شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


میلیاردها دلا‌ر سرمایه در شرکت‌های کوچک زنان


میلیاردها دلا‌ر سرمایه در شرکت‌های کوچک زنان
چرا کارآفرینی زنان برای منطقهء خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) مهم است؟ طی یک دههء آینده نیروی کار در این منطقه ۴۰ درصد افزایش پیدا می‌کند و صرفا برای ایجاد شغل برای این موج جدید به ۴۷ میلیون شغل نیاز است. دولت‌ها در این منطقه برای غلبه بر رکود اقتصادی سعی می‌کنند محور اقتصاد را به سوی دانش و مهارت پیش ببرند و کم‌تر از منابع طبیعی استفاده کنند. حرکت بعدی به سوی ارتقای جایگاه بخش خصوصی و کاستن از تصدی‌گری دولت است.
در این میان کارآفرینی هم به افزایش فرصت‌های شغلی و رشد بخش خصوصی و هم رونق اقتصادی منجر می‌شود. کارشناسان معتقدند در آینده تنها عامل تفاوت بین اقتصادهای منطقه، میزان کارآفرینی در آن‌هاست. آن دسته از کشورها که زمینهء کارآفرینی را فراهم کنند شاهد رشد مناسب و پایدار اقتصادی خواهند بود و آن دسته که چنین نمی‌کنند همچنان از رکود اقتصادی و اجتماعی رنج خواهند برد.
در منطقهء خاورمیانه و شمال آفریقا، کارآفرینی زنان منبعی عظیم ولی پنهان برای رشد و رونق اقتصادی است. در این منطقه زنان از حق ارث بردن دارایی‌ها، مدیریت منابع مالی و انجام مبادلات تجاری برخوردار هستند. البته هنوز موانع بزرگی در برابر کارآفرینی زنان وجود دارد که بخشی از آن به دولت‌ها و بخشی دیگر به خود این افراد مربوط می‌شود. در سرتاسر جهان زنان مالکیت یک چهارم تا یک سوم شرکت‌های ثبت شدهء تجاری را در اختیار دارند. شرکت‌های تحت مدیریت یا مالکیت زنان عموما کوچک هستند اما در بین آن‌ها شرکت‌هایی با میلیاردها دلار گردش مالی و هزاران کارمند نیز مشاهده می‌شود.
برای مثال در ایالات متحده تعداد کارکنان در شرکت‌های تحت مالکیت زنان از کل کارکنان ۵۰۰ شرکت برتر این کشور بیش‌تر است و سالانه ۶/۳ هزار میلیارد دلار درآمد دارند. این شرکت‌ها رشد بسیار سریعی دارند یعنی طی پنج سال گذشته رشد آن‌ها دو برابر متوسط رشد تمام شرکت‌های آمریکا بوده است. همچنین درآمد و تعداد کارکنان آن‌ها نیز به ترتیب ۴۰ و ۳۰ درصد رشد کرده است. در چین نیز میزان مالکیت زنان روستایی بر کسب و کارهای خصوصی طی دو دههء گذشته از صفر به یک چهارم تا یک سوم کل کسب و کارها رسیده است.
در منطقهء خاورمیانه و شمال آفریقا اهمیت ویژهء کارآفرینی زنان این است که از این طریق نرخ بیکاری زنان بسیار سریع‌تر کاهش پیدا می‌کند تا از طریق کارآفرینی مردان. در ایالات متحده ۵۲ درصد کارکنان شرکت‌های تحت مالکیت زنان زن و ۴۸ درصد مرد هستند. در حالی که در شرکت‌های تحت مالکیت مردان، ۳۸ درصد کارکنان زن و ۶۲ درصد مرد هستند. در منطقهء خاورمیانه و شمال آفریقا میزان بیکاری زنان ۲۰ درصد بیش‌تر از مردان است و به همین دلیل کارآفرینی زنان هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم به کاهش نرخ بیکاری زنان کمک خواهد کرد. در این مقاله کارآفرین کسی تعریف می‌شود که از طریق کار تجاری به حل مشکلات مالی خود اقدام می‌کند. به همین دلیل زنانی که ثروت یا شرکتی را به ارث برده‌اند یا در مناصب بالای تصمیم‌گیری در شرکت‌ها فعالیت می‌کنند کارآفرین محسوب نمی‌شوند. البته تعداد این گونه زنان به سرعت در حال افزایش است زیرا آن‌ها به آموزش عالی دسترسی بیش‌تری پیدا کرده‌اند.یکی از مهم‌ترین پرسش‌های مطرح در زمینهء کارآفرینی زنان این است که چه تعداد زن کارآفرین در منطقهء خاورمیانه و شمال آفریقا وجود دارد. در این باره آمار دقیق و تفکیک شده‌ای وجود ندارد زیرا تحقیقات کمی در این باره انجام شده است. با این حال می‌توان به تفکیک کشور، اطلاعاتی را در این حوزه ارایه کرد:
در بحرین در سال ۱۹۹۱، ۱۳۲ زن کارآفرین که ۵/۱ درصد جمعیت زنان مشغول به کار این کشور را تشکیل می‌دادند، ثبت شدند. در سال ۲۰۰۱ تعداد آن‌ها به ۸۱۵ نفر رسید که ۱/۳ درصد جمعیت زنان مشغول به کار بودند. در سال ۲۰۰۵ تعداد آن‌ها پنج برابر شد.در مصر شش درصد زنان خوداشغال یا کارآفرین هستند در حالی که ۳۱ درصد مردان چنین ویژگی‌ای دارند. سال گذشته ۴۰ هزار زن کارآفرین در مصر مشغول فعالیت بودند. در حال حاضر نرخ بیکاری در جمعیت زنان در سن کار ۲۱ درصد است.آمارهای کشور عراق مربوط به سال ۱۹۹۷ است. در آن سال ۳/۱۳ درصد زنان در مشاغل مدیریتی بودند. زنان در اتحادیه‌های تجاری مشاغل جایگاه‌های بالایی داشتند. در آن سال ۵/۹ درصد زنان خوداشتغال بودند. این میزان برای مردان ۳۲ درصد بود. زنان اردن هم ۸/۳ درصد کارآفرین‌ها را در این کشور تشکیل می‌دهند.
در لبنان در سال ۲۰۰۰، ۷/۱۹ درصد نیروی کار زن کارمند حقوق‌بگیر نبودند. محاسبات مربوط به میزان اشتغال زنان نشان می‌دهد حدود ۲۸ هزار زن لبنانی که ۱۱‌درصد زنان در سن کار را در این کشور تشکیل می‌دهند به نوعی خوداشتغال بوده‌اند. نرخ رشد کارآفرینی در لبنان طی پنج سال منتهی به سال ۲۰۰۵، هر سال _۵/۲ درصد رشد کرده است. در لبنان جنگ و بحران سیاسی مشکلات بزرگی را برای اقتصاد به وجود آورده و زنان جزو قربانیان اصلی این بحران‌ها بوده‌اند.
در مراکش در سال ۲۰۰۰، ۳۰۰ زن در مشاغل مدیریت عالی مشغول فعالیت بودند، اکثر این افراد کارآفرین بودند. همچنین بیش از ۴۵ هزار زن با استفاده از اعتبارهای کوچک به کسب و کار پرداخته و از لحاظ اقتصادی مستقل شده‌اند. در حال حاضر ۶/۲۷ درصد زنان در نیروی کار مراکش به کار اشتغال ندارند. دولت برای حل این مشکل برنامه‌هایی شامل افزایش دسترسی زنان به آموزش، تشکیل دوره‌های آموزش مهارت‌ها و توسعهء اعطای اعتبار به آن‌ها تدوین کرده که به تدریج زمینهء اشتغال را برای زنان فراهم‌تر می‌کند. در عربستان سعودی ۴۵ هزار کسب و کار به مالکیت و مدیریت زنان ثبت شده است. این کسب و کارها در زمینه‌های عمده‌فروشی، خرده‌فروشی و خدمات هستند و عموما کوچک بوده و در آن‌ها از تکنولوژی پیشرفته استفاده نمی‌شود. در شهر ریاض ۸۰۰ر۴ کسب و کار توسط زنان اداره می‌شود و اکنون ۳۲ درصد زنان کارآفرین عضو اتاق بازرگانی و صنعت ریاض هستند. زنان عربستانی به سرمایه‌گذاری نیز مشغول هستند. سال ۲۰۰۴ ادارهء سرمایه‌گذاری عمومی عربستان مجوز ۲۷ مورد سرمایه‌گذاری را توسط زنان سرمایه‌گذار صادر کرد. این تعداد ۱/۲ درصد کل مجوزهای صادر شده برای سرمایه‌گذاری در آن سال بود. سال ۲۰۰۵ زنان در کل حدود ۷/۱ میلیون دلار در پروژه‌های صنعتی و ۵/۲ میلیون دلار در پروژه‌های خدماتی سرمایه‌گذاری کردند.
سوریه در دههء ۱۹۹۰ تنها شش درصد زنان مشغول به کار و کارآفرین داشت. در سال ۲۰۰۳ بیش از ۲۴ درصد زنان سوریه در سن کار فاقد شغل بودند. روند اشتغال و کارآفرینی زنان سوریه رو به رشد بوده اما به سبب دسترسی غیرکافی به آموزش عالی و مجموعه‌ای از موانع دیگر، این رشد کند است.همچنین سال ۲۰۰۴ هفت هزار زن کارآفرین در تونس مشغول فعالیت بودند. این عده ۶/۰ درصد زنان در سن کار در این کشور هستند.در امارات در سال ۲۰۰۳ تعداد زنان کارآفرین دوبی ۴۵۰۰۰ نفر) پنج برابر یک دهه پیش از آن بود. با ادامهء پیشرفت اقتصادی دوبی و تبدیل شدن آن به یکی از مراکز تجاری و صادرات منطقهء خاورمیانه، روند کارآفرینی زنان و مردان در آن کشور بسیار سریع‌رشد خواهد کرد. کل سرمایه‌گذاری در شرکت‌های تحت مالکیت زنان در امارات حدود ۸/۳ میلیارد دلار است. ۵۵ درصد از زنان کارآفرین دوبی اتباع امارات و بقیه خارجی هستند. ۴۵ درصد بقیه را هندی‌ها، لبنانی‌ها، مصری‌ها، مراکشی‌ها و اتیوپیایی‌ها تشکیل می‌دهند.
● موانع کارآفرینی زنان در خاورمیانه و شمال آفریقا
تمام کارآفرین‌ها به ویژه زنان در منطقهء خاورمیانه و شمال آفریقا با موانع مالی، قانونی، اجتماعی و ساختاری برای حرکت به سوی کارآفرینی روبه‌رو هستند. در این منطقه بازارهای مالی و نیز نظام‌های وام‌دهی بانک‌ها جاافتاده و پیشرفته نیستند به همین دلیل فرصت‌های محدودی برای کارآفرین‌ها به‌خصوص زنان برای دستیابی به این منابع برای آغاز به کار یا توسعهء فعالیت‌های خود وجود دارد. به این ترتیب کسانی که به وام نیاز دارند مجبور هستند از منابع غیررسمی استفاده کنند. همچنین در این منطقه رویه‌های قضایی و حقوقی بسیار پرافت‌و‌خیز و پیچیده است بنابراین در صورت بروز مشکل قانونی وقت و انرژی زیادی برای حل و به نتیجه رسیدن آن باید صرف شود.
فقدان شفافیت مدیریت در تمام زمینه‌‌های مالی و عملکردی باعث غیراستاندارد بودن اکثر فعالیت‌های تجاری شرکت‌ها شده است. از سوی دیگر ثبت شرکت و دریافت مجوز فعالیت برای کارآفرین‌ها بسیار پرهزینه و وقت‌گیر است. فساد مالی و زیرساخت‌های نامناسب نیز موانع دیگر فعالیت مناسب کارآفرین‌ها محسوب می‌شود. در منطقهء خاورمیانه و شمال آفریقا تعداد نیروی کار تحصیل‌کرده کافی نیست و عدم سازگاری بین دروس دانشگاهی و نیازهای بازار کار شرکت‌ها را با کمبود نیروی انسانی متبحر روبه‌رو کرده است. نبود الگوی موفق، ‌نفوذ اندک در دستگاه‌های تصمیم‌گیر، جو اجتماعی نامناسب، دسترسی نابرابر نسبت به مردان به دولت و تبعیض از دیگر موانع کارآفرینی زنان در این منطقه محسوب می‌شود. دولت‌های این منطقه برای حل این مشکلات برنامه‌هایی را در تمام زمینه‌ها تدوین کرده‌اند اما روند کند اجرا، برنامه‌ریزی بدون تحقیقات میدانی و دقیق، بوروکراسی و فقدان ارادهء سیاسی از جمله عوامل تداوم وضعیت نامناسب زنان کارآفرین در این منطقه هستند.
طی یک دههء گذشته به‌طور متوسط دولت‌ها در منطقهء MENA ، ۳/۵ تولید ناخالص داخلی خود را صرف آموزش کرده‌اند که بالاترین سهم در جهان است اما برنامه‌ریزی‌های آموزشی فراگیر نبوده و در آن نیازهای اقتصادی کم‌تر مورد توجه قرار گرفته است. کارشناسان معتقدند، برای حل موثر مشکل و مساعد کردن همه‌جانبهء زمینه برای کارآفرینی زنان که برای رشد و رونق اقتصادی ضروری است، برنامه‌ریزی‌ها باید طبق اصول کارشناسی صورت گیرد و ارادهء سیاسی برای اجرای آن وجود داشته باشد. برای مثال کاربردی کردن دروس مدارس و دانشگاه‌ها، آموزش مهارت‌های تجاری به زنان و تسهیل حرکت در مسیر کارآفرینی برای تحقق این اهداف ضروری است.
محمدعلی آذری‌نیا
منبع: www.worldbank.org
منبع : روزنامه سرمایه