شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اقامتگاه - HOSTEL


اقامتگاه - HOSTEL
سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : الی رات، کریس بریگز و مایک فلایس
کارگردان : رات
فیلمنامه‌نویس : رات
فیلمبردار : میلان چادیما و شین دیلی
آهنگساز(موسیقی متن) : نیتان بار
هنرپیشگان : جی هرناندس، آیتور گودیونسون، درک ریچاردسن، باربارا ندلیاکووا، یان ولاسک، یانا کادرابکووا و جنیفر لیم
نوع فیلم : رنگی، ۹۵ دقیقه


̎جاش̎ (ریچاردسن) و ̎پاکستن̎ (هرناندس) روزهای بی‌خیالی دانشکده را پشت سر گذاشته‌اند و حالا مسئولیت‌های دنیای واقعی در افق زندگی‌شان ظاهر شده است. اما پیش از آن، کوله‌پشتی‌هایشان را می‌بندند و خود را آمادهٔ سفری بی‌قیدوبند، به آن سر دنیا می‌کنند. در سفر به آمستردام، این‌ دو رفیق با ̎آلی̎ (گودیونسون)، مسافر ایسلندی شلوغ و پُرشروشور آشنا می‌شوند. پس از آن‌که این سه جهانگرد در جست‌وجوی هیجان و ماجرا، صحبت شهری در اسلواکی را می‌شنوند که جمعیت مذکرش به خاطر جنگ داخلی‌ کاهش یافته، سه نفری تصمیم می‌گیرند به آن شهرکِ پرت و ناآشنا بروند. سه رفیق به‌محض رسیدن به آن شهر، به این نیتجه می‌رسند که محل خوش‌گذرانی که صحبتش را شنیده بودند واقعاً وجود دارد. ̎پاکستن̎ که فردا صبحش گیج و سرسنگین از خواب بیدار شده، اثری از رفیق هم‌سفرشان، ̎آلی̎ نمی‌یابد و ناپدید شدن هم‌راه سابق خود را پای دمدمی‌مزاج بودن او می‌گذارد و با وجود حس ناراحتی که به وجود ̎جاش̎ چنگ انداخته، خود را آمادهٔ یک روز خوش‌گذرانی دیگر می‌کند. دو جوان که مستأصل و بی‌دفاع در سرزمینی غریب گیر افتاده‌اند، نه راه فراری دارند و نه می‌توانند جهنم غیرقابل تصوری را که انتظارشان را می‌کشد، پیش‌بینی کنند. آنان در دنیائی کابوس‌گونه و پر از شکنجه و عذاب غرق می‌شوند که در آن، فریادهای پر از درد قربانیان فضا را پر کرده و اشعه‌های گرم و امیدبخش خورشید، به خاطرە‌ای دور تبدیل شده است.
● عامل اصلی ساخته شدن فیلم‌هائی مثل اقامتگاه و ارّه (جیمز وَن، ۲۰۰۴) در سالیان اخیر، گرایش تهیه‌کنندگان به عرصهٔ پدیدهٔ فیلم ویدئویی کریه در قالب فیلم‌های سینمائی است؛ فیلم‌هائی که پس از یک جنجال رسانه‌ای/ قانونی در اوایل دههٔ ۱۹۸۰ در انگلستان، که آغازگرش انتشار مقالهٔ هشدارآمیزی در مورد تأثیرات سوءروانی تماشای این آثار در ماه مه سال ۱۹۸۲ در ساندی تایمز بود، نمایش و توزیع‌شان ممنوع شد و اصلاً به همین دلیل چنین نامیده شدند. تماشاگران در این فیلم‌ها صحنه‌هائی بی‌پرده از قتل، تجاوز، شکنجه، خودآزاری و دیگرآزاری و آدم‌خواری می‌یافتند که معادلی در فیلم‌های ترسناک متعارف که در سینماها به نمایش درمی‌آمد، نداشت. اما به هر حال ساخته شدن چنین فیلم‌هائی، تابع علاقهٔ روزافزون نسل جدید مخاطبان سینمای ترسناک به این آثار است (فروش ۴۷ میلیون دلاری اقامتگاه در آمریکا، به اضافهٔ ۳۶ میلیون دلار فروش آن در انگلستان را می‌توان مهر تأیید دیگری بر این گرایش دانست). آغازگر این جریان پروژهد جادوگر بلر (دانیل مایریک و ادواردو سانچس، ۲۰۰۰) بود که با موفقیت تجاری شگفت‌انگیز ۲۴۸ میلیون دلاری‌اش راه را بر باقی این آثار گشود، فیلمی که اگرچه در خشونت بی‌پردهٔ فیلم‌های ویدئویی کریه سهیم نبود، ولی ساختار و به ویژه قالب مستندنمای جعلی‌اش را وامدار سبک و سیاق این فیلم‌ها بود. در میان سازندگان این موج جدید فیلم‌های ترسناک خونبار، رات را با این فیلم و ساختهٔ قبلی‌اش، تب کلبه (۲۰۰۲) باید چهره‌ای شاخص دانست، که تصاویری مثل انگشتان قطع شده یا چشمان از حدقه درآمده از عناصر آشنای فیلم‌هایش به شمار می‌روند. طرح داستانی اقامتگاه هم مثل تب کلبه برگرفته از الگوی سادهٔ فیلم‌های ترسناک خونبار موسوم به ̎اسلشرِ̎ دههٔ ۱۹۷۰ مثل کشتار با ارّه برقی در تکزاس (توبی هوپر، ۱۹۷۴) است: گروهی جوان لاابالی پا به منطقه‌ای ناشناخته می‌گذارند و جز قهرمان اصلی که سرانجام از مهلکه می‌گریزد، یکایک آنها به‌تدریج به طرزی هولناک از پا درمی‌آیند (در واقع با توجه به درون‌مایهٔ عقوبت اخلاقی فیلم، تاوان شیوهٔ زندگی بی‌قید خود را می‌پردازند). هم‌چون تب کلبه رگه‌هائی از طنز سیاه (که ریشه در مجموعهٔ عروسکی نامتعارف و بی‌پردهٔ میوه‌های فاسد، ۲۰۰۳، دارد که رات با آن به شهرت رسید) هم در صحنه‌های خشن و خونبار رخ می‌نمایند. لحن خاص و شیوهٔ به کارگیری این طنز در تلفیق با خشونت، به ویژه یادآور کارکرد مشابه این عنصر در فیلم‌های تهیه‌کننده و حامی فیلم، کوئنتین تارانتینو است، قرابتی که بی‌تردید در جلب نظر او با کار رات بی‌تأثیر نبوده است. در فیلم هم‌چنین می‌توان شاهد مجموعه‌ای از ارجاعات به نمونه‌های کلاسیک ژانر بود، از ارجاع موسیقائی به مرد حصیری (رابین هاردی، ۱۹۷۳) گرفته تا شخصیتی مرموز با کت سرخش که مثل نشانه‌ای از وقایع شوم آینده عمل می‌کند و حالا نگاه نکن (نیکلاس روگ، ۱۹۷۳) را به یاد می‌آورد. گذشته از این‌که استفادهٔ فیلم از شکنجه به‌عنوان عامل ترسناک اصلی، وامدار الگوی فیلم‌های کلاسیکی مثل جادوگریاب کل (مایکل ریوز، ۱۹۶۸) است. در فیلم، تاکاشی میکه، فیلم‌ساز ژاپنی ژانر که آزمون بازیگری (۱۹۹۹) او متضمن یکی از مفصل‌ترین و پُر جزئیات‌ترین صحنه‌های شکنجهٔ تاریخ سینما است، نیز حضور کوتاه دارد. فیلم نیم‌نگاهی هم به مسائل سیاسی روز دارد، از قاچاق انسان و توریسم جنسی (و در این مورد جنائی) و بازار بزرگی که کشورهای اروپای شرقی سابق در سالیان اخیر در این زمینه به وجود آورده‌اند، گرفته تا گرایش‌های روزافزون نژادپرستانه در جهان معاصر (که در فیلم در قالب تفکیک‌ قربانیان و قیمت‌گذاری آنها بر مبنای نژادشان تجلی می‌یابد) و اختلاف فزایندهٔ بین کشورهای فقیر و غنی و تبعات گوناگون آن. اما این مضامین به لحاظ چگونگی طرح و پرداخت، در برابر گرایش غالب در فیلم، یعنی مبهوت کردن تماشاگران جوان با صحنه‌های خشن و خونبار شکنجه، مجال چندانی نمی‌یابند و رنگ می‌بازند.


همچنین مشاهده کنید