پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دندان لق


دندان لق
دندان من لق بود
اما نمی افتاد
انگشت من گاهی
آن را تکان می داد
دندان لق انگار
همبازی من بود
او مثل من بیزار
از چیز خوردن بود
با او غذاها را
کامل نمی شد خورد
از خوردن چیزی
لذت نمی شد برد
تا این که او امروز
یک دفعه شد کنده
دیدم در آیینه
غش کردم از خنده

ناصر کشاورز
منبع : روزنامه ایران