پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

الگویی برای بانوان


الگویی برای بانوان
بارزترین ویژگی اخلاقی و رفتاری فاطمه(س) دختر والاگهر پیامبر اسلام هم اینست، كه اضافه برگواهی تاریخ و همگان، عایشه همسر پیامبر(ص) هم می گوید:ما رایت احداً اصدق لهجة من فاطمة، الا ان یكون الذی ولدها.من غیر از پیغمبر(ص) هیچكس را از فاطمه(س) راستگوتر ندیده ام. آنگاه براساس همین خصلت صداقت و درستی فاطمه(س) است، كه آن بزرگوار، لقب صدیقه هم یافته است.آن وقت میان این عنصر صداقت با علی بن ابیطالب(ع) كه از شش سالگی در دامن پیامبر(ص) بزرگ شده و تربیت یافته حدود ۲۱ سال عمر خود را پشت سر گذاشته در تاریخ اول یا ششم ذی حجه سال دوم یا سوم هجرت درحالیكه فاطمه(س) حدود ده ساله است، رسول خدا پیوند زناشویی برقرار می سازد، و آنان تشكیل كانون خانواده می دهند.
ازدواج فاطمه(س)
پیوند زناشویی فاطمه(س) كه نخستین دستور آن از سوی پروردگار عالم بود برقرار شد و در مقابل تحریك و كارشكنی رقیبانی كه رسول خدا دختر خود را به آنان نداده بود، و سخنان نگران كنندهٌ برخی از زنان قریش كه به فاطمه(س)می گفتند: رسول خدا(ص) ترا به ازدواج جوانی درآورده كه فقیر است و مال و ثروتی ندارد، رسول خدا فرمود: نه پدر تو فقیر است و نه شوهر تو، بلكه او بهترین شوهر است و اگر خداوند علی(ع) با این همه لیاقت و عظمت را نیافریده بود، در روی زمین كسیكه لیاقت ازدواج با تو راداشته باشد، وجود نداشت. زیرا علی(ع) بهترین مردان عالم است. سابقه وی در اسلام و جهاد و خدمت او، از همگان به اسلام بیشتر است.و بهرحال، درحالی كه شب عروسی، مهار مركب عروس دردست سلمان فارسی كهنسال بود و به سوی خانه شوهر هدایت می گردید. رسول خدا(ص) دست فاطمه(س) را دردست علی(ع) گذاشت و فاطمه(س) را بهترین همسر برای علی(ع) و علی(ع) را بهترین شوهر برای فاطمه(س) معرفی كرد و توصیه های لازم را برای شروع و ادامه یك زندگی سالم و شرافتمند ارائه فرمود.
بدین ترتیب ازدواج فاطمه(س) و علی(ع) كه مهریه آن ۴۸۰ درهم تعیین گردیده بود و اثاث خانه علی(ع) را هم، یك چوب رخت آویزی، یك قطعه پوست گوسفند، جهت فرش و زیرانداز، یك متكا، یك مشك آب، و یك غربال تشكیل می داد در نهایت صفا و صمیمیت آغاز گردید.
البته برای تهیه جهیزیه فاطمه(س) هم، زره علی(ع) به مبلغ چهارصد درهم فروخته شد و با مقدار شصت وسه درهم آن، این مقدار لوازم و اثاث برای زندگی عروس و داماد خریداری گردید:
۱ـ یك پیراهن بلند. ۲ـ یك روسری بزرگ. ۳ـ یك حله خیبری. ۴ ـ یك تختخواب كه از لیف درخت خرما بافته شده بود. ۵ ـ دو عدد تشك كتانی، كه یكی از پشم گوسفند و دیگری از لیف خرما پر شده بود. ۶ ـ چهار عدد بالش. ۷ ـ یك قطعه حصیر هجری. ۸ ـ یك دستگاه آسیاب دستی (دستاس). ۹ ـ یك كاسه مسی. ۱۰ـ یك مشك پوستی برای آبخوری. ۱۱ ـ یك طشت لباسشویی. ۱۲ـ یك كاسه بزرگ برای شیر دوشیدن ۱۳ـ یك ظرف برای آبخوری. ۱۴ـ یك پرده پشمی. ۱۵ـ یك آفتابه. ۱۶ـ یك سبوی گلی. ۱۷ـ دو كوزه سفالین. ۱۸ـ یك قطعه پوست گوسفند برای زیرانداز ۱۹ ـ و بالاخره یك چادر و با حدود ثلث قیمت زره هم كه با آن بوی خوش و عطریات تهیه شده بود، وسائل و اثاث زندگی فاطمه(س) فراهم گردید.
خانه داری فاطمه(س)
زندگی خانوادگی فاطمه(س) در حالی كه خواهرهای بزرگتر او زینب ، به خانه ابوالعاص تاجر مكه رفته و ام كلثوم در خانه پسرهای ابولهب در كمال ناز و نعمت می زیستند، در خانه ای كه تنها اثاث و زینتش عشق و فقر بود، آغاز گردید.اما برپایه همان تفاهم و صفایی كه بركانون خانواده آنان فروغ می بخشید و لازمه هر خانواده نوبنیادی هم دریافت آموزش و استفاده از راهنمایی های دلسوزانه و تجارب حكیمانه بزرگترهای خویش است، علی و فاطمه(س) به حضور رسول خدا رسیدند و درخواست كردند تا درباره كارهای زندگی و اداره امور خانه، آن حضرت برای آنها راهنمایی و تعیین تكلیف نماید.رسول خدا هم، فرمود: كارهای داخل خانه را فاطمه(س) و كارهای بیرون و خارج از منزل را علی(ع) عهده دار گردد، آن وقت فاطمه(س) می گوید: خدا می داند من، از اینكه كارهای بیرون خانه بمن واگذار نشد، چقدر خرسند و خوشحال گردیدم.اما توجه داریم، كارهای داخلی خانه هم آن روز، برای یك زن عموماً كارهای سنگین و طاقت فرسایی بود، نظافت و شستشوی كودكان بدون حمام و امكانات موجود، شستشوی ظروف و لباس با محدودیت سخت وسائل، تمیز كردن جو، آسیاب كردن آن و نان پختن و تهیه غذا با وسائل محدود آن روز، پاسخگویی به سئوالها و مسائل ارباب رجوع، شركت در مسجد و استفاده از سخنان پیامبر(ص) و زمزمه وحی الهی و بالاخره بخشی از ساعات شبانه روز را به عبادت و مناجات با خداوند پرداختن، اینها مسائل و اشتغالاتی بود كه فاطمه(س) را در زندگی و برای اداره كارها خسته و فرسوده می كرد، بدین لحاظ تصمیم گرفت مشكل خود را با پدر، یعنی پیغمبر و شخص اول حكومت جهان اسلام در میان گذارد تا شاید بااستخدام خدمتگذاری، بخشی از مشكلات خانه داری او كاسته گردد.باری، فاطمه(س) بدین منظور به حضور رسول خدا(ص) رسید و حتی آن حضرت چشم اشك آلود فاطمه(س) را هم درحالی كه دست او را دسته آسیاب دستی مجروح نموده بود مشاهده كرد، اما پیامبر اسلام، درحالی كه چهارصد مرد مهاجر از مكه، در صفه مسجد مدینه، بصورت آواره زندگی می كردند و لباس و آب و نان درستی هم نداشتند، به انجام تقاضای فاطمه(س) توان نیافت، و فقط تسبیحهای معروف به فاطمه(س) را به دختر خویش آموخت. تا بدین وسیله تقویت روحی و اجر و پاداش معنوی، به دختر خویش تقدیم داشته باشد.حتی یك روز هم وقتی رسول خدا(ص) بخانه فاطمه(س) می آید و مشاهده می كند كه گردنبند طلایی بگردن دخترش آویزان است كه علی(ع) از حقوق خویش آن را برای همسر جوانش خریداری كرده است، در شرایط آن روز جامعه اسلامی و حساسیت مقام مقدس نبوت، و شرایط فقرآلود مردم مسلمان، كه بخشی از آن را خود پیامبر(ص) در بالا اشاره كرد، استفاده از گردنبند طلا را كه در واقع حق طبیعی یك زن جوان و مطلوب و لازم هم خواهد بود، آن حضرت اینكار را روا نمی شمارد، و می فرماید: دخترم! مباد طوری زندگی كنیم، كه مردم بگویند: فاطمه(س) دختر محمد(ص) هم مانند جباران و قدرتمداران، لباس می پوشد و رفتار می نماید! آنگاه فاطمه(س) كه مسئولیت الهی در قبال نبوت و مقام حساس رهبری اسلامی را برای خود واقعاً احساس می كند، گردنبند را می فروشد، و از قیمت آن برده اسیری را خریداری می كند و آزاد می نماید و از اینكه انتقاد و اعتراض پیغمبر(ص) را پذیرفته و عملی ساخته، احساس آرامش و راحتی می كند و پیامبر(ص) هم وقتی از این جریان باخبر می شود، بسیار خوشحال می گردد.اینجاست كه فاطمه(س) براساس یك احساس مسئولیت شدید الهی و اجتماعی، ساده زیستی را انتخاب می كند، ژنده پوشی همراه با زنده دلی را، برزرق و برق و مادیت و مظاهر رسوای روح كش و مبتذل كه افراد زیادی را به چاه نیستی و دره مخوف هلاكت و تباهی كشانده است ترجیح می دهد و این شیوه زاهدانه و خداپسندانه را برمی گزیند.و آنگاه هم كه سلمان فارسی متوجه چادر وصله دار فاطمه(س) می گردد، و متاثر می شود و اشك در چشم او حلقه می زند كه، ای وای! دخترهای قیصر و كسری لباس حریر و زربفت می پوشند اما دختر پیغمبر(ص) لباس وصله دار و ساده به تن می كند، رسول خدا می فرماید: سلمان! دختر من از گروه سابقین دراسلام و هجرت قرار دارد. با اینگونه سختی ها باید سازگاری كند تا آرمانها و هدفهای بلند اسلامی ما بدست آید و شیوه و سیره او الگوی زندگی همه بانوان مجاهد و پاكباخته و فداكار قرار گیرد.
شوهرداری
شوهرداری از فنون حیاتی زن در كانون خانواده است. ای بسا بانوانی كه تا آخر عمر هم باین فن دست نیافته اند و زندگی را همچنان با سردی و تلخی می گذرانند و از عواقب و عوارض چنین وضع نابسامانی، در زمینه تربیت فرزندان خویش هم، با مشكلات و دشواریهایی دست بگریبان می باشند. اما باید توجه داشته باشیم مساله مهم شوهرداری در بیان پیشوایان بزرگوار اسلام برای زن جهاد نامیده شده و فرموده اند: جهادالمراة حسن التبعل.جهاد زن اینست كه، بتواند خوب شوهرداری كند.دقت كنید، این جمله را باز هم با توجه دقیق بخوانید. شوهرداری زن جهاد نامیده شده و جهاد و جهد و اجتهاد هم، از یك ریشه خانوادگی هستند و در مفهوم این عناوین، كوشش و تلاش نهفته است. هر كوشش و تلاشی هم باید آگاهانه و هوشیارانه صورت گیرد تا به نتیجه مطلوب برسد زیرا گاهی كوشش و تلاش كور و ناشیانه عكس العمل معكوس هم بدنبال دارد و زندگی را تلختر می كند!آری، ناچاریم این مساله روانی و تربیتی و خانوادگی را اندكی بیشتر ارزیابی كنیم، زیرا شوهرداری را فن، یعنی كار هنرمندانه نامیدیم و ضرورت هر كار هنرمندانه هم ذوق و ظرافت و هوشمندی است. به عنوان مثال اگر شوهر اهل علم و دانش و تحقیق و تلاش است و زن بخواهد صرفاً با زروزیور و خودآرایی او را تامین و راضی كند، اما روحیه علم و دانش دوستی نداشته باشد، در شوهرداری خویش توفیق چندانی نخواهد یافت. اگر مرد اهل پول و درآمد افزون و مادیت است، و زن بخواهد با ابزار معنوی و عبادی او را مهار خویش سازد یا او را تامین و راضی نگهدارد، چندان موفق نخواهد شد. اگر مرد اهل ستیز و مبارزه و جنگ و خشونت است و زن جز رفاه و نازك خیالی و عافیت طلبی نمی پسندد، باز میان این دو روحیه توافقی نیست، و تفاهم لازم هم بدست نخواهد آمد!عمده هماهنگی ها، قبل از برقراری پیوند زناشویی و ازدواج باید صورت گیرد، مطالعه دقیق شود و مشاوره كامل عملی گردد تا نقاط مشترك آرمانی زندگی قبل از تشكیل خانواده كشف گردیده و بسیاری از مشكلات و ناهماهنگی ها صورت نگیرد.در عین حال، شوهرداری فن ظریف و قابل دقتی است، البته زن داری هم چنین است، اما اكنون بحث در زمینه شوهرداری است، كه آن را جهاد می دانیم و در موارد اختلاف زن و شوهرها هم كه برخورد می شود، گاهی زن می گوید: این شوهر مرا درك نمی كند یا مرد می گوید: این زن هنوز مرا نفهمیده است و این اعترافها حاكی از آنست كه، یا واقعاً زن و شوهر یكدیگر را درك نمی كنند، یا یكی از دو طرف گرفتار این نقیصه هستند، یا غرور و لجبازی مانع درك و فهم یكدیگر می گردد، یا اصولاً ایده و آرمانی در آنها هست كه، نمی خواهند یكدیگر را درك كنند، و خواسته های مشروع و معقول یكدیگر را براساس تفاهم و مصالح موجود و آینده خویش عملی گردانند!در هر صورت، عدم درك و فهم یكدیگر، یكی از مشكلات زندگی ماشینی و شهرنشینی كنونی مخصوصاً روابط خانوادگی است، كه اگر از قبل هم پیشگیری نشده باشد، برای مهار و چاره جویی آن باید مطالعه كرد، به كارشناس مراجعه نمود، و با كسب آگاهی های لازم و اعمال تلاش پیگیرانه و دلسوزانه و مخلصانه و امیدوارانه، به مداوا و اصلاح پرداخت، و اصولاً به نتیجه هم خواهیم رسید.اكنون، به داستان شوهرداری فاطمه زهرا(س) برمی گردیم آن بزرگوار، در عین حالی كه حدود ده سال بیشتر نداشت كه قدم به خانه شوهر گذاشت، زود توانست شوهر را و موقعیت و مسئولیت او را و شرایط حاد و خاصی را كه علی(ع) در آن می زیست بخوبی درك نماید و در چارچوبه خواسته های معقول و مشروع و خیرخواهانه شوهر، كه چیزی جز خیر و صلاح و اعتلأ اسلام و پیامبر(ص) نبود، اداره زندگی علی(ع) را در سطح موفق و درخشانی، به سامان برساند.باری، فاطمه(س) نه تنها در آن شرایط سخت و پرهیجان زندگی، هیچگاه علی(ع) را ناراحت و خشمناك نكرد، بلكه همانطور كه خود علی(ع) می گوید: فاطمه(س) آنچنان كار خانه را بنحو مطلوب انجام می داد و بامن برخورد مناسب می كرد، كه هرگاه با او مواجه می شدم، تمام غمها و غصه هایم برطرف می شد و قلبم تسكین می یافت.آری، پیامبر(ص) به فاطمه فرموده است: دخترم! بتو مژده می دهم كه، خداوند ترا به عنوان زن ممتاز و الگوی همه زنان جهانیان برگزیده است. از طرفی هم فاطمه(س) فراموش نكرده است كه پدرش رمز موفقیت و سعادت مرد و كانون خانواده را این جهت دانسته است كه: هرگاه مرد به همسر خویش نگاه كند، دل و جانش شاد و مسرور گردد، و زن در حضور و غیاب شوهر، امانت دار حیثیت و زندگی شوهر باشد و از این ناحیه هم مسئولیت معاونت وهمكاری دلسوزانه خود را بنحو مطلوب عملی گرداند.باری، فاطمه(س) از طرف دیگر می داند، كه طبق نظریه اسلام، اگر زنی با اعمال و رفتار و زبان خویش موجب آزردگی و ناراحتی و خشم شوهر را فراهم آورد، و با این وضع سر به بستر خواب گذارد، خداوند نماز و عبادت او را هم مقبول درگاه خویش نمی گرداند!غیر از این جهات، همانطور كه اشاره كردیم زن در زندگی باید معاون مرد باشد و او را در امور دین و دنیا كمك نماید. فاطمه(س) اگر چه در روزهای طلوع اسلام كوچك بوده، اما این خاطرات را كه رسول خدا بخاطر تبلیغ اسلام و مبارزه با شرك، گاهی با سروصورت خون آلوده به خانه می آمد، و مادرش خدیجه با شستشوی سر و صورت شوهر، تسكین دل او را فراهم می آورد، بیاد دارد، و بهمین جهت وقتی رسول خدا(ص) و شوهرش علی(ع) از میدان جنگ بازگشت می كنند، فاطمه(س) شمشیرهای خون آلود آنان را شستشو می دهد و از این راه هم مایه تشویق و دلگرمی شوهر را برای كارهای بیرون خانه، و انجام رسالت مبارزه و جهاد در راه خدا فراهم می نماید.خلاصه، داستان اداره امور زندگی و شوهرداری فاطمه(س) داستان مفصل و درخور بررسی فراوانی است، شیوه و سیره نمونه ایست، كه می تواند الگوی شوهرداری هر زن مسلمانی قرار گیرد.
عبادت فاطمه(س)
اگرچه سرتاسر زندگی این بانوی معصوم و پاره تن رسول الله و ممتازترین بانوی جهان اسلام را، باید در حال عبادت محسوب داشت چه اینكه خدمت بخلق مخصوصاً خدمت فعال در خانه علی(ع) كه در آن روزگار شخص دوم دنیای اسلام بود، بالاترین خدمت و حمایت و اطاعت از آن بزرگوار به حساب می آمد، و پاداش آن را هم پیغمبر(ص) تقرب در پیشگاه خداوند و بهشت جاودان می دانست، اما در عبادت به معنی نماز خواندن، شب زنده داری و مناجات با پروردگار عالم هم، حضرت فاطمه(س) در میان آن همه كارهای سخت زندگی در شرایط آن روز كه در بالا بیان كردیم آن بزرگوار جدیت و تلاش فوق العاده ای به خرج می داد.حسن بصری روایت كرده است: ما كان فی هذه الامة اعبد من فاطمة، كانت تقوم حتی تتورم قدماها.در میان امت اسلام، كسی از فاطمه(س) عبادت كننده تر وجود نداشت، زیرا فاطمه(س) آنقدر به نماز و عبادت می پرداخت، كه پاهای او متورم و آزرده می گردید!در زمینه عبادت و روحیه خیرخواهی و مردم دوستی آن بانوی بزرگ هم، فرزندش حسن بن علی(ع) می گوید: شب جمعه ای ناظر عبادت و شب زنده داری مادرم بودم، وی در محراب عبادت خود، پیوسته در حال ركوع و سجود و مناجات و دعا بود، و برای مرد و زن اهل ایمان هم از خداوند درخواست موفقیت و خیر و صلاح می كرد، حتی در دعا اسم اشخاص را می برد و برای آنان دعا می كرد، تا اینكه سفیده صبح طلوع كرد و هوا روشن شد، آنگاه من گفتم: مادرم! برای خودت هیچ دعایی نكردی درحالی كه پیوسته برای دیگران دعاگو بودی!
آن حضرت فرمود: یابُنی! الجار، ثم الدار.فرزندم! انسان مسلمان باید اول در دعا به فكر دیگران باشد، و بعد برای خود دعا كند.
آموزش فرزند
آنطور كه تاریخ گواهی می دهد، فاطمه(س) در مورد تعلیم و تربیت فرزندان خویش هم مادری آگاه، دلسوز، پرتلاش و موفق بوده است.
آنگاه كه حسن(ع) هفت ساله بود، او را به مسجد می فرستاد تا مطالب وحی را از زبان پیغمبر(ص) بشنود و آنگاه كه آن كودك هفت ساله به خانه بازمی گشت، مادر كه گویا منظور تشویق فرزند خود را هم داشت، از وی می خواست، آنچه را از پیغمبر(ص) شنیده بود، برای مادر بازگو نماید.آنگاه هم كه این مادر مهربان، با حسن كوچك خود در حیات خانه بازی می كرد و او را روی دست بالا و پایین می انداخت، به او الگوی ایمان و زندگی می داد و راه رسم عدالت دوستی و ظلم ستیزی را اینگونه می آموخت:
اشبه اباك یا حسن واخلع عن الحق الرسن و اعبد الها ذامنن ولاتوال ذاالاحسن.
پسرم! همچون پدر خود باش، و ریسمان ظلم و ستم را از گردن حق گسیخته گردان.
به عبادت خداوند برخیز كه دارای نعمتهای فراوان است، و هرگز با افراد ستم پیشه طرح دوستی نداشته باش.

احمد صادقی اردستانی
منبع : روزنامه اعتماد