یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 19 May, 2024
مجله ویستا

جهانی سازی، اهداف و برنامه‌ها


جهانی سازی، اهداف و برنامه‌ها
اگر به پدیده جهانی سازی با عمق بیشتری نگاه کنیم پی خواهیم برد که این پدیده مسئله جدیدی نیست و طی دوره های تاریخی به طرق مختلف تلاش هایی برای تحقق ادغام ها و یا افزایش داد و ستدهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میان ملت های مختلف انجام شده است. در نتیجه تحول در روابط تجاری بین المللی، نیروهای تولیدکننده و تحول در نظام سرمایه داری بحث درباره جهانی سازی در دوران های جدید بیشتر شده است. موج اول جهانی سازی مابین سال های ۱۸۷۰ الی ۱۹۱۴ رخ داد که این موج با کاهش هزینه های حمل و نقل توأم بود زیرا حمل و نقل با استفاده از کشتی های بادبانی به حمل و نقل با کشتی های تجاری و راه آهن تغییر یافت و این امر با کاهش تعرفه های گمرکی همراه بود. مسئله ای که باعث تقویت فعالیت های واردات و صادرات شد. در آن زمان کشورهای استعمارگر نیازمند وارد کردن مواد اولیه از کشورهای تحت استعمار با هزینه اندک و صدور کالاهای صنعتی به آن کشورها با قیمت بالا بودند. موج اول جهانی سازی با وقوع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۴۰ متوقف شد. موج دوم جهانی سازی از سال (۱۹۴۵ - ۱۹۸۰) بود که مقدمات آن با نشست صاحبان شرکت های بزرگ به سرپرستی شورای روابط خارجی امریکا فراهم شد که هدف از آن توسعه و گسترش فعالیت های اقتصادی امریکا در سراسر جهان بود.
پس از آن کنفرانس «برایتون ودز» برگزار شد که بحث های انجام شده در آن طی سال ۱۹۴۴ زمینه را برای تأسیس بانک جهانی و صندوق جهانی پول فراهم کرد. در آن زمان نظریه های توسعه اقتصادی برای کشورهایی که به تازگی از نظام استعماری انگلیس و فرانسه خارج شده بودند مطرح شد. شیوه تجارت اقتصادی کشورهای در حال توسعه به همان شیوه سنتی تجارت با کشورهای صنعتی بازگشت یعنی تبادل مواد اولیه با کالاهای صنعتی.
موج دوم جهانی سازی با نظریه ای همراه شد که بیشتر به دخالت در امور اقتصادی کشورها استوار بود. موج سوم جهانی سازی از اوایل دهه ۸۰ قرن گذشته شروع شد و تاکنون ادامه دارد. کشورهای صنعتی در دهه ۷۰ قرن گذشته شاهد پدیده ای موسوم به رکود تورمی بودند و نظریه کینزیه یا همان دخالت اقتصادی از یافتن راه حل مناسب برای معضل فوق ناتوان ماند. این مسئله باعث شد تا زمینه برای ظهور لیبرالیسم جدید فراهم شود که خواهان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی، آزادی بازارها و تجارت بود. صاحب نظران بحث جهانی سازی معتقدند که جهانی سازی یکی از مراحل بالای توسعه سرمایه داری است و این پدیده از خلال سه مکانیزم اساسی متجلی می شود. اول: وقوع انقلاب در بخش اطلاعات و ارتباطات دوم: حرکت اموال فراتر از محدوده مرزها و سوم: توسعه شرکت های چندملیتی.
جهانی سازی پدیده جدیدی محسوب نمی شود بلکه آن ثمره تحولات قرن های طولانی و چارچوب جدید نظام جهانی به شمار می رود که بر نظریه لیبرالیسم جدید اقتصادی استوار است و قصد دارد نظام اقتصادی جهانی را راه اندازی کند که مؤسسه های جهانی و بین المللی از جمله بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی در آن فعالیت می کنند. جهانی سازی یک طرح ایدئولوژیک لیبرالی جدید است که براساس سرمایه داری استوار است و باعث پیشرفت یک بخش و عقب ماندگی بخش دیگر در سطح یک کشور و یا کل جهان می شود. این پدیده براساس تشکیل فضای اقتصادی جهانی براساس اعتماد دوجانبه استوار نیست بلکه برخلاف تبلیغات رقابت تجاری و مالی شدید است که در نهایت شکاف میان شمال و جنوب را بیشتر می کند. اما جنبه فرهنگی جهانی سازی از جوانب سیاسی و اقتصادی بدتر است. جهانی سازی فرهنگی قصد دارد تا فرهنگ امریکایی را گسترش و با استفاده از وسایل ارتباطی و تکنولوژی های پیشرفته سایر فرهنگ ها را به حاشیه ببرد و در واقع آن فرهنگ مصرف گرایی است که این مسئله باعث گسترش فرهنگ یکجانبه گرایی، خودبرتربینی و گرایش مادی گرایی غریزی می شود که فارغ از هرگونه محتوای انسانی است. گفته می شود جهانی سازی اقتصادی برای آزادسازی بیشتر اقتصادهای ملی از دخالت های دولتی تلاش می کند و اقتصاد به بازار سرمایه داری تبدیل می شود که برنامه های خویش را از سوی صندوق جهانی پول و بانک جهانی دریافت می کند و تجارت بین المللی کالاهاست و خدمات سرعت می گیرد و نقش شرکت های چندملیتی به عنوان عامل اصلی تولید و تجارت بروز می کند.
همچنین جهانی سازی مظهر جدید تقسیم کار در جهان محسوب می شود و سعی می کند تا درجه اعتماد میان کشورهای در حال توسعه و پیشرفته را بیشتر کند. اما در عمل ملاحظه می شود که جهانی سازی باعث رشد نابرابر اقتصادی، تکیه شدید بر ثروت و ازدیاد تفاوت در توزیع درآمدها شده است. کشورهای در حال توسعه با صدمات اقتصادی بزرگی مواجه شده اند و دولت ها سیاست هایی را اتخاذ کرده اند که از سرمایه داران جانبداری می کند. زیرا جهانی سازی اقتضا می کند که مالیات های سرمایه داران کاهش یابد و به آنها مزایا و معافیت هایی اعطا شود تا آنها به سرمایه گذاری جذب شوند. تاریخ استعمار نشان می دهد که حمله به بازارها دائماً با اشغالگری و جنگ همراه بوده و مقاومت های ملی در مقابل آنها انجام شده است اما استعمارگری جدید که با جهانی سازی همراه است از پیشرفته ترین مراحل استعمار قدیم محسوب می شود.
منبع: مرکز پژوهش های استراتژیک سوریه
مترجم: اسد شکورپور
منبع : دنیای ما