دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

ضیافت وحدت یا وحدت ضیافتی؟


ضیافت وحدت یا وحدت ضیافتی؟
این موضوع تا کنون بارها مورد بحث قرار گرفته است که بهترین روش حاکمیت در دنیای امروز کدام است؟ بسیاری از افراد، حاکمیت حزبی را کارآمدترین روش برای اداره کشورها می‌دانند. طرفداران این نظریه، برای اثبات حقانیت دیدگاه خود نکته‌ای را مورد اشاره قرار می‌دهند که به تدریج در ایران نیز صحت آن آشکار می‌شود. این نکته، تنظیم رقابت‌های انتخاباتی براساس برنامه‌های مدون حزبی و پاسخگویی مجموعه حزب به جای پاسخگویی‌های انفرادی است. موافقان حکومت حزبی همچنین به این نکته اشاره می‌کنند که وعده‌های ارائه شده توسط یک حزب - که بایستی مبتنی بر مرام‌نامه و برنامه‌های حزبی باشد - به راحتی قابل انکار و تکذیب نیست در حالی که وعده‌های شخصی، تنها در بعضی تریبونها مطرح می‌شود و لذا تکذیب، تعدیل یا توجیه آن چندان مشکل نمی‌باشد. اما به نظر می‌رسد یک ویژگی‌ در داخل ایران وجود دارد که کشور ما را به نمونه‌ای منحصر به فرد تبدیل کرده است. این ویژگی حاکمیت محفلی به جای حزبی یا وجود احزاب نانوشته و غیر پاسخگوست. وجود احزاب محفلی را به راحتی می‌توان با نگاهی به تعامل کارگزاران حکومتی با یکدیگر - به ویژه در سه چهار سال اخیر - مشاهده کرد. در ابتدای این دوره، اکثریت مجلس از دست اصلاح‌طلبان خارج شد و جناح اصولگرا بر قوه مقننه مسلط گردید. پس از غلبه اصولگرایان بر مجلس، رسانه‌های نزدیک به آن جناح لزوم خارج شدن دولت از دست اصلاح‌طلبان را مورد تاکید قرار دادند. استدلال آنها این بود که با یکپارچه شدن حاکمیت، خدمتگذاری به مردم با سهولت بیشتر انجام خواهد شد. برای تحقق این آرزو، بیش از یک سال وقت لازم نبود و از نیمه سال ۸۴، ذوق زدگی فراوان از اینکه هر سه قوه توسط اصولگرایان اداره می‌شود در تبلیغات زبانی و مکتوب صاحب نفوذان این جناح مشهود بود. اما با گذشت یک دوره کامل از تسلط جناح موسوم به اصولگرا بر مجلس و در آستانه پایان یک دورهاز حاکمیت اصولگرایان بر دولت، به نظر می‌رسد که هیچ یک از فراکسیون‌های آن جناح، حاضر نیستند مسئولیت ناکامی‌های چهار سال اخیر را بپذیرند. علاوه بر این، اظهارنظرهای مبهم و دادن آدرسغیردقیق نسبت به کاستی‌ها، ضعف‌ها و ناکامی‌ها نشان می‌دهد که حاکمیت یکپارچه اصولگرایان، وسیله‌ای برای حذف اصلاح‌طلبان از حاکمیت است و نه ابزاری برای خدمتگذاری هماهنگ به مردم.
اظهارنظرهای انتخاباتی اصولگرایان در ماههای اخیر و سردرگمی آنها نسبت به »تعدد« یا »وحدت« کاندیدا در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ نیز تنها از همین زاویه قابل تحلیل می‌باشد. در واقع اصولگرایان بیش از دیگران از عدم هماهنگی‌های استراتژیک و تاکتیکی خود اطلاع دارند اما اصل اساسی مورد نظر آنها یعنی جلوگیری از حاکمیت اصلاح طلبان، افرادی در آن جناح را وادار ساخته است که برنامه‌ انتخاباتی خود را با نگاه به کاندیداهای اصلاح‌طلبان و میزان رای ا~وری آنها تنظیم نمایند. انعکاس این راهبرد ظاهراً اصولگرایانه اما غیراصولی، در جلسات مشترک اصولگرایان به یک نحو است و قبل و بعد از جلسات، به نحو دیگر! نتیجه این وضعیت آن است که بسیاری از اصولگرایان، در جلسات مشترک خود از اینکه مردم به مجموعه آنها اعتماد کرده‌اند ابراز رضایت می‌نمایند و خدا را سپاس می‌گویند. اما پس از جلسه، با ادبیات گوناگون همان انتقادات متقابلی را مطرح می‌کنند که قبل از جلسه در تریبون‌های عـمومی مطرح کرده بودند. به عبارت دیگر، بسیاری از جلسات دست‌اندرکاران حاکمیت یکپارچه، به جای آنکه محلی برای تبادل نظر، طرح انتقادات و رفع اشکالات باشد محفلی برای خوش و بش کردن و تبادل تعارفات کلیشه‌ای است. این جلسات همچنین فرصتی برای تجدید قوا و آمادگی برای سخنرانی‌های تریبونی بعدی است که محتوای آن، نقادی‌های درون جناحی و انداختن توپ مشکلات در زمین سایر فراکسیون‌های اصولگراست. اکنون چهار سال است که اصولگرایان »ضیافت وحدت« برگزار می‌کنند اما معمولاً دوره اعتبار این »وحدت ضیافتی« بلافاصله پس از دسترسی بعضی از آنها به نخستین تریبون، خاتمه می‌یابد. آنچه که از جلسات مشترک فراکسیون‌های حکومتی اصولگرایان در رسانه‌ها منعکس می‌شود، چیزی نیست جز ابراز همکاری‌ و هماهنگی و تلاش برای امیدوار ساختن مردم نسبت به کارآمدی حاکمیت یکپارچه. البته امروز کمتر کسی به این کارآمدیامید بسته است در عین حال هنوز کسانی آرزوی تحقق این کارآمدی را دارند. زیرا چالش های سبک و سنگین اصولگرایان در قوای گوناگون تنها منجر به سوختن فرصت های کشور و مردم می شود.
متاسفانه به نظر می رسد برخی از ضیافت‌های وحدت، تنها با هدف برنامه ریزی برای جلوگیری از کاهش تعداد مناصب حکومتی که در اختیار اصولگرایان است تشکیل می‌گردد که حتی اگر هدف اصلی از جلسات، همین باشد اصولگرایان باید از فرصت تشکیل جلسات، برای گفتگوهای چالشی و نزدیک کردن دیدگاه ها استفاده کنند نه آنکه با کسب انرژی از این »همنشینی‌های خصوصی« به دنبال فرصتی باشند تا در »تریبون های عمومی « به مناظره های یک طرفه و معمولاً بی حاصل بپردازند؛ مناظره‌هایی که تنها نتیجه آن، سلب مسئولیت از مجموعه »اصولگرایان حاکم« است. ‌ ‌
انتقاد دولتی ها از عملکرد قوه قضائیه در مبارزه با مفاسد اقتصادی، توصیه های مکرر مسئولان قضایی و هشدار آنها نسبت به پیامد منفی بعضی از اقدامات دولت بر سرمایه گذاری داخلی و خارجی، اعتراض مجلسی ها به عملکرد اقتصادی دولت، ابراز نگرانی‌ها از ناکامی دولت در اجرای اصل ۴۴ و انتقادات متقابل دولت و مجلس از یکدیگر در مورد گرانی‌ها و تورم نمونه هایی است که به نظر می‌رسد در ضیافت وحدت اصولگرایان، فرصتی برای طرح نمی یابد اما قبل و بعد از هر ضیافت وحـدت، در تریبون های متعدد مطرح می شود تا مردم بدانند وحدت ضیافتی، دستاورد قابل توجهی برای کشور و ملت ندارد. ‌ ‌
امروزه بسیاری از اصولگرایان، با نگرانی به تحولات انتخاباتی اصلاح‌طلبان می‌نگرند و به صورت علنی اعتراف می‌کنند که اگر احتمال پیروزی اصلاح طلبان وجود داشته باشد تمام اعتراض‌ها و انتقادهای خود به احمدی نژاد را متوقف خواهند کرد و بر او اجماع می نمایند. هیچ‌کس نمی‌تواند اصولگرایان را از این اراده»‌ »نه‌چندان اصولگرایانه« منع کند اما می‌توان از آنها توقع داشت که برای ضیافت‌های وحدت خود، برنامه‌ریزی کنند تا از فرصت این ضیافت ها، برای برنامه ریزی در جهت حل مشکلات مردم نیز استفاده نمایند. آیا برای سران اصولگرای قوا و همکاران ایشان، این امکان وجود ندارد که به جای مناظره‌های یک طرفه و تریبونی، در جلسات وحدت خود به چالش های جدی با یکدیگر برخیزند و از این چالش ها، راحل هایی برای مشکلات فزاینده کشور پیدا کنند؟ ‌ ‌
آیا وضعیت فعلی، اصولگرایان را به این اندیشه وانمی‌دارد که به جای »محفل های وحدت« به فکر اتحاد در قالب احزاب صاحب برنامه باشند و به جای تاکید بر حذف اصلاح طلبان، به جذب رای مردم بر اساس کسب اطمینان آنها از کارآمدی برنامه حزبی بیند یشند؟
منبع : روزنامه آفتاب یزد