سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


جشنواره برلین، فرصتی تازه برای سینمای آلمان


جشنواره برلین، فرصتی تازه برای سینمای آلمان
در جشنواره امسال فیلم برلین، قبل از هر چیز حضور فیلم‌هایی با موضوع موسیقی و شرایط بی ثبات سیاسی جهان جلب نظر می‌کند که از آن جمله فیلم جدید مارتین اسکورسیزی پیرامون گروه رولینگ استونز و مستند جدید ارول موریس درباره زندان ابوغریب است.
دیتر کاسلیک مدیر جشنواره همیشه در روز افتتاح این جشنواره خوش شانس نبوده است ،گاهی اوقات هنر پیشگانی که برای حضور در مراسم افتتاحیه جشنواره (که اصطلاحا برلیناله نام گرفته است) در میدان پست دامر برلین حاضر می‌شوند اصلا فیلمی در جشنواره ندارند مثل سال ۲۰۰۴ که نیکول کیدمن و جود لاو در برلیناله بودند اما فیلمی نداشتند و گاهی اوقات عکس این موضوع اتفاق می‌افتد، همچون سال ۲۰۰۵ که فیلم رودررو در افتتاحیه اکران شد اما کریستین اسکات توماس و جوزف فاینس –هنرپیشگان اصلی –در مراسم نبودند اما برای مراسم امسال، کاسلیک بهترین شرایط ممکن را داشت.
چرا که مارتین اسکورسیزی یکی از بزرگترین کارگردانان حال حاضر سینمای جهان به همراه اعضای گروه راک رولینگ استونز به روی فرش قرمز حاضر بودند تا کمی بعد در اکران افتتاحیه فیلم« نوری بتابان» حاضر شوند.
فیلم مستند اسکورسیزی پیرامون این گروه پر سابقه راک در دو کنسرت این گروه می‌گذرد و از این رو در بین جشنواره‌های سینمایی جهان تنها جشنواره فیلم کن بود که موفق شد بود در سال های دور یک گروه موسیقی مشهور را به همراه یک کارگردان برجسته در مراسم افتتاحیه خود داشته باشد.
ما به جز اسکورسیزی و رولینگ استونز، شهر برلین که محل نمایش بیش از ۴۰۰ فیلم در طول جشنواره است در طول مدت ۱۰ روز برگزاری پذیرای چهره‌هایی از جمله اسکارلت جوهانسون، دانیل دی لوییس، جان مالکوویچ و.. خواهدبود و از جمله فیلم‌هایی که می‌توان آنها را شانس اصلی خرس طلایی بهترین فیلم دانست باید به شکوفه‌های گیلاس از دوریس دوری کارگردان آلمانی، قلب آتش از لوییجی فالورنی کارگردان ایتالیایی درباره زندگی یک سرباز در اریتره و مستند جدید ارول موریس درباره زندان ابوغریب نام برد.
اما از جمله فیلم‌های دیگری که در بخش مسابقه حضور ندارند، ولی انتظار زیادی از آنها می رود می‌توان به فیلم کاتیان ازآندره وایدا کارگردان لهستانی درباره قتل عام مردم و نیروهای پلیس لهستان در سال ۱۹۴۰ توسط مأموران پلیس مخفی شوروی نام برد هر چند که پس از این واقعه روسها تلاش کردند تا در دهه های بعد از میزان اهمیت این قضیه بکاهند و آن را بی اهمیت جلوه دهند.
در بین فیلم ها یی که به نمایندگی از سینمای آمریکا در جشنواره حضور یافته اند باید به شاپرکها در باغ، با بازی جولیا رابرتز و کارگردانی دانیل مور اشاره کرد .یکی دیگر از فیلم ها ی شاخص این دوره از جشنواره فیلم «خون به پا می شود» از پل توماس اندرسون و با بازی دانیل دی لوییس است که در ۸ شاخه نامزد دریافت جایزه اسکار شده است.
این فیلم ۱۵۸ دقیقه‌ای که داستان زندگی یک مالک چاه نفت در دالاس و مشکلات زندگی اوست بر اساس رمانی از اپتون سینکلر به نام نفت ساخته شده است .
پل توماس اندرسون که خرس طلایی جشنواره را در سال ۲۰۰۰ برای فیلم ماگنولیا دریافت کرد در واقع تمامی فیلم خود را مرهون بازی خارق العاده دانیل دی لوییس است که شاید در نیمی از مدت زمان بازی حرف نمی زند!
البته باید توجه داشت که اکنون دوران خوبی برای گیشه سینماها در آلمان محسوب می‌شود، چرا که مردم به خوبی از فیلم‌ها و به ویژه فیلم‌های داخلی استقبال می‌کنند و میزان فروش بلیط سینماها برای سومین سال متوالی افزایش یافته است.
در ماه دسامبر به‌طور متوسط هر هفته حدود ۳ میلیون نفر به سینماها رفتند، ولی از سوی دیگر تبلیغات فراوان فیلم ها ی آمریکایی باعث شده تا در آلمان تعداد فیلم کمتری به نمایش درآید که این موضوع باعث نگرانی مسئولان سینمای این کشور شده است.
در سال ۲۰۰۷ حدود ۵۰۰ عنوان فیلم جدید در این کشور به نمایش درآمد که حدود یک سوم فیلم‌های اکران شده در سال ۱۹۹۷ بود و با توجه به اینکه فیلم ها ی پرخرج عموما با اقبال عمومی مواجه می‌شوند فیلم‌های اروپایی و گاهی آلمانی فرصتی برای دیده شدن پیدا نمی‌کنند.
در حال حاضر استودیوهای هالیوودی با صرف هزینه های کلان تبلیغاتی فیلم ها ی خود را در نقاط مختلف جهان از جمله آلمان به نمایش می‌گذارند و حضور آنها در جشنواره برلین هم می‌تواند بر میزان این تبلیغات بیفزاید.
در مقابل کارگردان‌های آلمانی چون هانس کریستین اشمید که فیلم خوب «مرثیه»را سال گذشته داشت و یا کریستین پتزولد که درام روانشناسانه اش به نام «یلا» یکی از بهترین فیلم‌های جشنواره سال گذشته بود دریافته‌اند که جشنواره برلین متأسفانه بیش از آنکه محل کشف استعدادها باشد به مکانی برای تبلیغ فیلم ها ی پر ستاره آمریکایی بدل شده است، حتی دریافت جایزه خرس نقره ای هم عاملی برای کشاندن تماشاگران به سینماها نبود.
اما برخی از منتقدان سینمای آلمان هم عنوان می‌کنند که به هر حال به دلیل حضور کاسلیک به عنوان مدیر جشنواره از سال ۲۰۰۱ بسیاری از کارگردانان آلمانی این مجال را یافته اند تا در بخش مسابقه با محصولات سینمایی برجسته از۵ قاره جهان به رقابت بپردازند چراکه در گذشته کارگردانان آلمانی در کنفرانس‌های خبری باید به سئوالات اندکی پاسخ می‌دادند زیرا تعداد شرکت‌کنندگان در این کنفرانس‌ها در بخش های جانبی جشنواره به اندازه تعداد انگشتان دو دست بود اما در سالهای اخیر آنها در این‌گونه کنفرانس‌ها با خیل تماشاگران و منتقدان روبرو می‌شوند که می‌تواند از لحاظ تجاری برای آنها در آینده ثمر بخش باشد.
از سوی دیگر کاسلیک امسال در بخشی از جشنواره چندین مستند درباره تاریخ سینما در آلمان را گنجانده است که از آن جمله باید به فیلم « چشم در چشم» اشاره کرد که درباره تاریخ سینما در آلمان در دهه ۱۹۲۰ است و کارگردانی آن را مایکل التن به عهده داشته است و یا «زاویه عکس» از دومینیگ وسلی درباره زندگی سینماگران مولفی چون رینر ورنر فاسبیندر، ورنر هرتزوگ و ویم وندرس است و این اقدامات او شاید بتواند این جشنواره را واقعا به رخدادی« آلمانی» در دنیای سینما بدل کند.
امیررضا نوری‌زاده
منبع : روزنامه همشهری