یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

پول را به پای سلامتی باید ریخت


پول را به پای سلامتی باید ریخت
مرتب دكتر می رود؛ چكاب سالیانه و آزمایش خون و عكسبرداری. اسكناس ها را با رضایت خاطر به خانم منشی می دهد. سالم است. فقط كم خونی دارد. از شنیدن مبلغ ویزیت هم متعجب نمی شود. می نشیند روی مبل چرمی شكلاتی رنگ كه روبرویش یك تابلوی سرتاسری رنگ روغن آمیخته با رنگ های سرخ، قهوه ای و زرد از نیزارهای پائیزی است. خانم منشی وقت بعدی را تنظیم می كند. ۶ ماه دیگر، و با لبخند سفارش آقای دكتر را بار دیگر تكرار می كند: «قرص و ویتامین ها خارجی باشند لطفاً!» نسخه را می گیرد. تا می كند و داخل كیفش می گذارد و دسته كلید اتومبیلش را از آن بیرون می آورد. وقتی می رود صدای پاشنه كفش هایش روی پاركت های مطب شیك آقای دكتر باقی می ماند و بوی عطر فرانسوی اش كه در فضا پیچیده است.
این تصویر اولیه خیلی زود جای خودش را به تصویر دیگری می دهد. درمانگاه، حیاط كوچكی دارد، با دو بوته كم جان و بی طاقت كه زیر پنجره ای با شیشه شكسته، كز كرده اند. درست مثل هفده هیجده نفری كه كز كرده و نشسته اند روی نیمكت های چوبی درمانگاه با دیوارهای رنگ و رو رفته و پر از كله های سیاه و خاكستری. اینجا كسی با لطافت لبخند نمی زند. همه یا به جایی خیره شده اند یا غر می زنند. آقای منشی كشوی میزآهنی را باز می كند. ۱۰۰۰ تومان پول ویزیت را می گیرد و كاغذ سفیدی را كه رویش شماره ای نوشته شده، به دست زن می دهد. زن، محكم قبض را می گیرد میان دستش كه رگ های برآمده آبی دارد و فكر می كند لابد این قبض آن قدر می ارزد كه با آن نسخه همه دردهایش را از آقای دكتر بگیرد: «یكی دو تا كه نیست. هزارتا درد دارم. حال عصبی دارم. از دو تا پله كه بالا می روم سینه ام به خس خس می افتد. استخوان هایم درد می كند. توی سرم همیشه خدا دنگ دنگ می كند. انگار یك پادگان مورچه توی سرم است! قلبم كه عین قلب عاریه ای می ماند. خدا عالم است الان بایستد، یك دقیقه دیگر بایستد؟! الان هم این دستم نمی دانم چه دردی گرفته كه شب تا صبح خواب به چشمم نیاورده ...»
● سلامت، موضوعی لوكس یا ضروری؟
موضوع جراحی زیبایی بینی، عمل پلاستیك گونه ها و كاشتن موی سر نیست كه در بیشتر مواقع، جانبی و غیرضروری به نظر بیاید، موضوع عفونت دندان ها است كه ممكن است حتی فرد را تا پای مرگ هم ببرد. ساییدگی زانوها و جراحی دیسك است و بیماری های پوستی، دیابت، قلب و ناراحتی كلیه كه به موقع درمان و مداوا نكردن هر كدامشان آسیبی جبران ناپذیر تا حد مرگ در پی دارد. آیا با همه تلاش هایی كه صورت گرفته سلامتی از موضوعی لوكس و تشریفاتی خاص طبقه ای خارج شده و آن قدر اهمیت پیدا كرده كه مردم و مسئولان حاضر به پرداخت هزینه ها و كسب آن به هر قیمتی باشند؟
دكتر محمود فاضل عضو شورای عالی نظام پزشكی اخیراً گفت: «هم مردم و هم برنامه ریزان و سیاستگذاران به ارزان خریدن هزینه های درمان عادت كرده اند». به عقیده او این دیدگاه در تعیین تعرفه ها و سرانه درمان نیز تأثیر گذاشته است.
اما به رغم این گفته، كارشناسان اجتماعی معتقدند كه میان درآمد و هزینه ای كه صرف سلامتی می شود، ارتباط مستقیم وجود دارد. به عبارت دیگر مردم همان قدر كه درآمد دارند، برای سلامتی و درمان خود هزینه می كنند.
«عباس گلدوست عارفی» پزشك و مدرس دانشگاه می گوید: «از لحاظ عقلانی هر آدمی نیازهایش را براساس درآمدی كه دارد، طبقه بندی می كند و بخشی را هم برای درمان درنظر می گیرد. این روزها باهمین تعرفه هایی كه به نظر برخی ارزان است، قشرهای مردم قادر به تأمین آن نیستند. مردم درآمدهای بسیار پایینی دارند، عادت نكرده اند سلامت را ارزان بخرند بلكه به تناسب درآمدهایشان برای سلامت هزینه می كنند. من آدمی را می شناسم كه سرما می خورد و پول ندارد دكتر برود. دندانش تا نپوسد پیش دكتر نمی رود. واقعاً گاهی در بعضی قشرها، بیمار تا مطمئن نشود كه ممكن است از شدت مریضی اش، بمیرد، به پزشك مراجعه نمی كند. حتی در اطرافیان خودمان هستند كسانی كه سرما می خورند، اما به جای رفتن نزد پزشك، از داروخانه، قرص می خرند. برای همین است كه هزینه مصرف دارو در كشور بالا است».
۳ بخش وزارت بهداشت، سازمان تأمین اجتماعی و سازمان خدمات نیروهای مسلح با مجموعه بیمارستان ها و مراكز درمانی در عرصه سلامت و بهداشت كشور حضور دارند. ناكافی بودن خدمات و نقص درحوزه بهداشت و سلامت موجب نابسامانی اقتصاد درمان كشور شده است. یك سر این ماجرا مردم و طرف دیگر پزشكان قرار گرفته اند. برطبق آمار بیش از ۹ درصد جمعیت كشور با تداوم هزینه های غیرقابل تحمل سلامت در آستانه سقوط به زیرخط فقر هستند و هزینه های گران سلامتی موجب قرار گرفتن بیشتر از ۱۱‎/۵ درصد خانواده های ایرانی در زیر خط فقر شده است.
در ماده ۹۰ قانون برنامه چهارم آمده است كه سهم مردم از هزینه های سلامت باید از ۷۰ درصد فعلی به زیر ۳۰ درصد برسد و در یك برنامه ۵ساله هر سال باید حداكثر ۵ درصد از هزینه های سلامت مردم، كم و به سهم دولت در این هزینه ها اضافه شود.
تأمین هزینه های مربوط به بهداشت و درمان از دید همه دست اندركاران امور بهداشت كشور موضوع مهمی است اما به نظر حسن موسوی مدرس دانشگاه و كارشناس ارشد حوزه برنامه ریزی، برای تأمین این هزینه ها دولت باید در بخش بهداشت و درمان پول خوبی در نظر بگیرد و در این زمینه سرمایه گذاری كند.
● خدایان سپیدپوش
«پزشك كه كمیته امداد نیست، هركس وظیفه ای دارد. كار من درمان است و در ازای آن باید پول بگیرم. من نمی توانم شب ها دعای خیر سر سفره بگذارم و به بچه ام بگویم بیا شام بخور».
اینها بخشی از یادداشت های وبلاگ یك پزشك است. او نمونه ای از پزشكانی است كه معتقدند كه اگر تأمین باشند، به هنگام كار تمركز فكری داشته باشند و مجبور نباشند به قسط بانك و اجاره خانه، خرید و فروش و بنگاه فكر كنند، می توانند با همدلی و احساس مسئولیت بیشتری به معالجه بیماران بپردازند.
نه فقط بسیاری از پزشكان عمومی از وضع درآمدی خود چشم انداز روشنی ندارند، بلكه بیكاری گروه دیگری از آنها نیز مزید بر علت می شود تا همچنان با افزایش تعرفه های پزشكان برای جبران بخشی از مشكلات این قشر، فشار مضاعفی بر هزینه های سلامت مردم وارد شود.
دكتر حسن هویدا رئیس انجمن پزشكان عمومی ایران از نزدیك به ۱۴ هزار پزشك بی كار در كشور خبر می دهد و می گوید: «برخی پزشكان دارای مطب، به خاطر نبود نظام سلامت تعریف شده، مجبور به تعطیل كردن مطب های خود شده اند».
پولی كه مردم و بیمه ها برای درمان می پردازند، منبع اصلی درآمد برای بسیاری از پزشكان بویژه پزشكان عمومی است. بنابراین حتی با وجود افزایش درآمد پزشكان كه چه از بودجه عمومی بهداشت كشور و چه از جانب مردم تأمین شود، به نظر می رسد تفاوتی كه میان درآمد پزشكان عمومی و متخصص وجود دارد، خود به معضل دیگری در حوزه سلامت و درمان كشور تبدیل شده است و به طور مستقیم این تفاوت درآمد بر وضع سلامت مردم و هزینه های آن اثر می گذارد.
دكتر گلدوست عارفی با اشاره به سخنان دكتر باقری لنكرانی وزیر بهداشت كه گفته است در جامعه پزشكی كسانی هستند كه درآمدشان هزار برابر پزشكان دیگر است، می گوید: «ما نمی توانیم این اختلاف درآمد را بین دو نفر با تحصیلات لیسانس ببینیم، اما در جامعه پزشكی میان پزشكان عمومی، متخصص و فوق تخصص ها اختلاف بسیار زیادی از نظر درآمدی وجود دارد. یك پزشك مشهور جراح قلب كه در یك بیمارستان خصوصی جراحی می كند، ممكن است ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون درآمد هم داشته باشد و یك پزشك دیگر حتی درآمدش به ۲۰۰ هزار تومان هم نرسد. حالا ممكن است تخصص، شهرت و تبحر پزشكی ملاك نظر باشد، اما آیا واقعاً اگر برای پزشكان دیگر هم فرصت ورود به این حیطه به وجود بیاید، آنها قادر به رسیدن به چنین درجه اعتبار و تبحری نیستند؟
یك پزشك متخصص در نهایت می تواند ۲ تا ۳ برابر یك پزشك عمومی درآمد داشته باشد، اما گاهی این تفاوت تا ۱۰۰ برابر هم می رسد. بیمه ها به جای آن كه با پزشك عمومی قرارداد ببندند كه تعرفه ای كمتر از پزشك متخصص دارند، باید با پزشك متخصص قرارداد داشته باشند. در این صورت موضوع حمایت از مردم در حوزه بهداشت و درمان عملی می شود و بیمار ویزیتی را كه ۷ هزار تومان است، ۴ هزار تومان آن را می دهد. در حالی كه نظام بیمه ای، سراسر ایراد است. پزشك متخصص با بیمه قرارداد نمی بندد و ۱۰۰ نفر ویزیت می كند و درآمدش ۷۰۰ هزار تومان می شود. اینجا هم بیشترین كسانی كه ضربه می بینند، مردم هستند. این را هم بپذیریم، زمانه ای كه پزشكان خدایان سپیدپوش بودند، گذشته است.»
● بی پولی یا ناآگاهی
خوردن شیرینی و شكلات زیاد موجب پوسیدگی دندان ها می شود. در فصل تابستان مراقب بیماری های گوارشی باشید، آب سالم و كافی بخورید، سیگار نكشید برای پیشگیری از بیماری های عفونی در طول روز چند بار دست های خود را با آب و صابون بشوئید.
بیشتر مردم بارها در مقابل چنین پیام های بهداشتی قرار گرفته اند. به اعتقادكارشناسان صرف نظر از هزینه های بالای درمان و سلامت راه ساده تری برای كاهش این هزینه ها از بودجه خانواده وجود دارد كه رعایت دستورات بهداشتی و عمل به توصیه های ساده پزشكی است. بی تفاوتی به بهداشت و سلامتی گاه حتی در ساده ترین جلوه های زندگی مردم برای رعایت دستورات ساده بهداشتی جلوه گر می شود.
«حسن موسوی» مدرس دانشگاه می گوید: «همه ما می دانیم در طول سال امكان یك بار سرما خوردن وجود دارد. اما آن قدر كاری نمی كنیم تا واقعاً سرما بخوریم در حالی كه با رعایت برخی توصیه ها امكان پیشگیری از بسیاری از بیماری ها وجود دارد. دندانمان خراب است ولی دنبال درمان آن نمی رویم. بعد ناچار می شویم هزینه های بالای بیماری هایی كه ناشی از خرابی دندان است را بپردازیم. بعضی از مردم تا بیماری آنها را از پا نیندازد، سراغ درمان نمی روند. واقعاً همیشه هم موضوع نداشتن پول و پایین بودن درآمد مطرح نیست. ما فرهنگ پیشگیری از بیماری ها را نداریم. خیلی از بیماری ها اگر پیشگیری شوند، كار به جایی نمی رسد كه مجبور شویم مثلاً پیوند كلیه كنیم. مردم برای خیلی چیزها، خیلی جاها هزینه می كنند اما به سلامت و درمان خودشان كه می رسند، بی اعتنا می شوند. بیشتر مردم فكر می كنند، پولی كه صرف سلامتی یا پیشگیری شد، دیگر برگشت ندارد. به این باور هم نرسیده اند كه اگر از قبل مراقب باشند، بیمار نمی شوند. اغلب ما فكر می كنیم بیماری چیزی است كه باید پیش بیاید و گریزی از آن نیست. درحالی كه می شود با برنامه ریزی، تفكر صحیح و رفتار درست مانع آن شد».
آنفلوآنزای مرغی، هپاتیت و وبا بیماری هایی بود كه هر كدام در مقاطع مختلف با آگاهی رسانی به موقع دولت به مردم و رعایت موارد بهداشتی از سوی آنها كنترل شد و به این ترتیب واژه پیشگیری به موضوع قابل لمسی برای مردم تبدیل شد.
دكتر گلدوست عارفی معتقد است هرچه اطلاع رسانی از طریق آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و رسانه های جمعی بیشتر باشد، توجه مردم به رعایت اصول بهداشتی و مسائل مربوط به سلامتی شان بیشتر می شود.
مضر بودن مصرف سیگار شاید یكی از آشناترین و پرتعدادترین پیام های بهداشتی است كه در صفحه های مجلات و روزنامه ها، برنامه های تلویزیونی، كتاب ها و بسیاری از محیط های عمومی به مردم گوشزد می شود و در معرض دید آنها قرار دارد. با این همه بسیاری مردم بی اعتنا از كنار آن می گذرند.
موسوی می گوید: «وقتی می خواهیم درباره موضوعی به مردم اطلاعاتی بدهیم، ۳ ویژگی را باید مدنظر داشته باشیم. اول این كه اطلاعات باید بیشتر از آگاهی خود مخاطب در آن موضوع خاص باشد. در واقع این اطلاعات باید منجر به افزایش دانش قبلی مردم شود. نكته دوم این كه این اطلاعات اگر منجر به افزایش دانش شد، باید به تغییر نگرش و بینش هم بینجامد. نكته مهم تر این كه افزایش دانش اگر منجر به تغییر نگرش شد، حتماً باید موجب تغییر رفتار هم بشود نه این كه فقط در ذهن بپذیریم و عمل نكنیم. گاهی اشكال از خود فرد است كه تغییر رفتار را درونی نكرده و گاهی از اطلاعات دهنده است.
اگر تاكنون در انتقال نكات بهداشتی موفق نبوده ایم، باید رویه انتقال اطلاعات را تغییر بدهیم. بخش غیردولتی را فعال كنیم و از فرصت ها برای این كار بهره ببریم. جامعه ما بافت مذهبی دارد و روحانیون در مراسم ختم و شادی فرصت های مختلفی دارند و اگر اطلاعات بهداشتی داشته باشند، می توانند به مردم منتقل كنند».
گرفتن اثر انگشت، اطلاعات شناسنامه ای، شماره تلفن، انواع رضایتنامه، حق ویزیت و... این تومار می تواند ادامه داشته باشد. این اطلاعات برای بستری شدن در بیمارستان است. می توان تهیه این تومار را تا سال ها به تعویق انداخت یا حتی هیچ گاه ناچار به ارائه آنها برای بستری شدن در بیمارستان نشد. در بیشتر مواقع انتخاب با خود ما است.
فاطمه امیری
منبع : روزنامه ایران