سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


فرصت سوزی یا گازسوزی در اثر سوء مدیریت


فرصت سوزی یا گازسوزی در اثر سوء مدیریت
میزان اتلاف انرژی در کشور سالانه ۴۰ میلیارد دلار است. ایران راهی جز توسعه سرمایه گذاری نفتی در جهت دستیابی به تکنولوژی پیشرفته و تضمین تداوم تولید و ظرفیت سازی ندارد، چون اقتصاد ایران به قدرت توان تولیدی صنایع نفت و گاز متکی است و غفلت در حفظ این منبع عظیم درآمد کشور را با فقر و سقوط روبه رو می کند.
اگر فکری به حال انرژی کشور نکنیم تا ۱۰ سال آینده کشور با فاجعه روبه رو خواهد شد.
اگر وضعیت سوخت با روند کنونی ادامه پیدا کند، در آینده با بحران انرژی روبه رو هستیم.
بدون هیچگونه شبهه ای نفت و گاز یک کالای معمولی نبوده بلکه در همه جهان کالاهای استراتژیک تلقی می شود و در برنامه ریزی های مربوط به آن ها نمی توان صرفا عوامل اقتصادی وتجاری، را در نظر گرفت. موضع امنیت ملی و رابطه آن با مساله ای مانند صادرات گاز نباید به صورت دربسته و در درون جعبه سیاه باقی بماند، طرفین معادله تعامل میان یک امر اقتصادی و یک امر سیاسی و امنیتی باید به صورت شفاف تبیین گردد.
موضوع قطع وابستگی اقتصاد ملی ایران از نفت که در سال های اخیر اغلب در سخنان مقامات عالی رتبه کشور مطرح شده و بسیاری از اندیشمندان فرهیخته جامعه نیز میزان درجه وابستگی کشور به نفت را نامناسب و در پاره ای موارد خطرآفرین دانسته اند، موجب گشته که موج منفی نگری نسبت به نفت به خصوص در اقشار جوان کشور به وجود آید. آن هایی که از ناملایمات اقتصادی جامعه و گاه فضای سیاسی کشور رنج می برند می گویند ای کاش نفت نمی داشتیم و علت تمامی عقب ماندگی های ما از نفت است.
اقتصاد ایران به قدرت توان تولیدی صنایع نفت و گاز متکی است و غفلت در حفظ این منبع عظیم درآمد کشور را با فقر و سقوط روبه رو می کند.
مااکنون با چند چالش اساسی به عنوان واقعیت های پیش روی خود مواجه هستیم که در نظر گرفتن آن ها در استراتژی ملی نفت و گاز اهمیت ویژه ای دارد.
۱) رکود نسبی پروژه های نفت و گاز کشور
۲) میزان گاز تزریقی به مخازن نفتی باید به حداقل ۵۰۰ میلیون مترمکعب در روز برسد که متاسفانه از این مقدار کمتر از ۱۰۰ میلیون مترمکعب گاز تزریق می شود با این میزان تزریق تولید نفت نیز کاهش خواهد یافت.
۳) با افزایش میزان صدور گاز به خارج از کشور، قیمت نفت نیز کاهش می یابد.
با توجه به موارد مذکور در استراتژی ملی گاز کشور باید چند موضوع لحاظ شود.
الف) افزایش توان تولید
ب) فرآورده فروشی به جای خام فروشی
پ) بهینه سازی و مدیریت مصرف و کنترل اتلاف انرژی، که از سایر موارد ذکر شده مهم تر است میزان اتلاف انرژی در کشور سالانه به ۴۰ میلیارد دلار می رسد.
فاجعه ای که سالیان سال اتفاق افتاده و به دلیل سوءمدیریت میلیاردها دلار به منافع ملی و کشور زیان وارد نموده است.
حوزه مشترک گاز با همسایگان و تاراج منابع گازی کشور در حوزه مشترک تمامی متخصصین و اقتصاددانان را اندوهگین کرده است.
کوتاهی در مورد میادین مشترک گازی با قطر و در مورد سایر منابع مشترک با همسایگان سوء مدیریت در مورد میادین گازی ایران به رغم این که دومین کشور دارای گاز جهان است میلیاردها دلار به کشور زیان وارد کرده است؟ و هنوز هم با بی فکری مدیران مسوول در پیچ و خم کوچه هستیم. گاز سوخت قرن بیست و یکم هست،( قرن نوزدهم قرن زغال سنگ، قرن بیستم قرن نفت و قرن بیست و یکم قرن گاز می باشد ) ما دارای بزرگترین منابع گازی دنیا بعد از روسیه هستیم. متاسفانه دولت های قبلی و فعلی می بایست بیشتر به استراتژی این منبع می پرداختند.
قطر بیش از ۱۳ سال است که از حوزه مشترک برداشت می نماید و ۴۰۰ میلیارد دلار برای استخراج منابع مشترک سرمایه گذاری کرده است و از منابع ما برداشت می نماید در حالی که ما تنها ۴ میلیارد دلار تاکنون در این زمینه هزینه کرده ایم.
در بخش حوزه مشترک گاز با کشورهای همسایه قطر با ۶ پالایشگاه موجود گاز خود را روزانه از این حوزه مشترک میلیون ها تن برداشت می کند.
در حالی که کشور ما به عنوان دومین منبع گاز جهان مطرح بوده، متاسفانه هنوز نتوانسته آن طور که بایسته و شایسته است از این منبع مشترک گاز پالایش شده استحصال کند و همین امر پایمال شدن حقوق حقه مردم را درپی داشته و دارد. مسوولان دولتی برای پایان دادن به دغدغه های موجود در این بخش ناگزیر به تلاش مضاعف هستند.
صرفنظر از هرگونه جنجال های بین المللی که طلای سیاه ایران همواره در تحریک اشتهای مدیران نفتی بین المللی و مافیای نفتی که نقش موثری در این نابسامانی ها داشته است در صورت دوراندیشی مدیران این صنعت، شیطنت های بین المللی و کوتاه نمودن دست دلالان و شبه دلالان که با استراتژی اولیه تطمیع نسبت به مطلعین و افشاکنندگان و سپس با انجام تضیقات و نفوذ در پرونده سازی و منزوی نمودن که همیشه در دستور کارشان بوده و هست، مواجه می شوند و در به چالش کشیدن سیاست های اقتصادی کشور و خروج مشتریان نفتی بدون واسطه و دلال از میدان عمل موفق بوده اند.
قطر در آینده با تعریف استراتژی درازمدت از برداشت گاز به همان اندازه که ما از نفت درآمد داریم از گاز نصیبش خواهد شد. با تحریکاتی که امریکا نسبت به خروج شرکت های خارجی در ایران انجام می دهد مثل خروج اخیر شل و سوختن گاز از فاز ۱۳ پارس جنوبی روزانه میلیون ها دلار را از دست می دهیم. کشور حتی برای بالا بردن تولید نفت احتیاج به احیاء گاز دارد که برای مصارف داخلی و هم مصرف خارجی و هم برای تزریق در چاه ها و هم صادرات از نظر استراتژی و سیاسی کمک خواهد کرد، برای مثال اگر ما قبلا به این فکر می افتادیم به نحوی که بتوانیم گاز به اروپا صادر کنیم، اروپایی ها در مورد تحریم هم تجدید نظر می کردند، سرمایه گذاری روی تولید گاز، میلیاردها دلار برای ما فایده دربردارد و از طرفی می توان موقعیت سیاسی خود را در جهان تثبیت کنیم همان کاری که گازپروم روسیه در صادرات گاز به اروپا انجام می دهد و تقریبا اروپا را گروگان گرفته از طریق صادرات گاز به این کشورها و ما هنوز مدیریت صادرات گاز به میزان قیمت جهانی حتی یک مورد هم انجام نداده ایم.
آیا کشوری که خود دومین منابع گازی جهان است، باید برای کمبود ، گاز از ترکمنستان وارد نماید، همه برمی گردد به سوء مدیریت در منابع، ما متخصص داریم، آدم داریم فقط استراتژی روشن و مدیریت شده نداشته و نداریم و هنوز هم همان اشتباهات گذشته ادامه دارد و این سوء مدیریت همچنان در مورد میادین مشترک با همسایگان به خصوص قطر و در مورد سایر منابع مشترک با سایر همسایگان ادامه دارد.
چهارمین کشور تولید کننده نفت جهان باشیم و نفت خام را حدود ۱۰۰ دلار بفروشیم و یکی از مشتقات نفت را که بنزین است به قیمت چند برابر وارد نماییم. چرا ما نباید از واردات بنزین بی نیاز شویم باید سوال کرد کدام منطق و تئوری اقتصادی حاکمیت دارد که باید چنین معاملاتی در تیول اشخاص خاص قرار بگیرد (در واردات بنزین) که به ضرر پابرهنگان و مردم فقیر که سهام مالکانه طبق قانون اساسی از نفت دارند، انجام گیرد.
اگرچه می شود درک کرد که اقتصاد ایران به شدت سیاست زده است و حتی مسایل اقتصادی و به خصوص نفت نیز از منظر سیاست گرایی مورد توجه عموم است، اما نسل جوان پژوهشگر شدیداً نیاز دارد تا با دلایل علمی و استدلال های منطقی به پاسخ های مطلوب دست یابد که در غیر این صورت فرآیند رشد تعقل گرایی در نسل مدیران آینده ساز فردا متوقف خواهد ماند. همانا بهره گیری مطلوب از کلیه عوامل و مدیریت علمی تمامی منابع در جهت رشد سرمایه گذاری های توسعه به منظور دستیابی به جامعه رفاهی و بسط عدالت اجتماعی و توسعه انسانی می باشد و می طلبد که با نظارت دقیق بر نفت، قدرت های جریان های نامرئی انحصارگرا با اقتدار و با اتکاء به تجارب آزمون و خطا در هم کوبیده شود.
دکتر محمد علی ایزدی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید