سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

شلیک مشقی!


شلیک مشقی!
آیا تهدیدات سیاسی و تحریم های اقتصادی کشورهای غربی علیه ایران به بهانه تعلیق فعالیت های کاملاً صلح آمیز هسته ای کشورمان که هیچ محمل حقوقی و قانونی ندارد به تحدید و انزوای جمهوری اسلامی منجر شده است؟ یا بالعکس به تحریکی برای قوه خودباوری و اعتماد به نفس بیشتر ملت و مسئولان تبدیل گشته است؟
هفته گذشته آمریکا در ادامه موج تحریم ها، تحریم های جدیدی را علیه افراد حقیقی و حقوقی ایرانی اعمال کرد که به موجب آن ۶ شخص حقیقی و ۵ شرکت مشمول این تحریم شدند.
وزارت خزانه داری آمریکا مدعی شد علت و اساس این تحریم ها در راستای بخشی از تلاش ها برای افزایش فشار به ایران با هدف متقاعد کردن تهران به توقف فعالیت های هسته ای است. در اوایل ماه جاری نیز ۲۷ عضو اتحادیه اروپا فعالیت شعب اروپایی بانک ملی ایران را در لندن، هامبورگ و پاریس متوقف و همچنین یک روز پس از آن دارایی ۲۰ نفر و ۱۵ سازمان ایرانی را مسدود کردند و رجز خواندند که این افراد ایرانی از دریافت ویزای اروپایی منع شده اند.
داستان بلند تحریم ایران موقعی خواندنی تر می شود که شورای امنیت سازمان ملل متحد که موظف به اجرای مواد منشور ملل و قوانین بین المللی است با دستاویز «عدم تعلیق برنامه غنی سازی اورانیوم» توسط کشورمان، تاکنون سه قطعنامه تحریمی علیه ایران به تصویب رسانده است.
اما قدری تأمل روشن می سازد که علت و سبب این تحریم ها برنامه صلح آمیز هسته ای ایران نیست- هر چند که جبهه رسانه ای غرب بر روی آن خیلی مانور می دهد- چرا که پیشینه و سابقه تحریم ها به پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی برمی گردد.
ایران با انقلاب اسلامی تفکر و نگرش جدیدی را به دنیا عرضه کرد و نه تنها از دایره نفوذ نظام های غربی و شرقی بیرون آمد بلکه نگرش آنها را به چالش کشید و فریاد بلند «نه شرقی و نه غربی» را در جهان طنین انداز کرد. آمریکایی ها که خود را کدخدای دنیای مدرن- همان به اصطلاح دهکده جهانی- می پنداشتند بیم آن را داشتند که ایران به الگویی برای کشورهای منطقه تبدیل شود. بر این اساس ایران را مانعی بزرگ بر سر مسیر استثمار کشورها یافتند و چاره را در آن دیدند که نسخه تحریم و تحدید را برای ایران اسلامی بپیچند.
آمریکایی ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی در فاز اول تحریم ها به تحریم تسلیحاتی روی آوردند. ۴ روز پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا (۱۷ آبان ۵۸) براساس قانون «کنترل صادرات تسلیحات» صادرات تسلیحات و جنگ افزار نظامی به ایران را ممنوع کردند.
به فاصله چند روز بعد به استناد «قانون گسترش تجارت» واردات نفت از ایران را ممنوع کردند و تحریم نفتی را هم مکمل تحریم تسلیحاتی کردند.
در اواخر سال ۵۸ هم براساس فرمان دولتی رئیس جمهور وقت آمریکا (جیمی کارتر) کلیه دارایی های دولت ایران نزد بانک های آمریکایی مسدود گردید. روند و سریال تحریم های آمریکا در گذر زمان تقویت شد تا اینکه در دهه ۹۰ میلادی «طرح جامع تحریم اقتصادی ایران» - مشهور به داماتو- به تصویب مجلس سنا رسید و به مرحله اجرا درآمد.
قوانین و مقررات تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران به حدی بود که واردات از ایران، صادرات به ایران و بطور کلی مقررات معامله کالاها یا خدمات ایرانی را در بر می گرفت.
آمریکایی ها در طی سه دهه اخیر با لیست کردن اتهاماتی علیه ایران همچون: ۱- تروریسم و حمایت از تروریسم بین المللی ۲- نقض حقوق بشر ۳- تلاش برای رسیدن به تسلیحات کشتار جمعی و تکثیر آنها ۴- دخالت در امور کشورهای دیگر ۵- مخالفت با روند صلح خاورمیانه و همچنین وضع قوانینی خودساخته تلاش کردند تحریم ها علیه ایران را مشروعیت ببخشند و با تدلیس و فریب افکار عمومی وانمود کنند ایران برخلاف قوانین بین المللی و مندرجات منشور ملل متحد حرکت می کند! و اعمال تحریم ها به منظور تنبیه و جلوگیری از انحراف ایران است!
البته آمریکایی ها در راستای پروژه منزوی کردن ایران و مهار ایدئولوژی اسلامی و صدور آن به کشورهای منطقه غیر از اهرم و ابزار تحریم از ابزارهای دیگری حتی گزینه نظامی در جنگ تحمیلی به سرکردگی صدام استفاده کردند اما آنچه می خواستند به ثمر ننشست.
حال باید دید که آیا تکیه بر اهرم تحریم و استمرار آن در طول عمر انقلاب اسلامی برای آمریکایی ها و متحدان غربی اش کارساز بوده است؟ و اینکه در طول این دوره تحریم ها جمهوری اسلامی توانسته به دستاوردهایی نائل شود یا خیر؟
دست یافتن به دانش و فناوری هسته ای، کسب موفقیت های علمی در زمینه های مختلف از سلول های بنیادین و شبیه سازی شده تا عرصه های مختلف نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی، استقلال در تولید سلاح های دفاعی و صنایع موشکی و الکترونیکی، عمران و آبادانی روستاها و شهرها، خودکفایی در تولیدات و مایحتاج ضروری کشور، کسب موفقیت های جوانان ایرانی در المپیادها و المپیک ها، تدوین سند چشم انداز ۲۰ ساله و... تنها نمونه های آشکاری از دستاوردها و توانمندی های ایران اسلامی است.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «پیشرفت های علمی کنونی کشور در عرصه های مختلف نتیجه دوران تحریم اقتصادی و فشارهای سیاسی زمان جنگ است لذا ملت ایران را نباید از تحریم های اقتصادی و تهدیدهای سیاسی ترساند.»
از سویی دیگر؛ تلاش آمریکا و متحدانش برای منزوی کردن ایران با اهرم تحریم در حالی است که رسانه ها و تحلیلگران آمریکایی و غربی نیز بر ناکارایی تحریم ها اعتراف دارند. روزنامه آمریکایی کریستین ساینس مانیتور اخیراً طی گزارشی با شدت یافتن تحریم ها از سوی آمریکا، عاقلانه ترین راه حل مسئله ایران را لغو تحریم ها و گفت وگوی مستقیم با مقامات تهران دانست. این روزنامه آمریکایی با تاکید بر این که تحریم های چندساله سازمان ملل و آمریکا باعث عقب نشینی ایران از موضع خود نشده است تصریح کرد درپی این تحریم ها، ایران با کشورهایی نظیر چین تعامل اقتصادی برقرار کرده و در نهایت مشکل خاصی برای ایران بوجود نیامده است.
پایگاه اینترنتی آسیا تایمز نیز با اشاره به انعقاد قرارداد بزرگ تهران و پکن برای توسعه میدان نفتی یادآوران نوشت که چین به عنوان وزنه تعادلی منافع آمریکا را در منطقه به چالش می کشد.
مقارن با این تحلیل ها، دمیتری مدودوف رئیس جمهور روسیه در اعتراض به تحریم اخیر اتحادیه اروپا اذعان داشت که تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران مفید نیست.
روزنامه آلمانی اشپیگل هم ماه گذشته به آمریکا و شرکای غربی اش توصیه کرد که در سیاست های کنونی شان در قبال ایران تجدیدنظر کنند و به تحریم ها علیه ایران پایان دهند و راه گفت وگو را در پیش بگیرند. اشپیگل با اشاره به موقعیت و جایگاه ایران در منطقه، تحریم ها علیه ایران را نشانه سردرگمی غرب دانست.
و بالاخره هفته گذشته هفته نامه آمریکایی نیوزویک در مقاله ای به قلم «مایکل هیرش» با اشاره به تهدیدها و تحریم ها علیه ایران اعلام کرد علی رغم تحریم ها اقتصاد ایران همچنان در اوج است.
در این میان به نظر می رسد آمریکایی ها هم خود عملاً فهمیده اند اهرم و تاکتیک تحریم نمی تواند مانع پیشرفت ایران شود از همین رو برای رسیدن به امیال خود به عملیات مخفیانه علیه ایران و پروژه براندازی محرمانه به منظور متزلزل کردن پایه های حکومت متوسل شده اند به گونه ای که هفته نامه نیویورکر در نیمه اول ماه جاری از فرمان فوق محرمانه جرج بوش در عملیات مخفیانه علیه ایران پرده برداشت و نوشت ۴۰۰ میلیون دلار بودجه برای بی ثباتی در ایران توسط بوش درخواست شده و به تایید رهبران کنگره رسیده است. این مبلغ صرفاً نمادین است و گزارش های موثق از اختصاص بودجه ای سنگین برای این منظور خبر می دهند.
این در حالی است که آمریکا در برابر ظرفیت ها و قابلیت های تکنولوژیک و توان دفاعی و قدرت مثال زدنی ایران در منطقه نتوانسته به خواسته های خود دست یابد و این جدا از عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران که همان ماهیت ایدئولوژیک آن است می باشد. آمریکایی ها با ارزیابی توان مادی ایران- که غیرقابل انکار است- در اجرای اهداف و خواسته هایشان سردرگم و مستأصل شده اند چه برسد به آن که عمق توانمندی واقعی و قدرت اصلی بازدارندگی ایران را درک کنند. درک مقولاتی چون ماهیت ایدئولوژیک ایران اسلامی، نظام امت و امامت، شهادت طلبی، جهاد و عملیات استشهادی در مخیله آمریکایی ها نمی گنجد.
همچنان که امام راحل عظیم الشأن فرمودند دشمنان نظام ۲ چیز را به خوبی نشناخته اند: مردم و اسلام را.
هجمه های سیاسی و هجوم اقتصادی غربی ها شلیک مشقی است که فقط سر و صدا به راه می اندازد و توان ضربه زدن به نقطه هدف را ندارد. البته اصل هوشیاری و آمادگی در برابر دشمن باید نصب العین مسئولان و آحاد ملت باشد.
حسام الدین برومند
منبع : روزنامه کیهان