یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


آزادسازی اصوات


آزادسازی اصوات
● درباره جان کیج
جان میلتون کیج جونیور (۱۹۹۳-۱۹۱۲) آهنگساز، طراح و تئوریسین امریکایی شخصیتی است پیشرو که موسیقی را به عنوان عاملی زیبا و فلسفی مورد استفاده قرار داد. وی در سال ۱۹۳۰ آموزش های خود را در نیویورک نزد هنر کاوول آهنگساز تجربه گرا آغاز کرد و سپس تحت نظارت آرنولد شوئنبرگ آهنگساز برجسته و مبتکر شیوه ۱۲ تنی در UCLA به فراگیری آهنگسازی مدرن و نوازندگی پیانو پرداخت.
معروف ترین و البته جنجالی ترین اثر کیج ۳۳/۴ قطعه یی است برای یک پیانوی بی صدا. سکوت در این قطعه بستر مناسبی است تا اصوات اتفاقی و سروصدایی که در سالن به هر شکل ایجاد می شود به عنوان مواد موسیقایی معرفی شود. ایده این قطعه در ذهن کیج زمانی شکل گرفت که او شروع به شناخت و مطالعه دقیق مکتب ذن بودیسم کرد.
درس گفتارهای سوزوکی در دانشگاه کلمبیا درباره ذن باعث آشنایی کیج با فرهنگ و جهان نگری شرقی شد. کیج با استفاده از کتاب تقدیرات چینی (آی چینگ) دو قطعه را براساس کاربست های تصادفی (Happening) تصنیف کرد. قطعات چهار موومان برای پیانو به وسیله طرح سوالاتی از کتاب تقدیرات، آغاز و با پاسخ های اخذ شده از کتاب تکمیل می شد.
تمامی عوامل مانند سرعت، مواد، تاکیدات براساس پاسخ های تصادفی طراحی شده بود. ارتباطات بیان شده او بین ایده های مختلف و متضاد بازتابی است از تمایلات دائمی او به ذن بودیسم. تمایلاتی که باعث اتصال دائمی موسیقی و حرکت در ذهن کیج شده بود. کیج به گونه یی ما را به سمت اندیشیدن به نااندیشه ها سوق می دهد. نگاهی که به وسیله ارائه امور غیرقابل پیش بینی اتفاقات، تصمیمات آنی گستره نوینی را طراحی می کند.
● کوتاه و خواندنی از جان کیج
▪ روزی به سراغ دندانپزشک خود رفتم. گزارشگر هواشناسی در رادیو اعلام کرده بود که آن روز گرم ترین روز تابستان خواهد بود اما من یک ژاکت پوشیدم. دندانپزشک اواسط کار روی دندان هایم پرسید؛ چرا ژاکت را از تن درنمی آوری؟ گفتم پیراهنم سوراخ است به همین دلیل ژاکت پوشیده ام. دکتر گفت؛ خب جوراب من هم سوراخ است اگر مایلی کفش هایم را در می آورم.
▪ طی کلاس های کنتر پوان شوئنبرگ وی دانشجویان را پای تخته سیاه می فرستاد تا مساله یی را حل کنند. نوبت به من رسید، پای تخته رفتم، مساله را با راه حلی پاسخ دادم. شوئنبرگ گفت؛ «خیلی خوبه، حالا برای همین مساله راه حل دیگری پیدا کن.» من هم پیدا کردم. چندین بار این کار تکرار شد. در نهایت گفتم دیگر راه حلی باقی نمانده. او گفت؛ «حالا راه حلی را برای زیر پا گذاشتن همه این راه حل ها پیدا کن.»
▪ بر سر کلاس های موسیقی شرقی «هنری کاوول» از او پرسیدم از این موضوعات سر درنمی آورم. جواب داد؛ طبیعی است. به جای حرف زدن سعی کن موسیقی را خودت اجرا کنی و بعد سر کلاس درباره اش بحث کن. چند قطعه بودایی پیدا کردم. یکی از این قطعات آواز ساده یی بود به شیوه میکروتونال با اصواتی که روی هم می لغزیدند که پس از چند دقیقه ساز کوبه یی نیز به آن اضافه می شد. این صدای ساده بدون وقفه به مدت یک ربع و بدون هیچ تغییری ادامه می یافت. یکی از دوستان در کلاس ناگهان صبرش تمام شد و فریاد زد این صدا را قطع کن، نمی توانم تحمل کنم. من هم فوراً قطع کردم. یکی دیگر از دوستانم گفت چرا قطع کردی؟ قطعه زیبایی است. دیروز آن را نت نویسی کرده بودم. یاد تذکر هنری کاوول افتادم؛ باید موسیقی را اجرا کنی بعد درباره اش بحث کنی.
▪ در ساحل دریا مردم به رادیوی ترانزیستوری گوش می دهند. همهمه یی از اصوات مختلف به گوش می رسد. اخبار، راک اندرول، کلاسیک و... بعضی مواقع که به ساحل می روم فکر می کنم یک گروه موسیقی مشغول نواختن یکی از قطعات من است.
▪ مایلم وقتی کنسرتی می دهم یا دیگران آثار مرا اجرا می کنند، درهای سالن کنسرت باز باشد. آنقدر باز که صدای محیط بیرون بر صدای قطعه در حال اجرا تاثیر بگذارد. آن زمان موسیقی من کامل خواهد بود.
▪ موسیقی کوبه یی یک انقلاب است. اصوات و ریتم ها از مدت ها پیش مطیع و فرمانبر دستورات معدود قرن نوزدهم باقی مانده اند. امروز ما، در حال مبارزه هستیم. مبارزه یی جهت آزادسازی اصوات و فردا؛ با موسیقی الکترونیک آزادی را نیوشا خواهیم بود.
▪ پروفسور سوزوکی در کلاس های دانشگاه کلمبیا می گفت؛ «قبل از مطالعه ذن انسان، انسان است و کوهستان، کوهستان. در حین مطالعه ذن همه چیز سردرگم می شود. بعد از مطالعه ذن انسان، انسان است و کوهستان کوهستان.» روزی دانشجویی پرسید؛ «بین قبل و بعد چه تفاوتی وجود دارد؟»
پروفسور جواب داد؛ «هیچ، تنها گام ها کمی بلندتر شده است.»
▪ آنچه زیبا است، فکری است که فرد در آن غوطه ور می شود. میلی است که او تجربه خواهد کرد. بگذارید ذهن و میل با اتفاق همراه شود.
ترجمه و تلخیص؛مانیا کریمیان پور
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید