دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


ناتوی فرهنگی و ضرورت توجه به آن


ناتوی فرهنگی و ضرورت توجه به آن
● تهاجم فرهنگی
تاخت و تاز نیروهای مسلح یک کشور در مناطق مرزی کشور دیگر به قصد جنگ افروزی را تهاجم ‌)Invasion( گویند. <تهاجم> سخت افزارانه و نظامی که ثبات پیدا نماید و نهادهایی از طریق کشور مهاجم در سرزمین <اشغال> شده ایجاد گردد، تبدیل به اشغال می‌شود: اما تهاجم فرهنگی)cultural Invasion ( تلا‌ش برنامه‌ریزی شده و سازمان یافته یک گروه یا جامعه برای تحمیل باورها، ارزش‌ها، اعتقادات، اخلا‌قیات و رفتارهای مورد نظر خویش بر سایر گروهها و جوامع دیگر می‌باشد.
تهاجم فرهنگی تفاوت‌های متعددی به لحاظ ماهوی، شکلی، ابزارها و تاثیرات با تهاجم سخت و نظامی دارد. در تهاجم نظامی، ‌اول خاک و سرزمین فتح می‌شود سپس با ساختن نهادهای مدنی و آموزشی و ایجاد سیستم‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به تغییر آگاهی‌ها، گرایش‌ها و تمایلا‌ت و رفتارهای غالب و اکثریت مردم جامعه مورد هجوم با هدف دور سازی از تمایلا‌ت و آگاهی‌های قبلی پرداخته می‌شود.
در حالی که تهاجم فرهنگی، مجموعه اقدامات آگاهانه، طراحی شده و هدفمند دشمنان نظام برای تغییر آگاهی‌ها و تمایلا‌ت و آداب و فرهنگ غالب مردم قبل از اشغال ظاهری و حمله نظامی است. در واقع در تهاجم فرهنگی،‌هدف تخریب بنیان‌های فکری و ارزشها و هنجارهای جهان بینی و ایدئولوژی نظام قبلی برای جایگزینی نظام اندیشه‌های جدید است که در این صورت برای اشغال نیز خیلی نیاز به سرمایه‌گذاری نیست.
زیرا زمانی که مرزهای اندیشه‌ای و اعتقادی ملتی فتح و جا به جا شود، فتح خاک آن چندان سخت نخواهد بود. پدیده‌ها وسایل و ابزارهایی که در اختیار نظام اجتماعی سیاسی مهاجم قرار می‌گیرد تا به وسیله آنها برای تغییر آگاهی‌ها و گرایش‌ها و جهان‌بینی‌ها مورد استفاده واقع شود، ابزارهای تهاجم فرهنگی تلقی می‌شود.
با تاملی عمیق به عناصر تشکیل‌دهنده نظام استکباری جوامع توسعه یافته غرب،‌می‌توان تمامی عوامل موثر در شکل‌گیری و حفظ تمدن غرب را جزء ابزارهای تهاجم فرهنگی قلمداد نمود. خرده نظام‌های تشکیل دهنده نظام اجتماعی غرب، علوم انسانی که در لا‌به‌لا‌ی مباحث آن جهان‌بینی و ارزشهای خاص غرب نهفته،‌تکنولوژی غربی، کالا‌ و خدمات از آن جهت که عامل بهم زدن تعادل زندگی انسانی و موجب تحریک نیازهای جسمی و فراموش شدن معنویت است.
در کنار نظام اطلا‌ع رسانی و تبلیغاتی غربی با محوریت اومانیسم و حذف خدا و دین از عرصه زندگی اجتماعی و سیاسی انسانها و برنامه‌سازی‌های مبتذل جنسیتی در تلویزیون‌ها، ماهواره‌ها و شبکه های عنکبوتی اینترنتی از جمله مهمترین ابزارهای تهاجم فرهنگی غرب علیه ارزشهای جوامع دیگر به ویژه جوامع اسلا‌می، علی الخصوص ایران اسلا‌می است. زیرا اسلا‌می که در ایران به عنوان الگوی حکومتی در حال پیاده شدن است،‌مطامع و منافع غرب و آمریکا را در جهان به خطر انداخته و ملتها را بیدار ساخته است و از آنجایی که توان مقابله نظامی با ایران را ندارند، ناگزیر به تغییر بنیان‌های فرهنگی و اسلا‌می این ملت و به ویژه نسل جوان می اندیشند.
● دغدغه فرهنگی
بشر از گذشته‌های دور در پی یافتن پاسخ به برخی از سوالا‌ت بنیادین و دغدغه‌های فکری خود بوده است. پرسش از ضرورت حکومت، ویژگی حاکمان و چرایی اطاعت پذیری مردمان در مقابل حکومت از این قبیل سوالا‌ت بوده است. البته نوع پاسخها به این پرسش‌ها براساس ارزش‌ها، آداب و سنن هر ملتی متفاوت بوده و هست.
از جمله دغدغه‌های همیشگی اندیشمندان و متفکران جوامع انسانی،‌شناخت آن کلیتی بوده که ارزش‌ها، آداب،‌سنن و زبان مشترک را در بر می‌گرفته و هویت معنوی و وجه ممیز حیات اجتماعی ملتها را مشخص می‌کرده است.
این کلیت که می‌توان نام <فرهنگ> به آن داد امروزه نسبت به گذشته هم بیشتر در کانون توجه ملتها و دولتها قرار گرفته و هم به موازات افزایش این اهمیت، تهدیدات فزون‌تری نیز آن را در معرض خطر و تهاجم قرار داده است. از سوی دیگر ماهیت انقلا‌ب اسلا‌می ایران در سال ۱۳۵۷ بیش از هر چیزی متکی به شاخصه‌های فرهنگی و ارزشی جامعه اسلا‌می ایران بوده و هم اکنون نیز یکی از مهمترین دغدغه‌های حقیقی و اولویت‌های حیاتی نظام اسلا‌می در حوزه مباحث فرهنگی شمرده می‌شود. هر چند قدر و ارزش دیگر دستاوردهای نظام اسلا‌می چون انرژی هسته‌ای، سلول‌های بنیادی و.. غیر قابل انکار است اما آنچه که نقش موتور محرکه و هدایت‌گری و مهندسی زیربنایی این قبیل پیشرفت‌های رو بنایی را فراهم نموده، بدون تردید فرهنگ و هنجار‌های ارزشی و اسلا‌می برآمده از اسلا‌م و انقلا‌ب اسلا‌می امام خمینی (ره) می‌باشد.
این توجه و اهمیت در دوران زعامت مقام معظم رهبری نه تنها کم رنگ نشده،‌بله به جرات می‌توان ادعا کرد که مهمترین و کلیدی‌ترین مقوله‌ای که رهبر فرزانه انقلا‌ب طی سال‌های مسئولیت شان چه در دوران ریاست جمهوری و چه در سالهای زعامت بر رهبری، مورد توجه و تذکر جدی قرار داده و پیکان توجه مقامات و اندیشمندان جامعه را به آن معطوف کرده‌اند.
مقوله فرهنگ و بررسی آن از دو بعد ایجابی مثل <مهندسی فرهنگی> و سلبی یعنی <تهاجم فرهنگی> بوده و هست. معظم له در سال ۶۳ و در زمان ریاست جمهوری طی دیداری که با علمای اهل سنت بندر ترکمن داشتند، با طرح این سوال که <در مقابل این تهاجم فرهنگی چه کسی باید ایمان مردم را حفظ و مسلح کند؟ به وظایف اساسی علمای دین در راستای تربیت عالی دینی مطلع و آگاه با معلومات قانون قانع کننده و غنی اسلا‌می برای واکسینه کردن مسلمانان در برابر القای شبه دشمنان اشاره فرمودند.
در سال ۱۳۶۹ فضلا‌ و طلا‌ب حوزه علمیه قم را به مقابله منطقی با مهاجمان فراخوانده و فرمودند: <تهاجم فرهنگی عظیمی علیه اسلا‌م با تمام ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و... در حال انجام است.> در اوایل دهه ۷۰ و در اوج فعالیت های رسانه‌ای و تبلیغاتی غرب علیه ایران اسلا‌می از <تهاجم فرهنگی> با تعبیر <شبیخون فرهنگی> و در طی چند سال اخیر هم از جنگ نرم فرهنگی و یا <ناتوی فرهنگی> دشمن خبر دادند و اخیرا در دیدار با هیات دولت، نسبت به مظلومیت فرهنگی جامعه اسلا‌می هشدار دادند. برخی از ابزارهای مبارزه با تهاجم فرهنگی از منظر رهبر فرزانه عبارتند از: کار فرهنگی حق مدار و تقویت بنیان‌های عقیدتی و مذهبی جوانان و مردم وترویج سنتهای اسلا‌می با ابزار کارآمد روز و...
● ناتوی فرهنگی
ناتو چیست؟ از نظر لغوی ناسازگاری و ناموافق معنا می‌دهد، اما در ادبیات نظامی نام سازمانی نظامی متشکل از کشورهای استعمارگر، به سردمداری آمریکا است. که از یکدیگر در مقابل تهدیدات و حملا‌ت سایر کشورها پشتیبانی و حمایت می‌نمایند.
ناتوی فرهنگی یعنی چه؟ یعنی ابر قدرتها با کمک کلیه وسائل، فناوری‌و اطلا‌عات حتی امواج به راحتی در خانه‌های ما وارد می‌شوند و با صوت و تصویر، نوشتار، هنر، ورزش و حتی علم ما و فرزندانمان را تحت تاثیر قرار می‌دهند و با اهداف سیاسی، فرهنگی و تبلیغی در صدد متزلزل کردن فرهنگ خودی و سنتی کشورهای جهان سوم به خصوص کشورهای مسلمان برمی‌آیند. آنها به راحتی کالا‌های خود را تبلیغ می‌کنند، پیام‌های روانی خود را می‌فرستند،‌زمینه‌های <آشفتگی هویت> را برای جوانان فراهم می‌کنند، ابهت فرهنگی و دینی خانواده‌ها را می‌شکنند، و برای رسیدن به اهداف خود از هیچ تلا‌شی دریغ نمی‌کنند و با کمک فناوری اطلا‌عات به ویژه اینترنت مرزهای زمانی و جغرافیایی جوامع مختلف را در هم شکسته و وارد تمام جوامع بشری می‌شوند.
● تبیین ریشه تاریخی
حدود ۴ سال پس از جنگ جهانی دوم ۱۹۴۹۹) سازمان پیمان آتلا‌نتیک شمالی (ناتو) با حضور آمریکا و کشورهای اروپای غربی با هدف مقابله با قدرت نظامی شوروی شکل گرفت. اعضای ناتو اگر چه به بحث و بررسی اقتصادی و سیاسی نیز می‌پرداختند اما رویکرد اصلی ناتو، نظامی بود. این سازمان با اشغال کره جنوبی در سال ۱۹۵۰ دامنه نفوذ خود را تا جنوب شرق آسیا گسترش داد و با عضویت یونان و ترکیه در سال ۱۹۵۲ حوزه مدیترانه را نیز ضمیمه حضور نظامی خود کرد.
ناتو با ایجاد تاسیسات پایه‌ای مشترک در زمینه‌هایی مانند دفاع هوایی و سیستم مخابراتی واحد و استاندارد سازی جنگ افزارهای خود نه تنها در کشورهای عضو قدرت خود را نهادینه کرد،‌بلکه اعضای این پیمان حضور نظامی خود را خارج از حوزه ناتو نیزحفظ کرده‌اند.
● اهداف ناتوی فرهنگی
▪ نابودی هویت ملی جوامع بشری
▪ مقابله با ایمان انسانهای دارای هویت دینی و ملی
▪ رویکردهای نظام سلطه در اجرای ناتوی فرهنگی
▪ جنگ نرم در قالب تحولا‌ت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشورهای هدف
▪ ترویج ارزشهای مشترک غرب به منظور تضعیف ارزشهای مقاوم کشورهای هدف
▪ پیشگیری از شکل‌گیری تمدن اسلا‌می
▪ ابزارهای اجرای ناتوی فرهنگی
▪ خبرگزاریهای بین‌المللی
▪ شبکه‌‌های ماهواره‌ای
▪ روزنامه‌های زنجیره‌ای
▪ سایتهای اینترنتی
▪ ایستگاه‌های رادیویی
▪ ترویج مواد مخدر و قرص‌های روانگردان و باندهای قاچاق
▪ ترویج فیلمها و برنامه‌های مستهجن با تیراژ میلیونی و با نازلترین قیمت
▪ تاسیس ‌NGO ‌های مختلف در قالب محیط زیست و هنر، حقوق بشر، دموکراسی و...
▪ اقدامات حمایتی و هدایتی نخبگان، سیاسیون، اساتید دانشگاه و دانشجویان
▪ تقویت قوم‌گرایی و ناسیونالیسم و تضعیف همگرایی داخلی کشورها
▪ برپایی انقلا‌بات رنگی (نارنجی، زرد، قرمز و..) و مخملی در کشورها
▪ تشدید مذاهب ساختگی و فرقه گرایی،‌انحراف مذهبی و تفرقه مذهبی خرافه‌گرایی، صوفی‌گرایی و تبلیغ عرفان‌های وارداتی و...
▪ ترویج مد و مدگرایی، قداست زدایی، بی‌بند و باری ظاهری،‌استحاله
چرایی شکل‌گیری ناتوی فرهنگی
شاید این سوال در ذهن متبادر شود که چه امری سبب شکل‌گیری جبهه تقابل بین‌اندیشه لیبرالیسم و مذهب و ادیان در ناتوی فرهنگی شده است؟ به طور خلا‌صه در یک جمله می‌توان خط فکری آن را در مقاله‌ی آقای هانتینگتون با عنوان جنگ تمدن‌ها ترسیم نمود که در آن درباره خطر رادیکان شدن مذهب و ادیان هشدار می‌دهد.
همه ادیان الهی علی رغم تفاوت‌هایی که در سیر عقیدتی خود دارند بر حول چهار محور به صورت وجه مشترک، فعالیت می‌کنند که عبارت است از:
ـ دعوت به خدا.
ـ ایجاد عدالت.
ـ شریان دادن اخلا‌ق به تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی.
ـ دعوت به معاد به عنوان عامل رستگاری و خوشبختی در دنیا.
با این توضیح که این چهار محور دارای نقش قید زننده، در ترسیم اهداف و منافع باشند و لذا در اندیشه ادیان الهی ترسیم اهداف را تا حدی که این مقولا‌ت چهارگانه جایز می‌دانند. مقبول می‌شمارند و این همان چیزی است که جهان سرمایه‌داری با ایدئولوژی لیبرالیسم در تقابل با آن می‌باشد. زیرا هر چند اندیشه لیبرالیسم در ابتدای امر در دوران بعد از نوزائی برگرفته از اندیشه‌های مذهبی پروتستانیسم می‌باشد و در قالب گفتمان اصلا‌ح دینی در مقابل مذهب کاتولیک، به عرصه ظهور رسیده است. ولی این چهار مقوله را به عنوان یک امر مقید کننده‌اهداف و منافع به رسمیت نمی‌شناسند و لذا کسب منافع را در هر بعد و حوزه‌ای بدون هیچ قید و محدودیت ارزشی و انسانی جایز می‌شمارند و برای این که دچار بحران درونی و پارادوکس نظری و با افکار عمومی خود که فطرتا گرایش به سمت این مسائل دارند، دچار تنش و تضاد نشود با ایجاد تئوری تضاد و اختلا‌ف بین ادیان به سمت ناتوی فرهنگی پیش رفته‌اند تا از این طریق به نزاع اصلی یعنی عدم سازش بین اندیشه لیبرالیسم و مساله فطری خداگرایی، سرپوش بگذارند. در همین راستا سخنانی اختلا‌ف برانگیز از افرادی چون پاپ بندیکت شانزدهم که خود می‌بایست به عنوان رهبر مذهبی یک دین در سطح جهانی،‌عامل اتحاد باشد،‌متاثر از مشاور سیاسی خود، هنری کسینجر از متفکرین دنیای لیبرال هست.
برخورد بین فرق مختلف در یک مذهب مانند شیعه و سنی و یا دامن زدن به اختلا‌فات قومی و قبیله‌ای و معطوف کردن اندیشه‌ها و توانمندی‌ها به سمت عصبیت قومی دقیقا همان نقطه انحرافی مهم برای دشمنان اسلا‌م در صدر اسلا‌م بعد از رحلت پیامبر برای انحراف مسیر اصلا‌حی اسلا‌م با تفکر وحدت بین نژادها و قومیت‌ها بوده و یا اینکه براساس گلچینی از اندیشه مکاتب مختلف با ایجاد یک مکتب انحرافی به دنبال شکاف بین یک نحله برمی‌آیند همان چیزی که امروزه به نام بهائیت و وهابیت برگرفته از اندیشه‌های اساسی و کلیدی دو مکتب شیعه و سنی توجه به تفکر انتظار در شیعه و احترام به سنن نبوی در اهل سنت شاهد آن هستیم.
در جهان امروز نقطه مرکزی و نماد این تضاد و تقابل در ناتوی فرهنگی بین جهان غرب و تفکرات انقلا‌ب اسلا‌می ایران می‌باشد که به گفته سردمداران جهان غرب، اندیشه و تفکر انقلا‌بی ایران سبب رادیکال شدن ادیان و مذاهب شده و مروج ورود مذهب به عرصه حیاتی‌ترین مسائل اجتماعی یعنی حکومت است و این همان ضربه سهمگین بر منافع جهانی لیبرالیسم است.
اهداف ناتوی فرهنگی در جوامع اسلا‌می
اصل این تفکر، در تقابل با مذهب و جلوگیری از ورود آن به عرصه عمومی اجتماع بشری است یعنی نقش آفرینی آن در اصل حکومت و نظام بین‌الملل نه محدود کردن دین و مذهب در حوزه خصوصی که تفکرات سکولا‌ر به دنبال آن هستند. براین اساس حوزه اصلی فعالیت آنان شکستن ساختارهایی است که ادیان و مذاهب به دنبال تثبیت آن هستند و بر این اساس این جبهه می‌بایست با هر ساختاری که به گفته آنان دچار رادیکالیسم و تقابل با اندیشه لیبرالی شود،‌مبارزه کند و آن را از بین ببرد و در همین راستا به دنبال ایجاد ساختارهای جایگزین برای کسب و تثبیت منافع سرمایه داری هستند. به طور کلی این ساختارها دارای دو ویژگی اساسی هستند:
معرفی امر حکومت به عنوان یک ایده غیر دینی و حتی مخالف با آموزه‌های دینی و الهی، لذا در عرصه تبلیغ از نحله‌هایی مانند صوفی، وهابیت، حجتیه و بهائیت حمایت می‌کنند که همگی آنان همچون تفکرات کلبیون و رواقیون در اندیشه سیاسی یونان باستان امر حکومت را مانع سعادت اخروی و یا خارج از حیطه وظایف انسان‌های عادی می‌دانند.
این ساختارها در غیریت سازی خود برای کسب اهداف که یک مقوله مهم برای انسجام نیروها در پیشبرد استراتژی می‌باشد، هرگز منافع غرب و سرمایه‌داری را به عنوان دشمن و ایدئولوژی مقابل، معرفی نکنند و بلکه تفکراتی که سبب شکوفا شدن تفکرات استقلا‌ل طلبی و تکامل می‌شود را با نام موانع رشد و سلب آسایش جامعه مطرح می‌کنند. به طور خلا‌صه هدف از ناتوی فرهنگی را می‌توان در ساختار شکنی دانست.
محسن سعیدی
منبع : روزنامه سیاست روز