پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


ماموریت‌های مضاعف و تن‌لرزهای سرما


ماموریت‌های مضاعف و تن‌لرزهای سرما
کمبود گاز در زمستان طبق آنچه در چند سال گذشته رخ داده، دیگر برای ما و اتفاقا شهروندان شهرهای سردسیر یک سنت شده است؛ سنتی که در آن دولتمردان هر سال تابستان هنگام وفور و کثرت گاز، وعده می‌دهند هیچ مشکلی نداریم و زمستان از مردم می‌خواهند صرفه‌جویی کنند و لباس گرم بپوشند تا گاز به همه جا برسد و مردم از سرما نلرزند و قوتشان و نان سفره‌شان قطع نشود.
افت فشار و قندیل لوله‌های گاز نیز کابوس سنتی مسوولا‌ن نفتی و گازی کشور شده است، امسال هم که بر آن قطع واردات گاز از ترکمنستان افزوده شد و در این میان ما با سنتی روبه‌رو هستیم که گویی بزرگ‌ترین و دومین مصرف‌کننده گاز جهانیم، نه دومین دارنده ذخایر گازی جهان. با مشکلی روبه‌رو هستیم که گویی نه آنکه این چاه‌های نفتی ماست که هر ساعت و لحظه مفت مفت گاز می‌سوزاند و هوا را گرم می‌سازد. بی‌آنکه چاره‌ای رود و تدبیری اقامه شود.
طبق آنچه مسوولا‌ن آمار داده‌اند سالا‌نه باید ۱۰ تا ۱۵ درصد به تولید گاز کشور افزوده شود، چون همین مقدار رشد مصرف داریم و گریزی از آن نیست و با نسبت تولید تقریبا ۵۰۰ میلیون مترمکعبی گاز در کشور، برای پاسخ به نیاز سالی دو فاز پارس جنوبی باید وارد مدار و چرخه شود. مساله کشور تولید گاز است، افت فشار و یخ‌زدگی لوله‌ها وقتی گاز نیست رخ می‌دهد و عیان می‌شود. دارنده بزرگ‌ترین مخازن گازی جهان هستیم، اما دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.
تولید و پالا‌یشگاه‌سازی برای استخراج و فراهم آوردن گاز، ذهنیت روشن و متمرکز می‌خواهد. بدبینی در نگاه و پرخاش در گفتار و رفتار، تولید گاز که هیچ، تولید سینی مسی هم نمی‌آورد. برای رشد تولید نفت و گاز باید رابطه‌ای متعامل و سازنده با شرکت‌های خارجی برقرار ساخت (همان اروپایی‌ها که با آمدنشان به ایران در سال‌های ۷۷ و ۷۸ تحریم‌های آمریکا را بی‌اعتبار ساختند.) باید پیمانکاران و شرکت‌های ایرانی که رشد خوبی در سال‌های گذشته داشتند، حمایت و صیانت شوند و آخر اینکه الزامی است فضا و بستر برای تدبیرهای گران و شجاعت‌های کلا‌ن در تصمیم‌های مهم مدیران و آدم‌های ارشد نفت فراهم شود. اما آیا اینگونه است؟ لحن و گفتار دولت نهم در سیاست خارجی که اتفاقا به آن زیاد می‌بالد جز بی‌میل کردن شرکت‌های اروپایی و مطرح، حاصل ‌دیگری در صنعت نفت نداشته است؛ کار به جایی کشیده که پیمانکاران خارجی حاضر در نفت و گاز تجربه‌شان از خود ما کمتر است. سیاست هم که به همه جا در داخل کشور سرک می‌کشد، شرکت‌های بزرگ که سرمایه‌های کشورند، اینگونه مورد سنجش قرار می‌گیرند که آیا خودی‌اند یا غیرخودی، پس غیرخودی کنار می‌رود و روند تدریجی حذف را می‌پیماید. ‌
جسارت و شجاعت مدیران برای تصمیم‌های مهم هم، در دولتی‌که پی کشف مافیا و مالیخولیای نفت است، معلوم است چقدر بال و پر می‌گیرد و مجال بروز می‌یابد. ‌
دولت نهم وقتی در سال ۸۴ قدرت را به دست گرفت، ۵ فاز پارس جنوبی به تولید رسیده بود و پنج فاز هم تا نیمه راه رفته بود. انتظار معمول این بود نه در سال اول، حداقل تا سال دوم، ۲ فاز از این پنج فاز به تولید و توزیع گاز برسند. برنامه‌ها هم اینگونه پیش می‌رفت، نفتی‌ها مطمئن بودند تا نیمه دوم سال ۸۶، سکوهای ۹ و ۱۰ پارس جنوبی حمل و نصب می‌شوند، پالا‌یشگاه به تولید می‌رسد و مشکلی در توزیع گاز پیش نمی‌آید؛ نه افت فشاری نه قندیل لوله‌ای. اما در نیمه اول سال ۸۶ وقتی همه بسیج بودند برای رفع مشکل تولید گاز، بی‌اعتمادی رئیس دولت به وزیر نفتش دوباره گل کرد و در نهایت او عزل شد، اینگونه سکته‌ای در تمام امور پیش آمد. هرچه همه پی نمایش فقدان مشکل و رو به راه بودن امور بودند، اما کیست نداند رفتن و آمدن یک مدیر ساده در این مملکت، چند ماهی بر همه یومیات قفل می‌زند، چه برسد به وزیر آن هم وزیر نفت. چه کسی است نداند دولت نهم برای وزارتی که در حال عادی ماموریت‌های سنگین هم در تولید نفت و گاز، هم در توزیع بنزین و گاز دارد، ماموریت‌های مضاعف دیگری تعریف کرده و می‌کند و اتفاقا عزل و نصب‌هایش در اجرا و عدم اجرای این ماموریت‌های مضاعف است. این هم بماند که گفتار و کردارش در داخل و خارج بر صنعت نفت هزینه‌های خارج از روال را تحمیل می‌کند. ‌
ماموریت‌های مضاعف برای نفت در دولت عدالت‌گستر نهم، در حالی است که عدالت‌گستری این دولت در توزیع سوخت و مایحتاج مردم به سمتی رفته است که نیازمندان محروم‌تر و هر روز لرزان‌تر می‌شوند. تن‌لرزهای مردم مازندران، زنجان، اردبیل و ماکو، بهار که بیاید فراموش می‌شود، باز مدیران در گرمای تابستان می‌گویند؛ زمستان دچار کمبود گاز نمی‌شویم و باز بارها باید از دهان دولت بشنویم که تحریم‌های شورای امنیت هیچ تاثیری در کشور نداشته است و کاغذپاره‌ای بیش نیست؛ و باز سال بعد افت فشار گاز و قندیل لوله‌ها و تن‌لرزهای زنجان و مازندران.
مهدی افشارنیک
منبع : روزنامه اعتماد ملی