چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

قطار به حرکت درآمد


قطار به حرکت درآمد
پیروزی باراک اوباما،‌ نماینده حزب دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نه تنها به معنای غلبه بر سیاست‌های منفور هشت‌ساله نماینده جمهوری‌خواهان در ایالات متحده بود، بلکه سر آغاز رویدادهای جدید در کاخ سفید به شمار می‌آید که از این پس با تصمیم‌های یک سیاه ‌پوست آفریقایی در «اووال آفیس» رقم می‌خورد.
بسیاری از کارشناسان و ناظران امور سیاسی و بین‌المللی معتقدند که انتخاب اوباما در واقع فصل تازه‌ای از دموکراسی را در آمریکا رقم خواهد زد که در آن یک سیاستمدار واقعی و زیرک که توانست موضوع رنگین بودن و آفریقایی تبار بودنش را از نظرها پنهان کند،‌با پنبه سر خواهد برید و با لبخندی دوست داشتنی خواسته‌های واشنگتن را در داخل و خارج از آمریکا به کرسی نشاند.
جیمز گلسمن، معاون وزیر امور خارجه در سیاست و روابط عمومی در زمان رییس‌جمهوری جورج بوش، معتقد است که دموکراسی در ایالات متحده برای رسیدن به چنین روزی و روی کارآمدن یک سیاه پوست به عنوان رییس‌جمهور مسیری بس طولانی را
طی کرده که بخشی از آن در مبارزات شگفت‌انگیز و حساس انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۸ میلادی جلوه‌گر شده است.
وی چندی پیش در برنامه نظارت بر انتخابات که از سوی ناظران بین‌المللی اجرا می‌شد، با تاکید بر این که آمریکا توانسته است پیشرفت‌های سیاسی درخور توجهی را در عرصه دموکراسی به دست آورد، گفت: از آنجایی که نظارت بر برنامه‌های تبادلات بین‌المللی وزرات امورخارجه بخشی از وظایف من به شمار می‌آید این وظیفه سبب شده تا بیش از پیش بر این نکته که مردم سراسر جهان با دقت روند انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا را دنبال می‌کنند، متمرکز شوم، همین موضوع هم موجب شد تا به خوبی بر تاثیر این انتخابات بر سراسر دنیا آگاه باشم و با انتخاب اوباما به عنوان نخستین رییس‌جمهوری سیاه پوست این کشور بر آغاز تحولات تازه در آمریکا تاکید کنم.»
حضور ۱۰۰ ناظر از سراسر جهان در آمریکا برای بررسی نزدیک روند سیاسی و اجتماعی چهل ‌و ‌چهارمین انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، به معنای شکل گرفتن تاریخ و نمایش استفاده آمریکاییان از حقوق مدنی خود است اگر چه بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند که اجرای دموکراسی در انتخابات آمریکا با توجه به اینکه نتیجه را نه رای مستقیم مردم بلکه گروهی از برگزیدگان که توسط رای‌دهندگان انتخاب می‌شوند و موسوم به کالج انتخاباتی و متشکل از اعضایی است که به نسبت جمعیت هر ایالت‌ متفاوت است، مشخص می‌کنند، با نقایصی رو‌به‌رو است، اما حقیقت این است که چنین شیوه‌ای یکی از بی‌نظیرترین سبک‌های مشارکت اجتماعی و اجرای دموکراسی به شمار می‌آید و وجود این ناظران به معنای مشاهده مستقیم فرآیند سیاسی آمریکا از زمانی که برای اولین بار توسط بنجامین فرانکلین و پدران بنیانگذار آمریکا در سال ۱۷۸۷پایه‌ریزی شد،‌ تا کنون است.
همانطور که گلسمن هم در اظهاراتش عنوان کرد، مسیر دست‌یابی به دموکراسی در
ایالات متحده مسیری پر فراز و نشیب بود که نتیجه انتخابات ۲۰۰۸ آن را ثابت کرد. به خصوص که تاریخ همواره تاکید داشته تدوین‌کنندگان قانون اساسی هیچ‌گاه نمی‌خواستند که موضوعی به نام برده‌داری در لابه‌لای خطوط قانون به چشم بخورد و همین تصمیم آنها منجر به جنگ داخلی و چندین دهه مبارزه و تلاش آمریکاییان آفریقایی‌تبار در راستای دست‌یابی به آزادی‌های کامل شد ضمن‌ اینکه زنان نیز در راه کسب حق ‌رای مبارزه‌هایی بس طولانی کردند تا سرانجام به عنوان شهروند از تمام حقوق مدنی خود برخوردار شدند.
صاحب‌نظران امور سیاسی در آمریکا معتقدند که صرف نظر از نتیجه انتخابات و اینکه چه جمهوری‌خواهان پیروز می‌شدند چه دموکرات‌ها، آمریکا برای نخستین‌بار یک رییس‌جمهور آمریکایی آفریقایی تبار یا یک معاون رییس‌جمهور زن را انتخاب کرده بود که این ماجرا در نوع خود حرکتی بی‌نظیر در عرصه دموکراسی به شمار می‌آید و می‌تواند سرچشمه تحولات عظیمی در بخش‌های سیاسی، اقتصادی، آموزشی، اجتماعی و حتی بین‌المللی باشد.
پایه‌گذاری سیستم حکومتی کامل در آمریکا در واقع بیان‌کننده نبوغ حقیقی بنیان‌گذاران این کشور نیست بلکه ایجاد مکانیزم دموکراسی که خود می‌تواند خود را اصلاح، سازماندهی و رسمی کند از شاخصه‌های منحصر به فرد حکومت مردم‌سالار در ایالات متحده به شمار می‌آید اگرچه دست‌یابی به دموکراسی هیچ‌گاه آسان نبوده و نیست و هیچ مدل دموکراسی حتی در آمریکا بدون ایراد نیست اما مردمی آزاد با انتخاب‌هایی آزادانه می‌توانند بهترین سیستم‌ها را ایجاد کنند و نقایص آن را از بین ببرند و در برخی موارد وجودشان را در جامعه کم‌ رنگ کنند. باراک اوباما و استراتژیست‌های انتخاباتی او نیز با تکیه بر همین خاصیت نهفته در دموکراسی آمریکا و شناخت دقیقی که از روحیه مردم این کشور داشتند با اتخاذ تصمیم‌هایی آگاهانه سعی کردند تا از ابتدای کار از پیش کشیدن مسائل نژادی، شعارهای جنبش مدنی سیاهان، استفاده از فرهنگ سیاسی ۱۹۶۰ و رادیکالیسم آن و مسائلی از این دست خودداری کنند تا بر تردیدهای رأی دهندگان سفیدپوست غلبه کنند.
وی و مشاورانش با دقت تمام بر انتخاب تمامی کلمه‌ها، عبارت‌ها و شیوه‌ جمله‌بندی‌اش متمرکز شده و در طول مبارزات انتخاباتی حتی کوچک‌ترین عبارتی را که معنای مقابله‌جویی و دادخواهی نژادی داشته باشد ادا نکرد. حتی ژست‌ها، حرکات صورت و بدن اوباما نیز فاقد حالت تهدیدکننده یا پرخاشگرانه بود و در بسیاری از موارد از او فردی مهربان و عاری از خشونت به تصویر کشید و همین استراتژی سبب شد تا برنامه‌های وی در حزب دموکرات به ثمر بنشیند و اوباما در مقایسه با نامزدهای سفیدپوست همین حزب هم بتواند رأی بیشتری در میان سفیدپوستان ایالات جنوبی به دست آورد. اوباما در برخی از سخنرانی‌های انتخاباتی‌اش حتی تاکید کرده بود که از شخصیت رونالد ریگان یکی از رهبران محبوب جمهوریخواهان و محافظه‌کاران سفیدپوست آمریکایی و جسارت او الهام گرفته است.
به قول تامس فریدمن، مفسر سیاسی نیویورک‌تایمز، اتخاذ چنین تدابیری از سوی باراک اوباما از ابتدای حضور در مبارزات انتخاباتی را که سرانجام به جنگ شمال و جنوب آمریکا که در سال ۱۸۶۱ آغاز و با پیروزی شمال به لغو برده‌داری منجرشد‌ در ساعت یازده شب چهارم نوامبر ۲۰۰۸، با قطعی شدن پیروزی اوبامای سیاه ‌پوست پایان داد تا به این ترتیب یکی دیگر از نقص‌هایی که می‌شد بر دموکراسی آمریکا وارد کرد، خود به خود و با تکیه بر اصولی که در بندهای قانون تدوین شده بود، برطرف شود چرا که اینک اکثریت سفیدپوست آمریکا یک فرد سیاهپوست را به رهبری کشور خود برگزیده است در حالی که تنها ۱۴ درصد جمعیت ایالات متحده را سیاهپوستان تشکیل می‌دهند.
جالب تر این است که اوباما به عنوان شخصیتی روشنفکر و سکولار برای تضمین پیروزی خود از به کار بردن اصطلاحات و عبارات رایج مذهبی در گفتار‌هایش پرهیز کرده بود در حالی که رهبران پرسابقه‌ جنبش سیاهان همچون مارتین لوتر کینگ، جسی جکسون، آل شارپتون، کورنل وست افکاری مبتنی بر مذهب داشتند.
البته نباید فراموش کرد که قبل از هرچیز می‌بایست از خوش‌بینی‌های دور از دسترس و رویاگونه پرهیز کرد و انتظار بسیار زیادی از آنچه امروز نمونه موفق دموکراسی در آمریکا می‌خوانیم، نداشت؛ چرا که انتخاب یک سیاهپوست به عنوان بالاترین مقام سیاسی کشوری همچون ایالات متحده به سفیدپوستان فرصت می‌دهد که هرگونه ابراز نارضایتی از سوی سیاهان را منتفی بدانند در حالی که هنوز هم می‌توان به راحتی شاهد وجود مسائلی همچون تبعیض‌نژادی در تقسیم امکاناتی همچون مسکن، نظام آموزشی، جمعیت بالای سیاهان در زندان‌ها، نابرابری‌های اقتصادی و شغلی و ... در این کشور بود. البته سیاهپوستان و اقلیت‌های آمریکایی به خوبی می‌دانند که با روی کار آمدن اوباما باید به شیوه‌ای تازه با این مسائل مبارزه کرد چرا که در شرایط کنونی نژادپرستی به شکل آشکار آن مطرح نیست و سیاهان با داشتن اکثریت دموکرات در کنگره و یک رییس‌جمهور سیاستمدار می‌بایست قادر به تصویب لوایح و قوانینی باشند که نابرابری‌های نظام آموزشی و کمبود‌های نظام دادگستری و جزا را برای آنها برطرف کند.
این در حالی است که باراک اوباما، رییس‌جمهوری جدید ایالات متحده اعتقاد دارد که تنها کار و مهمترین کار یک رییس‌جمهور، حمایت از مردمش است و به همان اندازه که معتقد است انجام موفق این کار در قرن بیست و یک، مستلزم داشتن دیدگاهی تازه نسبت به رهبری و برداشتی نوین از امنیت ملی است، سعی کرده در مسائل کلیدی همچون عراق، امنیت، مهاجرت، تغییرات آب و هوا، روابط بین‌الملل، تحصیلات، اقتصاد، خدمات درمانی و بازرگانی ایده‌ها و نظرات تازه یا کارآمدی را ارائه کند که نه تنها بر ضعف دولت پیشین در کنترل آنها تاکید دارد بلکه در صورت تحقق هر یک از آنها می‌توان در انتظار آمریکایی متفاوت در عرصه داخلی و بین‌المللی بود و در حاشیه آن بدون سر و صدا خواسته‌های سیاهپوستانی که به نظر می‌آید دیگر نمی‌توانند همچون گذشته به سادگی داعیه حق‌خواهی و حق‌طلبی را سر دهند نیز عملی کرده و بر کرسی بنشاند.
نفیسه حقیقت جوان
منبع: گاردین
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد