پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ظهور راست نو


ظهور راست نو
نشست ویژه لاریجانی، قالیباف و رضایی و توافق آن‌ها برای این‌که نشست‌های انتخاباتی‌شان در فاصله‌های زمانی کوتاه‌تر برگزار شود تا هرچه سریع‌تر به یک جمع‌بندی قابل‌قبول برسند، حاکی از ظهور جریانی نو در عرصه سیاسی ایران است که می‌توان به آن "راست نو" نام داد.
اگرچه نو بودن صفتی است که در وهله اول، آن‌ها را به لحاظ گرایش سیاسی از طیف سنتی (جبهه متحد اصول‌گرایان) مجزا می‌سازد اما حرکت این سه چهره برای ارائه یک لیست مجزا، می‌تواند نشان‌گر شناسنامه‌دار شدن طیفی از جناح اصول‌گرا دانست که زمانه را برای حرکت‌های اتوبوسی (به تعبیر لاریجانی در مصاحبه مطبوعاتی خود پس از ثبت‌نام برای نمایندگی مجلس) در سیاست برای کسب برتری مطلق بر اصلاح‌طلبان پایان‌یافته می‌بینند و به دنبال سه چهره فوق‌الذکر پیش‌تر به‌عنوان نیروهای عقل‌گرا، نوگرا و عمل‌گرای جناح راست شناخته شده‌بودند. هر سه چهره یک مرحله مهم را در زندگی سیاسی ـ اجتماعی خویش پشت سر گذاشته‌اند: ورود به فضای نظامی‌گری و خروج از آن. این خروج آن‌ها نه به‌سبب نفی سپاه بوده، بلکه باید گفت آن‌ها به‌عنوان نیروهایی که قدوقواره افکارشان می‌توانست از حدود فضاهای نظامی فراتر رود، به‌عنوان نیرویی‌هایی نوگرا ـ عمل‌گرا وارد فاز مدیریت غیرنظامی شده‌اند. کارآمدی نظام در همه عرصه‌ها حتی حاضرند با عقلای اصلاح‌طلب هم مذاکره کنند.
در کشورهای درحال‌توسعه به جهت ضعف احزاب و جریانات سیاسی، چهره‌های سیاسی نسبت به مانیفست احزاب و جریانات از اهمیت بیش‌تری برخوردارند. از این رو در چنین کشورهایی در تحلیل جریانات سیاسی، روان‌شناسی و بررسی کارنامه شخصی چهره‌های سیاسی شاید امکانات بیش‌تری برای پیش‌بینی اتفاقات سیاسی را در اختیار ما قرار دهد.
سه چهره فوق‌الذکر پیش‌تر به‌عنوان نیروهای عقل‌گرا، نوگرا و عمل‌گرای جناح راست شناخته شده‌بودند. هر سه چهره یک مرحله مهم را در زندگی سیاسی ـ اجتماعی خویش پشت سر گذاشته‌اند: ورود به فضای نظامی‌گری و خروج از آن. این خروج آن‌ها نه به‌سبب نفی سپاه بوده، بلکه باید گفت آن‌ها به‌عنوان نیروهایی که قدوقواره افکارشان می‌توانست از حدود فضاهای نظامی فراتر رود، به‌عنوان نیرویی‌هایی نوگرا ـ عمل‌گرا وارد فاز مدیریت غیرنظامی شده‌اند. گرایش هر سه چهره به مدیریت علمی که در تحصیلات عالیه آن‌ها نمود دارد و تمایل آن‌ها به استفاده وسیع از تکنولوژی‌های نوین در پروژه‌های متعددی که پی‌گیری و به انجام رسانده‌اند، و درک آن‌ها در این شرایط سیاسی، برای جدایی از جبهه متحد اصول‌گرایان که اکنون در قید دولت نهم‌اند گرفتار آمده، تأکیدی بر نوگرایی آن‌هاست.
● زمینه ظهور
اما این سه چهره در حالی تصمیم به باز کردن یک جبهه جدید از جناح راست گرفته‌اند که اصلاح‌طلبان به سبب اختلافات شدید درونی، عاجز از ائتلافی مؤثر هستند. آن‌ها هم‌چنین امید دارند جز تعداد کمی، بسیاری از چهره‌های جنجال‌برانگیز و تندروی اصلاح‌طلب از فیلتر تأیید صلاحیت نگذرند. حتی تلاش‌های مشترک کروبی، هاشمی و خاتمی و یا دیدار خاتمی با مقام معظم رهبری نمی‌تواند کاستی‌ها و نقایص دولت نهم این ترس را ایجاد کرده‌است که اگر مجلس هشتم به شکلی که جبهه متحد می‌خواهد شکل گیرد (هم‌سو با دولت نهم) و همین انتقاداتی هم که در مجلس هفتم به دولت شد، در مجلس بعدی به هم‌سویگی کامل ختم شود، باید فاتحه کارآمدی نظام به‌خصوص در عرصه اقتصادی را خواند. اصلاح‌طلبان را در وضعیت بهتری قراردهد. بنابراین دیگر هیولای اصلاح‌طلبان چنان ترس‌آور نیست که از بیم آن مجبور به یک ائتلاف مصلحتی باشند.
از سوی دیگر، کاستی‌ها و نقایص دولت نهم این ترس را ایجاد کرده‌است که اگر مجلس هشتم به شکلی که جبهه متحد می‌خواهد شکل گیرد (هم‌سو با دولت نهم) و همین انتقاداتی هم که در مجلس هفتم به دولت شد، در مجلس بعدی به هم‌سویگی کامل ختم شود، باید فاتحه کارآمدی نظام به‌خصوص در عرصه اقتصادی را خواند.
● آینده‌شناسی راست نو
اصولا باید ویژگی راست جدید را تلاش برای "عقلانی‌سازی فرایند تصمیم‌گیری" نامید. بدین‌معنا که گرایش‌های ایدئولوژیک حدومرزی به نام منافع ملی خواهند شناخت و مانند وجوه تندروی راست سنتی که در دولت نهم متجلی شده‌است، منافع ملی همه‌جا فدای فهم ایدئولوژیک نخواهد شد. از این نظر، راست نو در فضایی که پس از دوم خرداد باز شد، حرکت خواهد کرد؛ بدون آن‌که ادعا یا قصد سکولاریزاسیون را داشته باشد.
بنابراین علقه‌های ایدئولوژیک دچار فراموشی نخواهد شد. توجه به تأمین منافع ملی و تقویت کشور براساس حرکت به سوی تأمین عقلانی این منافع، در نهایت منجر به ایجاد حکومتی توانمند و کارآمد خواهد شد و ابزارهای بیش‌تری برای تحقق سیاست‌های ایدئولوژیک خود خواهد داشت. درواقع با پرداختن به منافع ملی شاید در کوتاه‌مدت بعضی از خواسته‌های ایدئولوژیک به‌خصوص در سیاست خارجی را مسکوت بگذارد، یک مجلس با رویکرد راست نو می‌تواند دولت بعدی را چه از طیف سنتی (تندرو) راست‌گرا باشد و چه از جناح اصلاح‌طلب، کنترل کند و هم‌چنین درصورتی‌که یکی از همین سه چهره به ریاست جمهوری بعدی برسد با همراهی با دولت، کشور را برای یک جهش اقتصادی آماده سازد. اما در درازمدت با ایجاد یک کشور قدرتمند می‌توان در اعمال فشار بر جامعه جهانی برای پذیرش نظر ایران و در نتیجه، تأمین همان موارد مسکوت توفیق یافت.
در سطح داخلی، نوگرایی باعث شکل‌گیری روحیه تخصص‌گرایی و طبعا دوری از قبیله‌گرایی و آقازاده‌گرایی شده، مدیریت را به سمت شایسته‌سالاری و قانون‌محوری پیش خواهد برد. سرعت عمل در ایجاد پروژه‌های بزرگ زیرساختی و دوری از شعارهای توده‌پسند دولت نهم، حرکتی به سوی رونق اقتصادی را نوید خواهد داد. حاصل این امر، کارآمدی نظام به‌خصوص در عرصه اقتصادی خواهد بود. در این راستا حیثیت خدشه‌دارشده ایدئولوژی اسلامی در ارائه یک الگوی بومی موفق در داخل هم بازسازی خواهد شد.
یک مجلس با رویکرد راست نو می‌تواند دولت بعدی را چه از طیف سنتی (تندرو) راست‌گرا باشد و چه از جناح اصلاح‌طلب، کنترل کند و هم‌چنین درصورتی‌که یکی از همین سه چهره به ریاست جمهوری بعدی برسد با همراهی با دولت، کشور را برای یک جهش اقتصادی آماده سازد.
هم‌چنین در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم، اگر دولت به دست اصلاح‌طلبان افتاد بهتر است مجلس در دست راست نو باشد تا راست سنتی؛ چراکه راست نو به همان شیوه عقل‌گرایانه خود می‌تواند تعاملی سامان‌مند، منتقدانه و نه لزوما تنش‌زا با اصلاح‌طلبان داشته باشد که منجر به بحران ناکارآمدی نشود.
نتیجه را به زمان و مردم هوش‌مند وامی‌گذاریم.
دکتر میکائیل جلالی
منبع : پایگاه خبری ـ تحلیلی فرارو