جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا

خداحافظ آقای ژنرال


خداحافظ آقای ژنرال
اندوهی را که سعی می کرد پنهان کند، حالتی جدی تر از همیشه به صورتش داده بود. دیگر مانند آخرین حضورهای جنجالی اش در برابر دوربین های خبری بین المللی، عرق بر پیشانی اش نمی نشست؛ کار از کار گذشته بود و دیگر چیزی نمانده بود که نگران از دست دادنش باشد. ماه فوریه بر اساس وعده و تعهدی که به دادگاه عالی پاکستان سپرده بود با لباس نظامی اش که از آن به عنوان «پوست دوم» اش یاد می کرد به ناچار وداع کرده بود و ظهر دوشنبه ۱۸ آگوست از طریق امواج شبکه یی دولتی بر صفحه تلویزیون میلیون ها پاکستانی ظاهر شد تا بگوید دیگر رئیس جمهور این کشور نیز نخواهد بود. کسی که تنها کمتر از یک سال قبل قدرتمندترین مرد پاکستان به شمار می رفت و در دوران اقتدارش قانون اساسی بازیچه یی بود در دستانش، با فشارهای سیاسی مخالفان ابتدا از رئیس جمهوری نظامی به رئیس جمهوری عادی و پس از آن به شهروندی معمولی تبدیل شد.
پرویز مشرف که با کودتایی بدون خونریزی در سال ۱۹۹۹ قدرت را در پاکستان به دست گرفته بود، دوشنبه در نطقی که به طور مستقیم از رادیو و تلویزیون دولتی پاکستان پخش می شد اعلام کرد تا پایان روز از ریاست جمهوری کناره می گیرد. ساعتی بعد خبرنگار الجزیره از اسلام آباد گزارش داد دو بالگرد را دیده که از کاخ ریاست جمهوری به نقطه یی نامعلوم پرواز کرده اند. به گمان الجزیره این بالگردها حامل اسباب و اساس شخصی وی بوده اند که پس از ۹ سال از این کاخ بیرون برده شده اند.
صبح سه شنبه مشرف طی مراسمی برای آخرین بار از گارد تشریفات سان دید و به طور رسمی از کاخ ریاست جمهوری خارج شد. کمتر از ۲۴ ساعت پس از این ماجرا تمام رسانه های ملی و بین المللی نمی دانستند مشرف دقیقاً به کجا نقل مکان کرده است. تنها نکته روشن درباره او این بود که هنوز از پاکستان خارج نشده است. گفته می شود ترس از انتقام عوامل انتحاری که به گروه های افراطی و بنیادگرا وابسته اند موجب شده مشرف از افشای محل سکونتش خودداری کند. نیروهای بنیادگرا مشرف را عامل اصلی تغییر سیاست اسلام آباد در حمایت از دولت طالبان در افغانستان می دانند و علاوه بر آن به خاطر آنچه سال گذشته در جریان محاصره مسجد سرخ و مدرسه مذهبی متصل به آن رخ داد، معتقدند مشرف قاتلی است که باید خونش ریخته شود. اسلام آباد تا پیش از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ از دولت طالبان حمایت می کرد اما پس از این رویدادها به متحد اصلی امریکا تبدیل شد و تاکنون نقشی اساسی در جنگ افغانستان ایفا کرده است. مشرف معتقد است با این اقدام پاکستان را نجات داده است.
● روزی که مشرف رفت
رئیس جمهور سابق پاکستان هنوز داشت از خدماتی که طی ۹ سال حکومتش در حق مردم پاکستان انجام داده است، می گفت که مردم با هلهله و شادی به خیابان ها ریختند. وکلای پاکستانی که از ماه مارس سال ۲۰۰۷ در پی برکناری رئیس وقت دیوان عالی به پیکان تیز مخالفت با مشرف تبدیل شده بودند، پس از شنیدن خبر استعفای او با شادمانی از ساختمان دادگستری شهر مولتان در جنوب پاکستان به خیابان ها ریخته و شعار دادند؛ «مرگ بر دست نشانده امریکا.»
مالک نوید یکی از این وکلا در حالی که در جمع حدود ۴۰۰ نفر از همکارانش مشغول شادی و پایکوبی بود، گفت؛ «مثل این است که جشن عروسی خودم باشد.» اما شادی مردم به همین شهر محدود نمی شد. به گزارش الجزیره در بسیاری از شهرها وضعیت چنین بود و برای مثال در کراچی مردم به یمن این روز شیرینی پخش می کردند.
جعفر شاه نظامی بازنشسته یی که در خیابان های شهر پیشاور در شمال پاکستان به جمعیت پیوسته بود، گفت؛ «ریشه تمام مشکلات از میان رفت. دلم می خواست برای اینکه نشان دهم چقدر خوشحالم می توانستم چند تیر هوایی شلیک کنم اما اجازه این کار را ندارم.» محمد الیاس ۳۰ ساله هم وقتی در کراچی بزرگ ترین شهر پاکستان در شادی مردم شریک شده بود، به رویترز گفت؛ «خدا را شکر که استعفا داد. وضعیت کشور خیلی بهتر خواهد شد. این پیروزی بزرگی برای مردم پاکستان بود.»
اما اینکه آیا استعفای مشرف تمام مشکلات پاکستان را حل خواهد کرد یا نه، پرسشی است که نمی توان در کوتاه مدت پاسخی برای آن یافت. آنچه در مقطع فعلی مشخص است انتظارات بسیاری است که تبلیغات احزاب مسلم لیگ نواز و مردم در ماه های اخیر پدید آورده است و همین موجب دشواری ادامه راه برای ائتلاف حاکم خواهد شد. همان گونه که در اظهارنظرهای مردم عادی نیز منعکس شده، مردم پاکستان در جو پرتنش سیاست پاکستان درست یا غلط به این نتیجه رسیده اند که مشرف ریشه تمام مشکلات آنها بوده و با برکناری او انتظار بهبود سریع اوضاع را دارند. البته روزی که مشرف رفت ناگهان شاخص سهام در بازار بورس کراچی چهاردرصد رشد کرد اما این رشد بیشتر ناشی از موج موقتی بود که خبری به بزرگی استعفای رئیس جمهور پدید آورده بود. مشرف در حقیقت خود بانی سیاست هایی بود که سرمایه گذاری داخلی و خارجی را در پاکستان تسهیل می کرد. اما ماه های آخر زمامداری او به برزخی سیاسی تبدیل شده بود که هر سرمایه گذاری را قانع می کرد لااقل تا زمان روشن شدن وضعیت دست نگه دارد. اتفاقی که دوشنبه در بازار سهام افتاد ناشی از همین تعیین تکلیف سیاسی بود. از سوی دیگر نباید دشمنی های سنتی حزب مردم و نواز شریف را فراموش کرد. در حقیقت به اعتقاد شماری از کارشناسان مسائل پاکستان نزدیکی و ائتلاف مسلم لیگ نواز و حزب مردم بیشتر ناشی از وجود دشمنی قدرتمند به نام مشرف بوده و در غیاب او این ائتلاف دیرپا نخواهد بود. در چنین شرایطی، با چشم انداز تکرار تاریخ و مرور اختلافاتی که در دوران نخست وزیری های متوالی بوتو و شریف در اواخر دهه ۱۹۸۰ و دهه ۱۹۹۰ پاکستان شاهد آن بوده شاید نتوان تصور کرد که ائتلاف حاکم از پس ارضای خواسته های ورم کرده مردم پاکستان برآید. به نوشته هفته نامه اکونومیست، خروج مشرف از کاخ ریاست جمهوری بیش از آنکه نویدبخش بهبود شرایط باشد ممکن است موجب تزلزل شرایط امنیتی و رواج بیشتر بی ثباتی در پاکستان شود. با این حال نباید این را نیز فراموش کرد که دستاوردهای این رویداد، چه خوب و چه بد موجب نفی این واقعیت نمی شود که استعفای مشرف پیروزی بزرگی در میدان دموکراسی پاکستان بود.
● وداع «کشدار» مشرف با قدرت
مشرف که با جدی تر شدن خطر استیضاح، ۱۱ روز آخر ریاست جمهوری اش به کابوسی تبدیل شده بود برای اجتناب از اینکه نامش به عنوان اولین رئیس جمهور پاکستان ثبت شود که در پارلمان این کشور به استیضاح کشانده شده، از ریاست جمهوری استعفا داد در حالی که تنها حدود ۹ ماه از آغاز دومین دور ریاست جمهوری او می گذشت. تحلیلگران بسیاری در واپسین روزهای ریاست جمهوری مشرف پیش بینی می کردند که او استعفا می دهد تا آبرومندانه با قدرت وداع کرده باشد. البته پیش بینی آنها درست از آب درآمد منهای این حقیقت که نفس استعفای مشرف برای مردی که قریب به ۹ سال با مشتی آهنین بر پاکستان حکومت کرده، به خودی خود تحقیرآمیز بود. حالت تاثری که بر آخرین سخنرانی وی حاکم بود شاید به گونه یی ناخودآگاه نطق تلویزیونی دوشنبه مشرف را به سخنرانی احساساتی بدل کرد که دستاویزی شد برای مضحک شدن آخرین تصویر مشرف در قاب ریاست جمهوری. مشرف در آخرین سخنرانی خود در مقام رئیس جمهور پاکستان پس از اعلام استعفا، مخالفانش را متهم کرد که برای انتقام از او اتهامات بی اساسی را به وی نسبت داده اند و با حالتی حاکی از تاثر گفت هرچه در مدت زمامداری اش انجام داده به خاطر پاکستان و مردم کشورش بوده است. البته بسیاری از پاکستانی ها این سخنان مشرف را نشنیدند؛ آنها بلافاصله پس از آنکه مشرف اعلام کرد از قدرت کناره خواهد گرفت به خیابان ها آمده و پیش از آنکه آخرین نطق ریاست جمهوری به نیمه رسیده باشد در خیابان ها مشغول جشن و پایکوبی شده بودند.
سقوط این دیکتاتور چنان به درازا کشیده بود که هنوز ترکیب هایی مانند «رئیس جمهور سابق» یا «دیکتاتور پیشین پاکستان» به سختی مقابل نام مشرف می نشینند. اما در حقیقت از ۷ آگوست، حدود ۱۱ روز پیش از استعفای مشرف سرنگونی قطعی به نظر می رسید. آنچه سرنوشت مشرف را در این روز دگرگون کرد نزدیکی و ائتلاف دوباره دو حزب قدرتمند مردم به رهبری آصف علی زرداری و مسلم لیگ نواز به رهبری محمد نوازشریف بود. این دو حزب در انتخابات عمومی فوریه بیشترین کرسی های دو مجلس پارلمان را به خود اختصاص داده بودند، یعنی ابزاری که از طریق آن می شود رئیس جمهور پاکستان را استیضاح و از قدرت خلع کرد.
نوازشریف که در کودتای ۱۹۹۹ توسط مشرف از نخست وزیری خلع و قریب ۸ سال در عربستان سعودی دوران تبعید مجللی را در کاخ ملک فیصل پادشاه مقتول خاندان سعود گذرانده بود، به عنوان سرسخت ترین مخالف مشرف بلافاصله پس از پیروزی حزبش در انتخابات فوریه خواستار استیضاح وی شد. اما در آن مقطع سیاست حزب مردم بیشتر به سمت مدارا با مشرف متمایل بود و به همین خاطر اختلافاتی بین زرداری و شریف پدید آمد که در نهایت موجب فروپاشی ائتلاف جوان آنها طی چند هفته شد.
زرداری یک روز پیش از آنکه مشرف رسماً استعفای خود را اعلام کند در مصاحبه یی با شبکه تلویزیونی ARY پاکستان گفته بود تصمیم حزب مردم برای همکاری در استیضاح مشرف پس از آن تغییر کرد که گزارش هایی درباره دسیسه چینی مشرف علیه دولت سیدیوسف رضا گیلانی به دست رهبری حزب رسید. گیلانی از اعضای برجسته حزب مردم است که نخست وزیری کابینه ائتلافی پاکستان را برعهده دارد. او این ادعای خود را شاهدی بر قدرت بیش از حد فربه مشرف دانست که می تواند بر تمامی نهادهای سیاسی از جمله پارلمان و دولت تاثیر گذارد. البته آنچه زرداری ادعا کرد مورد تردید است. برخی تحلیلگران معتقدند که تغییر نظر حزب مردم درباره استیضاح مشرف با سفر گیلانی به واشنگتن بی ارتباط نبوده است. مشرف به عنوان متحد شماره یک ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم تا چندی پیش از حمایت مستقیم امریکا برخوردار بود اما در ماه های گذشته واشنگتن به وضوح از حمایت های خود از مشرف کاسته است. کاندولیزا رایس وزیر خارجه ایالات متحده در اظهارنظری که موید این تغییر موضع واشنگتن است، تقریباً همزمان با استعفای مشرف اعلام کرد امریکا حاضر به اعطای پناهندگی به مشرف نیست.
اما اختلافات زرداری و شریف بر سر مشرف بار دیگر کمتر از ۲۴ ساعت بعد از استعفای رئیس جمهور پدیدار شد و به نظر نمی رسد در هفته جاری یا حتی یک ماه آینده به توافقی قطعی منتهی شود. شریف پیشتر زمانی که در ماه ژوئیه وکلای پاکستانی از سراسر کشور در اعتراض به تعلل در ابقای قضات به اسلام آباد گسیل شده بودند، طی سخنرانی برای جمعیتی که کاخ ریاست جمهوری و ساختمان پارلمان را به محاصره خود در آورده بودند برای اولین بار هدف نهایی خود را فاش کرد و گفت به سرنگونی مشرف بسنده نخواهد کرد و او را به اتهام خیانت پای میز محاکمه خواهد کشاند؛ اتهامی که در صورت اثبات مجازات مرگ را برای مشرف به دنبال خواهد داشت. آن شب پس از سخنرانی شریف شعار «مشرف باید اعدام شود» به جای «مشرف باید برود» در اسلام آباد طنین انداخت. اکنون همین نیت و قصد نهایی شریف موجب اختلاف مجدد وی با زرداری شده است. در حالی که شریف خواستار محاکمه و در نهایت اعدام مشرف است، زرداری همچنان اصرار دارد که مشرف پس از آنکه با استعفای خود زمینه برقراری دوباره «دموکراسی» را مهیا کرده، باید پس از استعفا نیز از مصونیت قضایی برخوردار باشد. مشرف تا دوشنبه تحت لوای مصونیتی که مختص رئیس جمهور پاکستان است از گزند اتهاماتی که شریف و سایر مخالفان متوجه او کرده اند، در امان مانده بود.
اکنون در فضای داخلی پاکستان و بین طیف مذهبی و سنتی که بیشتر به سمت شریف و سیاست های مسلم لیگ نواز متمایل هستند باور عمومی بر این است که مخالفت های حزب مردم بیشتر به خاطر وساطت واشنگتن است که به هر حال ترجیح می دهد متحد سابقش به شیوه یی آبرومندانه از قدرت کنار برود. به عقیده این دسته که اتفاقاً در جامعه مذهبی پاکستان شمارشان کم نیست، حزب مردم همچنان حزبی سکولار و نزدیک تر به مواضع واشنگتن محسوب می شود و کاخ سفید از این حزب به عنوان واسطه یی استفاده می کند. این در حالی است که رایس در همان سخنرانی روز دوشنبه اعلام کرده بود امریکا در سرنوشت مشرف دخالتی نمی کند و اگر پارلمان و دولت پاکستان تصمیم بگیرند رئیس جمهور سابق را محاکمه کنند، واشنگتن این تصمیم را به مثابه یک مساله داخلی تلقی خواهد کرد.
● صندلی خالی مشرف
یکی دیگر از اختلافات زرداری و شریف در روزهای آتی احتمالاً بر سر انتخاب جانشین مشرف خواهد بود. بلاوال بوتو زرداری فرزند آصف علی و بی نظیر بوتو که پس از ترور مادر به صورت تشریفاتی ریاست حزب مردم را به عهده گرفته است در آستانه استعفای مشرف به پاکستان بازگشت و در مصاحبه یی در بدو ورود اعلام کرد رئیس جمهور آینده پاکستان از حزب مردم خواهد بود. هرچند هنوز نمی توان بار و ارزشی سیاسی برای اظهارنظرهای بلاوال بوتو زرداری قائل شد، با این حال گفته وی چنان مبتنی بر بدیهیات بود که نمی توان استدلالی علیه آن طرح کرد. حقیقت این است که ترکیب کنونی پارلمان و مجالس استانی پاکستان که پس از انتخابات فوریه شکل گرفته به گونه یی است که شانس پیروزی نامزدهای سایر احزاب را در برابر نامزد ائتلاف حاکم به صفر تقلیل داده است. بر اساس قانون اساسی پاکستان ظرف حداکثر ۳۰ روز از زمان استعفای رئیس جمهور، رای گیری برای تعیین جانشین او باید انجام شود. این جانشین با رای نمایندگان مجالس سنا و شورا و مجالس استانی چهار استان بلوچستان، سند، پنجاب و سرحد انتخاب خواهد شد.
اما مهم تر از شیوه انتخاب رئیس جمهور بعدی، عواملی است که در حاشیه این مساله سرنوشت کرسی خالی ریاست جمهوری را تعیین خواهد کرد. زرداری زمانی که بر امواج احساسات عمومی ناشی از ترور بی نظیر بوتو سوار شده و حزب مردم را به سوی پیروزی هدایت می کرد به مردم پاکستان وعده داد که قانون اساسی پاکستان را که میراث ذوالفقار علی بوتو پدر بی نظیر است، به شکل پیش از آغاز زمامداری مشرف داشت باز می گرداند. طبق نص اصیل این قانون اساسی که در سال ۱۹۷۳ به تصویب رسید، رئیس جمهور پاکستان مقامی تشریفاتی و فاقد قدرت و اختیارات اجرایی است. اما زمانی که مشرف قدرت را در پاکستان به دست گرفت با اتکا به نمایندگان پرشمار حزب مسلم لیگ قائد اعظم که هوادار وی بودند توانست با رای موافق بیش از دوسوم نمایندگان اصلاحیه هایی را ضمیمه قانون اساسی کند که رئیس جمهور را تا سطح عالی ترین مقام سیاسی و اجرایی پاکستان ارتقا دهند. اکنون عامل اصلی که در چانه زنی های رهبران دو حزب اصلی ائتلاف حاکم برای انتخاب نامزد واحد موثر خواهد بود این مساله است که آیا ائتلاف حاکم قصد دارد به این وعده خود عمل کند یا بخشی از اختیاراتی را که در دوران مشرف به مقام ریاست جمهوری افزوده شده، نگه خواهد داشت. این مساله بالطبع بر اهمیت مقام ریاست جمهوری و در نتیجه حساسیت مذاکرات تاثیر خواهد داشت.
پیش بینی می شود اگر از فربهی اختیارات ریاست جمهوری کاسته نشود، حتی رهبران هر دو حزب مشتاق به تصدی این مقام باشند هرچند که هر دو در اظهارنظرهای عمومی وجود چنین تمایلی را تکذیب کرده اند. زرداری یک روز پیش از برکناری مشرف اعلام کرده بود که احتمالاً یک زن رئیس جمهور بعدی پاکستان است و گفته بود اگر تمایلی به قدرت داشت برای رسیدن به مقام نخست وزیری اقدام می کرد.
با این حال تحولات فضای سیاسی پاکستان تا اواخر وقت سه شنبه حاکی از آن است که ائتلاف حاکم قصد دارد ریاست جمهوری را مانند سابق به مقامی تشریفاتی تنزل دهد. برخی منابع نزدیک به ائتلاف حاکم به ادعای خبرگزاری فرانسه در ساعات اولیه مذاکرات شریف و زرداری اعلام کردند که دو طرف بیشتر تمایل دارند به جای انتخاب شخصی از احزاب ملی و سراسری یکی از شخصیت های سیاسی محلی از استان های پاکستان را به عنوان نامزد ریاست جمهوری معرفی کنند. این مساله به طور ضمنی موید این است که رئیس جمهور پس از این قدرت سابق را نخواهد داشت. خبرگزاری فرانسه به طور خاص از محمودخان اچکزای از سیاستمداران محلی بلوچستان و آفتاب شوبان میرانی سیاستمداری از استان سند نام برده اند. انتخاب شخصی از استان بلوچستان در شرایط فعلی که به نظر می رسد موج حرکت های آشوبگرانه قومی و محلی در این ناحیه افزایش پیدا کرده گزینه یی منطقی به نظر می رسد. علاوه بر این افراد، از زنانی چون فهمیده میرزا سخنگوی مجلس و فریال تلپور خواهر زرداری نام برده شده است.
اولین دور مذاکرات رهبران دو حزب مسلم لیگ نواز و مردم از صبح سه شنبه در منزل زرداری در اسلام آباد آغاز شده است و رسانه های پاکستان تصاویری از آغاز این مذاکرات را منتشر کرده اند که در آن علاوه بر شریف و زرداری، بلاوال نیز دیده می شود. بلاوال که در بریتانیا مشغول تحصیل در رشته تاریخ است هنگام ورود به پاکستان اعلام کرد که حضورش ربطی به استعفای مشرف ندارد و تنها برای بازدید خانوادگی به پاکستان آمده است.
شریف در آغاز این دیدار اعلام کرد که طی این مذاکرات درباره بازگشت قضات دیوان عالی نیز تصمیم گرفته خواهد شد. این قضات نوامبر سال گذشته میلادی طی دورانی که مشرف وضعیت فوق العاده اعلام کرده بود، از کار برکنار شده بودند. ابقای این قضات و در راس آنها قاضی افتخار محمد چودهری رئیس دیوان عالی پاکستان از آنجا که می توانست به طور غیرمستقیم موجب برکناری مشرف شود به یکی از ابزارهای جانبی مخالفان وی تبدیل شده بود تا در صورت عدم موفقیت در استیضاح از آن به عنوان اهرم فشاری علیه مشرف استفاده کنند. این مساله موجب شده بود تا مساله قضات به مساله یی کاملاً سیاسی تبدیل شود اما با کنار رفتن مشرف پیش بینی می شود از حساسیت سیاسی مساله نیز کاسته شده و قضات طی روزهای آینده در مقام خود ابقا شوند.
● شکست گلادیاتور پیر
کسی که ظهر دوشنبه از تلویزیون با مردم پاکستان صحبت می کرد سیاستمداری منزوی بود که متحدان پیشین اش نیز او را ترک کرده بودند. مشرف کسی بود که مجموعه سیاست هایش در دوران زمامداری طیفی عجیب را از حمایت از دولت بنیادگرای طالبان تا اتحاد با امریکا در برمی گرفت. او تقریباً به همان سرعت حیرت آوری که موضع خود را پس از حوادث ۱۱ سپتامبر تغییر داده بود از اوج قدرت به حضیض ذلت سقوط کرد. مشرف ۱۱ آگوست ۱۹۴۳ در دهلی نو، مرکز ایالتی از ایالت های امپراتوری بریتانیا به دنیا آمد و یک روز پس از استقلال پاکستان و تفکیک آن از هند در سال ۱۹۴۷ همراه والدینش به این کشور جدید مهاجرت کرد. اما داستان عجیب مشرف که او را وارد صفحات پررنگ تاریخ پاکستان کرد با کودتایی آغاز شد که هنگام شروع آن مشرف در آسمان بود و گرفتار حکمی که شریف صادر کرده بود تا فرودگاه های پاکستان به هواپیمای او اجازه فرود ندهند. جنگ کارگیل به پایان رسیده بود و مشرف که فرمانده وقت ارتش بود نخست وزیر را مسوول جنگی می دانست که حاصلش شکست بود. افسران وفادار او کودتا را برای نجات فرمانده ارتش آغاز کردند. سوخت هواپیمای او که از هند و مذاکرات با مقامات ارتش هند می آمد رو به اتمام بود. ۹ سال بعد در حالی که تنها چند روزی از ۶۵ سالگی مشرف می گذشت دشمنی دیرینه شریف در کنار دیگر عواملی که جو سیاسی پاکستان را در ۱۸ ماه پیش از آن آشفته کرده بود در نهایت موجب شد مشرف چاره یی جز استعفا نداشته باشد. مشرف زمانی که در آخرین نطق تلویزیونی به دشمنانی اشاره کرد که اتهامات ناروا به او منتسب می کنند شاید بیش از هر کس دیگر منظورش شریف بود که جز به اعدام او رضایت نمی دهد. شریف در یکی از تازه ترین اظهارنظرهایش گفت هیچ توافقی برای اعطای مصونیت به مشرف در میان نیست.
مشرف طی دوران زمامداری در ازای اتحاد با امریکا ۱۱ میلیارد دلار کمک نقدی و نظامی از امریکا دریافت کرد، هفت سال با شبه نظامیان طالبان در شمال پاکستان جنگید، صدها نفر از اعضای القاعده را به دام انداخت و صدها تن از نیروهای طالبان را شکار کرد و در مقابل جان ۱۰۰۰ سرباز پاکستانی را نیز قربانی کرد. اما دستاورد بزرگ او در اتحاد با امریکا دشمنی مردم پاکستان بود. امروز حتی طبقه متوسط شهرنشین پاکستان که وجود خود را مرهون سیاست های اصلاحات اقتصادی مشرف است او را به چشم هیولایی خوفناک می بیند. به خاطر سیاست های مشرف اکنون کسانی که به اشتباه با موشک های امریکایی کشته می شوند شهید نامیده می شوند اما مفتی ها اکراه دارند که سربازان ارتش را که در درگیری با طالبان یا القاعده کشته شده اند، شهید بنامند.
مشرف در آخرین سخنان خود در دفاع از عملکرد خود با همان حالت محزون گفت بسیاری از اقدامات او در درازمدت به سود پاکستان است و در روند رشد دموکراسی در این کشور موثر خواهد بود. او از آزادی فعالیت زنان و اصلاحات اقتصادی اش سخن گفت.
«گلادیاتور» فیلم مورد علاقه مشرف است. داستانی از یک ژنرال رومی که خدعه امپراتوری نیرنگ باز را کشف می کند، یک تنه برای مقابله با آن برمی خیزد، روم را از کام امپراتور ظالم می رهاند و در میدان گلادیاتورها در میان خون و آفتاب و همهمه جان می دهد. این تکه از اطلاعاتی که درباره مشرف در دست است شاید به آنچه گفته شد بی ارتباط بنماید اما برای ساختن پازلی از تصویر ذهنی مشرف حیاتی است. مشرف شاید در این تصویر خود را در مقام گلادیاتور و تجسم دشمنانش را با سری به شکل سر شریف در مقام امپراتور نیرنگ باز قرار داده است. اما درپایان فیلم گلادیاتور پیر، زخمی از مبارزه میان میدان افتاده و دشمن پیروز شده است.
آرش مومنیان
منبع : روزنامه اعتماد