پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

یک بام و دو هوا!‏


یک بام و دو هوا!‏
حکایت است که شبی سر خانواده به همراه تازه عروسش و دختر خانواده به همراه شوهرش مهمان مادر بودند. شب را بر شست با منزل خوابیدند. نیمه های شب مادر از خواب بلند شد و ابتدا رفت به سراغ دختر و دامادش، بالاپوش را بر روی آنها کشید و به دختر گفت عزیزم هوا سرد است کمی نزدیک تر به هم بخوابید که سرما نخورید.‏
برگشت به گوشه دیگر بام و دید پسرش با همسر خود مهربانانه در آغوش هم خوابیده اند. جلو آمد و بالاپوش را کنار زد و گفت: پسرم گرمایت می شود، عرق می کنی چرا اینقدر نزدیک به هم خوابیده اید؟ قدری فاصله بگیرید تا هوا بخورید! پسر گفت: ‏
مادر جان، قربان شوم خدا را ‏
یک بام و دو هوا را
آن سر بوم سر ما را
این سر بوم گرما را!‏
حکایت،‌ برخی از رسانه های انصار و اعوان دولت نهم و مدعیان حفظ و میراث دارای ارزشهای دینی! در دیار ما حکایت همان مادر است که در بام ایران همواره می خواهند دو هوا را حاکم کنند!‏
روزی در برابر اصلاح طلبان و دولت سیدمحمد خاتمی یقه دراندند و رگ گردن را برجسته کردند و چهره های خشونت را برافروختند و فریاد واسلاما! و ارزش ها! سر دادند و روز دیگر در برابر هتک آشکار همان ا رزشها در دولت به اصطلاح ارزشمدار سکوت اختیار کردند!‏
چند صباحی است که تصاویری از دست دادن جناب آقای خاتمی با خانم هایی در خارج از کشور بر سایت های ارزشمداران نقش بسته و در رسانه های حامی دولت نهم با یادداشت، سرمقاله، مصاحبه و ... به آن دامن می زنند و تا حد محاکمه و خلع لباس، رد صلاحیت در انتخابات و ... مبادرت به صدور حکم می کنند!‏
صرف نظر از تکذیب شخص آقای خاتمی و دوستان نزدیک ایشان و اعلان مونتاژی بودن عکسها و فیلمها چند نکته لازم به یادآوری است:‏
‏۱) دست دادن با زن نامحرم از دیدگاه فقیهان بر چند قسم متصور است:‏
الف) دست دادن به قصد لذت بردن و استمتاع شهوانی(ریبه) حرام است به اتفاق نظر فقهای شیعه ‏
ب) دست دادن بدون قصد تلذذ(ریبه) اما در حالت غیرضروری، جمعی از فقها این مورد را نیز حرام و برخی احتیاط کرده و پرهیز داده اند و برخی اشکالی در آن ندیده ا ند
ج) دست دادن بدون قصد تلذذ و در حالت ضروری، بسیاری از فقیهان اشکالی در آن نمی بینند زیرا الضرورات تبیع المحذورات اما در ضرورت گفته شده است که الضرورات تتقدرها، یعنی به اندازه رفع ضرورت.‏
حال بحث رفت و آمد به کشورهایی که در فرهنگ عمومی آنها دست دادن زن و مرد یک عرف اجتماعی است ونه به قصد لذت که از باب احترام گذاردن به یکدیگر است در این جامعه ها اگر زنی دست خود را به سوی مردی دراز کند برای احترام و احوالپرسی و او دست خود را پس بکشد، این عمل را اهانت به خود می داند و اگر زنی دست خود را دراز نکند و مردی برای دست دادن دست دراز کند آن را عملی ناپسند می دانند، برخی از فقها گفته اند در چنین موردی دست دادن اشکال ندارد و اگر دست ندهد و حرکت او سبب وهن به اسلام شود، عملی ناصحیح است.‏
اینجا بحث مفصلی است در فقه، در باب مراعات و احترام گذاشتن به قوانین و عرف جامعه های غیرمسلمان، از سوی مسلمانانی که به آن کشورها هجرت می کنند، ناگزیر به زندگی در آن هستند. مگر در مواردی که خدشه به اصلی از اصول دین و اعتقادات وارد سازد، که فرصتی دیگر را می طلبد، و شایسته است که محققان حوزوی به موارد و جزئیات آن بپردازند.‏
بنابراین بر فرض که چنین کاری از سوی جناب آقای خاتمی صورت گرفته باشد، خلاف اصول ضروری اسلام رفتار نشده است. بد نیست در سالگرد شهادت آیت الله دکتر بهشتی از سیره ایشان در زمانی که مسئولیت امام جماعت مرکز بزرگ اسلامی در هامبورگ آلمان را به عهده داشتند یاد کنم، می گویند که وقتی زنانی برای دیدار و آشنایی با این مرکز و دین مبین اسلام مراجعه می کردند و طبق روال و عادت جامعه خود در برابر شهید بهشتی دست خود را به سوی ایشان دراز می کردند، ایشان دست پس نمی کشیدند و با آنان دست می دادند، مبادا که امتناع ایشان سبب تنفر و انزجار آنان از اسلام و مسلمانان گردد. همچنین در احوالات امام موسی صدر نیز مواردی اینچنین آمده است.‏
‏۲) آقایانی که اینچنین فریاد وا اسلاما سر داده اند! آیا حکم اسلام را فقط در مورد مخالفان فکری خود ساری و جاری می دانند یا عمومیت دارد. نظر آقایان درباره دست دادن نخست وزیر عراق و برخی وزرای کابینه عراق که شیعه هستند و مورد حمایت ما هستند چیست؟ راستی چرا علیه مسئولان کشور عراق سر و صدا راه نمی اندازند؟! آیا بام اسلام و شیعه دو هوا دارد؟! یا فقها و علمای حوزه نجف ?????به روزتر شده اند؟! یا مصلحت اسلام و مسلمین اقتضا می کند که به ضرورتهای عرف رایج در دنیا توجه شود؟! هرچه هست چرا باز هم شاهد یک بام و دو هوا هستیم؟! ما از سایر کشور های اسلامی می گذریم که رهبران و دیپلماتهایشان به عرف دنیا عمل می کنند و هیچگاه فریاد واسلامای علمایشان بلند نمی شود. با آنکه آنها در بسیاری از مسایل شرعی و دینی از ما متصلب ترند!‏
‏۳) تخلف از قوانین شرع مقدس مگر با هم تفاوت دارد؟ چرا هنگامی که جناب آقای احمدی نژاد در مراسم افتتاحیه بازی های المپیک در دوحه قطر در مجلس رقص زنان حضور پیدا کرد و تا به آخر مراسم نشست‌ واکنش نشان ندادید؟! چرا هنگامی که آنهمه اهانت و تحقیر در حق پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در آزمون ضمن خدمت فرهنگیان صورت گرفت واکنش نشان ندادید؟! واقعا چه شده است، آیا (بر فرض آقای خاتمی با یک خانم دست داده باشد، که چنین نبوده است) دست دادن آقای خاتمی بیشتر ارزش ها را زیر سئوال برده است (که مسئله ای اختلافی بین فقهای شیعه است) یا عمل آقای رئیس جمهور و (که اجماع فقهای شیعه بر حرمت است و هیچ ضرورتی هم در کار نبوده است)؟! چرا در آنجا سکوت و اینجا یقه پاره کردن؟! جز آنکه شما مدعیان حفظ ارزشها در کشور اصل یک بام و دو هوا حاکم است؟!‏
‏۴) اما چرا تخریب خاتمی؛ به نظرم می رسد خاتمی به خاطر موارد زیر باید در دستور تخریب جناح اصولگرا و ستاد تخریب قرار گیرد:‏
الف) خاتمی پس از پایان دوره ریاست جمهوری (در داخل و خارج از کشور) نه تنها از محبوبیتش کاسته نشده است که روز به روز بیشتر هم می شود.‏
ب) خاتمی همچنان یکی از رجال سیاسی، فکری و فرهنگی جهان معاصر است به همین خاطر در طول دو سال گذشته به بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی سفر کرده و در این سفرها از وی در حد یک رئیس جمهور استقبال و حفاظت بعمل آمده است. این امر به مذاق حامیان دولت خوش نیامده است!‏
ج) خاتمی در بین اصلاح طلبان از محبوبیت و محوریت بالایی برخوردار است. او تنها کسی است که امروز می تواند مجموعه اصلاح طلبان را گرد هم آورد و همگان به محوریت ایشان در ائتلاف جامع اصلاح طلبان اذعان دارند. این جایگاه برای اصولگرایانی که فاقد چنین محوری هستند ناخوشایند و نگران کننده است. مخصوصا برای حامیان رئیس جمهوری که انتظار دارند تمامی اصولگرایان ایشان را هم چون خاتمی به محوریت خود برگزینند!‏
د) خاتمی اعتباری دارد که اگر در انتخاباتی از لیستی حمایت کند احتمال برد آن لیست در بین توده مردم بسیار زیاد است. این هم خطری دیگر برای اردوی پراکنده اصولگرایان است!‏
ذ) خاتمی در داخل و خارج از ایران نماد چهره رحمانی اسلام و پیام آور دین رحمت، مدارا و همزیستی است. این پیام امروز در داخل و خارج ایران خریدار زیادی دارد. تحمل این جایگاه و پرچمداری خاتمی برای رقبای او سخت است زیرا کسی نمی تواند این پرچم را از دست او بگیرد مگر پرچمی که نقطه مقابل این نگاه باشد.‏
در پایان سخن به آنان که خود را به زحمت می اندازند و مردم را به رنجش می گویم همانگونه که در روایات آمده است: اگر خداوند بخواهد کسی را بزرگ و محترم کند اگر همگان جمع شوند که مانع آن شوند،نتوانند و اگر خدا بخواهد کسی را خوار کند اگر همگان بخواهند او را بلند و عزیز کنند نتوانند، که خود فرمود: تعزمن تشاء و تذل من تشاء، بیده الخیر و هو علی کل شیء قدیر
هادی قابل
منبع : روزنامه صدای عدالت