یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شعارهای انتزاعی و آرمان های بر باد رفته


شعارهای انتزاعی و آرمان های بر باد رفته
بازسازی فضای آغازین مجلس هفتم دشوار است. چون ما از آن شرایط و فضای رادیکالی عبور کرده ایم. خود نمایندگان مجلس هفتم دیدگاه شان نسبت به سال اول ۱۸۰ درصد تغییر کرده است. مسائل اجتماعی سیال و رو به رشد است. ولی به هر حال مجلس هفتم کارش را در شرایط رادیکالی آغاز کرد. حالت فتح مجلس و غرور پیروزی حاکم بود. قائل به اقلیت و اکثریت نبودند. برخی خود را حق مطلق و افراد مقابل را باطل صرف می دانستند. شعارهای انتزاعی و آرمانی آغاز مجلس شیرین و خوشمزه بود. برخی از آنان به بحث امکانات و حقوق و مسائل رفاهی با تردید نگاه می کردند. فهم بسیط از مشکلات کشور داشتند. فکر می کردند یک ساله همه معضلات را حل خواهند کرد. نطق های آتشین در تخریب گذشتگان و بی اعتنایی آنان به حل مشکلات مردم بیان می شد. سریع با دولت های خاتمی وارد چالش در عرصه های مختلف شدند.
به عنوان کسی که در مجالس ششم و هفتم بودم و هم شناختی نسبت به مجالس قبلی دارم بدون غرض و تعصب، مجلس هفتم را ناکارآمد می دانم. این ادعا نیست، به صورت مقایسه و تطبیقی قابل اثبات است. مجلس هفتم در بعد قانونگذاری جز دو سه مورد مانند لایحه اصل ۴۴، لایحه نظام هماهنگ که هیچ کدام هنوز اجرایی نشده اند، دستاورد مهمی ندارد. برخی از کمیسیون های آن تعداد طرح و لایحه یی که به سامان رسانده باشند به عدد انگشتان یک دست نمی رسد. مجلس هفتم، مجلس دوفوریتی ها بوده است. مفهوم دوفوریتی یعنی کار عجله یی و میانبر و بدون پشتوانه کارشناسی. دوفوریتی مفهوم دیگری دارد که مجلس برنامه مدون کاری و استراتژی ندارد و باری به هر جهت و روزمره مجلس اداره می شود.
مجلس هفتم آنقدر در بعد نظارتی ضعیف بود که پس از سپری شدن نه ماه از وقت قانونی که رئیس جمهور باید گزارش پیشرفت برنامه چهارم را می داد، پس از ده ها تذکر کتبی و شفاهی و نامه های کتبی حداد و درخواست حضوری او در جلسات روسای قوا، رئیس جمهور به مجلس آمد و گزارش نیم بندی که بخشی از آن هم مربوط به برنامه نبود، ارائه کرد. وزرا به بهانه سفر برای پاسخ به سوالات حضور نمی یافتند. گاهی از فرصت طرح یک سوال بیش از یک سال می گذشت که آن سوال مفهوماً منتفی می شد. مجلس هفتم نتوانست از مصوبات خود نیز دفاع کند؛ اجرای ناقص سهمیه بندی بنزین توسط دولت، عدم اجرای آزادسازی محصولات پتروشیمی که در لایحه بودجه تصویب شد و دولت به بهانه تورم زایی اصلاً اعتنا نکرد، شتر دیدی ندیدی شده. کی سابقه داشته که دولت بدون اجازه مجلس،هزینه ارزی کند. ده ها مثال دیگر می توان زد که دولت نهم طوری عمل می کرد که گویا کشور فاقد مجلس است که نیاز به هماهنگی با آن باشد.
● عملکرد فراکسیون اقلیت
فراکسیون اقلیت مجلس هفتم کم تعدادترین اقلیت مجالس پس از انقلاب بود. از نظر کیفی نیز نمایندگان آن به جز دو سال آخر که محجوب و جلودارزاده اضافه شده اند نمایندگان شهرستانی بودند. نمایندگان شهرستانی به دلیل مشغله منطقه یی نمی توانند مانند نمایندگان کلانشهرها عمل کنند. از سویی در اوایل شکل گیری مجلس هفتم، فضای سنگینی بر مجلس حاکم بود که وجود اقلیت انکار می شد. ما نیز متاثر از ناکامی های اصلاح طلبان ابتدا در مجلس و سپس در ریاست جمهوری و اختلافات و تشتت اصلاح طلبان بیرون، خیلی دل و دماغ کار جدی و دفاع از یک مجموعه شکست خورده نداشتیم. به هر حال عوامل مختلفی دست به دست هم داد تا اقلیت کم فروغ باشد ولی به تدریج خودش را یافت و فعالیت های خوبی را شروع کرد که در موضع گیری ها، نطق ها، تذکرها، مخالفت ها و موافقت ها اثر خود را نشان داد. من قبول ندارم که عملکرد اقلیت قابل قبول نیست، باید عده و عده و توان آنان و مجموعه شرایط داخل و بیرون مجلس را با هم دید، ولی قبول دارم اگر همه اعضای فراکسیون مانند نفرات اصلی آن، نقش می پذیرفتند، عملکرد بهتری داشتیم.
● نقش حداد و باهنر در مجلس هفتم
به نظر می آید غلامعلی حداد عادل و محمدرضا باهنر تفاوت های اساسی با هم دارند. آقای حداد در از خاصیت انداختن مجلس، قهرمان است و نقش اول را به عهده دارد. شاید بخشی به روحیه فرهنگی او برمی گشت ولی در هر حال غالب اصولگرایان معترض به مجلس هفتم اگرچه به زبان نیاوردند ولی گناه تنزل شأن مجلس هفتم را به گردن حداد می اندازند. ولی رل و نقش باهنر متفاوت بود. او هم مانع نقش آفرینی و تاثیرگذاری مجلس هفتم شد ولی با این تفاوت که سیاستمدار بود. وقتی فردی که تنها سابقه اجرایی او عضویت در شورای شهر کرمان است، وزیر علوم می شود، همه می دانند سهم باهنر بوده و افراد دیگری که در جاهای مختلفی در دولت نهم به کار گرفته شده اند. پس هم حداد و هم باهنر در به انفعال کشیدن مجلس هفتم سهم دارند ولی هر کدام با انگیزه یی.
● تعامل دولت و مجلس
تعامل دولت نهم و مجلس هفتم از طرفه های تاریخ پارلمانی پس از انقلاب است. در حالی که مجلس تلاش داشت هر چه بیشتر به دولت نزدیک شود و از بسیاری حقوق خود عدول می کرد یا نسبت به انحراف و تخطی دولت از قانون کوتاه می آمد، دولتمردان و به ویژه رئیس جمهور خیلی اعتنایی به نمایندگان مجلس هفتم نمی کردند. نه در انتخاب استانداران و مسوولان منطقه یی، نه در پذیرش نظرات آنان، حتی ظواهر را نیز در سفرهای استانی یا دادن وقت ملاقات به نمایندگان مراعات نمی کردند. در عین چنین برخوردهای زمختی، مجلس تعامل یک سویه با دولت داشت و به یک دولت گرایی افراطی روی آورد که شأن نمایندگان و مجلس را زیر سوال می برد. این رویکرد مجلس باعث شد که دولت به راحتی آن را دور بزند و توجهی چندان به آن نکند. جلسات مشترک دولت و مجلس که در گذشته نقطه عطفی برای مجلس و تحمیل دیدگاه های کارشناسی خود به دولت بود، به مجالس وعظ تبدیل شد که رئیس جمهور گزارش دهد و هرجا لازم باشد مجلس و نمایندگان را مقصر ناکامی های دولت معرفی کند.
بخش زیادی از نمایندگان مجلس هفتم در یک فرآیند غیررقابتی و با هزینه بالای ردصلاحیت رقبا به مجلس راه یافتند و به شکل قهری وامدار بوده اند. اینکه دائماً دیدگاه نمایندگان در خصوص استیضاح و سوالات از دولت یا رئیس جمهور تغییر می کند نشان از عدم استقلال نماینده در رای و نظرش می دهد و موارد دیگر که گاهی از مجلس انتظاراتی بوده که برآورده کرده است.
● توصیه پذیری نمایندگان
به صورت طبیعی کسی که نماینده می شود خود و موکلانش علاقه مند هستند در ادوار بعدی نیز حضور داشته باشند. حال آینده این نماینده دست دیگران است. بی هیچ دلیل می توانند به او صلاحیت ندهند. بسیاری از کسانی که تاکنون ردصلاحیت شده اند به رغم درخواست کتبی از شورای نگهبان برای اعلام دلایل رد خود هیچ گونه پاسخی دریافت نکردند. وقتی در ایران به یک نماینده پس از بیست سال نمایندگی ۵ دوره گفته شود که صلاحیت نمایندگی نداری- آقای مهندس نوروززاده- بنابراین نماینده اگر از شخصیت بالایی برخوردار نباشد به مصلحت اندیشی می افتد و خودسانسوری می کند. اهل حساب و کتاب می شود، یا به توصیه و انتظار دیگران عمل می کند ولو اینکه برخلاف نظرش باشد.
البته مشکلات دیگری هم هست. گاهی یک نماینده که رویکرد نقادانه به دولت دارد، بایکوت می شود. تنگ نظری به حدی است که تاثیرات منفی آن روی حوزه انتخابیه اش نیز آثار خود را نشان می دهد و قس علیهذا.
● نظم مجلس هفتم
علاوه بر بعد قانونگذاری و نظارت، مجلس هفتم از نظر نظم نیز ضعیف ظاهر شد. اوایل که آقایان آمدند، وانمود می کردند خیلی جدی هستند. چشم و گوش آنان که باز شد و راه و رسم را یاد گرفتند اولویت های دیگری پیدا کردند. به جز تعطیلی هایی که به دلیل عدم نصاب داشتیم، غالب اوقات عدد روی مرز و شکننده بود. بسیار اتفاق افتاده که خود اصولگرایان تذکر می دادند که رای گیری قانونی نیست. عددی که دستگاه الکترونیکی مجلس نشان می دهد با عدد واقعی یکی نیست. برخی در یک رفتار غیراخلاقی، بیرون از مجلس می رفتند ولی کارت نمی زدند. وضع کمیسیون ها که بدتر بود. من مجلس هفتم را از هر حیث ناکارآمد و دنباله رو می دانم.
ولی الله شجاع پوریان
استاد دانشگاه و نماینده دوره های ششم و هفتم مجلس
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید