دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


وقتی بادبرنهال سینمامی وزد


وقتی بادبرنهال سینمامی وزد
● سیدغلامرضا موسوی:
بیشتر سالن های ما صدا و تصویر خوبی ندارند، صندلی مناسب در آن ها نیست، خب طبیعی است كه تماشاگر رغبتی به رفتن به این سالن ها را ندارد باید سالن های جدید در مناطق مختلف جغرافیایی راه اندازی شود و سالن های جدید جایگزین سینماهای قدیمی شود
● حسن توكل نیا تهیه كننده:
قاچاقچیان باكارهای اخیرخود سعی می كنندما كناربكشیم وبه۶تا۷هفته اكران فیلم قانع شویم.این كارباج دادن به دزداست.
سینمای ایران این روزها با پدیده ای شوم دست وپنجه نرم می كند. پدیده ای كه همچون افیون در دامن خانواده سینما افتاده و آرام آرام آن را از ریشه می پوساند. قاچاق فیلم های ایرانی نه تنها اقتصاد سینمای ایران را دچار اختلال می كند، بلكه به روندی منجر می شود كه سینمای ملی را روبه نابودی می برد. سینمایی كه نظام برای شكل دادن به آن بسیار كوشیده، سینمایی كه می تواند پرچم دار فرهنگ ایران باشد.
سینمای ایران مصایب بسیاری را پشت سر گذاشته و امروز در مرز بالندگی، خوره ای به پیكرش افتاده كه باید برخاست و به نبرد با جرثومه های فساد شتافت. ابعاد قاچاق فیلم در این چند سال تا آن اندازه جدی شده كه مسئولان معاونت سینمایی را نیز بر این واداشت كه شورایی تشكیل داده و در كنار صنوف مختلف سینما به مبارزه با قاچاقچیان برخیزند.
ما هم با دریافت عمق فاجعه، برآن شدیم كه از حیطه خبر گذر كنیم و با گزارش و گفت و شنود با صاحبنظران به بررسی ابعاد مختلف قاچاق فیلم بنشینیم. گفت وگوهایی شكل گرفت كه هر یك از منظری به خاستگاه شكل گیری شبكه های قاچاق و راه های مبارزه با آن پرداخته اند. برخی از مسئولان كه دغدغه بیشتری برای جمع آوری هر چه زودتر این غائله داشتند بی درنگ دست یاری ما را فشردند و مقابل ضبط صوت ما نشستند و از برنامه هایی كه در این باره مطرح شده سخن گفتند. برخی نیز گفت وگوها را به فرصت هایی دیگر موكول كردند.
در بخش دیگری از سلسله گزارش های روزنامه ایران درباره قاچاق فیلم سراغ تهیه كنندگان و پخش كننده هایی را گرفته ایم كه زخمی زخمه قاچاق بوده اند. آنها هم با نگرانی در چهره از بابت اكران فیلم های بعدشان درباره حركت های صنفی سخن گفتند. گزارش های میدانی و بررسی وضع این پدیده در خارج از ایران نیز بخش دیگری از تلاش ما شد. شاید در برخی گفتارها شباهت هایی به نظر آید. اما این شباهت ها به ما كمك می كند تا به بهتر شناختن عمق فاجعه نائل آییم.
● گروه فرهنگ و هنر
سیدغلامرضا موسوی تهیه كننده سینما، بیش از ۲۶ سال است كه در سینمای ایران فعالیت می كند. او از سال ۱۳۶۰ و با تهیه فیلم «آفتاب نشین ها» كار خود را در این حوزه آغاز كرده و تا امروز در بیش از ۲۰ فیلم به عنوان تهیه كننده و مدیرتولید حضور داشته است.
موسوی همچنین سخنگوی اتحادیه تهیه كنندگان و توزیع كنندگان سینمای ایران نیز هست و برحسب همین مسئولیت، درماه های گذشته نظرات و ایده های مختلفی درباره قاچاق و سرقت فیلم های ایرانی روی پرده، از وی منتشر شده است.
این تهیه كننده معتقد است «به جای قاچاق بهتر است عنوان سرقت را روی فعالیت باندهای توزیع فیلم های ایرانی بگذاریم» و بر این نكته پافشاری می كند كه تماشای فیلم های سرقت شده عملی غیرشرعی، غیراخلاقی و غیر عرفی است.
▪ آقای موسوی، در یكی دو ماهه اخیر بحث ها و جلسات مختلفی درباره قاچاق فیلم های ایرانی انجام شده و حرف های زیادی پیرامون این معضل نه چندان تازه زده شده است، به نظر شما پس از همه این اظهارنظرها آیا واقعاً این مشكل رفع خواهدشدیا ، احتمالاً در مرحله حرف باقی خواهدماند؟
این بار وضع متفاوت است، یعنی همكاران ما در اتحادیه تولیدكنندگان و توزیع كنندگان وارد مرحله اجرایی شده اند و این موضوع برای نخستین بار اتفاق می افتد. در مراحل گذشته وقتی بحث قاچاق فیلم های ایرانی بلكه سرقت آثار ایرانی به وجود می آمد به این شكل جدی و اجرایی نبود. این موضوع درواقع سرقت به شمار می آید چون طبق نظر مراجع تقلید كه پیش از این گردآوری شده این كار «سرقت» است. این بار در زمینه دزدی آثار ایرانی، همكاران ما به قدری وسیع وارد قضیه شده اند كه خود همكاران ناچار شده اند وارد حوزه اجرا هم بشوند. در این زمینه روز ۲۹ فروردین در اتحادیه تهیه كنندگان ستاد مبارزه با سرقت آثار ایرانی را تشكیل دادیم، یعنی با هماهنگی پلیس امنیت تهران - كه یكی از واحدهای فعال نیروی انتظامی است - آمدیم و با حكم قانونی، مغازه به مغازه مورد بازرسی قرارگرفت و بعد از آن با ضبط فیلم های غیرقانونی ایرانی و همچنین آثار غیرمجاز خارجی تحویل مراجع قضایی می شدند.
▪ همكاران شما هم در این بازرسی ها حضور داشتند؟
درحقیقت همكاران سینمایی بودند كه این كار را انجام می دادند و البته سرپرستی آن به عهده پلیس امنیت تهران بود. در این زمینه آقای بختیاری معاون دادستان و رئیس مجتمع قضایی ارشاد، همكاری داشتند. ما در یك مرحله، ۴۰۰ هزار CD و DVD از فروشگاه ها، مغازه ها و سوپرماركت های مختلف كشف كردیم. در آخرین مرحله نیز تنها از یك فروشگاه CD قاچاق در خیابان بهار، ۳۰۰ هزار نسخه فیلم كشف شد.
این نسخه ها بیشتر فیلم های ایرانی و آثار خارجی بود كه در میان آنها فیلم های غیراخلاقی هم وجودداشت. این فیلم ها به طور كلی غیرمجاز بودند یعنی در بخش فیلم های ایرانی به صورت قاچاق تكثیر شده بودند و در بخش فیلم های خارجی هم همه فیلم ها بدون مجوز وارد و تكثیر شده بود. ما در این زمینه فیلم ایرانی را سرقت مستقیم می دانیم و فیلم خارجی را هم غیرقانونی می دانیم. چون حق رایت آن ها پرداخت نشده و مجوزهای لازم را از ارشاد كسب نكرده است.
در میان فیلم هایی كه كشف شده اند مسائل جالبی دیده می شد. به طور مثال فیلم «پارك وی» قبل از آنكه وارد شبكه قاچاق شود پاكت هایی با پوستر فیلم چاپ شده بود و داخل آن فیلم های خام یا دیگر فیلم ها جا داده شده بود تا به فروش برسد. این موضوع به دلیل سوءاستفاده از علاقه مردم به دیدن فیلم های جدید سرچشمه می گرفت.
به اعتقاد ما خرید فیلم غیرمجاز و قاچاق درست مانند خرید اموال دزدی یا مالخری است. مردم ما اصولاً اهل خرید این نوع اموال نیستند. حتی اگر قیمت آن تا یك دهم پائین آمده باشد. اما در مورد فیلم چنین نظری ندارند و متأسفانه فیلم ها را خریداری می كنند. از زمانی كه توانستیم از طریق رسانه های مختلف اطلاع رسانی كنیم وضع كمی بهتر شده است.
در این باره بسیاری از خریداران با تهیه كننده ها تماس گرفته اند و با ابراز پشیمانی از دیدن فیلم های قاچاق، اعلام كرده اند كه نمی دانستند به لحاظ شرعی دچار خطا شده اند و حالا تلاش می كنند به نوعی ادای دین كنند.
برخی از این تماشاگران به طور خودجوش به سینماهای نمایش دهنده آن فیلم مراجعه كرده اند و پس از خریدن بلیت فیلم به تعداد اعضای خانواده، آن را پاره كرده و به منزل بازگشته اند. این نمونه ها نشان می دهد كه مردم ما عادت به خرید مال دزدی ندارند و در این زمینه تنها آگاهی كافی ندارند. این بار ما وظیفه بزرگتری داریم و آن هم این كه نباید قضیه را رها كنیم. به نظر می رسد این بار باید ستاد مبارزه بافیلم قاچاق كارش را ادامه بدهد و متوقف نباشد.
امروز می توان گفت تقریباً - و نه تحقیقاً - فروشگاه های بزرگ فیلم های سرقت شده ارائه نمی دهند و فروش این CD ها به حوزه دستفروش ها آمده است.
در این زمینه هم پس از جلسه ای كه با دكتر قالیباف داشتیم، شهردار تهران قول داده است مناطق شهرداری هم با توسعه اقدامات خود با دستفروش ها برخورد كنند و با این حساب ما به زودی در تهران بزرگ به یك پالایش دست خواهیم یافت. برای رسیدن به این مرحله هم نیازمند آن هستیم كه ستادهای مربوطه همچنان فعال باشند، قوانین لازم را درمجلس داشته باشیم. در گفت وگویی كه با عباس علی اختری رئیس كمیسیون فرهنگی مجلس داشتیم، امیدواریم قوانین لازم با قید دو فوریت به مجلس بیاید و درآن ها تشدید مجازات عاملان قاچاق و توزیع فیلم های ایرانی منظور شده باشد.
به هرحال باید با قاچاق فیلم مانند موادمخدر برخورد شود، چون همانطور كه موادمخدر نسل جوان را از بین می برد، قاچاق فیلم هم نسل سینما را ازبین می برد.
سال گذشته درباره فتاوی مراجع تقلید، خبرهایی منتشر و حرف هایی هم زده شد. ولی مسأله از این طریق پیگیری نشده البته كار روابط عمومی در میان مردم جامعه نكردیم. این كار هم چندان ساده نیست.بله، ما متأسفانه نتوانستیم كار زیادی دراین زمینه داشته باشیم. به طور مثال سال گذشته با مهندس ضرغامی رئیس صدا و سیما جلسه ای در همین باره داشتیم، ایشان هم قول مساعد دادند كه اگر برنامه هایی را درباره این موضوع و اطلاع رسانی و بالابردن آگاهی مردم آماده كنید ما حاضریم آنها را پخش كنیم، اما متأسفانه من و همكارانم كوتاهی كردیم و نتوانستیم از فرصت داده شده در رادیو و تلویزیون به خوبی استفاده كنیم.
امیدواریم این بار این مسأله پیش نیاید. در جشن سینمای سال گذشته هم یك سری تیزر در همین زمینه آماده شده بود كه به سینماها و تلویزیون داده شود اما عقب افتاد و فكر می كنم امسال باید این مورد را پیگیری كنیم. مفهوم بیشتر این تیزرها پیام هنرمندان برای استفاده نكردن از این CDها و دیدن فیلم در سینماها بود.
▪ آقای موسوی جدا از فعالیت سینماگران برای جلوگیری از توزیع فیلم های سینمای ایران، برخورد قضایی و انتظامی، همچنین بالابردن آگاهی مردم نسبت به عدم استفاده از فیلم های غیرمجاز، آیا بخش دیگری را می توان برای این فرایند تصوركرد؟
نه، همین ۳ بخش است. درواقع قانون باید وجودداشته باشد، نیروی انتظامی فعال باشد و قضات قوه قضائیه هم به درك مناسبی از این موضوع برسند. درحال حاضر برخی از قضات ما شناخت مناسبی از این معضل ندارند اما به طور مثال برای معاون دادستان در مجتمع قضایی ارشاد كاملاً روشن است به دلیل این كه با موضوع به شكل تخصصی برخورد می كند، نمونه اش هم این است كه قول داده بود به مسائل و اولویت های بحث در دیدار با اعضای ستاد رسیدگی كند، یا مثلاً همكاران ما به تازگی دیداری با سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ داشتند، ایشان هم با موضوع خیلی جدی برخوردمی كند، حتی دستور داده كه هر مغازه ای حتی یك نسخه فیلم قاچاق داشته باشد پلمب شود. این موضوع نشان می دهد یك اراده قوی قصد دارد كه جلوی از بین رفتن سینمای ایران را بگیرد. اما از سوی دیگر هم پیش از این به نظر می رسید یك اراده قوی نابودی سینمای ایران را هدف گرفته و به همین دلیل تلاش می شد كه در حوزه فعالیت شبكه های زیرزمینی «قاچاق فیلم های ایرانی» اهمیت داده نشود.
▪ خب این اراده قوی چیست كه همه درباره آن حرف می زنند، اما قابل شناسایی نیست؟
این همان اراده ای است كه در سال گذشته رهبر معظم انقلاب به آن واقف شده بودند و پی آیند آن جلسه مهمی با سینماگران ایرانی گذاشتند و جلوی خیلی اتفاقات را گرفتند. البته این ظن من است كه عده ای می خواستند به سینمای ایران به شكلی حمله كنند و به گمان من پس از دیدار رهبر معظم انقلاب با سینماگران، موجب عقب نشینی آن گروه شد و این عده تلاش می كنند از طریق ارائه CD و پشتیبانی از فیلم های سرقت شده، می خواهند سینمای ایران را از میان ببرند. اگر دقت كنید، خواهید دید كه دلیل این جلسه، تنها ارائه نظرات حضرت آیت الله خامنه ای نبود بلكه ایشان نظرات و بیاناتشان را به اشكال مختلف ارائه می كنند، اما دیداری كه در سال گذشته با اهالی سینما داشتند روی سینمای ایران متمركز شدند و مجموعه سینمای ایران را قابل حمایت عنوان كردند.
طبیعتاً دیدار ایشان و میزانسنی كه نشسته بودند و آن نوع گفت وگوی صمیمانه ای كه داشتند، موجب شد كه آن گروه نتوانند به خواسته خود برسند و حالا تلاش می كنند از طریق ضربه زدن به اقتصاد سینما كلك آن را بكنند. درست هم حساب كرده بودند چون اگر سینما نتواند بازگشت مالی داشته باشد به سینمای دولتی تبدیل می شود و سینمای دولتی هم سینمای شكست خورده ای است. سینمای دولتی هم در هیچ جای دنیا به عنوان سینما خوانده نمی شود. شاید این كه همه مسئولان به وحدت رسیده اند كه با موضوع قاچاق فیلم های ایرانی مبارزه كنند، رسیدن به این است كه قصد و نیت از بین بردن یك سینما در میان است پس باید به سمتی بروند كه آن را حفظ كنند.
▪ بد نیست درباره گردش مالی توزیع نسخه های قاچاق فیلم های ایرانی هم حرف بزنیم. این رقم دقیقاً چقدر است؟
این رقم خیلی روشن نیست اما به نظر می رسد ۵۰۰ هزار تا ۲ میلیون نسخه كپی از فیلم های مختلف روی پرده، تكثیر شود، البته برای برخی فیلم ها مثل «اخراجی ها» بیشتر از این رقم هم می تواند باشد چون بسیاری از تماشاگرانی كه اهل خریدن CD قاچاق نبوده اند هم كپی قاچاق «اخراجی ها» را خریداری كرده بودند.
رقم كمی نیست، در واقع ما تماشاگر برای دیدن فیلم داریم اما آنها اهل سینما رفتن نیستند، این كه برخی معتقدند با آمدن ماهواره، كامپیوتر و اینترنت به خانه ها یا افزایش ساعات و تعداد شبكه ها، تماشاگران فیلم های ایرانی كاهش پیدا كرده اند خیلی هم صحیح نیست.
اساساً سینما رفتن نوعی «میهمانی» است. فیلم دیدن در سینما یك نوع تفریح جمعی است كه به تماشاگران خوش می گذرد. آدم هایی كه تجربه سینما رفتن جمعی را دارند همیشه این كار را ادامه می دهند، البته سینما در همه دنیا متعلق به جوانان است. البته نه این كه بقیه سینما نمی روند بلكه عمده مخاطبان این قشر از ۱۵ تا ۳۵ سال- منهای فیلم های كودكان- هستند. در ایران اتفاقات و شرایط اجتماعی درهر مقطعی موجب می شود كه این گروه سنی فیلم دیدن را در سالن سینما ترك كنند.
این گروه البته به دیگر محافل عمومی هم كمتر پا می گذارند. بنابراین طبیعی است كه فیلم های ایرانی كه انتظار مخاطب زیادی برای آنها می رود با تماشاگر كمتری مواجه می شوند و فیلم هایی مثل نقاب، قلقلك و... در بازار عرضه فیلم های قاچاق رونق می گیرند. مشكل دیگر این است كه ما سالن مناسب در اختیار نداریم.
بهتر است بگوییم سالن های موجود به لحاظ جغرافیایی توزیع مناسبی در سطح شهر ندارند.
این مسأله دوم است. مسأله اول كیفیت سالن های موجود است، ما البته سالن های مناسب داریم اما تعداد آنها در مقابل استانداردهای جهانی كم است. وقتی بیشتر سالن های ما صدا و تصویر خوبی ندارند، صندلی مناسب در آن ها نیست خب طبیعی است كه تماشاگر رغبتی به رفتن به این سالن ها را ندارد. البته به تازگی اقداماتی هم صورت گرفته و مثلاً سال گذشته ۱۰ هزار صندلی جدید در سینماها نصب شده است.
اما مورد دیگر همان اشاره شماست، یعنی شهرها گسترده شده و در بسیاری از نقاط جدید شهرها سینمایی ساخته نشده است، تماشاگران باید برای دیدن فیلم با صرف انرژی و هزینه و زمان مسیری طولانی را طی كنند، بنابراین بسیاری رغبتی به دیدن فیلم در سینما نشان نمی دهند و ترجیح می دهند آن را روی CD و در منزل ببینند. باید سالن های جدید در مناطق مختلف جغرافیایی راه اندازی شود و سالن های جدید جایگزین سینماهای قدیمی شود. به نظر می رسد همچنان فیلم های ایرانی با استقبال بیشتری نسبت به فیلم های خارجی روبه رو می شوند، چرا كه تماشاگران ما معتقدند فیلم ایرانی سانسور نمی شود.
همانطور كه گفتید ما درایران هنوز تماشاگر زیادی داریم، اما این تعداد تماشاگران را باید با تمهیدات مختلف همچون سالن سازی، بازسازی سینماها، افزایش كیفیت فیلم ها و البته اطلاع رسانی مناسب به سینما بكشانیم. در این باره بد نیست بدانید كه اطلاع رسانی و تبلیغات در شهر بزرگی مثل تهران كار بسیار سخت و پیچیده ای است چرا كه بسیاری از اهالی تهران تنها به ضرورت از خانه ها خارج می شوند، بنابراین باید از طریق آگهی های تلویزیونی آنها راجذب كرد. آگهی های سینمایی هم ۱۵ ثانیه در میان ۹۰۰ ثانیه آگهی تجاری است بنابراین دیده نمی شود.
▪ آقای موسوی، شما به كشورهای زیادی رفته اید و احتمالاً درباره قاچاق فیلم هم دقیق شده اید. می خواستم بدانم وضع قاچاق در خارج ازایران چگونه است؟
قاچاق فیلم های سینمایی در همه جای دنیا وجود دارد، اما با شدت و ضعف هایی همراه است. اول نوع برخورد در كشورهای مختلف با هم فرق دارد. برای مثال در آمریكا FBI است كه رسماً با این قضیه مبارزه می كند و آنها را در مقابل كپی غیرمجاز به نوعی بیمه می كند و احتمال این كه در یك فروشگاه كپی های قاچاق ارائه شود به شدت ضعیف است اما احتمال آن كه یك دستفروش كنار خیابان آن را عرضه كند هست. در همین باره برخوردها در آمریكا به قدری شدید است كه برای كسی صرف نمی كند كه به سراغ آن برود.
یعنی هزینه فروش فیلم های سرقتی در خیلی از كشورها به شدت بالاست و به همین دلیل نسبت رونق كپی های غیرقانونی پائین است هرچقدر نیروهای قضایی و پلیسی شدیدتر با این مسأله برخورد كنند، شدت رواج آن پائین تر است. تقریباً در كشورهای اروپایی به ندرت با فیلم های سرقت شده مواجه اید و اگر هم باشد رایت هایی است كه در خانه ها و تیراژ پائین صورت می گیرد. هزینه وجریمه استفاده از نسخه های قاچاق حتی برای مصرف كننده و دارنده یك نسخه هم بسیار بالاست.
بهمن عبداللهی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید