پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

حزب رئیس‌جمهور کجاست؟


حزب رئیس‌جمهور کجاست؟
وزیر نفت در كار دفاع از كارنامه دولت در مذاكرات خط لوله صلح و سهمیه‌بندی بنزین بود و در كارزار پاسخ به منتقدان درباره صادرات گاز و آزادسازی بنزین كه رئیس دولت او را بركنار كرد. این شیوه حكمرانی البته در عصر محمود احمدی‌نژاد غیرمنتظره نیست و كارهای رئیس‌جمهور دیگر كسی را شگفت‌زده نمی‌كند.
ایران، امروز رئیس دولتی دارد كه در دو سال چهار وزیر (تعاون، رفاه، صنایع و نفت) و دو رئیس سازمان (مدیریت و تامین اجتماعی) را بركنار كرده است و هر سال در سالگرد تشكیل كابینه نام چند وزیر و مدیر را خط می‌زند و شاید در پایان این چهار سال جز رئیس و چند مشاور ارشد دولت نام و نشانی از آن كابینه‌ای كه در سال ۱۳۸۴ به سختی از مجلس رای اعتماد گرفت، نماند. رئیس‌جمهور ظاهرا فراتر از قانون، عهدنامه‌ای با وزیران بسته است كه به قاعده <حاسبوا قبل ان تحاسبوا> كابینه را در معرض تغییر قرار دهد و به مصداق <تداول الا‌یام> وزیران را عزل كند. شیوه عزل نیز منحصربه‌فرد است. اگر در دولت‌های گذشته كار به تعارف، تمارض و تعارض می‌كشید، اگر میرحسین موسوی در به‌كارگیری محمد غرضی و اكبر هاشمی‌رفسنجانی در كار كردن با مصطفی میرسلیم و اگر سیدمحمد خاتمی در همكاری با وزیر اطلا‌عات خود <معذوریت> داشتند، محمود احمدی‌نژاد با كسی پرده‌پوشی ندارد حتی اگر آن فرد مصطفی پورمحمدی باشد كه به هاشمی‌رفسنجانی رای داده بود و علی لا‌ریجانی؛ این محمود احمدی‌نژاد است كه می‌تواند مشاور اول خود را معاون اول وزیر كشور كند و به او كرسی جداگانه در هیات دولت بدهد تا در وزارت كشور زیردست وزیر كشور و در هیات دولت بالا‌ی دست او باشد. <معذوریت> برای احمدی‌نژاد معنایی ندارد چه اگر احساس كند وزیر امور خارجه <وزیر> نظام است نه دولت، به او تذكر می‌دهد و نیز سفیری می‌فرستد تا پیام‌های احمدی‌نژاد به سران جهان را نه وزیر خارجه یا دبیر شورای امنیت ملی كه مشاور عالی، مجتبی ثمره‌هاشمی به همراهی معاون گردشگری و میراث فرهنگی، به گوش سران شرق و غرب برساند و از ژاك شیراك وقت ملا‌قات بگیرد. در شیوه حكمرانی احمدی‌نژاد این هیات‌وزیران نیست كه در راس قوه مجریه است. وزیران او در واقع وزیر (‌)Minister نیستند، منشی (‌) Secretary هستند كه به الگوی حكومت‌های ریاستی نزدیك‌ترند تا حكومت‌های پارلمانی.
در ایالا‌ت متحده آمریكا اعضای دولت را نه <وزیر> كه <منشی> رئیس‌جمهور می‌خوانند گرچه برخلا‌ف ایران اعضای دولت آمریكا تنها منصوب رئیس دولت هستند و نه منتخب <پارلمان.> ظاهرا احمدی‌نژاد هر اندازه كه با آمریكا سر ستیز داشته باشد در برقراری نظم كابینه همچون ایالا‌ت متحده عمل می‌كند. گویا احمدی‌نژاد رئیس دو دولت است: دولت پیدا و دولت پنهان. دولتی كه ما می‌بینیم و دولتی كه ما نمی‌بینیم. به‌نظر می‌رسد دولت امروز توسط هیات دولت اداره نمی‌شود این دفتر رئیس‌جمهور است كه دولت را اداره می‌كند. در سایه هر دستیار رئیس‌جمهور وزیری (كه مشاورش می‌نامند) قرار دارد: غلا‌محسین الهام، صادق محصولی، مجتبی ثمره‌هاشمی، مهدی كلهر، جواد شمقدری، مسعود زریبافان، علی سعیدلو و مهرداد بذرپاش اصلی‌ترین مدیران دولت هستند كه فراتر از وزرا به ترتیب بر امور قانونی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجرایی كابینه اشراف دارند. این دولت سایه از دولت آشكار قدرتمندتر است. با برنامه‌ای روشن‌تر. طرح‌ها و حرف‌های رئیس‌جمهور از این دولت سایه بیرون می‌آید: استراتژی طرح مساله هولوكاست، سفرهای استانی، اصلا‌ح قوانین بانكی، بركناری وزرا، تبلیغات تلویزیونی و هر آنچه ابتكارات احمدی‌نژاد نامیده می‌شود. دفتر رئیس‌جمهور در عصر احمدی‌نژاد جای خالی حزب رئیس‌جمهور را پر كرده است. به‌ویژه آنكه گروهی از نزدیك‌ترین افراد به رئیس‌جمهور همچون برادر ارشدایشان داوود احمدی‌نژاد در این حلقه قرار دارند و مانند مامور ویژه همواره مراقب كابینه هستند تا مبادا برخلا‌ف میثاق‌نامه عمل كنند.
در گذشته دفاتر روسای‌جمهور سابق مكان‌هایی اداری بودند. هاشمی‌رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی هر یك بستگان خود را مسوول دفتر كرده بودند تا دقیق‌ترین گزارش را از نزدیك‌ترین یاران خود بگیرند اكنون اما دفتر رئیس‌جمهور فقط گزارش تهیه نمی‌كند برنامه هم می‌نویسد. طی همین برنامه‌نویسی‌هاست كه نهادی استوار چون سازمان مدیریت از استقلا‌ل به الحاق در دفتر رئیس‌جمهور می‌رسد و مدیری با پشتوانه سیاسی محكم چون فرهاد رهبر كه در آغاز مدعی رهبری اقتصادی دولت احمدی‌نژاد بود ناگزیر از ترك دولت می‌شود. طی همین برنامه‌هاست كه ستاد رایحه خوش‌خدمت شكل می‌گیرد و مهرداد بذرپاش اگر نتوانست جوان اول شورای شهر شود جوان اول صنعت ایران می‌شود و در مقام مدیریت پارس‌خودرو پیشنهاد ادغام كلیدی شركت‌های خودروسازی را می‌دهد و سرانجام معادلا‌ت وزارت صنایع چنان دگرگون می‌شود كه وزیر تغییر می‌كند.
طی همین برنامه‌هاست كه تلا‌ش رئیس دولت برای اداره نزدیك‌تر وزارت نفت وارد مرحله تازه‌ای می‌شود تا اگر دو سال پیش این امكان فراهم نیامد كه چهره‌هایی چون علی سعیدلو و صادق محصولی وزیر نفت شوند این بار پس از یك دوره گذار (كه در آن جراحی عظیمی چون سهمیه‌بندی بنزین رخ می‌دهد) مقصود حاصل شود. طی همین برنامه‌هاست كه درست در شب انتخابات معاون سیاسی وزیر كشور تغییر می‌كند و علی جنتی فرزند آیت‌ا... جنتی كه برخلا‌ف پدر به هاشمی‌رفسنجانی رای داده است راهی سفر می‌شود و به كویت می‌رود تا مجتبی ثمره‌هاشمی دست راست رئیس‌جمهور رئیس ستاد انتخابات كشور شود. تجربه تبدیل دفتر رئیس‌جمهور به حزب رئیس‌جمهور البته تجربه تازه‌ای نیست. اولین رئیس‌جمهور ایران نیز دفتر هماهنگی مردم و رئیس‌جمهور را تاسیس كرد. همچنان كه نزدیكان هاشمی‌رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی دو حزب سیاسی كارگزاران سازندگی و حزب مشاركت را تاسیس كردند. پس چرا محمود احمدی‌نژاد پرده برنمی‌اندازد و از حق شهروندی و اقبال سیاسی خود استفاده نمی‌كند و حزبی سیاسی تاسیس نمی‌كند؟ چرا این حزب سیاسی را بر كرسی‌های هیات دولت نمی‌نشاند؟ چرا نمی‌كوشد به مدد این حزب سیاسی مجلس آتی را فتح كند و آنگاه صادق محصولی را وزیر نفت، مجتبی ثمره‌هاشمی را وزیر كشور، مهدی كلهر را وزیر علوم، رحیم مشایی را وزیر ارشاد، جواد شمقدری را معاون سینمایی، مهرداد بذرپاش را وزیر صنایع، زریبافان را وزیر مسكن و داوود احمدی‌نژاد را معاون اول كند؟ پاسخ سخت نیست. قدرت حزب رئیس‌جمهور در نهان بودن آن است. وزیران از نظر رئیس‌جمهور همان منشی‌ها، دستیارها و بوروكرات‌هایی هستند كه باید كابینه را اداره كنند.
كارتابل‌ها را ببینند و نامه‌ها را امضا كنند. در افتتاحیه‌ها شركت كنند و در سخنرانی‌ها نطق كنند. به مجلس فراخوانده شوند و به خبرنگاران پاسخ دهند. در معرض سوال و استیضاح و عزل قرار گیرند. نه اینكه در مقامی بلا‌عزل بنشیند و بدون زحمت تن دادن به بوروكراسی، نظام اداری را دگرگون كنند. سازمان‌ها را منحل و وزیران را عزل كنند و بدون عضوگیری از شهروندان، ‌رای توده‌ها را به مدد برنامه‌های تلویزیونی و میتینگ‌های خیابانی (كه هر ماه یكبار در یك استان انجام می‌شود) جذب كنند. احمدی‌نژاد حزب نمی‌سازد چرا كه آنچه در اختیار دارد مفیدتر از حزب است و مگر یك حزب سیاسی چند بار می‌تواند چنین به قدرت برسد؟ اگر خاتمی و هاشمی به احزاب دولت‌ساخته متكی بودند اكنون این دولت است كه در مقام یك حزب می‌نشیند. كافی است به جای صندلی‌های دور و بر هیات دولت به كرسی‌های دور و بر رئیس‌جمهور توجه كنید.
محمد قوچانی
منبع : روزنامه اعتماد ملی