جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

آوردگاه شرق و غرب


آوردگاه شرق و غرب
رزمایش ناتو در منطقه حساس قفقاز جدیدترین رویداد در بحران روابط گرجستان و روسیه به‌شمار می‌رود. غرب گرایان طرفدار ساکاشویلی رئیس‌جمهور گرجستان این اقدام نظامی را نشانه حمایت غرب از گرجستان در برابر فشارهای روسیه می‌دانند. روسیه در واکنش به این اقدام غربی‌ها اعلام کرده است درصورت ضرورت پاسخ مقتضی را خواهد داد. ایران در تحولات اخیر قفقاز سعی دارد نقش بی طرف را ایفا کند، درحالی که سیاست اعلامی جمهوری اسلامی ایران در تمامی مسائل منطقه‌ای از خاورمیانه گرفته تا قفقاز مخالفت با حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای و دخالت آنان در بحران‌های مشابه است. پیروی از این سیاست همگرایی بین ایران و روسیه را عملا در بحران قفقاز افزایش داده است. درباره بحران روابط روسیه و گرجستان مرور وقایع گذشته اجتناب ناپذیر است. میخائیل ساکاشویلی رئیس‌جمهور گرجستان در شرایطی در تابستان ۸۷ دستور حمله به اوستیای جنوبی را صادر کرد که هدف اصلی او دفع تهدید ناشی از جدایی‌طلبی مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی و گسترش کنترل دولت مرکزی بر تمامی مناطق کشور بود تا ضمن جلوگیری از رشد نیروهای گریز از مرکز و مخالف غرب و تامین امنیت ترانزیت انرژی، چهره یک کشور باثبات را در نزد متحدین استراتژیک خود در منطقه و غرب به نمایش بگذارد. از سوی دیگر، روسیه نیز با مداخله نظامی در گرجستان به تمامی هشدارهای خود در گذشته جامه عمل پوشاند وثابت کرد خارج نزدیک برای مسکو حیاط خلوت تلقی شده و هرگونه تلاش برای دست اندازی به این مناطق عبور از خط قرمز روسیه محسوب می‌شود.پیش از این، دیمیتری روگوزین - نماینده روسیه در سازمان ناتو – درباره گسترش دامنه ناتو به گرجستان اظهار کرده بود که اگر گرجستان زیر فشار ایالات متحده و نومحافظه کاران حاکم بر آن به عضویت این سازمان درآید، روسیه در آبخازیا و اوستیای جنوبی که عملا تحت قیمومیت روسیه قرار دارند، جبران خواهد کرد. درواقع، هدف این گزارش راهبردی ارائه چارچوبی توصیفی و تحلیلی پیرامون تحولات استراتژیک منطقه قفقاز و نقش آن بر معادلات منطقه و ایران است.
● گرجستان و سیاست نگاه به غرب
گرجستان پس از استقلال از شوروی سابق همواره در پی نزدیکی به غرب بوده و رهبران آن این سیاست را پیگیری کرده‌اند. پیروی از سیاست نگاه به غرب را در گرجستان به سه دوره می‌توان تقسیم کرد:
۱) دوره ریاست جمهوری زودیاگامساخوردیا
وی با این که ناسیونالیست گرجی بود اما از همان آغاز، سیاست غرب گرایی را پیگیری کرد و با عضویت کشورش در جامعه کشورهای مشترک المنافع و نیز واگذاری پایگاه‌های نظامی به روس‌ها و گسترش نفوذ روسیه مخالفت ورزید.
۲) دوره ریاست جمهوری ادوارد شواردنادزه
در دوره وی نیز سیاست نگاه به غرب و روسیه گریزی همچنان ادامه یافت. از مهمترین نشانه‌های این سیاست، عدم همکاری با روسیه در سرکوب مبارزان چچنی، حمایت گرجستان از مسیرهای عبور انرژی خارج از قلمروی روسیه، نزدیکی روابط گرجستان با ناتو و عضویت در اتحادیه گوام شامل کشورهای گرجستان،آذربایجان، اوکراین و مولداوی و همکاری گرجستان با اتحادیه اروپا بود.
۳) دوره ریاست جمهوری میخائیل ساکاشویلی
این دوره جدید که در گزارش راهبردی حاضر به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است مبتنی بر دو محور الحاق به ساختارهای اروپایی و همکاری استراتژیک با آمریکا ست.
● گرجستان و بازارهای انرژی
روسیه روی بیش از یک پنجم ذخایر کشف شده گاز طبیعی جهان قرار گرفته و حداقل ۷۵ میلیارد بشکه نفت(۷درصد کل ذخایر جهان) را دراختیار دارد.
درمقابل گرجستان، با وجود منابع کم و اقتصاد ضعیف، سیاست درآمدزایی از راه ترانزیت انرژی را در صدر برنامه‌های اقتصادی خود دارد. نوام چامسکی معتقد است گرجستان از سوی دولت بیل کلینتون به عنوان کریدوری که نفت تولیدی ایران و روسیه را به اروپا پمپاژ می‌کند انتخاب شده است. اما در جریان احداث خط لوله باکو-تفلیس-جیهان و حذف هر دو گزینه ایران و روسیه از مسیر این خط لوله تحت تاثیر سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا در آسیای مرکزی و قفقاز گرجستان به کریدور شرق – غرب تبدیل شده است. از دلایل عمده انتخاب خط لوله باکو-تفلیس-جیهان از سوی آمریکا می‌توان به دور کردن آذربایجان از ایران، روسیه و ارمنستان، حمایت از ترکیه در برابر رقبای سنتی آن در منطقه یعنی ایران و روسیه وکاهش نفوذ روسیه و ایران در منطقه و درآمدزایی برای اقتصاد ضعیف گرجستان اشاره کرد.
● گرجستان و اورآسیا
اورآسیا در ادبیات جدید روابط بین‌الملل به منطقه‌ای اطلاق می‌شود که از شرق اروپا تا شمال غربی چین تداوم پیدا کرده و مهمترین ویژگی آن پیوستگی سرزمینی و دسترسی محدود به آب‌های آزاد است. پس از فروپاشی شوروی سابق، دو جریان در عرصه سیاست خارجی روسیه همواره موثر بوده‌اند طیف او را آسیاگرایان که برای بازیابی موقعیت جهانی روسیه استراتژی شرق گرایی را تقویت می‌کنند و طیف اصلاح گرایان که دیدگاه آنان در روزهای سرمستی سال‌های ۹۲-۱۹۹۱ در نزدیکی به غرب خلاصه می‌شد. در گرجستان نیز به تناسب این دو رویکرد با دو نگرش روسیه مداری به‌ویژه در مناطق جدایی طلب و روسیه گریزی در بین نخبگان و مردم مواجه هستیم. همانگونه که در سیر تحولات گرجستان پس از استقلال از شوروی سابق گفته شد همواره در صحنه سیاسی کشور غلبه با غرب گرایان بوده و سیاست گریز از روسیه با اقبال عمومی همراه بوده است. دیدگاهی دیگر معتقد است روسیه به تدریج و با تحکیم موقعیت سعی در ایجاد منطقه اورآسیا دارد و این به معنای آن است که روس‌ها در این منطقه به دوران شوروی سابق می‌اندیشند. مقایسه قفقاز در اورآسیا با بالکان در اروپا می‌تواند نشانه اهمیت استراتژیک این منطقه برای روس‌ها باشد. از نظر غربی‌ها با تسلط بر قفقاز می‌توان محورهای شمال، جنوب و شرق آن را تحت کنترل درآورد و در این صورت امکان بازگشت کشورهای آن به روسیه از بین می‌رود.به عبارت دیگر، واکنش روس‌ها در برابر حمله گرجستان به منطقه جدایی‌طلب اوستیای جنوبی در چارچوب منازعات ژئواستراتژیک بازیگران عمده نظام بین‌الملل در این منطقه قابل ارزیابی بوده و بر بازتعریف نقش و موقعیت روسیه در جهان و ظهور سلسله مراتب جدیدی از قدرت در عرصه نظام بین‌الملل موثر است. رزمایش نظامی غرب در قفقاز و پیامدهای آن و واکنشی که روسیه در آینده نسبت به آن نشان خواهد داد تاثیر فزاینده‌ای بر رشد سیاست‌های ملی گرایانه در روسیه خواهد داشت و باعث خواهد شد قدرت روسیه دربرابر نیروهای گریز از مرکز در جامعه کشورهای مشترک المنافع و حیاط خلوت خود به توازن برسد.
● گرجستان و ائتلاف آمریکا-اوکراین-ترکیه
در استراتژی سیاست خارجی سه ساله گرجستان در سال‌های۲۰۰۹-۲۰۰۶ موضوع قابل توجه دردکترین امنیت ملی گرجستان این است که فقط سه کشور ایالات متحده آمریکا، اوکراین و ترکیه شریک استراتژیک آن به حساب می‌آیند. حمایت آمریکا از سیاست نفوذ ترکیه در منطقه با حذف روسیه و ایران در پروژه خط لوله باکو-تفلیس-جیهان و حمایت از تداوم روند انقلاب مخملی در گرجستان و انقلاب نارنجی در اوکراین و حمایت از پیوستن این دو کشور به ناتو از وجوه کارکردی ائتلاف آمریکا-گرجستان-اوکراین-ترکیه در منطقه است و روسیه در برابر آن بسیار حساس است. طرح پیوستن گرجستان و اوکراین به ناتو به مهمترین وجه اختلاف آمریکا و روسیه بدل شده است. طرح عضویت اوکراین و گرجستان در چارچوب سیاست درهای باز ناتو از سوی بوش مطرح گردید و این در حالی است که روسیه مخالفت شدید خود را برای عضویت این دو کشور اعلام و تهدید کرده که در صورت ادامه این روند اقدامات لازم را برای پاسخگویی به آن انجام خواهد داد. رزمایش نظامی اخیر ناتو به آزمونی بزرگ برای تثبیت اقتدار مرکزی روسیه بر حیاط خلوت خود در برابر نیروهای واگرا و گریز از مرکز و قدرت‌های فرامنطقه‌ای به‌ویژه اروپا و آمریکاتبدیل شده است. هرچند دولت ساکاشویلی، رزمایش غرب را دلیلی بر تداوم حمایت آمریکا از غرب‌گرایان گرجی می‌دانند اما تفاوت این حمایت در دوره ریاست جمهوری بوش و در آغاز دوره ریاست جمهوری اوباما مشهود به‌نظر می‌رسد. دولت اوباما از تحریک روسیه خودداری می‌کند.
● پیامدهای منطقه‌ای جنگ گرجستان و روسیه و آثار آن بر ایران
اگر مداخله نظامی گرجستان را در اوستیای جنوبی ناشی از مداخله غرب در مسائل مشرق زمین بدانیم، مداخله نظامی روسیه در گرجستان رویارویی محدود بین شرق و غرب خواهد بود.الگوی رقابت-رقابت بین شرق و غرب در نظام دو قطبی به الگوی همکاری-همکاری در اوایل سال‌های دهه ۹۰ میلادی تبدیل شد و روسیه در سال‌های ۹۲-۱۹۹۱ با پیروی از این الگو برای جبران مسائل اقتصادی خود امتیازات فراوانی به غرب داد. اما به تدریج با احیای ملی گرایی در روسیه تردید نسبت به الگوی همکاری-همکاری بیشتر شد. استراتژی توسعه ناتو به سوی شرق به این تردید فزاینده افزود. شاید بتوان پیمان همکاری‌های شانگهای را پاسخ عملی شرق برای هماوردی با غرب در فضای امنیتی جدید دانست.قفقاز به محل برخورد منافع شرق-غرب تبدیل شده است. صرف نظرکردن روسیه از منافع خود در خارج نزدیک باعث خواهد شد محیط امنیتی متزلزلی در آینده داشته باشد. وابستگی روسیه به درآمدهای نفتی و گازی ناشی از فروش انرژی به اروپا و عبور آن از قلمرو خود بر هیچ کس پوشیده نیست اما این وابستگی تا اواخر دهه آینده میلادی متقابل است ولی در صورت جایگزینی آن با منابع جدید از سوی اروپا می‌تواند کاهش یابد. در دهه آینده، یک موازنه ظریف بین اروپا و روسیه وجود دارد، موازنه‌ای که در آن اروپا وابسته به گاز روسیه باقی می‌ماند و نیاز روسیه به درآمدهای صادراتی نیز این کشور را به اروپا وابسته می‌کند. برخی معتقدند اروپا برده انرژی روسیه است و هیچ راهی به جز حرکت به سوی ایران ندارد. قرارداد ۴۲ میلیارد دلاری خرید گاز به مدت ۲۵ سال بین ایران و سوئیس هر چند در مقابل حجم عظیم صادرات گاز روسیه به اروپا بسیار ناچیز است اما برای خود نقطه آغازی است.از این‌رو، جنگ روسیه و گرجستان در سطح سیاسی، به موازنه شرق در برابر غرب کمک می‌کند اما در سطح اقتصادی، به تسلط کامل روسیه بر منابع نفت و گاز و راه‌های صدور آن به اروپا خواهد انجامید. حمله روسیه به گرجستان امنیت سرمایه گذاری‌های آمریکا در دریای خزر را به خطر انداخته و باعث رکود سایر پروژه‌های خطوط لوله‌ای که از خاک گرجستان می‌گذرند شده و روسیه با این کار قدرت مطلق خود را در بازار انرژی افزایش داده است. همگرایی اقتصادی ایران با کشورهای منطقه قفقاز و آسیای میانه راهی برای کسب منافع اقتصادی است. راهی که همواره با مخالفت آمریکا مواجه بوده است. برای مثال مخالفت آمریکا با اعطای ۵ درصد سود قرارداد قرن از سوی آذربایجان به ایران یکی از این مخالفت‌ها است. از سوی دیگر همگرایی آمریکا-اسرائیل-ترکیه در منطقه که باعث گسترش حوزه نفوذ اسرائیل شده است جدی‌ترین مساله خطرآفرین برای امنیت ملی ما در منطقه محسوب می‌شود.
ایران برای همگرایی اقتصادی با کشورهای آسیای میانه و قفقاز با رقابت‌های روسیه نیز مواجه است. چراکه بخش انرژی مهمترین بخش اقتصاد روسیه و شرکت‌های انرژی روسی وجه مهم سیاست روسیه نسبت به کشورهای خارج نزدیک محسوب می‌شود. عرضه نفت و گاز و تملک دارایی جمهوری‌های شوروی سابق توسط شرکت‌های انرژی روسیه، ابزاری برای چفت کردن این کشورها به روسیه است. هر چند گرجستان به‌دنبال این است که اتکای خود را به واردات گاز با کمک سرمایه گذاران خارجی برای توسعه ذخایر گازی این کشور و اصلاح سیستم توزیع گاز کشور کاهش دهد. اما اکنون ایران و آذربایجان در تامین نیازهای گازی این کشور جایی برای خود بازکرده‌اند.پیروی ایران از سیاست اعلامی خود مبنی بر مخالفت با حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای در مسائل خاورمیانه، خلیج فارس و قفقاز باید به کسب امتیازات ویژه‌ای از روسیه در این شرایط منجر گردد. عضویت ایران در پیمان همکاری‌های شانگهای اصلی‌ترین این امتیاز می‌تواند باشد که تاکنون به تاخیر افتاده است. از سوی دیگر، درگیری روسیه با مسائل خارج نزدیک می‌تواند فرصت مناسبی برای توسعه منافع کشورمان در منطقه محسوب شود. سیاست همکاری محدود با ناتو نیز در پاره‌ای از مسائل که جنبه بین‌المللی دارد و درچارچوب ماموریت‌های سازمان ملل متحد می‌گنجد در این شرایط فرصت مناسبی است که در صورت عدم بهره‌برداری از آن، قابلیت تهدیدزایی بالایی نیز دارد. به عبارت دیگر، از پیامدهای عمده استراتژی حرکت ناتو به سوی شرق برای ایران این است که باعث شده تا نیروهای عضو ناتو در مجاورت مرزهای ایران قرار گیرند. در گذشته ناتو به واسطه عضویت ترکیه در این پیمان به مرزهای ایران رسیده بود اما در حال حاضر، نیروهای چند ملیتی آن در افغانستان، آسیای مرکزی و قفقاز مستقر شده‌اند و تبعات امنیتی و سیاسی برای ایران به وجود آورده است. بروز تغییرات شدید در محیط امنیتی ایران باعث می‌شود تا قدرت منطقه‌ای و جهانی ایران تضعیف شود.
● پیامدهای بین‌المللی جنگ گرجستان و روسیه و آثار آن بر ایران
شباهت دکترین نظامی روسیه و آمریکا در مساله گرجستان به اثبات رسید. براساس دکترین بیل کلینتون که می‌گفت آمریکا حق دارد برای دفاع از منافع حیاتی‌اش نظیر دسترسی کامل به بازارهای مهم، منابع انرژی و منابع استراتژیک از اهرم نظامی استفاده کند، روسیه نیز امروز از دکترین مشابهی پیروی می‌کند. با توجه به اینکه طرفین مساله گرجستان کشورهای دارای حق وتو هستند سازوکارهای شورای امنیت برای حفظ صلح و امنیت جهانی در این بحران کارا نبود. اتحادیه اروپا اعلام کرد ممکن است در صورت خودداری روسیه از خارج کردن نیروهایش از گرجستان مسکو را در زمینه واردات گاز تحت فشار قرار دهد. هرچند تهدید روسیه به قطع صادرات گاز به اروپا و تهدید متقابل اروپا به قطع واردات گاز از روسیه با توجه به وابستگی‌های هر دو طرف در حال حاضر، تهدید‌های واقعی نیستند.تلاش اروپا برای حل سریع بحران گرجستان نشانه این تمایل است که آنها از نارضایتی روسیه خرسند نیستند. کشورهای اتحادیه اروپا نمی‌توانند بدون روسیه جایگاه موثر و تعیین کننده‌ای در سیاست بین‌الملل ایفا کنند. به عبارت دیگر، روسیه می‌تواند در شرایط «خانه مشترک اروپایی » نقش تعیین کننده‌ای در سیاست بین‌الملل داشته باشد.از سوی دیگر، پیوند بین اروپا و آمریکا نیز بسیار نزدیک است. ارتباطات اقتصادی و امنیتی گسترده اتحادیه اروپا و آمریکا به قدری زیاد است که امکان جداسازی سرنوشت‌ها و مسیرهای آنها را از میان می‌برد. براساس آمارهای منتشر شده توسط اتحادیه اروپایی، حجم مبادلات تجاری بین اتحادیه اروپا و آمریکا در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) ۴۴۰ میلیارد دلار است. اتحادیه اروپا بزرگترین سرمایه گذار خارجی در آمریکا با حدود ۱۱/۱ تریلیون دلار و آمریکا بزرگترین سرمایه گذار خارجی در اتحادیه اروپایی با حدود ۱۲/۱ تریلیون دلار سرمایه گذاری هستند.
● فرصت‌های ایران
ایران به عنوان کریدور شمال-جنوب دارای نقش مهمی برای ارتباط حمل ونقل با قفقاز و ماورای آن دارد.
فرصت یابی ایران در افغانستان برای مذاکره با ناتو و تعامل با آن در چارچوب منافع ملی بر سر موضوعاتی مانند القاعده، طالبان و سنی‌های سلفی که دشمنان ایدئولوژیک ایران هستند و نیز مبارزه با مواد مخدر
استفاده از اشتراک دینی، بعضا قومی و زبانی ایران در میان کشورهای آسیای میانه و قفقاز‌برنامه‌ریزی برای استفاده از نیاز حیاتی آمریکا به گاز روسیه و ایران به عنوان بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر گاز جهان
‌استفاده از رقابت هند و پاکستان در آسیای مرکزی با هدف تقویت کریدورشمال-جنوب‌تداوم نقش سازنده ایران در صحنه سیاسی عراق و پرهیز از به حاشیه رانده شدن خود‌پیگیری تبدیل عضویت ناظر ایران در پیمان همکاری‌های شانگهای به عضویت رسمی برای تقویت هنجارهای شرقی در برابر غرب‌پیگیری تبدیل عضویت ناظر در سازمان تجارت جهانی به عضویت رسمی برای افزایش توان اقتصادی ایران
● تهدیدهای فراروی ایران
‌افزایش حضور ناتو در عراق و قدرت‌یابی ترکیه از این طریق که نگرانی مشترک ایران و اروپاست.‌توسعه روابط ناتو با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از طریق بزرگ نمایی خطر ایران و برنامه‌های هسته‌ای آن منافع مشترک آمریکا و روسیه برای حذف ایران از معادلات انرژی در دریای خزر و آسیای مرکزی و قفقاز ابهام در رژیم حقوقی دریای خزر و بهره‌برداری بی‌رویه کشورهای ساحلی و تلاش روسیه برای دسترسی مشاع به آب‌های سطحی آن ‌تبدیل شدن ترکیه به مرکز انتقال انرژی منطقه و افزایش موقعیت منطقه‌ای و جهانی آن سیاست روسیه برای ممانعت از قدرت‌یابی منطقه‌ای ایران در آسیای مرکزی و قفقاز ‌سیاست همسوی روسیه و آمریکا در برابر برنامه هسته‌ای ایران و در تضاد دیدن آن بامنافع استراتژیک روسیه‌نگرانی روسیه از تبدیل شدن ایران به عنوان منبع تامین گاز اروپا و آمریکا ‌حضور آمریکا در حوزه دریای خزر با هدف تنوع بخشیدن به منابع نفتی وارداتی در صورت بروز بحران در خلیج فارس و بسته شدن تنگه هرمز تداوم الگوی رقابت-رقابت بین ایران و روسیه در حوزه دریای خزر و آسیای مرکزی و قفقاز
‌وابستگی شدید کشورهای آسیای میانه و قفقاز به درآمدهای حاصل از فروش یا ترانزیت انرژی ‌گسترش نفوذ رژیم صهیونیستی در بین کشورهای حوزه دریای خزر، آسیای مرکزی و قفقاز.
● نتیجه گیری
جنگ روسیه و گرجستان را می‌توان نقطه عطفی در روابط روسیه پس از فروپاشی شوروی دانست. روسیه در صدد است تعریف جدیدی از دوستان و دشمنان بر اساس منافع ملی خود در سطح جهان ارائه دهد. تلاش روسیه برای ورود به حیاط خلوت آمریکا در منطقه آمریکای مرکزی و لاتین از این دست اقدامات است. در حوزه شمالی ایران با وجود این که ذخایر آن با حوزه خلیج فارس قابل مقایسه نیست اما، چون فروش یا ترانزیت انرژی مهمترین منبع درآمدزایی کشورهاست، از این رو تسلط بر این منابع یا خطوط انتقال آن به منزله در اختیار گرفتن رگ حیات این کشورها خواهد بود. الگوی رقابت-رقابت در روابط بین روسیه و آمریکا در چارچوب تلاش برای تسلط بر این منابع یا خطوط انتقال آن همچنان حاکم خواهد بود. کاهش وابستگی اروپا به منابع روسیه در صورتی که امکان بازیگری برای ایران به عنوان آلترناتیو در این عرصه فراهم گردد وضعیت کاملا متفاوتی را به‌وجود خواهد آورد. وجود بازیگران متعددی در حوزه دریای خزر، آسیای مرکزی و قفقاز از کشورهای ساحلی، فراساحلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و بین‌المللی با منافع مشترک، موازی، اختلاف زا و متعارض موید آن است که نه الگوی موردنظر نوآرمان گرایان که به‌دنبال ایجاد صلح از طریق بسط و گسترش همکاری‌های بین‌المللی‌اند و نه الگوی مورد نظر نوواقع‌گرایان که رقابت بین قدرت‌های بزرگ بر سر راه کسب منافع هر چه بیشتررا تفسیر تمامی وقایع جهانی می‌دانند به‌نظر می‌رسد پاسخگوی شرایط موجود در آسیای میانه و قفقاز نیست. به عبارت بهتر، مناسب است ایران برای بهره‌برداری از ظرفیت‌های واگرایی و همگرایی در این منطقه به‌ویژه پس از جنگ روسیه و گرجستان و در پی آن رزمایش نظامی ناتو بتواند از طریق طرح ریزی‌های استراتژیک افق روشن‌تری از وقایع را ترسیم و تبیین نماید و راه متعالی خود را هموارتر کند.
● پیشنهادها
‌منافع ملی جمهوری اسلامی ایران با توجه به امکانات و محدودیت‌ها نیاز است به صورت تطبیقی در دو حوزه خلیج فارس و دریای خزر مورد مطالعه قرار گیرند و با کمک داده‌های استراتژیک و مورد نیاز گزارش‌های راهبردی به ترتیب اولویت تبیین گردند و مبنای تصمیم‌گیری واقع شوند تا از هرگونه ابهام استراتژیک در آینده خارج شویم.
‌سناریوسازی یکی از راهکارهای موثر برای پیش‌بینی و تحلیل رویدادها و وقایع مهم در سطح بین‌المللی است. سناریوهای مربوط به همکاری یا تعارض ایران با ناتو، همکاری یا تعارض ایران با روسیه، همکاری یا تعارض ایران با آمریکا و تعارض ایران با رژیم صهیونیستی به عنوان دانش آموخته حوزه استراتژی به مسوولان محترم جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می‌گردد.
باری بوزان تحلیل‌گر معروف حوزه امنیت درباره اوضاع منطقه آسیای مرکزی و قفقاز پس از فروپاشی شوروی سابق می‌گوید: «هنوز بیش از آن زود است که بتوان گفت از دل درگیری‌های سیاسی- اجتماعی- نظامی در آسیای مرکزی و قفقاز چه نوع مناطق امنیتی سربرخواهد آورد. آسیای مرکزی تلاقی‌گاه مناطق بسیاری است. چین، ایران، ترکیه و روسیه همگی بر سر کسب نفوذ در این حوزه با هم رقابت دارند ولی ظاهرا بعید است که همه این قدرت‌ها در یک منطقه گرد هم آیند. همه آنها نگرانی‌های اصلی‌تر یا دست‌کم نگرانی‌هایی به همین اندازه مهم در دیگر نقاط دارند. »
علیرضا سعیدآبادی
منبع : روزنامه اعتماد ملی