شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


تزریق اخلاق‌گرایی با کمی احترام


تزریق اخلاق‌گرایی با کمی احترام
تا حالا فیلم هندی دیده اید؟ مگر می شود کسی فیلم هندی ندیده باشد. همه می دانند که ورود دستگاه ویدئو به خانه های ما با فیلم های هندی شکل گرفت و قبل‌ترها هم سینماها کم فیلم هندی نمایش نمی دادند.( حتمآ با خودتان می گویید که می خواهم میوه ممنوعه را یک فیلم هندی بنامم. اندکی صبر کنید قصدم این نیست. ) پس بگذارید سوالم را تغییر دهم. فیلمهای هندی چه ویژگیهایی دارند که تا بدین حد برای تماشاگر ایرانی جذاب به نظر می رسند؟
( با اینکه علاقمندان فیلمهای هندی در گذشته اکثریت تماشاگران را تشکیل می دادند، لیکن همچنان طیف وسیعی را شامل می شوند ) طبیعتا قرار نیست این سوال بحث مرکزی ما باشد ولی برای اینکه به بحث اصلی برسیم چند ویژگی را نام می برم.
ماجرای عشق پسر و دختر در انواع و اقسام آن و موانعی که بر سر راه رسیدن آنها به یکدیگر وجود دارد مانند مخالفت پدر با دختر ویژگی اصلی این فیلمهاست.
فقر، بدبختی و بدبیاری یکی از شخصیت‌های فیلم مانند درگذشت پدر و مادر و زن و بچه و... و همچنین دعوای پدر و پسر.
در واقع این اتفاقات بخش اعظمی حوادث زندگی پیرامون ما را شامل می شود. و از آن جایی که ما مردم جزو مردمان ممالک شرقی محسوب می شویم علاقه زیادی به تماشای ماجراهای زندگی خودمان و همچنین ابراز همدردی با شخصیتهای درمانده فیلم‌ها داریم. زمانی که سینماگران ما شاهد محبوبیت فیلمهای هندی بین مشتاقان سینما بودند، دست به کپی و تقلید از این سینما و آوردن موضوعاتی مشابه در فیلمهای ایرانی زدند.
و ژانری در سینمای ایران شکل گرفت که اگر اشتباه نکنم هوشنگ کاووسی ( منتقد معروف آن زمان ) نام فیلمفارسی را برای آن انتخاب کرد. و این سینما جایگزینی شد برای فیلمهای هندی. امروزه همچنان فیلمفارسی و فیلم هندی در بین علاقمندان ایرانی حرف اول را می زنند. حالا فهمیدید چرا نگفتم میوه ممنوعه فیلم هندیست. هر چه باشد حس وطن دوستی ما ایجاب می کند تا زمانیکه پدیده های وطنی موجود است حتی المقدور از نام آنها استفاده کنیم.
بله سریال میوه ممنوعه را جزو طبقه فیلمفارسی ها می دانم. به دلیل حضور همان مولفه های آشنای فیلم فارسی. در این سریال ما شاهد یک ماجرای عشقی بین دختر و پسری هستیم که پدر دختر(حاج یونس( با ازدواج آنها مخالف است.
شاهد بدبختی های یک آدم ورشکسته بنام شایگان هستیم. همچنین از دست دادن خانواده یکی از شخصیت‌ها در زیر آوار زلزله که نام این شخصیت در سریال مصطفی است.
دعوای زن و شوهر که تا پای طلاق هم ادامه می یابد ( یعنی همان خواهر غزاله که متاسفانه نامش را فراموش کردم ). و البته خط اصلی داستان که مربوط به یک مثلث عشقی است: یعنی علاقه یونس به فتوحی و فرزاد به هستی. پس بد نیست ما هم با نامی تحت عنوان سریالفارسی را بر سر زبانها بیندازیم. چرا که از این دست سریالها کم نداریم.
ولی باید بگویم میوه ممنوعه نسبت به سریال‌های همانند خودش یک سر و گردن بالاتر است. و این را بایستی مدیون کارگردانی حسن فتحی بدانیم. کارگردانی که کم کم خودش را بعنوان یک سریال ساز حرفه ای معرفی می کند ( شب دهم، ملاصدرا،مدار صفر درجه). این کارگردان توانسته با بهره گیری از توانایی ها و تجارب خودش از یک داستان تکراری ، یک سریال شیک و تماشاگر پسند بسازد.
مثلا افزودن ماجرای ناپدید شدن شایگان ( که ظاهرا بستر اصلی سریال است ولی اگر دقیق بنگریم به این نتیجه می رسیم که در واقع زمینه سازی برای موضوع مهمتری مثل ایجاد علاقه یک پیرمرد به دختری جوان بوده و در نهایت همین موضوع به خط اصلی سریال تبدیل می شود ) و همچنین حضور یک بازپرس که سعی زیادی در زرنگ نشان دادن خود دارد، و این‌ها همه تمهیداتی است که کشش سریال را افزایش داده است.
راستش را بخواهید وقتی فهمیدم قرار است در ماه رمضان سریالی تحت عنوان میوه ممنوعه پخش شود با خود فکر می کردم که سریال ماورایی امسال قرار است این یکی باشد. که خوشبختانه این گونه نبود. ولی این خوشحالی ما باعث نمی شود که از عنوان این سریال و این که این عنوان چقدر با موضوع سریال همخوانی دارد براحتی بگذریم.
این عنوان ما را به یاد قضیه آدم و حوا می اندازد و دعوای قدیمی مردها با زنها که سقوط ابدی بشر را تقصیر زنها می دانند. ولی در این سریال شخصیتی که انگشت اتهام به سوی اوست یک مرد است( حاج یونس ) . و ظلمی که او به همسرش روا می دارد، او را بعنوان یک شخصیت منفور نزد تماشاگران زن معرفی می کند ( حداقل در خانه ما که وضع بدین منوال است. همین دیشب بود که خاله ام با عصبانیت خطاب به حاج یونس گفت مرتیکه بی شعور خجالت نمی کشه! ). و خب انتخاب این اسم با آن ماجرا همخوانی ندارد.
به هر صورت عنوان هایی که برای سریالها انتخاب می شوند بایستی خودشان تماشاگر جذب کنند هرچند با موضوع سریال همخوانی نداشته باشند. نکته ای که در مورد سریال بابستی بدان اشاره کرد شخصیت پردازی های قابل قبولی است که سعی کرده از دسته بندی کردن آدم های خوب و بد جلوگیری کند و در واقع رفتارهای هر کدام از شخصیتها را با اتفاقاتی که در زندگی برای آنها رخ داده توجیه کند. که این امر را در ایجاد علاقه حاج یونس به هستی ( اشتباه نکنید تصویر سازی شخصیت حاج یونس بعنوان یک شخصیت خاکستری مشکلی ندارد.
منفور بودن او نزد خانمها ریشه در تاریخ روابط زن و مرد دارد ) و تصمیم هستی برای سرکیسه کردن حاج یونس به وضوح می بینیم. می ماند شخصیت جلال فتوحی که تنها آدم بد سریال است.
در مورد این یکی باید بگویم کمی اهمال صورت گرفته ، چون هنوز متوجه این نشده ایم که چرا پسر حاج یونس فتوحی ای که مدام از مال حلال صحبت می کند، این گونه به تصویر کشیده شده. به نظر می رسد حسن فتحی با آگاهی از روند سریال سازی در ماه رمضان دست به انتخاب بازیگرانی حرفه ای زده که عمده وقت و توانش را صرف بازی گرفتن از آنها نکند.
ولی بازی سایر بازیگران در مقایسه با حرفه ای های سریال ( علی نصیریان، گوهر خیراندیش، هانیه توسلی و امیر جعفری ) به هیچ وجه همخوانی ندارد و در سطحی بسیار پایین قرار دارد. به هر صورت صداقتی که در ساخت سریال میوه ممنوعه وجودداشته نتیجه اش رضایت عمومی تماشاگران از سریال است. هرچند یک سریالفارسی بیش نیست، ولی از دیگر سریالهایی که قراراست در آنها تزریق اخلاق گرایی * بدون هیچ پشتوانه محکمی صورت بگیرد که بهتر است!
* تزریق اخلاق گرایی : این ترکیب را از منتقد محبوبم جواد طوسی قرض گرفتم.
ساسان امیر کلالی
منبع : سایت خبری ـ تحلیلی سینمای ما


همچنین مشاهده کنید