یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


گام‌های از خانه تا مدرسه


گام‌های از خانه تا مدرسه
عبور سالم از محیط خانواده به محیط مدرسه مستلزم اتخاذ تدابیری است که کوتاهی در آن‌ها به روند طبیعی سازگاری کودک با تغییرات محیط لطمه می‌زند.
کودک بزرگ می‌شود و برای بیان نیازها و پاسخگوئی به خواسته‌ها به محیط وسیع‌تری احتیاج دارد. زمان آن فرا می‌رسد که برای ایفای نقش در آینده گام‌های قوی و محکمی بردارد. آن‌چه کودک در خانواده می‌آموزد، توأم با عاطفه بوده و معمولاً ساختار ثابتی ندارد. برخورداری از محدودیت در میان خانواده، کودک را از واقعیت‌ها دور نگاه می‌دارد. درک این موضوع زمانی اهمیت می‌یابد که کودکان برای ورود به مدرسه، به سن قانونی می‌رسند، او باید یکباره از خانه راهی مدرسه شود که این امر باعث پدید آمدن مشکلاتی برای او می‌شود که از جمله؛ جدا شدن یکباره از محیط اجتماعی مألوفی که طی سال‌ها کودک با انس گرفته، آشنا شدن با مقررات محیط جدید یعنی مدرسه که از هر نظر با خانواده متفاوت است، همچنین تن دادن به نظم و ترتیب که لازمه فعالیت‌های آموزشی است.
کوشش ارادی برای درک و فهم مطالب و موفقیت در کارهیا درسی نیز از دیگر مشکلات اوست که برای رفع آن باید راه‌کارهائی اندیشیده شود.
● گام اول: ورود به مدرسه
یکی از مزایای مدرسه رفتن این است که استفاده از این موقعیت مناسب به کودک اجازه می‌دهد استقلال و امکانات خود را ارزیابی کند، در هر حال نباید رابطه کودک با محیط خانواده به یکباره قطع شود، کودک در این دوره به محیط خانواده و مراقبت و دلجوئی‌های والدین نیاز دارد. خانه و مدرسه در این مرحله از نظر فراهم آوردن شرایط مناسب، مکمل یکدیگرند و هر یک از آن‌ها از نظر تأثیر تربیتی نقش خاصی ایفا می‌کنند؛ زیرا روابط کودک و اطرافیانش در این دو محیط متفاوت است. روابط در خانه فردی‌تر و عاطفی‌تر و در مدرسه جمعی‌تر و منطقی‌تر است.
خانواده باید بکوشد ضمن برقراری روابط با کودک، همچنان محبت خود را از او دریغ نکند. وقتی کودکی وارد مدرسه شد، اینک مسئولان هستند که جایگزین خانواده می‌شوند.
● گام دوم: شناخت دانش‌آموز
محور اساسی تعلیم و تربیت دانش‌آموز، شناخت اوست. بر این اساس اگر برنامه‌ها و هدف‌های مختلف آموزشی در تربیت مؤثر نباشد، ارزش چندانی ندارد؛ زیرا نظام تعلیم و تربیت امروزه با گذشته تفاوت بسیار کرده و دیگر ”معلم مدار“ نیست و حرف نهائی را معلم نمی‌زند. بلکه محور اصلی آموزش و پرورش، دانش‌آموز و خواسته‌ها و نیازهای اوست.
به‌همین دلیل، معلم و نظام آموزشی باید بکوشند تا نیازها و مشکلات دانش‌آموزان را بشناسد و برنامه‌ها و زمینه‌های مناسب را برای برای برطرف کردن مسائل آن‌ها که ممکن است عاطفی، جسمانی، حسی، حرکتی، اجتماعی و تربیتی باشند، فراهم کنند. زیرا هر مشکل می‌تواند نتیجه نامطلوبی برای دانش‌آموز و مدرسه به یاد آورد. برای مثال، بهتر است معلمان کلاس اول، دانش‌آموزان را به اسم کوچک صدا کنند. این دانش‌آموزان به سختی مفهوم نام خانوادگی را درک می‌کنند و با معلمی که صمیمانه آن‌ها را با نامی که مادر صدا می‌زند، خطاب کند ارتباط بهتر برقرار می‌کنند و ترس و دلهره از ورود به محیط بیگانه در آن‌ها کاهش می‌یابد.
● گام سوم: توجه به تفاوت‌های فردی دانش‌آموز
یکی از اساسی‌ترین شاخصه‌ها در پذیرش دانش‌آموزان، قبول تفاوت‌های آن‌ها در مدراس است. توجه به تفاوت‌های فردی، یکی از اصول پذیرفته شده در تعلیم و تربیت است. به این معنی که هر شخص دارای ویژگی‌ها و توانائی‌های مخصوص به‌خود است. به‌عبارت دیگر ”هر فرد“ منحصر به‌فرد است و از تمام جهات با هم‌نوع خود متفاوت است. بدین ترتیب جستجو و کمک برای کشف نیروی بالقوه دانش‌آموزان از وظایف انسانی مدرسه و سیستم آموزشی است.
● گام چهارم: کمک و یاری به بهبود روابط
کودک با ورود به مدرسه با محیط جدیدی آشنا می‌شود که هم از لحاظ ساختار اجتماعی و هم از نظر توقعاتی که از اعضاء خود دارد به کلی با خانواده متفاوت است. او در وضع نسبتاً دشواری قرار می‌گیرد و برای سازگار شدن با شرایط جدید تلاش تازه‌ای از سر می‌گیرد. این تلاش که از جهت پاسخگوئی به مقتضیات مدرسه ضروری است، شرط رشد اجتماعی کودک هم هست. سازگاری‌های اجتماعی آینده کودک تا اندازه زیادی به موفقیت و شکست در این تجربه بستگی دارد. بنابراین، تربیت اجتماعی و کمک به بهبود روابط و خوی و خصلت کودکان از وظایف مهم معلمان مدرسه ابتدائی است.
دمعلم باید بکوشد با ارائه رفتار پسندیده، اختلاق مبتنی بر قاعده را به دانش‌آموزان بیاموزد؛ زیرا در این‌نوع اخلاق آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد صدق، تعاون و عدالت است. عدالت به‌خصوص محور اخلاق شاگردان دبستان است تا آن‌جا که آموزگاری که عدالت به‌خصوص محور اخلاق شاگردان دبستان است تا آنجا که آموزگاری که عدالت را رعایت نکند، خیلی زود در نظر شاگردان کوچک می‌شود. یک معلم خوب می‌تواند پیونددهنده دانش‌آموزان باشد. با شگرد ”جابه‌جائی“ خیلی زود همه دانش‌آموزان با هم دوست و همراه شوند. به این معنی که نه تنها یک نفر با کنار دستی خود صمیمی می‌شود که به نوبت با همه ارتباط دوستانه برقرار می‌کند و در میانه سال یک دانش‌آموز به تعداد نفرات کلاس دوست صمیمی دارد. برگزاری جشن‌های تولد در کلاس به ماندگاری و صمیمیت دانش‌آموزان کلاس اول کمک بسیاری می‌کند و با همه وجود او را مایل به ماندن در مدرسه می‌کند.
● گام نهائی: یادآوری اصل آموزش و پرورش برای معلمان
همواره معلمان باید به خاطر داشته باشند که براساس چه هدفی در مدرسه مشغول تدریس هستند. با یادآوری این اصول، روند آموزشی همواره رو به کمال خواهد بود. وظایف اساسی تعلیم و تربیت عبارتند از:
▪ تعلیم مفاهیم انسانی که مقدمه تفکر منطقی است.
▪ پرورش ذوق که نخستین گام برای درک زیبائی‌شناسی است.
▪ تربیت اجتماعی که مبتنی بر اخلاقیات است.
منبع : ماهنامه کودک