌های كشور را به غارت می‌برد و فرهنگ ملی و اسلامی ما را از درون تهی می‌كرد، پیروزی كوچكی نبود. ایران یكی از مهم‌ترین پایگاههای نظامی، سیاسی و اقتصادی غرب به ویژه آمریكا در منطقه محسوب می‌شد اما نابودی رژیم پهلوی منافع غرب در منطقه را به شدت متزلزل ساخت. پایان دادن به صدها سال حكومت طاغوتی در ایران فرصت بی‌نظیری برای به دست آوردن چیزهای كه هیچگاه امكان به دست آوردن آن به ملت ایران داده نشده بود فراهم ساخت. اما ملت ما چه چیزهایی می‌خواست؟ در ابتدا باید دانست كه پیروزی انقلاب به سادگی حاصل نشده است. تحمل زندانها، شكنجه‌ها، هزاران شهید و مجروح و… مصائب بزرگی بود كه ملت ما آن را طی سالها مبارزه به جان خریده بود. بنابراین استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، اصولی بودند كه ملت ایران برای برپایی آن قیام كرد. اما اگر ملت ما به دنبال تحقق الگوی نظام لیبرال دموكراسی یا سوسیال دموكراسی و یا سایر الگوهای غربی و شرقی بود، آیا نیازی به این همه رنج و مشقت داشت؟ شعار نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی گویاترین پیامی است كه انقلاب اسلامی برای جهانیان به ارمغان آورد و آن را طی ربع قرن اخیر تا حد قابل قبولی به اثبات رساند. باید توجه داشت كه «نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی،» فراتر از شعاری وطن پرستانه، حركتی توحیدی در جهت پایان دادن به عمر مكاتب مادی را مورد نظر دارد. از دیگر سو، باید تاثیرات برون مرزی انقلاب اسلامی در جهان معاصر به ویژه دنیای اسلام را اعجاب آور دانست. جهان اسلام كه می‌رفت در دل جریان غربگرای افراطی و در درون مسلكهای مادی، ذوب شده و تنها پوسته و قالبی از آن باقی بماند، با پیروزی انقلاب اسلامی جان تازه‌ای گرفت. غرب و شرق كه در نقطه‌ای به نام اومانیسم به هم رسیده بودند، سرگرم در دنیای خود، با بیداری جریان خفته‌ای مواجه شدند كه در نقطه مقابل اندیشه اومانیسم قرار داشت و تهدید بزرگی برای آن محسوب می‌گردید. دین مداری و عدالت ورزی دو پایه اصلی جریان اسلام گرایی بودند كه آزادی انسان را با فطرت قدسی و شرافت انسانی پیوند می‌زند.
متعاقب پیروزی انقلاب اسلامی در ایران اسلام ناب مسیر جدید و بی‌پایانی را جهت بهبود زندگی فردی و جمعی انسانها معرفی نمود كه برای بشر امروز تازگی داشت. انقلاب ایران اعلام كرد كه مكتب اومانیسم سالهاست به بن بست رسیده و نه تنها سخن تازه‌ای برای بشریت ندارد بلكه تدوام حیات آن را نیز با نگرانیهای بزرگی مواجه ساخته است. ساكنان دنیای كنونی خود را در قفس تنگ مدرنیسم اسیر یافته و برای آزادی از این قفس لحظه شماری می‌كنند، چه كسی یا چه مكتبی می‌تواند صدها پرسشی را كه خدایان مدرنیته از پاسخ به آن عاجز مانده‌اند، پاسخگو باشد و جان عطشناك آدمی را با آب ذلال حقیقت سیراب كند؛ هرچند مدرنیسم تا چند دهه پیش، زیبا و دلفریب می نمود، اما با افشای بسیاری از حقایق، چهره واقعی مدرنیته و باطن كریه آن آشكار شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، رنج و درد تاریخی مستضعفین كه در جهان اومانیستی پایانی برای آن متصور نبود، با ندای پیامبر گونه امام خمینی(ره) در لزوم قیام مستضعفین و سرنگونی اسكتبار جهانی، التیام یافت.
امروزه حضور فرهنگی انقلاب اسلامی در نقاط مختلف جهان، سرمایه گرانبهایی است كه حتی پیوند وثیقی با منافع ملی كشور برقرار كرده است. بیداری و خودباوری مسلمانان و ارتقای سطح بینش فكری و سیاسی آنان اكنون امیدهای تازه‌ای جهت احیای اسلام واقعی به وجود آورده است. از طرف دیگر، گرایش روز افزون شهروندان غربی به اسلام با وجود تهاجم شدید رسانه‌ای غرب و ارائه تصویری وارونه و خشن از اسلام و انقلاب اسلامی، بیانگر وسعت تاثیر گذاری انقلاب اسلامی می‌باشد. به نظر می‌رسد در برابر سیل ویرانگر جهانی شدن، گسترش سرمایه‌گذاری معنوی و حتی مادی جهت صدور انقلاب اسلامی به جهان، بهترین راهبردی است كه می‌تواند جهان اسلام را در برابر این تهدید بزرگ مصون سازد.
منبع : ماهنامه زمانه


همچنین مشاهده کنید