دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

«نقد» معرفت محور ، «اهانت» هویت محور


«نقد» معرفت محور ، «اهانت» هویت محور
توهین هایی که به تازگی نسبت به اسلام و اصول انسانی آن روا داشته شده، این پرسش مهم را مطرح می کنند که تفاوت و تمایز میان اهانت و توهین از یک سو و نقد از سوی دیگر، چیست؟ این پرسشی است که در دل ادیان مختلف بحثهای زیادی را به وجود آورده است. نوشتار حاضر در قالب چندین نکته به این پرسش می پردازد.
۱) «نقد» برای پیشرفت کردن است و «اهانت» برای خراب کردن. ما نقد و وارسی نمی کنیم که به کسی ثابت کنیم درست یا اشتباه رفتار می کند. ما نقد می کنیم تا به فرد یا گروهی نشان دهیم چرا دچار اشتباه شده و یا اینکه درست رفتار کرده است.
این در حالی است که هدف اهانت، به کلی از این هدف متفاوت است. اهانت کردن یعنی به سخره گرفتن و مسخره کردن هم یعنی کوچک نشان دادن آنچه ارزشی بیش از ارزش نگاه و رویکرد ما دارد. ما نقد می کنیم، چون به دو ارزش مهم بشری «فروتنی» و «احسان» باور داریم.
فروتنی یعنی اینکه به خودمان چنان نگاه کنیم، گویی دیگری است و احسان یعنی به دیگری چنان نگاه کنیم، گویی بخشی از خود ماست. این در حالی است که اهانت نه بهره ای از فروتنی دارد و نه احسان. ما اهانت می کنیم تا بگوییم، برتر از عقیده و اصولی خاص که مشغول اهانت کردن به آنها هستیم، می رویم.
۲) نقد معطوف به عشق است و اهانت معطوف به نفرت
می توان گفت، ما وقتی فردی را نقد می کنیم که نسبت به آینده و فرایند فکری و معرفتی وی حساسیت داریم، زیرا تصور می کنیم می توانیم نقشی در پیشبرد فکری و شخصیتی وی داشته باشیم. در این راستا، حتی خود ما هم ضمن فرایند نقد، بهبودی شخصیتی و معرفتی پیدا می کنیم.
این در حالی است که اهانت، قصد بر هم زدن بازی گفتگو و مکالمه سازنده را دارد و به همین دلیل، نه تنها از نفرت و خصومت نشأت می گیرد، بلکه بر خصومتها و نفرتها می افزاید. کافی است تنها به فیلم توهین آمیزی که به تازگی علیه آموزه های اسلامی ساخته شده نگاهی بیندازیم تا دریابیم این فیلم نه تنها بر خصومتها می افزاید، بلکه فرایند دشوار گفتگوی اسلام و غرب را با مشکل و خلل روبه رو نموده است. بی تردید، وضعیت کنونی جهان به شیوه ای است که باید از هر بهانه ای برای پیشبرد صلح و صفا و دوستی استفاده کرد، نه اینکه با برخی رفتارها دستاوردهای کنونی را هم زیر سؤال برد.
۳) «نقد» سر به آینده دارد و «اهانت» سر به گذشته. «نقد» کنشی سازنده است که قصد دارد آینده ای بهتر را برای انسان رقم بزند، این در حالی است که «اهانت» به وضوح و به وفور خود را به آنچه در گذشته رخ داده، سرگرم می کند.
نکته جالب اینکه گذشته ای که اهانت کنندگان می سازند، بر تلقی اشتباه و معوج خودشان مبتنی است و با حقیقت تاریخ و واقعیت تفاوتهای زیاد دارد، اما آینده ای که نقدپردازان پررنگ می کنند، آینده ای است که بناست با همین فعالیت و کنش انتقادآمیز ساخته شود.
۴) «نقد» معرفت محور است و «اهانت» هویت محور. در نقد ما با فردی که وی را نقد می کنیم، دشمنی و خصومت نداریم. تنها تصور می کنیم با دست زدن به پرسشگری و نقدمحوری، می توانیم فرایند فکری و معرفتی را بهبود بخشیم. بدین جهت، در بیشتر مواقع ممکن است کسی را نقد کنیم تا نشان دهیم چرا وی موضع درستی را اتخاذ کرده است.
این در حالی است که در اهانت، با اندیشه های فرد سروکاری نداریم، بلکه با هویت و شخصیت وی دشمنی می ورزیم. اهانت کردن در چنین وضعیتی بدان جهت صورت می گیرد تا وجود فردی را زیر سؤال ببریم. به تعبیر دیگر، فردی که اهانت می کند نمی تواند میان شخصیت و معرفت انسان دیگر تمایز قایل شود، اما در عمل نقد، این تمایز به وضوح و به وفور صورت می گیرد.
به همین دلیل، کسی را سراغ نداریم که به صورت مستقیم به خود اهانت کند، اما فردی یا افرادی را سراغ داریم که خود را به نقد می کشند. آنها به این نکته واقفند که می توان برای خود و دیگری نهایت احترام را قایل شد و در عین حال خود و دیگری را به نقد کشید.
به تعبیر دیگر، تا ما به خود یا دیگری احترام نگذاریم به نقد کردن نمی پردازیم. عمل نقد کردن به چندین فرض معطوف است؛ اول آنکه همه انسانها اندیشه هایی دارند که این اندیشه ها، ترکیبی از مؤلفه های درست و اشتباه هستند، دوم اینکه انسانها هم اشتباه می کنند، اما این حق را دارند که اشتباه کنند و سوم اینکه ما با نقد کردن دیگری و وقت گذاشتن برای وی، در این ارتباط، نهایت احترام را برای وی قایل شده ایم.



شیدا امینی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید