دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

صلح جهانی


صلح جهانی
در آغاز قرن بیستم و همزمان با جنگ جهانی اول (۱۹۱۸-۱۹۱۴)، در بحبوحه تركتازی دولتهای اروپایی خاصه انگلستان در آسیا و به ویژه هندوستان، انسانهایی پدید آمدند كه خود را وقف «صلح جهانی» كردند، از این جمله اند مهاتما گاندی در هندوستان و رومن رولان در فرانسه. همدلی و همصدایی ایشان مرزهای جغرافیایی و سیاسی را در نوردید تا مذاهب و انسان ها را به هم نزدیك سازد. گاندی می كوشید با تكیه بر جان ِمذاهب و تأكید بر یكی بودن سرچشمه زلال آنها پیروانشان را گرد هم آورد؛ برای آنكه "كرامت" انسان را پاس بدارند.
انسانهای بزرگ این قرن اگرچه دارای اصول مشتركی بودند اما در "نگاه" و "روش" تفاوتهایی داشتند. مطلب ذیل بخشی از نامه ای است كه رومن رولان برای گاندی ارسال كرده بود۱ در این نامه نشانه هایی می بینیم از نگاه رومن رولان به شیوه های "جنگ نو" در جهان:
... شما از اوضاع نبرد جدید آگاه هستید. می دانید نخستین اقدام جنگی یك دولت در این عصر جدید آن است كه مخالفان خود را در برابر انظار سایر مردم جهان نابود كند. برای این منظور صدای دشمن را خفه می كند و دنیا را از صدای خود پر می سازد. می دانید كه امپراتوری بریتانیا در این فن استاد كهنه كاری است، و همه نوع وسیله ای در اختیار دارد كه هند را در بند نگهدارد و پیوندش را با دیگر كشورهای جهان قطع كند تا بتواند همه جا را با تبلیغات خود پر سازد. این كار هم اكنون آغاز شده چون رویدادهای ماه گذشته بمبئی بهانه ای شده تا انگلیس به دنیا بقبولاند كه هند در آتش ناامنی می سوزد، و روزنامه های مهم فرانسه، كه به گمان من پول خوبی به آنها داده می شود، هر روز گزارشهای بسیاری از انگلستان دریافت می كنند كه بسیار ماهرانه تنظیم شده، و با عناوین درشت درباره هند داستان پردازی می كنند: هر روز "دوزخ در بمبئی" و "تبهكاری" مثل اینكه ناامنی در سراسر هند گسترش یافته و گویی در هیچ جایی شرارت، جنایت و كشتار وجود ندارد؛ و گویا نجات همه بشریت بسته به این است كه زندانبان درهای زندان را محكم قفل كند تا جهان را از گزند مار نه سرِ (مار افسانه ای یونان كه به دست هركول كشته شد) هند مصون نگهدارد، ماری كه تنها بریتانیا می تواند آن را در زنجیر نگهدارد! به آسانی می توان دریافت كه هرچه لحظه عمل نزدیك تر می شود این تبلیغات پر آوازه تر می گردند، و وقتی در برابر خود مقاومتی نمی بینند دیگر هیچ حدی نمی شناسند. (۱۷ فوریه ۱۹۲۹)
فرهاد رستمی
۱. این نامه و متن كامل این نامه ها را جناب آقای محمد تقی بهرامی حرّان ترجمه كرده اند و ان شاءالله به زودی به زیور طبع آراسته خواهد شد. از ایشان برای آنكه متن را در اختیار این جانب گذاشتند صمیمانه تشكر می كنم.
منبع : ماهنامه بهارستان