دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تلاش همگانی برای حفظ سیاره زمین


تلاش همگانی  برای حفظ سیاره زمین
شاید شنیدن این جمله برای دیگران چندان تکان‌دهنده و بهت‌آور نباشد، اما من آن را آخرین کشف خویش می‌دانم: «ما بر روی یک سیاره زندگی می‌کنیم.»
در سال گذشته و همزمان با ساخت یک فیلم مستند در مورد کره زمین، من رهسپار نواحی مختلفی نظیر ایسلند، کوه‌های هیمالیا و قطب شمال شدم. مشاهده صدها هزار پنگوئن در کنار هم، یکی از زیباترین مناظری بود که من در این سفر طولانی به دور زمین مشاهده کردم. دیدن فک‌های عظیم‌الجثه نیز خاطره‌ای فراموش نشدنی است. البته امکان داشت که شما بر روی سیاره‌ای دیگر زندگی می‌کردید، اما شما اینک بر روی سیاره زمین و در میان دو سیاره زهره و مریخ ساکن هستید.
چرا من صحبت از سیاره می‌ کنم؟
یکی از دغدغه‌های فکری من به این موضوع باز می‌گردد. ما آنچنان به آدرس خانه خود عادت نموده‌ایم که درک ابعاد واقعی زمین و تغییر دیدگاه کنونی، تا حدود زیادی مشکل است. البته ما زمین را برای سکونت انسان‌ها مهیا نموده‌ایم و در کنار همسایگان خود، در کشوری سبز و مرطوب و گرم و یا به ندرت سرد، به گذران عمر مشغولیم. ما در زندگی روزمره خویش نیز به ندرت به افق‌هایی فراتر از محل زندگی خویش و یا کره‌ای که بر روی آن قرار گرفته‌ایم، توجه می کنیم. بزرگترهای ما به خوبی به خاطر دارند که اولین تصاویر گرفته شده از زمین توسط سفینه‌های آپولو، نگرش مردم دنیا نسبت به سیاره‌شان را تا چه حد به چالش کشید. در آن تصاویر، شما یک تیله آبی رنگ تنها را در فضایی بی‌کران مشاهده می‌نمودید که دیدگاه جزیی‌نگر ما نسبت به زندگی در دنیای محدود را به چالش می‌کشید؛ چرا که ما در زمینی دوست داشتنی اما تنها، در فضایی بی‌کران، به دنیا می‌آییم. و البته باید از این واحه دل فریب، به هر قیمت ممکن محافظت کنیم.
اما گویی مردم زمین، خیلی زود این ماجرا را به فراموشی سپردند؛ چرا که از آن زمان تاکنون، آسیب‌های وارد شده به زمین، بیش از کل آسیب‌هایی است که در کل تاریخ بشریت به وجود آمده است. به علاوه، هنوز هم عده‌ای نمی‌خواهند پدیدار شدن مسأله گرمایش جهانی را باور کنند. به علاوه، اقدامات منطقه‌ای و ملی انجام شده در راستای بهبود شرایط کنونی، تا حدود زیادی ناکام بوده است. در آوریل سال جاری، یکی از اعضای شورای سردبیری روزنامه «وال استریت ژورنال» در مقاله‌ای چنین نوشته بود: «اتفاق‌نظر مردم دنیا بر این نکته که فعالیت‌های انسانی به ایجاد پدیده گرمایش جهانی انجامیده، یک حرکت موفق اجتماعی به شمار می‌رود. چیزی که در گذشته عده‌ای آن را رد می‌کردند. به هرحال، امروزه ما جنبه‌های مختلف فیزیکی و شیمیایی این فرآیند را پذیرفته‌ایم؛ اما تصور اینکه ما می‌توانیم به سادگی این وضعیت بحرانی را تغییر دهیم، تنها یک تصمیم احساسی است. هرچند ممکن است روزی تصمیم بگیریم وارد عمل شویم که بسیار دیر باشد.
اگر نمی‌توانید آنچه را که بر روی زمین روی داده، تصور کنید، برای لحظاتی تصور نمایید که ما بر روی سیاره‌ای غیرمسکون و ناآشنا ساکن هستیم. مثلاً ما سفینه‌های خود را بر روی مریخ نشانده‌ایم و قرار است که یک شهرک فضایی در آن احداث گردد. گویی داستان‌های علمی – تخیلی در حال جامه عمل پوشاندن هستند و ما می‌خواهیم این سیاره سرخ رنگ را به مکانی جهت زندگی خود تبدیل کنیم. (برای مطالعه بیشتر، به کتاب‌های سه‌گانه مریخ اثر کیم استنلی روبینسون مراجعه نمایید.) در چنین شرایطی، ما به دقت، ترکیب اتمسفر کره زمین و تغییرات مورد نظر خویش جهت متوازن نمودن آن را مورد بررسی قرار داده‌ایم. البته ممکن است این پروژه به موفقیت نینجامد. (شایان ذکر است که تنها تلاش ساختار یافته از این نوع، با عنوان پروژه «بیوسفر ۲» در صحرای آریزونا طراحی و اجرا گردید که علی‌رغم سرمایه‌گذاری ۱۵۰ میلیون دلاری، امکان متوازن نمودن حجم کربن در این فضای سرپوشیده با ۶۰۰۰ مترمربع مسافت، میسر نگردید.) اما هیچ‌کس به این نکته توجه ندارد که ساکنان این کره خاکی،‌ به جای کنترل ساعت به ساعت شاخص مالی «دو جونز بورس نیویورک»، باید توازن اکسیژن موجود در اتمسفر زمین را لحظه به لحظه پی گیری کنند؛ چرا که دستیابی به رشد اقتصادی به هر قیمتی، نتیجه‌ای جز این ندارد.
نکته دیگر قابل توجه این است که ما ساکنان کره زمین همچنان از پذیرش یک نگرش کلی‌نگر و سیاره‌ای نسبت به زمین، شانه خالی می‌کنیم. از لحاظ روانی نیز ما با در نظر گرفتن یک دیدگاه جزیی‌نگر و محدود به خانه خود، احساس راحتی بیشتری می‌نماییم. هرچند زندگی کنونی ما بر مبنای طی فواصلی طولانی استوار است.
هر قطعه از غذاهای مصرفی ما باید هزاران مایل تا سر سفره ما را بپیماید. تأمین انرژی‌های ما نیز به توانایی دخالت در اوضاع منطقه نفت‌خیز خاورمیانه و یا معادن زغال‌سنگ آپاچی بستگی دارد. مطمئناً این دخالت‌های فرامرزی می‌تواند نابودی ما را شکل دهد. سال‌هاست که ما با دو گزینه اقتصاد محلی و خودکفا و یا اقتصاد جهانی و پیچیده روبه‌رو هستیم. من معتقدم که اگر زندگی اقتصادی ما نیز همچون دایره دید ما، جزیی نگر و محدود شود، بسیاری از مخاطرات فراروی زندگی انسان‌های امروز نظیر گرمایش جهانی و سایر بحران‌های زیست‌محیطی، برطرف خواهند شد. به علاوه، در سایه تقویت جایگاه جوامع محلی، ما آینده‌ای بهتر را تدارک خواهیم دید.
به خوبی به خاطر دارم که سال ها پیش، در یک سفر هوایی، با یکی از کارشناسان سازمان فضایی ناسا که در صندلی کنار من نشسته بود، آشنا شدم. او به عنوان مدیر بخش «حفاظت از سیاره‌ها» مشغول به کار بود و یکی از بهترین کارت‌های ویزیتی را که تاکنون من آنها را خوانده‌ام، به من داد. وظیفه وی و همکارانش، اطمینان از این امر بود که سفینه‌های ارسالی به ماه و سایر سیاره‌ها و سیارک‌ها، حاوی هیچ عامل بیماری‌زا و یا خطرناکی نباشند. مثلاً در طرح نشاندن یک سفینه بر روی قمر «اروپا»ی سیاره مشتری، باید همه قطعات آن استریل باشد. البته برای انجام این کنترل‌های دقیق، یک دلیل مهم وجود دارد: «اگر شما به دنبال یافتن حیات میکروبی بر روی سایر کرات هستید، باید اطمینان یابید که نمونه‌های مورد بررسی، همان چیزی نیست که شما از زمین به آنجا برده‌اید.» اما همچنان یک دلیل مهم تر نیز باقی است: «ممکن است انجام این سفرهای تحقیقاتی و اکتشافی، به بروز آسیب‌هایی باورنکردنی و گسترده در این دنیاهای دست نخورده منجر گردد. البته همه کسانی که آشنایی اندکی با داستان‌های علمی – تخیلی داشته باشند، منظور مرا دقیقاً می‌فهمند.»
من نمی‌دانم که آن کارشناس هم اینک به چه کاری مشغول است. سال گذشته، سازمان ناسا گزارش نمود که از طرح‌های پیشین خود در مورد «درک و حفاظت از سیاره ما» دست برداشته است.
مطمئناً این امر اتفاقی خوشایند خواهد بود، چراکه سال هاست آنان گفته‌های دانشمند برجسته آب و هوا، جیمز‌هانسن را سانسور می کنند. هانسن سال هاست به جامعه بشریت هشدار می دهد که یک فاجعه عظیم زیست محیطی به دلیل گرمایش جهانی در راه است.
اگر از نگاهی دیگر به دنیای امروز بنگرید، رشد لجام‌گسیخته حجم کربن موجود در اتمسفر، می‌تواند به فاجعه‌ای بزرگ و غیرقابل تصور بیانجامد. البته ما می‌توانیم امیدوار باشیم که سرانجام تعهد ما نسبت به آسیب نرساندن به سایر سیارات و اجرام دوردست فضایی، در کره خاکی ما نیز‌ مورد توجهی جدی و علمی و عملی قرار گیرد.
نویسنده: بیل مک کیبن
محسن داوری
منبع: www. OrionMagazine.org
ماهنامه سیاحت غرب-شماره ۴۳


همچنین مشاهده کنید