شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

هزینه‌های سنگین و فاجعه‌آمیز نابودی نوارهای ساحلی


هزینه‌های سنگین و فاجعه‌آمیز نابودی نوارهای ساحلی
موج گسترده تخریب‌ها و ویرانی‌های به وجود آمده از توفان‌های سهمگین در چند سال اخیر و تراژدی‌های انسانی ناشی از آن، نشانگر مخاطرات زیاد زندگی در سواحل خلیج‌ها و اقیانوس‌ها می‌باشد، هرچند در سایه فعالیت‌های توسعه‌طلبانه انسانی، این خطرات و تهدیدها با گسترشی فزآینده روبه‌رو گردیده است.
بخش اعظم این مشکل به دلیل ساخت و سازهای ایجاد شده در مناطقی است که اصولاً به عنوان اماکن پرخطر به شمار می‌آید، چرا که توسعه عمرانی فراتر از حد معمول در مناطق ساحلی، همواره می‌تواند جزو اقدامات بحران‌ساز به شمار آید. اما در ایالت لوییزیانا این مشکلات دوچندان است، چرا که مناطق گسترده ساحلی و باتلاقی آن که سرعت توفان‌ها را تا حد زیادی کاهش می‌دهد، تقریباً به صورت کامل از بین رفته و نابود گردیده است.
فرآیند تخریب مناطق باتلاقی، از قرن‌های نوزده و بیست میلادی آغاز گردید. در آن دوره، برای جلوگیری از جاری شدن سیل، در دهانه رود می‌سی‌سی‌پی سیل برگردان‌های زیادی احداث شد. البته اگرچه این اقدام تا حدودی باعث مقابله با افزایش جمعیت ساحل‌نشین گردید، اما در عین حال چنین فعالیت‌هایی باعث شد که روند طبیعی ورود آب به این مناطق باتلاقی، رشد گیاهان و موجودات ساکن در این بخش‌ها و هم‌سطحی آب این دو بخش به ویژه در حوزه آبریز رود می‌ْسی‌سی‌پی از بین برود.
نکته تأسف‌بارتر این بود که کانال‌های گسترده و متعددی در این مناطق باتلاقی برای عبور و مرور دریایی، استخراج نفت و گاز از چاه‌های حفر شده و همچنین انتقال مواد نفتی به دست آمده با استفاده از خطوط عظیم لوله، احداث گردید. بدین ترتیب حفر ۱۰۰۰ چاه در طول چند دهه، چهره این مناطق را به طور کلی تغییر داد. البته اقداماتی جبرانی و اصلاحی نظیر احداث چند سیل برگردان جدید برای مقابله با این وضعیت نابسامان و مدیریت آن هم تنها به بدتر شدن شرایط منطقه انجامید.
آنچه که در ۲۵ سال اخیر در این منطقه روی داده، به دقت ثبت و ضبط گردیده است. در سال‌های ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۸ میلادی، به طور میانگین، در هر سال ۵۰ مایل مربع از این مناطق باتلاقی و ساحلی نابود شده است. البته این رقم هم اینک به ۲۴ مایل مربع کاهش یافته، چرا که محدودیت‌های قانونی زیادی در جهت حفر چاه‌های بیشتر استحصال نفت و گاز وضع شده است. به علاوه، در صورت انجام اقدامات پیش گیرانه مناسب در آینده‌ای نزدیک، ایالت لوییزیانا فاقد مناطق باتلاقی و جلگه‌ای خواهد بود.
البته دانشمندان و کارشناسان علوم محیط زیست در ۲۰ سال اخیر، راهکارها و گام‌های لازم جهت مقابله و کاستن از سرعت تخریب این مناطق ارزشمند را به روشنی مورد بررسی و مطالعه قرار داده‌اند و نتایج فعالیت‌های آنان هم اینک در دسترس همه ماست. مثلاً این پژوهش‌ها بر این نکته تأکید دارند که باید تعدادی از سیل‌بندهای کنونی تخریب گردند و همچنین حجم آب وارد شده به این مناطق باید به درستی مدیریت و کنترل شود.
می‌توان پیش‌بینی نمود که بسیاری از مؤسسات و شرکت‌های فعال در این منطقه با چنین راهکارهایی مخالفت نمایند. هرچند زندگی در این جلگه سرسبز و حاصلخیز، سابقه‌ای ۰۰۰/۷ ساله دارد.
به علاوه، جزیره‌های حائل لبه خلیج مکزیکو نیز باید برای کنترل امواج دریایی، توفان‌های اقیانوسی و مدهای به وجود آمده، حفظ شوند. اکثر این جزایر ارتفاعی اندک از سطح آب‌های آزاد دارند و غیرمسکون نیز می‌باشند. از سوی دیگر، علاوه بر لایروبی کانال‌های عبور و مرور آبی، باید نسبت به لایروبی مناطق حول و حوش این جزایر و همچنین نواحی باتلاقی هم اقدام نمود، تا علاوه بر حفظ این جزایر، بتوان روند تخریب مناطق باتلاقی را متوقف کرد و حتی در جهت بهبود شرایط آنها گام برداشت.
اما چرا گامی در این راه برداشته نمی‌شود؟ مطمئناً پاسخ این سؤال را باید عمدتاً در سیاست‌های فراروی به دست آوردن منافع اقتصادی کوتاه مدت جست وجو کرد.
به عنوان مثال، منافع مالی شرکت‌های کشتی رانی ایجاب می‌کند که یک آبراه ۶۵ مایلی جدید با عمقی ۳۶ پا در این منطقه حفر و احداث گردد. بی‌تردید، ساخت چنین آبراهی، یک کابوس زیست‌محیطی برای محیط زیست جلگه رود می‌سی‌سی‌پی خواهد بود. چرا که آب‌های شور وارد منطقه نیوارولئان می‌گردد و جنگل‌های سرو موجود در این منطقه باتلاقی را از بین خواهد برد. اتفاقی که در سال ۱۹۶۵ میلادی و در هنگام وقوع توفان بتسی نیز یک بار روی داده است. مطمئناً احداث این آبراه یکی از دلایل افزایش خسارات ناشی از توفان سهمگین کاترینا می‌باشد. به دنبال این توفان، آبراه‌های صنعتی موجود سرریز نمودند و سطح آب دریاچه «پونتچارتراین» هم به بالاترین سطح خود رسید.
من به دلیل زندگی خانوادگی خود و همسرم و پدرانمان در منطقه نیواورلئان، با واقعیت‌های موجود در این ناحیه به خوبی آشنایم و در هنگام بروز توفان و سیل هم به کمک حادثه‌دیدگان گرفتار بخش شرقی این شهر شتافتم. اما اینک شهر محبوب و مورد علاقه من کاملاً زیر آب رفته است.
در گستره‌ای عظیم‌تر، مدیران صنایع نفت و گاز این منطقه به گونه‌ای قابل توجه تلاش می‌نمایند که از زیر بار این حقیقت که فعالیت‌های مخرب و توسعه‌طلبانه آنان یکی از عوامل اصلی و مهم در تخریب مناطق باتلاقی و ساحلی بوده است، شانه خالی کنند. البته دولت فدرال به دلیل درآمدهای چند میلیارد دلاری‌اش از صنایع نفت و گاز ساحلی و دریایی، در برابر هر اقدام محدود کننده فعالیت این شرکت‌ها و گسترش شبکه خطوط لوله انتقال محصولات آنها ایستادگی می‌نماید. بدین ترتیب، آنان نیز در برابر ایجاد این آسیب‌های گسترده مسئول هستند.
تقریباً ۱۸ ماه قبل، دولت بوش لایحه ارائه شده از سوی ایالت لوییزیانا و معاونت مهندسی ارتش آمریکا در جهت بازسازی و احیای مناطق ساحلی و باتلاقی این منطقه را به دلیل پرهزینه و بلندپروازانه بودن آن رد کرد. آنها خواهان طرحی کوچک‌تر و محدودتر بودند که در نهایت هم بودجه تصویب شده از سوی کنگره، مقداری کمتر گردید.
و بی‌تردید این خسارات و فجایع انسانی و طبیعی به وجود آمده، به بهای پر کردن باک‌های خودروهایمان پدیدار شده است. هرچند اینک مردم زیادی باید بهای این فاجعه شرم‌آور را بپردازند. به هر حال، این سواحل زیبا همواره برای مردم ما از لحاظ ماهی گیری، حیات‌وحش، تولید نفت و گاز، حمل و نقل، کشتیرانی، میراث فرهنگی غنی و در نهایت، حفاظت از جاری شدن سیل، اهمیتی فراوان داشته‌اند.
اخیراً طرح‌هایی برای حفظ و احیای این اکوسیستم غنی و ارزشمند ارائه گردیده است، چرا که مطمئناً این منطقه برای جامعه آمریکا از ارزشی والا از سوی دیگر برای مسئولان سیاسی و اقتصادی ما از اهمیتی اندک برخوردار می‌باشد. البته درس مهم فاجعه کاترینا این است که هزینه‌های بازسازی و احیای این منطقه، بسیار بیشتر از هزینه‌های نادیده‌انگاری آن خواهد بود.
نویسنده: دونالد اف.بویچ
محسن داوری
منبع: www.Baltimoresun.com
ماهنامه سیاحت غرب-شماره ۵۵